نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکده علوم انسانی و علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2 گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
3 گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه فنی و حرفه ای، تهران، ایران
4 گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
5 گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شمال، آمل، ایران
6 گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده اقتصاد و مدیریت، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
Marjan Mansouridara (PubMed)(Google Scholar)
Farshad Ghazalian (PubMed)(Google Scholar)
کلیدواژهها
Introduction
Obesity is one of the most important concerns and health threatening problems in the world. Obesity is caused by the increase in consumption of high-fat diet and sedentary lifestyle. Due to cultural and social issues, women are less physically active than men in Iran. Physical activity and healthy diet are important for preventing obesity and its management. Studies have shown that high-intensity interval training (HIIT) is more enjoyable. On the other hand, the increase in the prevalence of obesity has led to the use of anti-obesity chemical medications for weight loss which can abundantly be found in the market; however, they may have side effects which affect their usage for a long term. Therefore, safer and more effective medications are needed to prevent the long-term obesity. Recently, various natural substances derived from fruits and vegetables are used to avoid obesity and related metabolic syndrome. Ellagic acid (EA) is a polyphenolic compound obtained from different fruits and plants. A recent study showed that EA reduces inflammatory factors, increases antioxidant factors, and improves insulin resistance and glycemic conditions in patients with type II diabetes. Considering the lack of clinical trials on the effects of EA supplementation on metabolic disorders and the lack of studies on the simultaneous effect of HIIT and antioxidant supplements on obese people, the present study aims to evaluate the simultaneous effect of HIIT and EA supplementation on antioxidant status of the body in overweight/obese women.
Materials and Methods
This is a double-blind randomized clinical trial on 56 inactive overweight and obese women in Tehran, Iran. Inclusion criteria were physical inactivity (no moderate to severe physical activity per week), BMI ≥25 kg/m2, no history of taking anti-inflammatory supplements or drugs, and minimal weight changes in the past year. Exclusion criteria were any cognitive impairment, acute inflammatory diseases, history of cancer in the past five years, using drugs to boost the immune system, any fracture or joint problems in the lower extremity in the past six months, having a neurological disease, and regular participation in sports programs. The women were randomly assigned to four different groups: HIIT, EA, EA+HIIT, and control. One week before the study, the anthropometric characteristics of women were measured. Twenty-four hours before the intervention, fasting blood was collected to mesure serum levels of glutathione peroxidase (GPx), malondialdehyde (MDA), and total antioxidant capacity (TAC) by the ELISA method. The training protocol and supplementation both lasted for 12 weeks. The HIIT was performed 3 times a week including four 4-minute interval running at an intensity of 85-95% of HRpeak, 3 minutes of walking at 50-60% of HRpeak, and 7 minutes of rest interval. The subjects in the EA and EA+HIIT groups randomly received 50 mg of EA (once a day in the morning), while the control group received placebo (cellulose). In order to analyze the collected data, descriptive and inferential statistics were used in SPSS software, version 22. To examine the effect of HIIT plus EA on the serum levels of biochemical factors (MDA, GPx, TAC) in the pre-test and post-test phases in each group, paired t-test was used. One-way analysis of variance (ANOVA) and Tukey's post hoc test were used to compare the changes between the groups. The significance level was set at 0.05.
Results
The changes in the dependent variables in the pre-test phase were not significantly different between the groups (P>0.05). The results of one-way ANOVA showed no significant difference in the GPx values among the study groups (P=0.102). However, there was a significant difference in the MDA and TAC levels among the study groups (P<0.001). In order to find the location of the differences, Tukey's test was used for pairwise compassion. The results showed a significant difference between the EA+HIIT and HIIT groups (PTAC=0.003, PMDA=0.005), between EA+HIIT and EA groups (PTAC=0.0001, PMDA=0.04) and between EA+HIIT and control groups (PTAC=0.0001, PMDA=0.0001). There was no significant difference between the HIIT and EA groups in the amount of MDA and TAC (PTAC=0.85, PMDA=0.82).
