نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه گفتاردرمانی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایرانت علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
وقوع ناروانی و گسیختگی در جریان روان گفتار، لکنت نام دارد. این ناروانی ممکن است به صورت تکرار، کشیدهگویی و یا گیر در گفتار باشد که معمولاً بین سنین 2 تا 5سالگی آغاز میشود. درمان لکنت بهویژه در سنین کودکی اهمیت خاصی دارد و براساس اطلاعات موجود، ماهیت لکنت در صورت عدم درمان بهموقع در دوران کودکی، با ورود فرد به بزرگسالی پیچیدهتر میشود و اغلب درمان را سختتر میکند [1].
یکی از درمانهای ارائهشده برای لکنت در سنین پیشدبستانی، برنامه درمانی لیدکامب است. این برنامه به درمان مستقیم لکنت میپردازد و در طی سالهای اخیر مورد توجه درمانگران قرار گرفته است و طبق شواهد موجود، چندین مطالعه در مورد اثربخشی این برنامه و حمایت از کاربرد این برنامه در درمان کودکان مبتلا به لکنت در سنین پیشدبستانی منتشر شده است [2، 3].
اگرچه در زمینه اثربخشی برنامه لیدکامب بر کاهش لکنت کودکان دچار لکنت در سنین پیشدبستانی، مطالعاتی در خارج از کشور انجام شده است، در سالهای اخیر چند مطالعه محدود در داخل کشور به این موضوع پرداختهاند که میتوان به عنوان مثال به پژوهش اورکی و همکارانش در سال 1390 اشاره کرد. در این مطالعه محققان با بررسی تأثیر برنامه درمانی لیدکامب بر کاهش لکنت ده کودک پیشدبستانی، اعلام کردند اجرای برنامه لیدکامب موجب ایجاد کاهش معنادار در میزان لکنت کودکان پیشدبستانی میشود [4]. همچنین مطالعه مشابه دیگری در ایران توسط هاشمی و همکارش در سال 1394 صورت گرفته است که طبق نتایج این پژوهش، برنامه لیدکامب منجر به کاهش میزان لکنت در کودکان پیشدبستانی مبتلا به لکنت و کاهش اضطراب والدین آنان میشود [5]. در این زمینه میتوان چند مطالعه خارجی را مد نظر قرار داد. از جمله مطالعات خارجی صورتگرفته، پژوهش انسلو و همکارانش در سال 2002 است. این محققان اعلام کردند برنامه لیدکامب اثر مثبت بر کاهش لکنت کودکان پیشدبستانی دارد و این اثر در مقایسه با بهبودی خودبهخودی بالاتر است [6]. همچنین طبق نتایج مطالعه دیگری که توسط جونز و همکارانش در سال 2005 منتشر شد، میزان لکنت در گروه کودکانی که برنامه درمانی دریافت نکرده بودند به میزان 7/7 برابر بیشتر از کودکانی بود که تحت درمان با برنامه لیدکامب قرار داشتند [7].
علاوه بر این، مطالعه دیگری نیز در این زمینه توسط انسلو و همکارانش در سال 2010 صورت گرفت و نتایج منتشرشده بر اساس تجربه مادران شرکتکننده به عنوان مجری برنامه لیدکامب روی شانزده کودک پیشدبستانی دچار لکنت، نشاندهنده اثربخشی چشمگیر این برنامه بر کاهش لکنت کودکان پیشدبستانی بوده است [8].
از جمله مطالعات دیگر در این راستا، مطالعه میلر و گیتار در سال 2009 ، مطالعه لاترمن ، اولر و نیومن در سال 2008 و همچنین مطالعات فرانکن، اسکالک و بولنز در سال 2005 هستند که در تمام این پژوهشها نتایج حاکی از کنترل لکنت توسط درمان لیدکامب بوده است [9, 10, 11].
