نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه روانشناسی سلامت، واحد بین المللی خرمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خرمشهر، ایران.
2 گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
Alireza Heydarei(Google Scholar)
کلیدواژهها
موضوعات
Introduction
Cancer includes a groups of diseases in which body cells experience abnormal growth and keep growing. In addition to physical problems, patients with cancer suffer from psychological and social problems which may affect their quality of life. For many patients with cancer, diagnosis and treatment are very stressful and can make them vulnerable to long-term negative psychological consequences such as emotional distress, depression, anxiety, sleep problems, and fatigue. Cancer usually creates negative feelings in the patient, such as a sense of death; hence, patients hardly accept the existing conditions and lose their motivation and purpose in life. The acceptance of disease conditions is important for mental health and help these patients experience a higher level of psychological well-being. Psychological well-being includes positive feelings (emotional well-being) and positive performance (social and psychological well-being). It is possible to improve or reduce the problems caused by cancer in patients with different psychological approaches. One of these approaches is cognitive-behavioural therapy (CBT). The goal of this educational method is to correct irrational thoughts, ineffective beliefs, wrong perceptions, and cognitive distortions, create a feeling of control over life, develop a positive self-talk, and strengthen coping skills. Considering the importance of cancer and the given that no study has been conducted on the examination of psychological consequences of cancer and psychological well-being of patients with cancer simultaneously, the purpose of this study is to investigate the effect of CBT on psychological well-being in patients with cancer in Ahvaz, Iran
Methods
This is a quasi-experimental study with pre-test, post-test, follow-up design using a control group. Participants were 45 people with cancer referred to the Ashura charity center in Ahvaz city. They completed the Psychological well-being scale-short form which was developed by Ryff in 1989 and revised in 2002. This questionnaire has 18 items rated on a 6-point Likert scale from completely disagree (1 point) to completely agree (6 points), and six subscales: Autonomy, environmental mastery, personal growth, positive relations with others, purpose in life, and self-acceptance. The total score ranges from 18 to 108. Ryff and Singer (2006) [15] reported the high internal consistency of this questionnaire (Cronbach’s α=0.91). For data analysis, descriptive statistics (Mean±SD, minimum, and maximum), and multivariate and univariate analysis of covariance were used in SPSS software, version 26. The significance level was set at 0.05.
Results
The mean age of female and male patients was 33.65±4.89 and 36.19±5.32 years, respectively. There was a significant difference between the two groups of intervention and control. The results showed that CBT had a significant effect on the psychological well-being of cancer patients (P<0.05). The effect in the follow-up phase was also significant (P<0.05).
Conclusion
The CBT is effective in improving psychological well-being of patients with cancer in Ahvaz. In fact, CBT, by reducing the irrational thoughts of patients with cancer (e.g. thinking that the pain is catastrophic) and controlling their non-adaptive behaviours (e.g. work and daily living activities), help them to have less negative attitudes towards the disease and thus improve their psychological well-being during or after the treatment. In the group CBT sessions, patients learn to ignore pain and have positive self-talk. Methods such as motivation, having successful experiences, and social empowerment are among the common methods used in CBT. Therefore, CBT can increase psychological well-being
Ethical Considerations
Compliance with ethical guidelines
All participants declared consent to participate in the study. Their information was kept confidential. The study was approved by the ethics committee of Islamic Azad University of Ahvaz branch (Code: IR.IAV.AHVAZ.REC.1400026).
Funding
This study was extracted from the PhD thesis of Shamsaldin Torfiamidpoor, approved by Islamic Azad University of Khoramshahr International Branch. This research received no specific grant from any funding agency in the public, commercial, or not-for-profit sectors.
Authors contributions
The authors contributed equally to preparing this paper.
Conflicts of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgements
The authors would like to thank the Ashura Charity Center in Ahvaz city and all the patients participated in this study for their cooperation.
مقدمه
سرطان شامل گروهی از بیماریهاست که در آن، سلولهای بدن دچار رشد غیرطبیعی میشوند و توانایی توقف رشد خود را از دست میدهند [1]. با وجود پیشرفت فراوان در عرصه علم پزشکی و توسعه دانش بشری در مهار و درمان انواع بیماریها، سرطان همچنان بهعنوان یکی از بیماریهای قرن حاضر و دومین علت مرگومیر، بعد از بیماریهای قلبیعروقی محسوب میشود. سرطان در بسیاری موارد غیرقابلدرمان به شمار میرود که متأسفانه جان بسیاری از انسانها را تهدید میکند و خطر ابتلا به آن برای بخش قابلتوجهی از افراد جامعه نیز وجود دارد [2].