Conclusion
Twelve weeks of HIIT alone or in combination with EA supplementation (50 mg/day) has a significant effect on the serum levels of MDA and TAC in obese/overweight women; however, their combination has no significant effect on the GPx serum level. One of the possible reasons for the lack of significant change in GPx may be related to the characteristics of this enzyme and or how it was measured. These results confirm the evidence that polyphenols and exercise can play an important role in controlling weight and obesity by reducing the complications of obesity. However, more studies are needed to confirm the outcome.
Ethical Considerations
Compliance with ethical guidelines
The study was approved by the Ethics Committee of Sports Sciences Research Institute of Iran (Code: IR.SSRC.REC.1398.005) and was registered by Iranian Registry of Clinical Trials (ID: IRCT20191020045170N1).
Funding
This article was extracted from the master's thesis of Marjan Mansouridara. This research received no specific grant from any funding agency in the public, commercial, or not-for-profit sectors.
Authors contributions
Conceptualization, investigation: Farshad Ghazalian and Marjan Mansouridara; Editing and review: Faezeh Heydari, Roshan Askari and Sahar Ebrahimi; Visualization: Farjam Rashedi and Sahar Ebrahimi; Supervision and project administration: Farshad Ghazalian.
Conflicts of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgements
The authors would like to thank all participants for their cooperation, and the nurse and fitness coaches for their assistance during the study.
مقدمه
چاقی از مهمترین دغدغهها و مشکلات تهدیدکننده سلامتی در سرتاسر جهان است. طبق آخرین آمار سازمان بهداشت جهانی بیش از 650 میلیون نفر فرد چاق 18 سال و بالاتر وجود دارد و نیز بیش از 1/9 میلیارد نفر نیز دارای اضافه وزن هستند [1]. تحقیقات نشان دادند افزایش چاقی سبب گسترش بیماریهای مزمن مانند بیماریهای متابولیکی، سرطانها و بیماریهای قلبیعروقی بهویژه در زنان میشود و با افزایش عوامل التهابی و رادیکالهای آزاد سبب گسترش و پیشرفت این بیماریها بهخصوص در زنان میشود [2]. چاقی در اصل با افزایش مصرف بالای غذاهای پرانرژی و سبک زندگی غیرفعال و بیتحرک افزایش پیدا میکند و بهدلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی معمولاً زنان نسبت به مردان بیتحرکتر هستند [2]. فعالیت بدنی و رژیم غذایی سالم بهعنوان یک استراتژی مؤثر برای جلوگیری از چاقی و مدیریت آن مهم جلوه میکند [2].
سالها تمرین تداومی با شدت متوسط محبوبترین شیوه فعالیت ورزشی جهت بهبود ترکیب بدنی، تناسب قلبیعروقی، مقاومت به انسولین و پروفایل لیپیدی بوده است [3، 4]. باوجوداین، پایبندی طولانیمدت به این نوع فعالیت ورزشی کم است و بسیاری از افراد، ورزش را عمدتاً بهدلیل کمبود وقت و یا از دست دادن انگیزه و رضایت نادیده میگیرند [5]. مطالعات اخیر نشان دادند تمرین تناوبی شدید که شامل فعالیت ورزشی شدید با ریکاوری فعال با شدت سبک است، بهدلیل کم بودن میزان یکنواختی، لذتبخشتر است [6]. بنابراین میزان مشارکت و پایبندی در آن چشمگیر است [7]. بیشتر مطالعات انجامشده نشان دادند که علاوهبر صرفهجویی در وقت، تمرین تناوبی شدید در مقایسه با تمرین تداومی با شدت متوسط منجر به کاهش وزن بیشتر توده چربی احشایی و بهبودی بیشتر پروفایل متابولیکی و سلامت قلبی تنفسی در افراد چاق میشود [7, 8].