اما در این مطالعات انجامشده اثربخشی برنامه درمانی لیدکامب بر میزان لکنت سن پیشدبستانی مد نظر قرار داشته و اثربخشی این برنامه درمانی بر میزان لکنت کودکان دچار لکنت در سن مدرسه از نظر دور مانده است. در مورد کودکان پیشدبستانی معمولاً مدت زیادی از شروع لکنت نمیگذرد و بنابراین معمولاً نگرش منفی نسبت به حرف زدن ندارند. اما کودکان در سن مدرسه شرایط متفاوتی دارند. این کودکان مدت بیشتری مبتلا به لکنت بودهاند و احتمالاً ماهیت لکنت آنان پیچیدهتر شده است. برنامه زندگی این کودکان با کودکان پیشدبستانی متفاوت است. آنان به مدرسه میروند و تحت تأثیر گروه همسالان قرار دارند و گاه ممکن است مورد آزارو اذیت آنان قرار بگیرند. این کودکان قادر به دستکاری مکالمات هستند. به نحوی که میتوانند لکنت خود را پنهان و تشخیص دقیق ماهیت لکنت را برای درمانگر مشکل کنند. بنابراین درمان در کودکان در سن مدرسه پیچیدهتر است. از جمله درمانهای سنتی مورد استفاده در مورد کودکان مبتلا به لکنت در سن مدرسه، برنامههای رفتاردرمانی است. این برنامهها به صورت سنتی به شکلدهی روانی و بازسازی گفتار میپردازند و با تغییر برخی از جنبههای تولیدی گفتار نظیر دستکاری سرعت گفتار و کشیدهگویی منجر به کاهش ناورانی در گفتار میشوند و سپس در گام بعدی، شکلدهی گفتار معمول با کمک سلسلهمراتب مبتنی بر آموزشهای برنامهریزیشده انجام میشود. در حمایت از این روشهای درمانی تاکنون چندین مطالعه انجام شده است [12 ,13 ,14, 15]. در حالی که وجود چنین شواهدی ممکن است درمانگران را به کاربرد روشهای سنتی رفتاری ترغیب کند، برخی محدودیتها در این روشها ممکن است اجرای این روشها را در مورد کودکان دبستانی دشوار کند. این برنامهها اغلب نیازمند جلسات فشرده و حضور مداوم در کلینیک هستند و احتمال دارد در این برنامهها ایجاد هماهنگی با تکالیف مدرسه و مسئولیتهای یک کودک در دبستان ممکن نباشد. از طرفی در این برنامهها به شکلدهی روانی با دستکاری ویژگیهای طبیعی گفتار مثل سرعت و آهنگ گفتار پرداخته میشود که اغلب مورد پذیرش کودکان سن دبستان نیست و بنابراین نمیتواند در طولانیمدت موجب حفظ نتایج در این کودکان شود. بنابراین درمانگر باید در انتخاب روش درمانی مناسب برای کودکان در سن مدرسه به نکاتی از قبیل مدت درمان، حفظ طبیعی بودن گفتار، قابلیت انتقال گفتار روان به محیط خارج کلینیک و ایجاد انگیزه در همکاری کودک و ادامه درمان توجه کند.
حال با توجه به موارد ذکرشده این سؤال مطرح میشود که برنامه درمانی لیدکامب تا چه حد میتواند در درمان لکنت کودکان سن مدرسه کارگشا باشد؟ این برنامه در تعداد جلسات محدود در کلینیک اجرا میشود و برای سایر برنامههای آموزشی و تحصیلی مشکلی ایجاد نمیکند. با توجه به درگیر شدن خانواده در این برنامه و اجرای آن در محیط خانه اغلب مشکلی در تعمیم نتایج وجود ندارد و ضمناً با توجه به روال برنامه مبنی بر اندازهگیری مداوم و مستمر میزان لکنت توسط کودک و خانواده او، انگیزههای لازم برای تغییر شرایط و ادامه برنامه برای کودک فراهم میشود. در مورد اثربخشی این برنامه بر کاهش لکنت کودکان در سن مدرسه تاکنون پژوهشی انجام نشده است. بنابراین کمبود مطالعات در این زمینه احساس میشود و بررسی تاثیر این برنامه درمانی بر میزان لکنت کودکان دبستانی منجر به افزایش درک و دانش ما از پیامدهای این روش درمانی و انتخاب روش مناسب درمانی برای کودکان مبتلا به لکنت در دبستان میشود. درنهایت، هدف این مطالعه بررسی تأثیر برنامه لیدکامب بر میزان لکنت کودکان سن دبستان است.