سرطان، زندگی بیماران و خانوادههایشان را به طرق مختلف تحت تأثیر قرار میدهد. تشخیص و درمان سرطان در مسیرهای زندگی شخصی بیماران، در فعالیتهای روزانه، کار، روابط و نقشهای خانوادگی تغییراتی ایجاد میکند و با سطح بالایی از استرس روانی بیمار همراه است [3]. پیامدهای این بیماری شامل مشکلات جسمی است که میتوان به خستگی مداوم، مشکلات تنفسی، کنترل ضعیف روده و ادرار، مشکلات خواب، درد، افزایش خطر ابتلا به سکته قلبی و پوکی استخوان اشاره کرد [4]. بیماران سرطانی علاوهبر دردهای جسمانی که در اثر این بیماری تحمل میکنند از علائم عاطفی و مشکلات روانشناختی نیز رنج میبرند [5].
برای بسیاری از بیماران سرطانی، تشخیص و درمان یک تجربه بسیار استرسزاست که میتواند افراد را در برابر پیامدهای روانشناختی منفی طولانیمدت ازجمله پریشانی عاطفی، افسردگی، اضطراب، مشکلات خواب و خستگی آسیبپذیر کند [6]. مطالعات پیشین نشان دادهاند که تقریباً 10 تا 40 درصد بیماران سرطانی از مشکلات روانی رنج میبرند و این ناراحتیهای روانی رضایت بیماران سرطانی را در پذیرفتن درمان کاهش میدهد [7]. سرطان معمولاً احساسات منفی مانند حس مرگ در بیمار ایجاد میکند؛ ازاینرو بیماران بهسختی شرایط موجود را میپذیرند و انگیزه و هدف خود را در زندگی از دست میدهند. درحالیکه، پذیرش شرایط، برای سلامت روان اهمیت دارد و بیماران، سطح بالاتری از بهزیستی روانشناختی را تجربه میکنند [5].
بهزیستی روانشناختی ترکیبی از احساسات مثبت (بهزیستی هیجانی) و عملکرد مثبت (بهزیستی اجتماعی و روانشناختی) است [8]. این حالت میتواند مؤلفههای بهزیستی ذهنی (از قبیل عاطفه مثبت، رضایتمندی از زندگی و شادمانی) همچنین مؤلفههای شادمانی و بهزیستی شخصی (از قبیل پذیرش خود، روابط مثبت، خودگردانی و هدف در زندگی) را ایجاد کند [9]. در مطالعه فرل و همکاران ارتباط بین بهزیستی روانشناختی و بیماری سرطان در زنان به اثبات رسید و بیان کردند عوامل استرسزا بعد از بهزیستی روانشناختی بهبود یافت [10].
درواقع بهزیستی روانشناختی یکی از مهمترین شاخصهای سلامت و بهداشت یک جامعه قلمداد میشود و به بهبودی عاطفی برای توانایی لذت بردن از زندگی و گذراندن درد، ناامیدی و ناراحتی و رسیدن به سطحی از اعتقاد و ارزش خود و دیگران اشاره دارد [11]. هدف بسیاری از مردم در سرتاسر دنیا دستیابی به سلامتی و شادمانی بیشتر است، یعنی روشهای درمانی یا فعالیتهای عمدی که هدفشان پرورش دادن شناختها، احساسها یا رفتار مثبت است [12].
بهبود و یا کاهش مشکلات بهوجودآمده در اثر بیماریهای سرطانی در بیماران، با رویکردهای مختلف روانشناختی امکانپذیر است. یکی از این رویکردها، درمان شناختیرفتاری است. در سالهای اخیر به جایگاه عوامل شناختی در درک و سازگاری بیماران، بیشتر توجه شده است. برنامههای درمان شناختیرفتاری بر نوعی رفتار درمانی مبتنی هستند که در بطن موقعیتهای رواندرمانی سنتی به وجود آمدهاند و نشاندهنده علاقه فزاینده درمانگران به اصلاح شناخت، بهعنوان عامل مؤثر بر هیجانها و رفتارهاست. هدف این شیوه آموزشی اصلاح عقاید غیرمنطقی، باورهای ناکارآمد، تفسیرهای غلط و خطاهای شناختی، احساس کنترل بر زندگی، تسهیل خودگوییهای سازنده و تقویت مهارتهای مقابلهای است [13].