فروکاوا و همکاران [9]، اولین بار با مطالعه بر روی نمونههای حیوانی و انسانی چاق نشان دادند که تجمع چربی بهطور مثبت با فشار اکسیداتیو سیستمیک ارتباط دارد که پیشنهاد کردند افزایش فشار اکسیداتیو در افراد چاق بهدلیل تولید بیش از حد گونههای فعال اکسیژن در بافت چربی است. علاوهبراین، تجمع چربی در عضله اسکلتی، تولید گونههای فعال اکسیژن در این بافت را افزایش میدهد [10]. تحقیقات نشان دادند تمرینات هوازی با شدت متوسط میتواند فشار اکسیداتیو را با افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی کاهش دهد و تولید گونههای فعال اکسیژن در عضله اسکلتی [11]، بافت چربی [12] و بافت عروق [13] را کاهش میدهد. تمرین با شدت متوسط همچنین فشار اکسیداتیو سیستمیک را بهخصوص در افراد چاق کاهش میدهد [14-16]. اخیراً گرووساد و همکاران در مطالعهای نشان دادند که در مقایسه تمرین با شدت متوسط، اجرای 10 هفته تمرین تناوبی شدید سبب افزایش بیشتر ظرفیت آنتی اکسیدانی و کاهش رادیکالهای آزاد در بافت عضله موشهای چاق شد [17].
همچنین افزایش شیوع و شدت چاقی باعث گسترش استفاده از مکمل و داروهای ضدچاقی برای کنترل وزن میشود و در بازار به وفور یافت میشوند. بهدلیل عوارض جانبی نامطلوب، اهمیت آنها را برای دستیابی دراز مدت حفظ وزن بدن و کاهش آن دشوار ساخته است. بنابراین، به مواد دارویی ایمنتر و کارآمدتری برای جلوگیری از وقوع و رشد چاقی دراز مدت نیاز است. اخیراً مواد فتوشیمیایی طبیعی گوناگونی از میوهها و سبزیجات مشتق میشود که برای سرکوب چاقی و سندروم متابولیک مرتبط با آن مورد استفاده قرار میگیرند [18]. علاوهبراین، محققان نشان دادند که مصرف ترکیبات گیاهی بهدلیل دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی بسیار، سبب کاهش فشار اکسیداتیو، التهاب و افزایش تعادل آنتی اکسیدانی و بهبود ظرفیت آن در شرایط چاقی و بیماریهای مرتبط با آن میشود [18].
این تأثیرات بهدلیل وجود ترکیبات فعال زیستی مانند ترکیبات فنولیک، کاروتنوئیدها، توکوفرولها، فسفولیپیدها، فیبرهای رژیم غذایی، اسیدهای چرب اشباع یگانه و چندگانه و برخی مواد معدنی (برای مثال سلنیوم، روی و مس) است [18، 19]. پلیفنولهای رژیم غذایی بهدلیل تأثیرگذاری بر بیماریهای متابولیک، مانند چاقی، دیابت نوع 2، هیپرگلیسمی و مقاومت به انسولین در انسان و حیوان، بهطور گسترده مورد بررسی قرار گرفتهاند [20, 21]. در یک موش مدل چاق، با تجویز اپی گالوکاتچین گالات، شدت و پیشرفت چاقی افت پیدا کرد [22]. بهعلاوه، نشان داده شده است که گیاهان خوراکی مانند کدو تلخ [23] و رزوراترول [24] باعث بهبود اختلالات متابولیسم گلوکز و لیپیدها و بهبود چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب شدند.
اسید الاژیک بالاترین محتوای پلیفنول است که از میوهها، گلها و پوست گیاهان مختلف به دست میآید [25]. در مطالعات قبلی، پژوهشگران دریافتند که اسید الاژیک میتواند از طریق جلوگیری از القای فسفوریلاسیون Rb باعث کاهش آدیپوژنز شود تا از تمایز 3T3-L1 پیش آدیپوسیتی جلوگیری کند [26]. پانچال و همکاران نشان دادند که اسید الاژیک باعث کاهش سندرم متابولیک ناشی از رژیم غذایی پر کربوهیدرات و پرچرب در موش صحرایی میشود [27]. اوکلا و همکاران نشان دادند که اسید الاژیک، تشکیل سلولهای جدید چربی و بیوسنتز اسیدهای چرب را در بافتهای آدیپوز کاهش میدهد و باعث کاهش توده چربی احشایی در موشها میشود [28].