روش بررسی
این مطالعه از نوع کارازمایی بالینی است که به صورت اندازهگیری مکرر شدت لکنت، در سه موقعیت به بررسی اثربخشی برنامه لیدکامب بر کاهش لکنت کودکان دبستانی میپردازد. شرکتکنندگان در این کارآزمایی پانزده کودک مبتلا به لکنت بین سنین 7 تا 11 سال مشغول به تحصیل در مدارس ابتدایی شهر بیرجند بودند که به روش نمونهگیری در دسترس از بین کودکان مراجعهکننده جهت گفتاردرمانی انتخاب شدند. طبق مطالعات امکان بروز بهبودی خودبهخودی در دوازده ماه اول ابتلا به لکنت وجود دارد [1] و باید احتمال وقوع بهبودی خودبهخودی از تأثیر درمان متمایز شود. بنابراین معیارهای ورود به مداخله برای این کودکان شامل ابتلا به لکنت با شروع حداقل یک سال قبل از شروع مطالعه، سن بین 7 تا 11 سال، عدم ابتلا به اختلالات عصبی، ذهنی، شناختی و هر نوع اختلال گفتار و زبان به جز لکنت و عدم دریافت برنامه درمانی دیگر، رضایت کتبی والدین جهت شرکت در مداخله و نداشتن برنامه درمانی همزمان یا سابقه دریافت برنامه لیدکامب بوده است. برای تشخیص میزان لکنت از مقیاس SS% استفاده شد. این مقیاس یکی از مقیاسهای معتبر در سنجش میزان لکنت است که کاربردهای بالینی و پژوهشی زیادی دارد. طبق نتایج منتشرشده از بررسی اعتبار درونی و بیرونی مقیاس اندازهگیری شدت لکنت توسط بختیار و همکارانش در سال 2010 ـ که یکی از خردهمقیاسهای آن SS% است ـ اعلام شده است که درصد توافق استفادهکنندگان بیش از 80 درصد است و این مقیاس، مقیاس مناسبی در سنجش دفعات لکنت است [16]. همچنین در مطالعه دیگری، مقایسهای بین روشهای مختلف محاسبه شدت لکنت صورت گرفت و مشخص شد این آزمون حساسیت و ویژگی کافی در سنجش لکنت را دارد [17]. در سنجش لکنت با کمک این مقیاس، درصد هجاهای لکنتشده در گفتار کودک محاسبه میشود. بدین منظور از تقسیم هجاهای لکنتشده بر تعداد کل هجاهای بیانی کودک استفاده میشود. در مطالعه حاضر حداقل تعداد هجاهای بیانی در هر جلسه به منظور سنجش لکنت دویست هجا در نظر گرفته شد که با توجه به نمونه گفتاری دریافتشده از کودک با درمانگر یا والدین، در ابتدای جلسات محاسبه میشد. سنجش شدت لکنت بدین صورت بوده است که ارزیاب دو بار به نمونه گفتاری گوش میداد و دو چکلیست را پر میکرد. بار اول برای پر کردن چکلیست تعداد کلی هجاهای بیانی و بار دوم برای پر کردن چکلیست تعداد هجاهایی که دچار ناروانی شدند که این روش طبق مطالعه هاول و همکارانش روش مناسبتری در سنجش شدت لکنت است [17]. نمونه گفتاری دریافتشده از کودکان، در ابتدا به صورت بررسی برونداد کلامی در محاوره سازمانیافته در قالب توصیف تصاویر آشنا و متناسب با سن و دانش کودکان و با پیشرفت درمان محاوره سازماننیافته بوده است. در بررسی شدت لکنت در خط پایه اول قبل از اجرای مداخله، ارزیابی صورت گرفت و میزان لکنت اولیه با استفاده از SS% بررسی شد. سپس جلسات درمانی با اجرای برنامه لیدکامب برگزار شد.
برنامه درمانی لیدکامب یک برنامه درمانی مستقیم و خانوادهمحور برای درمان لکنت در سنین پیشدبستانی و دبستان است. این برنامه طبق شرایط کودک و خانواده او برنامهریزی و اجرا میشود. معمولاً در اجرای این برنامه دو مرحله وجود دارد. مرحله اول شامل مراجعات هفتگی کودک به همراه والدین به کلینیک درمانی است. اقدامات صورتگرفته در این جلسات به صورت آموزش والدین و چگونگی اجرای این برنامه درمانی در محیط منزل است و درمانگر به عنوان مربی به آموزش والدین در مورد نحوه اجرای برنامه، چگونگی سنجش و اندازهگیری لکنت در محیط منزل و کلینیک میپردازد. درمانگر در این جلسات با کنترل نحوه اجرای برنامه و اقدامات صورتگرفته در فاصله دو جلسه به اندازهگیری هجاهای لکنتشده توسط کودک میپردازد. در طی مرحله اول در تعاملات کودک و والدین بازخوردهای کلامی از سوی والدین به کودک ارائه میشود که با ورود به مرحله دوم (در صورت ثبت SR به مقدار یک و کمتر و کاهش شدت لکنت به مدت سه هفته) از میزان بازخوردهای کلامی کاسته و جلسات حضوری در کلینیک نیز به صورت سازمانیافته به صورت ابتدا دو جلسه در دو هفته، سپس دو جلسه در چهار هفته و سپس در شانزده هفته کاهش مییابد [18].