بهزیستی روانشناختی مفهومی گسترده است که به جنبههای مثبت سلامت روان اشاره دارد. نتایج فراتحلیل شریفینژاد و شهبازی، اثربخشی درمان شناختیرفتاری بر بهزیستی روانشناختی و تحریفات شناختی نوجوانان شهر اهواز را تأیید کرد [14]. باتوجهبه اینکه بهبود مشکلات روانی در بیماران سرطانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، بنابراین باید از درمان مناسبی جهت رفع این مشکلات استفاده کرد. بهعلاوه تأثیرگذاری درمان شناختیرفتاری بر روی بهزیستی روانشناختی در مطالعات پیشین تأیید شده است. همچنین هیچگونه بررسی در ارتباط با اثر همزمان پیامدهای روانی ناشی از سرطان و بهزیستی روانشناختی در پژوهشهای پیشین وجود ندارد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تأثیر درمان شناختیرفتاری بر بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان شهر اهواز است.
روش بررسی
پژوهش حاضر یک پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بسطیافته با گروه کنترل بود. در ابتدا کد اخلاق برای این پژوهش گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به بیماری سرطان مراجعهکننده به مرکز خیریه امدادگران عاشورای شهر اهواز بود. 45 نفر از افراد مبتلا به سرطان در شهر اهواز بهصورت تصادفی انتخاب شدند. در ابتدا پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی (شامل سن، جنس، نوع سرطان، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات) و سپس پرسشنامه بهزیستی روانشناختی در اختیار آنها قرار گرفت.
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی در سال 1989 توسط ریف ساخته شد و در سال 2002 مورد تجدیدنظر قرار گرفت. این پرسشنامه مشتمل بر 18 سؤال است که در یک مقیاس لیکرتی 6 درجهای از کاملاً مخالفم (1) تا کاملاً موافقم (6)، نمرهگذاری میشود و 6 عامل استقلال، تسلط بر محیط، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود را اندازهگیری میکند. از جمع نمرات این 6 عامل، نمره کلی پرسشنامه بهزیستی روانشناختی به دست میآید. بنابراین طیف نمرات از 18 تا 108 میباشد. ریف و سینگر (2006) [15] ضریب همسانی درونی این پرسشنامه را با استفاده از آلفای کرونباخ 91/0 گزارش کردند. در پژوهش حاضر، پایایی این ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و گزارش خواهد شد.
در این راستا از محاسبه شاخصهای مرکزی و پراکندگی از قبیل میانگین، میانه، مد، انحراف معیار، حداقل و حداکثر، تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تکمتغیری، با نسخه 26 نرمافزار SPSS استفاده شد. همچنین برای نمایش دادهها جمعیتشناختی، از جدول فراوانی و نمودارها استفاده شد. سطح معناداری نیز در این پژوهش، 0/05=α در نظر گرفته شد.
یافتهها
بهمنظور نشان دادن تصویر روشنتری از یافتههای این مطالعه، نتایج توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش در جدول شماره 1 ارائه شده است. در این پژوهش میانگین سنی نمونههای زن 4/89±33/65 و نمونههای مرد 5/32±36/19 سال بود.
مطابق با مندرجات جدول شماره 1 شاخصهای توصیفی متغیر بهزیستی روانشناختی در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری برای 2 گروه آزمایش و گروه کنترل برای بیماران سرطانی نشان داده شده است. بهمنظور بررسی فرضیههای پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیری (آنکووا) برای تعیین معناداری و اختلاف میان 2 گروه شناختیرفتاری و کنترل استفاده شد. طرح پژوهش مورداستفاده، طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بوده است. در ابتدا مفروضههای این تحلیل بررسی شد. جهت نرمال بودن دادهها از آزمون شاپیرو ویلک استفاده شد. در این آزمون، در گروه درمان شناختیرفتاری، بهزیستی روانشناختی (0/06=P) و در گروه کنترل (0/95=P) از توزیع نابهنجار بودن تبعیت کرده است. برای همسانی دادهها از آزمون باکس کمک گرفته شد. نتایج این آزمون (P=0/56 و F=0/91 و Box's=20/42) نیز محاسبه شد. جهت بررسی یکسان بودن واریانسهای 2 گروه (آزمایش و کنترل) در این اندازهگیری از آزمون لون استفاده شده که در متغیر بهزیستی روانشناختی در مرحله پسآزمون P=0/45 و F=0/79 و در مرحله پیگیری P=0/41 و F=0/88 به دست آمد. میتوان نتیجهگیری کرد که متغیر این پژوهش ازنظر واریانس همگن بوده است (0/05<P). نتایج رگرسیون خطی نیز در بهزیستی روانشناختی P=0/001 و F=12/29 به دست آمد و نتایج رگرسیون خطی بین پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری رابطه خطی معناداری در سطح 0/05<P را بیان میکند و ایجاد رگرسیون خطی بین آزمونها را تأیید کرد. برای مقایسه گروه آزمایش و کنترل براساس نمرههای پسآزمون، پس از کنترل اثر پیشآزمونها و جهت تعیین تأثیر ارتباط درمان شناختیرفتاری بر بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
براساس جدول شماره 2 مشخص شد هر 4 آماره چندمتغیره (اثر پیلای، لامبدای ویلکز، اثر هتلینک و بزرگترین ریشهروی) معنادار شد. بهعبارتدیگر، بین گروه آزمایش و گروه کنترل، تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>P). اندازه اثر نیز برابر با 0/51 و توان آماری برابر با 1 محاسبه شد.