بهتازگی قدیمی و همکاران نشان دادند که اسید الاژیک، سبب کاهش عوامل التهابی و افزایش عوامل آنتی اکسیدانی، بهبود مقاومت به انسولین و شرایط گلیسمیک در بیماران مبتلا به دیابت نوع2 میشود [29]. باتوجهبه کمبود مطالعات بالینی در مورد تأثیرات مکملیاری اسید الاژیک بر بیماریهای متابولیکی و نیز کمبود مطالعات درزمینه اثر همزمان فعالیتهای ورزشی شدید و مکملهای آنتی اکسیدانی درزمینه وضعیت سیستم اکسیدانی افراد چاق، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر همزمان تمرینات تناوبی شدید و مکمل یاری اسید الاژیک بر وضعیت آنتی اکسیدانی در زنان دارای اضافه وزن و چاق انجام شد.
روش بررسی
این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفیسازیشده دوسو کور بر روی زنان دارای اضافه وزن و چاق بود که بهصورت تصادفی در 4 گروه مختلف قرار گرفتند: تمرین تناوبی شدید، مکمل تمرین تناوبی شدید+مکمل اسید الاژیک، مکمل اسید الاژیک و گروه کنترل. مطالعه حاضر بخشی از یک کارآزمایی بالینی ثبتشده است که توسط کمیته اخلاق پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی ایران تأیید شده است. همه داوطلبان طبق اصول معاهده هلسینکی، فرم رضایتنامه آگاهانه برای شرکت داوطلبانه در مطالعه را امضا کردند.
شرکتکنندگان ازطریق پخش اعلامیهها در سطح باشگاهها، مراکز تندرستی و مراکز درمانی تغذیه مناطق 1-5 شهر تهران و نیز از طریق آگاهیهای فضای مجازی به این مطالعه فراخوانده شدند. این مطالعه در سال 1398 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران، شروع و با اتمام نمونهگیری در اواخر همان سال به پایان رسید. پس از انجام اندازهگیریهای اولیه، شرکتکنندگان بهطور تصادفی در یکی از 4 گروه مکمل تمرین تناوبی شدید+مکمل اسید الاژیک، مکمل اسید الاژیک، تمرین تناوبی شدید و کنترل قرار گرفتند. تصادفیسازی با استفاده از پاکتهای مات مهر و مومشده بدون شناسایی انجام شد. محقق مسئول ارزیابی گروههای شرکتکننده کورسازی شد. همچنین شرکتکنندگان در این پژوهش از فرضیههای این مطالعه مطلع نبودند.
جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری مطالعه حاضر، افراد چاق و دارای اضافه وزن شهر تهران بودند و نمونه آماری 56 نفر بود. زنان غیرفعال (کسانی که میزان کافی از فعالیت بدنی متوسط تا شدید را در طول هفته انجام نمیدهند)، افراد با شاخص توده بدن=25≤، افراد بدون سابقه مصرف مکملها یا داروهای ضدالتهابی و افراد با کمترین تغییرات وزنی در 1 سال اخیر به این مطالعه دعوت شدند. معیارهای خروج نیز شامل زنان دارای اختلال شناختی، مبتلا به بیماریهای التهابی فاز حاد، دارای تاریخچه سرطان در 5 سال اخیر، استفادهکنندگان داروهای تقویت سیستم ایمنی، دارای شکستگی یا مشکلات مفصلی پایین تنه در 6 ماه اخیر، مبتلا به بیماریهای عصبی و یا افراد شرکتکننده در برنامههای ورزشی منظم بودند (تصویر شماره 1).