در این برنامه چهار نوع بازخورد کلامی از سوی والدین، به گفتار کودک تعریف شده است:
1. آگاهسازی نسبت به گفتار بدون لکنت یا لکنت کاملاً مشخص؛ 2. تحسین گفتار بدون لکنت؛ 3. درخواست خود ارزیابی از گفتار بدون لکنت؛ 4. درخواست خوداصلاحی گفتار دارای لکنت.
در این مطالعه اجرای برنامه لیدکامب بدینصورت بوده است: پس از بررسی معیارهای ورود، ارزیابی شدت لکنت اولیه صورت گرفت. سپس دریافت اطلاعات اولیه در مورد ماهیت لکنت، درمانهای ارائهشده در مورد کودک، تغییرات لکنت از ابتدا تاکنون و تأثیر آن بر کودک و خانواده انجام شد.
در مرحله اول یک بار در هفته والدین و کودک در محیط کلینیک حاضر میشدند. در ابتدای جلسه شدت لکنت کودک توسط درمانگر اندازهگیری میشد. اقدامات انجامشده در فاصله هر جلسه با جلسه قبلی و نمراتی که توسط والدین به لکنت کودک داده شده بود، مدنظر قرار میگرفت. تغییرات لازم برای کاهش میزان لکنت کودک در هفته آینده بررسی و در صورت لزوم در محیط کلینیک اجرا میشد. در پایان جمعبندی و پاسخ به سؤالات احتمالی والدین انجام میشد. در این مرحله از والدین درخواست میشد در صورت نیاز در طی تعامل 10 تا 15 دقیقه با کودک در روز، حداکثر یک بار از بازخورد کلامی استفاده کنند. محاوره والدین و کودک در این مرحله از محاوره سازمانیافته شروع شده و بهتدریج به سمت محاوره سازماننیافته تغییر میکرد. با کاهش میزان لکنت به مدت سه هفته، مرحله دوم برنامه لیدکامب آغاز شد. پایان مرحله اول خط پایه دوم در این مطالعه بوده است. به این معنا که نمونه گفتار دوم جهت بررسی شدت لکنت در پایان جلسه آخر مرحله اول برنامه لیدکامب از کودکان دریافت شد. در ادامه اجرای برنامه لیدکامب، مرحله دوم با کاهش بازخوردهای کلامی والدین و کاهش منظم و سازمانیافته جلسات حضوری در کلینیک آغاز شد. روند کاهش جلسات حضوری ابتدا به صورت برگزاری دو جلسه در دو هفته، سپس دو جلسه در چهار هفته و دو جلسه بعدی در طی هشت هفته و درنهایت جلسه آخر در شانزده هفته بعد بوده است. در صورتی که در این جلسات مجدداً افزایش شدت لکنت و پسرفت در وضعیت کودک وجود داشت، اجرای برنامه با یک گام برگشت به عقب در زمان برگزاری جلسات حضوری ادامه پیدا میکردند.بعد از پایان جلسات در پایان هفته شانزدهم در مرحله دوم برنامه لیدکامب سومین نمونه گفتاری جهت بررسی شدت لکنت در موقعیت سوم دریافت شد. در بررسی نمونههای دریافتشده در هرجلسه و در سه موقعیت مورد بررسی، تعداد کل هجاها شمارش شدند و با شمارش تعداد موارد لکنت و تقسیم آن بر تعداد کل هجاهای بیانشده، درصد هجاهای لکنتشده به دست آمد. جهت جلوگیری از تأثیر قضاوت پژوهشگر بر تعداد لکنتها از یک نفر آسیبشناس گفتار و زبان درخواست شد تا به بررسی درصد هجاهای لکنتشده بپردازد و در صورتی که بین پژوهشگر و ارزیابی دوم توافق کمتر از 90 درصد وجود داشت، از یک آسیبشناس گفتار و زبان دیگر به عنوان ارزیاب سوم در جهت رفع اختلاف بین دو ارزیاب استفاده شد. در پایان نتایج حاصل از بررسی نمونههای دریافتشده وارد نرم افزار SPSS نسخه 26 شد و با کمک آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها
طبق بررسی بهعملآمده میانگین سنی شرکتکنندگان در این مطالعه نُه سال و دو ماه (110 ماه) و انحراف معیار سن افراد شرکتکننده 10/6 بوده است. شرکتکنندگان در این پژوهش شامل شش دختر و نُه پسر بودند و میانگین زمان شروع لکنت در افراد شرکتکننده 42 ماه با انحراف معیار 4/5 ماه بوده است. در جدول شماره 1، آمارههای توصیفی شرکتکنندگان آورده شده است.