در ادامه، آزمون تکمتغیری تحلیل کوواریانس (آنکووا) جهت بررسی اثر متغیر مستقل بر متغیر وابسته انجام شد. جدول شماره 3 نمرههای پسآزمون در متغیر وابسته را نشان میدهد.
مطابق با جدول شماره 3، نتیجه آزمون تکمتغیری نیز برای متغیر بهزیستی روانشناختی معنادار شد (0/01>P). بنابراین میتوان نتیجهگیری گرد که متغیر مستقل اول (نوع درمان) بر متغیر وابسته بهطور جداگانه اثرگذار است. در ادامه، بررسی نتایج دادههای مرحله پیگیری انجام شد.
براساس جدول شماره 4 مشخص شد در مرحله پیگیری نیز هر 4 آماره چندمتغیری مربوطه (اثر پیلای، لامبدای ویلکز، اثر هتلینگ و بزرگترین ریشهروی) معنادار بود. بهعبارتدیگر بین گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (0/05>P). میزان تأثیر برابر با 0/50 و توان آماری برابر با 1 محاسبه شد. در آخر نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیری برای نمرههای پیگیری انجام شد.
مطابق با یافتههای مندرج در جدول شماره 5، نتیجه آزمون تکمتغیری برای متغیر بهزیستی روانشناختی در مرحله پیگیری نیز معنادار شد (0/05>P). بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد گروه درمان شناحتیرفتاری و گروه کنترل بر بهزیستی روانشناختی تأثیرگذار است و تفاوت معناداری در آنها دیده شد.
بحث
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختیرفتاری بر بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان در شهر اهواز انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد درمان شناختیرفتاری بر بهزیستی روانشناختی اثربخش بوده است. نتایج ما با نتایج خسروانی [16]، جلالی [17]، اسپی [18] و رافانلی [19] همسو بود. بهعلاوه در این راستا، نتایج پژوهش شریفینژاد و شهبازی نشان میدهد که درمان شناختیرفتاری بر روی بهزیستی روانشناختی تأثیرگذار بوده است و به افزایش آن منجر میشود [14]. همچنین مطالعه دیگری توسط کیومرثی و همکاران انجام شد و نتایج این مطالعه نشان میدهد درمان شناختیرفتاری بر بهزیستی روانشناختی تأثیرگذار است و باعث ارتقای آن میشود [20]. در تبیین این یافتهها میتوان گفت که درمان شناختیرفتاری به بیماران کمک میکند تا بهوسیله تغییر دادن رفتارها، احساسات، نگرشها و باورهای غیرمنطقی و رفتارهای غیرانطباقی را با واقعگرایی، احساس کارآمدی و افزایش فعالیت جایگزین کنند [21] و از این طریق در بهبود بهزیستی روانشناختی کمککننده است.
گروه درمانی شناختیرفتاری، در ابتدا زمینهای را فراهم میکند تا بیماران آزادانه و بدون ترس افکار و باورهای ناکارآمد و تحریفهای شناختی خود را بیان کنند، سپس به بررسی و اصلاح افکار، باورهای زیربنایی و تحریفهای شناختی میپردازد. برطبق مدل شناختدرمانی بک، درمان شناختی زمانی بیشترین اثربخشی خود را خواهد داشت که درمانگر به اصلاح این فرضهای زیربنایی در بیماران بپردازد و تفکرات مثبت و منطقی و غیرافراطی را جانشین این تحریفات فکری کند [22]. بازسازی شناختی که بهعنوان تجربهگرایی منطقی نیز شناخته شده است، کمک میکند تا افراد با استفاده از استدلال منطقی برای آزمون عملی محتوای افکار پر از اضطراب خود در مقابل واقعیت تجربههای زندگیشان، جریان افکار مملو از اضطراب خود را شناسایی کنند و حتی افکار اضطرابی غالب خود را مورد آزمایش رفتاری قرار دهند. بدینترتیب ارزیابی شناختی حوادث، بر پاسخ به آن حوادث تأثیر میگذارد و مقدمهای برای تغییر فعالیت شناختی خواهد بود. آموزش شناختیرفتاری در ایجاد یا تغییر شناخت و نگرش در افراد نقش تأثیرگذاری دارد [23].