اطلاعات جمعیتشناختی افراد نیز با استفاده از ابزار و پرسشنامههای معتبر مورد سنجش قرار گرفت. پیش از شروع مداخله، اطلاعات مربوط به قد، وزن، نمایه توده بدنی و سن آزمودنیها ثبت شد. به منظور اندازهگیری وزن، از ترازوی Seca ساخت کشور آلمان با دقت 0/01 کیلوگرم و برای اندازهگیری قد، از قدسنج Seca با دقت 0/1 سانتیمتر استفاده شد. شاخص توده بدن از تقسیم وزن (کیلوگرم) بر قد (سانتیمتر) به توان 2، محاسبه شد.
برای بررسی متغیر بیوشیمیایی، پیش از شروع برنامه 12 هفتهای، از هر آزمودنی در حالت ناشتا (بین ساعت 07:00-08:00)، 7 سیسی خون ورید بازویی توسط پرستار گرفته شد. 24 ساعت پس از خونگیری اولیه، گروههای مداخله، پروتکل منتخب را به مدت 12 هفته اجرا کردند. سپس 2 روز پس از آخرین جلسه تمرینی و مصرف مکمل دقیقاً مشابه دوره پیش آزمون، نمونهبرداری خونی انجام شد. نمونههای خونی در لولههای ضد انعقاد EDTA جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل شد. برای بررسی مقادیر سرمی سطوح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز با استفاده از کیت آزمایشگاهی (Colorimetric GPX assay kit, abcam 102533, Germany)، مالون دی آلدئید با استفاده از کیت آزمایشگاهی (Colorimetric MDA assay Kit, abcam 118973, Germany) به روش Thiobarbituric acid reactive substances صورت گرفت.
بهطور خلاصه این معرف به نمونه سرم و بلانک استاندارد اضافه شد و پس از طی مراحل آزمایش شدت جذب نمونهها توسط اسپکتروفومتر در طیف 492 نانومتر در برابر بلانک اندازهگیری شد. برای تهیه استاندارد مالوندیآلدهید (میکرومول بر لیتر) از 3،3،1،1 تترا اتوکسی پروپان استفاده شد. و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام (میکرومول بر میلیلیتر) با استفاده از روش محتوای فنولیک و فعالیت آنتیاکسیدانی و دستگاه اسپکتروفومتری در طول موج 592 نانومتر و بهروش الایزا (Mercodia, Sweden) اندازهگیری شد.
مداخلهها
شرکتکنندگان به 4 گروه تمرینات تناوبی شدید+مکمل اسید الاژیک، مکمل اسید الاژیک، تمرینات تناوبی شدید و گروه کنترل تقسیم شدند. مدتزمان پروتکل تمرینی و مصرف مکمل هر دو 12 هفته بود. بهطورکلی پروتکل تمرینی 3 بار در هفته و بهصورت 4 وهله 4 دقیقهای دویدن اینتروال در 85-95 درصد ضربان قلب بیشینه که با 3 دقیقه راه رفتن در 50-60 درصد ضربان قلب بیشینه و 7 دقیقه استراحت همراه است، انجام دادند. در 3 هفته اول تمرین، 4 دقیقه دویدن در دامنه کمتری (85 درصد ضربان قلب بیشینه) از شدت تمرین اجرا شد. سرعت دویدن تا جایی که شدت تمرین به 90 درصد ضربان قلب بیشینه میرسید در هفته چهارم و پنجم اجرا میشد. در هفته ششم به بالاتر از 95 درصد ضربان قلب بیشینه افزایش یافت. آخرین سرعت و شدت دویدن در هفتههای بعدی تمرین تغییری نکرد [30]. شدت تمرین با تعیین ضربان قلب آزمودنیها قبل از شروع تمرینات، حین اجرا و پس از انجام فعالیت در هر جلسه توسط پژوهشگر با استفاده از ضربانسنج پولار شد. همچنین بر گروه کنترل مداخله انجام نشد. قبل و بعد از تمرین بهترتیب گرم کردن و سرد کردن انجام شد.