همچنین اطلاعات مربوط به بررسی میزان لکنت در موقعیت اول (قبل از مداخله)، موقعیت دوم (پایان مرحله اول) و موقعیت سوم (پایان مرحله دوم) در جدول شماره 2 آورده شده است.
در بررسی آماری تغییرات شدت لکنت در سه موقعیت مورد بررسی، از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. این آزمون آماری شکل تعمیمیافته آزمون t زوجی است و به مقایسه صفت موردنظر در یک گروه در بیش از دو وضعیت میپردازد. لازمه کاربرد این روش آماری بررسی فرض همسانی کوواریانسهاست که در بررسی این پیشفرض از کرویت موچلی استفاده و مشخص شد فرض همسانی کوواریانسها در مورد دادههای این پژوهش تأیید میشود (جدول شماره 2). همانطور که در جدول شماره 3 مشخص است، درصد هجاهای لکنتشده با گذشت زمان و اجرای برنامه درمانی به صورت معناداری تغییر یافته و از نظر آماری کاهش معناداری بین شدت لکنت در موقعیت دوم و سوم نسبت به شروع مداخله وجود دارد(P=0/000).
در تحلیل آماری به شیوه مذکور از آزمونهای آماری مختلف استفاده میشود و نتایج سایر آزمونها در بررسی تأثیر زمان بر متغیر موردبررسی (ss%) آورده شده است. هرچند آزمون Pillai’s Trace کاربرد آماری بیشتری دارد. همچنین بر اساس ضریب همبستگی گزارش شده در جدول شماره 3 (Partial Eta squared) اندازه اثر متغیر مستقل بر متغیر وابسته مناسب در نظر گرفته میشود. بنابراین مداخله لیدکامب بر میزان لکنت مؤثر بوده است و منجر به کاهش دفعات لکنت در کودکان شرکتکننده شده است. همچنین در تصویر شماره 1 نمودار تغییرات درصد هجاهای لکنت شده نمایش داده شده است.
بحث
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روش درمانی لیدکامب بر کاهش لکنت کودکان دبستانی انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده کاهش لکنت کودکان پیشدبستانی بر اثر اجرای برنامه لیدکامب بوده است. بررسی اثربخشی برنامه لیدکامب بر میزان لکنت کودکان در مطالعات محدودی در سن پیشدبستانی انجام شده است و تنها یک مورد گزارش منتشرشده توسط بختیار و پاکمن در مورد اثربخشی این برنامه درمانی بر میزان لکنت یک کودک 8ساله دوزبانه بلوچی در ایران منتشر شده است [19]. نتایج پژوهش حاضر با یافته مطالعه مذکور توسط بختیار و پاکمن همراستاست، اما امکان مقایسه بیشتر با مطالعات دیگر به دلیل کمبود منابع در این محدوده سنی وجود ندارد. در صورتی که بخواهیم نتایج مطالعات مشابه در مورد کودکان پیشدبستانی را مقایسه کنیم، میتوانیم به پژوهش میلر و گیتار اشاره کنیم [9]. این محققان در مطالعه خود اعلام کردند لکنت به کمک روش درمانی لیدکامب قابل کنترل است. مطالعات مشابه صورتگرفته در داخل کشور مانند پژوهش هاشمی و شفیعی [5] در سال 2015 و همچنین مطالعه اورکی و همکاران [4] در سال 2012 هستند که در هردوی این مطالعات برنامه لیدکامب اثربخشی قابل ملاحظهای در کاهش لکنت کودکان پیشدبستانی داشته است. هرچند در این مطالعات گروه موردبررسی، کودکان پیشدبستانی بوده است، اما با کمی احتیاط میتوان نتایج این مطالعات را درباره کودکان پایههای اولیه دبستان صادق بدانیم. در این زمینه طبق توصیه آنسلو و همکاران در سال 2003 نتایج درمانی مثبت برای سنین پیشدبستانی و ابتدای دبستان مورد انتظار است، اما با نزدیک شدن سن کودک به 12سالگی نتایج همچنان مثبت و پایدار نیستند [18]. در مورد مطالعه حاضر ممکن است پیامدهای مثبت مشاهدهشده در نتیجه کاربرد درمان لیدکامب در پژوهش حاضر، به واسطه سن شرکتکنندگان نیز باشد، چون میانگین سن شرکتکنندگان مطالعه حاضر 9 سال بوده است و نمیتوان نتایج