باتوجهبه اینکه پیروان رویکرد شناختیرفتاری اعتقاد دارند وجود برخی خطاهای رایج ذهنی میتواند تفسیر و برداشت ما را از واقعیت دچار اشکال کند و به دنبال آن روحیات و رفتارهای نامناسب ظاهر شوند، آموزش شناختیرفتاری به بیماران در بهبود اضطراب بیماران کمک میکند و به توانایی آنان برای انتقال روشن، صحیح و مؤثر افکار، احساسات، نیازها و خواستههایشان بستگی دارد. درکل بهزیستی روانشناختی بر سلامت روان مؤثر است و بهعنوان منبعی مهم برای مقابله با بحرانهای زندگی تلقی میشود.
نتیجهگیری
نتایج این مطالعه بیان میکند که درمان شناختیرفتاری بر بیماران سرطانی اثربخش بوده است. درواقع درمان شناختیرفتاری با کاهش افکار غیرمنطقی افراد مبتلا به سرطان مانند فاجعهآمیز جلوه دادن شدت درد و کنترل رفتارهای غیرانطباقی مانند انجام فعالیتهای شغلی و روزمره باعث میشود که بیماران مبتلا به سرطان نگرشهای منفی خود را نسبت به بیماری کاهش دهند و از این طریق بهزیستی روانشناختی در آنان افزایش پیدا کند. مداخله شناختیرفتاری به بهبودی بیماران مبتلا به سرطان در حین درمان و یا پس از دوره درمان، کمک میکند و مداخلات رفتاری در بهینهسازی سیستم ایمنی بدن در طول یک دوره آسیبپذیر نقش عمدهای دارد.
در جلسات درمانی شناختیرفتاری گروهی با ایجاد تغییر در شیوههای ناسازگارانه تفکر و احساسات درواقع بیماران توجهبرگردانی، تفسیر مجدد از درد، نادیده انگاشتن درد، گفتوگو با خود و غیره را یاد میگیرند و با ایجاد تغییر در شیوههای رفتاری بیماران، افزایش فعالیت را میآموزند. روشهایی چون الگودهی، کسب تجربیات موفقیتآمیز و تقویت اجتماعی ازجمله روشهای رایجی است که در برنامههای شناختیرفتاری درد بهکار گرفته میشود. بنابراین پذیرفتنی است که بهزیستی روانشناختی در تیجه درمان شناختیرفتاری افزایش پیدا میکند. به مشاوران توصیه میشود در جلسات گروهی درمان شناختیرفتاری از روش جدید آرمیدگی، مانند آرمیدگی عضلانی تدریجی، تصویرسازی ذهنی و مراقبه نیز جهت بهبود بهزیستی روانشناختی استفاده کنند.
از محدودیتهای این پژوهش میتوان به میزان صداقت پاسخدهندگان به سؤالات پرسشنامه اشاره کرد. همچنین ممکن است آزمودنیها در اثر پاسخگویی متعدد به یک پرسشنامه (پیشآزمون و پسآزمون) تحت تأثیر شرایط آزمون قرار بگیرند و درنتیجه از دقت آنها در پاسخگویی کاسته شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در این پژوهش هیچ اجباری برای شرکتکنندکان وجود نداشت. تمامی اطلاعات این مطالعه در نزد نویسنده این مقاله محفوظ ماند. برای انجام این پژوهش نیز کد اخلاق از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز به شناسه IR.IAV.AHVAZ.REC.1400026 دریافت شد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه شمس الدین طرفی در گروه آموزشی روانشناسی سلامت و دانشگاه آزاد واحد بینالمللی خرمشهر در مقطع دکتری انجام شد. این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان مقاله از همکاری کلیه مسئولان خیریه عاشورای اهواز و بهویژه بیماران صبور و عزیز شرکتکننده که در این پژوهش ما را یاری کردند، صمیمانه تقدیر و تشکر میکنند.
References