حاضر را بدون بررسیهای بیشتر به گروه سنی 11 و 12 سال نسبت داد. درمجموع برنامه لیدکامب یک برنامه کاربردی برای درمان لکنت در سنین پیشدبستانی و پایههای اول دبستان است و بر اساس نتیجه مطالعه حاضر کاربرد این برنامه در درمان لکنت کودکان در سن دبستان بهویژه پایههای اولیه دبستان توصیه میشود. از دیدگاه دیگر میتوان تأثیر این برنامه درمانی را پیرو طراحی این برنامه بر اساس اصول معرفیشده توسط هابل در سال 1981 (به نقل از انسلو و همکاران 2003) در مورد مداخله مؤثر دانست. این اصول عبارتاند از: اعتبار بومشناختی برنامه، توجه به تعامل دوطرفه در درمان، هدفمند بودن درمان، وجود محیط پاسخگو و واکنشگر و انعطافپذیری برنامه بر اساس ویژگیهای فردی. با دقت در برنامه لیدکامب متوجه میشویم این برنامه شرایط موردنظر هابل را دارد. به این معنا که از اعتبار لازم در اجرا برای کودکان ایرانی برخوردار است و امکان اجرا در محیط طبیعی زندگی کودک را دارد. مداخله در حین تعامل والدین و کودک انجام میشود. هدفمندی برنامه موجب میشود برای کودک لذتبخش باشد. کودک در مرحله اول و ابتدای مرحله دوم بازخوردهای موردنیاز را از والدین دریافت میکند و طبق نیاز کودک و بر اساس خلاقیت والدین، پیشنهادات درمانگر و علاقهمندی کودک طراحی میشود و این نکات موجب کارایی بیشتر این مداخله میشود. این برنامه درمانی به شیوه مستقیم به درمان لکنت میپردازد و در سالهای اخیر نسبت به رویکردهای غیرمستقیم با اقبال بیشتری مواجه شده است. به علاوه با تکیه بر تکنیکهای اصول شرطیسازی عامل، به کنترل و کاهش ناروانیها در جریان گفتار میپردازد و با اینکه ساختار یافته و دارای مراحل مشخص است، قابلیت انعطاف و برنامهریزی بر اساس شرایط کودک و خانواده او را دارد. در این رویکرد درمانی از شیوههای تغییر گفتار استفاده نمیشود که میتواند موجبات علاقهمندی کودک به این برنامه را فراهم آورد. همچنین در اجرای این برنامه نسبت به سایر درمانهای معرفیشده برای لکنت، نیاز به زمانهای کمتری برای حضور کودک و والدین او در محیط کلینیک است و والدین کودک میتوانند با فراهم کردن محرکها و شرایط مورد علاقه کودک شرایط ایجاد انگیزه بیشتر و همکاری برای به پایان رساندن برنامه رافراهم کنند. این مطالعه در حال حاضر نخستین پژوهش انجامشده در زمینه اثربخشی برنامه درمانی لیدکامب بر کودکان در سن دبستان است.
نتیجهگیری
طبق نتایج پژوهش حاضر برنامه لیدکامب میتواند در کاهش لکنت کودکان در سن دبستان بهویژه کودکان پایههای پایینتر دبستان مورداستفاده قرار بگیرد. جهت تعمیم نتایج به سنین بالاتر و کودکان 11 و 12ساله نیاز به پژوهشهای بیشتر است. در مطالعه حاضر هیچ کودک 11 و 12سالهای حضور نداشته و بنابراین پیشنهاد میشود در مطالعات بعدی با در نظر گرفتن کودکان پایههای بالاتر دبستان و همچنین گروههای کنترل به منظور مقایسه نتایج درمانی سایر روشها اقدام شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
اطلاعات مربوط به ثبت این کارآزمایی بالینی در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی به شماره IRCT20200105046018N2 ثبت شده است. همچنین این مطالعه مصوب کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی بیرجند در تاریخ 22 مهر 1398 و شماره IR.BUMS.REC.1398.222 است.
حامی مالی
این تحقیق هیچ گونه کمک مالی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای عمومی ، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرد.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
Refrence