آزمودنیهای گروه مکملیاری اسید الاژیک و گروه تمرین تناوبی شدید+مکمل اسید الاژیک بهصورت تصادفی 50 میلیگرم (یک بار در روز و در صبح) مکمل اسید الاژیک یا دارونما (سلولز) را دریافت کردند. رنگ، شکل و اندازه کپسول مکمل مشابه کپسول دارونما بود. در این مطالعه شرکتکنندگان، محقق و دستیاران از مکمل و دارونما کور شدند. کپسولها توسط شخص دیگری خارج از مطالعه در گروههای A و B تهیه شدند و در همان بسته قرار داده شدند تا محقق از محتوای کپسولها بیاطلاع باشد. درمان دارویی در 2 گروه مشابه بود. به همه شرکت نندگان توصیه شد که در مطالعه، رژیم غذایی و فعالیتهای بدنی خود را تغییر ندهند. میزان و دُز انتخابی مؤثر مکمل اسید الاژیک برگرفته از مطالعه لیو و همکاران بود [31]. بیماران (شرکتکنندگان) برای کنترل مصرف کپسولهای اسید الاژیک و جهت پیشگیری از ریزش آزمودنی، 1 بار در هفته از طریق تلفن پیگیری شدند. در پایان مطالعه، هر شخص باید بطری حاوی مکمل خود را برای شمارش کپسولهای برگرداند. بیمارانی که کمتر از 10 درصد کپسول مصرف کرده بودند از مطالعه خارج شدند.
برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی و از نسخه 22 نرمافزار SPSS استفاده شد. استفاده از میانگین و انحرافمعیار برای توصیف دادههای جمعآوریشده و برای آزمون فرضیهها از آمار استنباطی استفاده شد. از آزمون شاپیرو ویلک به منظور بررسی طبیعی بودن توزیع دادهها و از آزمون لون نیز برای تعیین برابر بودن پراکندگی دادهها استفاده شد. به منظور آزمون فرضیه تأثیر تمرینات تناوبی شدید همراه با مکمل اسید الاژیک بر سطوح سرمی عوامل بیوشیمیایی(مالوندیآلدهید، گلوتاتیون پراکسیداز و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام) پیش آزمون-پس آزمون هر گروه از آزمون تی همبسته و از آزمون آنووا یکراهه و آزمونهای تعقیبی توکی برای مقایسه تغییرات بین گروهها استفاده شد. توان آزمون با استفاده از نسخه 3 نرمافزار جیپاور محاسبه شد که در مقایسه مختلف حداقل 0/90 بود. سطح معناداری P<0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها
میانگین و انحرافمعیار مربوط به عوامل جمعیتشناختی سن، قد، وزن و شاخص توده بدن در جدول شماره 1 ارائه شده است.
طبق تحلیل آماری لون و شاپیرو ویلک یافتههای مربوط به متغیرهای وابسته در پیشآزمون تفاوت معناداری با هم نداشتند، و این بدین معنی است که آزمودنیها دارای ویژگی و شرایط مشابهی بودند و دادهها توزیع نرمالی داشتند (P>0/05). به منظور مقایسه سطوح سرمی عوامل بیوشیمیایی (مالوندیآلدهید، گلوتاتیون پراکسیداز و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام) در پیشآزمون و پسآزمون از روش آماری تی همبسته استفاده شد. نتایج آماری نشان داد، تمرین تناوبی شدید+مکملدهی اسید الاژیک (0/001=P)، تمرین تناوبی شدید (0/002=P) و مکملدهی اسید الاژیک (0/001=P) باعث کاهش معنادار سطوح سرمیمالوندی آلدهید در زنان چاق شده است (تصویر شماره 2).
همچنین، نتایج تحلیل آماری همین آزمون برای سطوح سرمی ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، افزایش معنادار در هر 3 گروه آزمایش تمرین تناوبی شدید+مکمل اسید الاژیک (0/0001=P)،تمرین تناوبی شدید (0/006=P) و مکمل اسید الاژیک (0/01=P) را نشان داد (تصویر شماره 2). علاوهبراین، نتایج درونگروهی نشان داد که 12 هفته اجرای مداخله تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف الاژیک اسید سبب افزایش سطوح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون شد (0/0001=P)، اما اجرای مداخله تمرین تناوبی شدید (0/057=P) و یا مکمل اسید الاژیک (0/13=P) –علیرغم افزایش میزان سرمی گلوتاتیون پراکسیداز- تأثیر معناداری بر آن نداشت (تصویر شماره 2) (جدول شماره 2).
نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد بین مقادیر گلوتاتیون پراکسیداز آزمودنیها در گروههای مورد مطالعه پس از 12 هفته تمرینات تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل الاژیک اسید تفاوت معناداری وجود ندارد (0/102=P). باوجوداین بین مقادیر مالوندیآلدهید و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام آزمودنیها در گروههای مورد مطالعه پس از 12 هفته تمرینات تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل اسید الاژیک تفاوت معناداری وجود دارد (0/0001=P). به منظور یافتن جایگاه تفاوتها، از آزمون توکی برای مقایسه دو به دوی گروهها استفاده شد که نتایج آن نشان داد، بین گروه تمرین تناوبی شدید+مکمل اسید الاژیک و گروه تمرینات تناوبی شدید (0/003=PTAC و 0/005=PMDA)، گروه تمرین تناوبی شدید+مکمل اسید الاژیک و گروه مکمل اسید الاژیک (0/0001=PTAC و 0/04=PMDA) و گروه تمرین تناوبی شدید+مکمل اسید الاژیک و کنترل (0/0001=PTAC و 0/0001=PMDA) در زنان چاق تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، یافتههای آزمون تعقیبی نشان داد بین گروههای تمرینات تناوبی شدید و مکمل اسید الاژیک در میزان مالوندیآلدهید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام زنان چاق تفاوت معناداری وجود ندارد (0/85=PTAC و 0/82=PMDA). هر چند بین گروههای مداخله و کنترل تفاوت معناداری دیده شد (0/02=PHIIT-MDA و 0/003=PEA-MDA و 0/007=PHIIT-TAC و 0/047=PEA-TAC) (جدول شماره 2).
بحث
نتایج پژوهش حاضر نشان داد دوره 12 هفتهای تمرین تناوبی شدید همراه با مکمل اسید الاژیک بهطور معناداری بر روی سطوح سرمی مالوندیآلدهید و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام زنان چاق و دارای اضافه وزن تأثیر معناداری دارد، درحالیکه بر سطوح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز تاثیر معناداری ندارد.
همسو با یافتههای پژوهش حاضر چندین مطالعه انجام شده است. حجازی و همکاران همسو با مطالعه حاضر نشان دادند که 8 هفته تمرین هوازی و مصرف ویتامین C بهطور معناداری سبب کاهش سطوح سرمی مالوندیآلدهید و افزایش میزان سوپر اکساید دیسموتاز و کاتالاز در مردان دیابتی نوع 2 شد [32]. این مطالعه از آن جهت اهمیت دارد که ویتامین C اثرات آنتی اکسیدانی مشابه با مکمل اسید الاژیک دارد. همچنین گائینی و قارداشی افوسی در مطالعهای به بررسی تأثیر 10 هفته تمرین تناوبی هوازی بر وضعیت آنتی اکسیدانی و اکسیدانی در بیماران دیابتی نوع 2 پرداختند. آنها در این مطالعه نشان دادند که پس از 10 هفته تمرین تناوبی شدید سطوح سرمی مالوندیآلدهید کاهش یافت. آنها نشان دادند که 10 هفته تمرین اینتروال شدید سبب افزایش سطح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز شد، در حالی که بر سطح سرمی سوپر اکسید دیسموتاز تأثیر معناداری نداشت [33]، درحالیکه در مطالعه حاضر سطح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز پس از تمرین و پس از مکمل افزایش معناداری را نشان نداد که احتمالاً تحت تأثیر شدت تمرین و دُز مصرفی مکمل بوده است.
در مطالعه دیگری فخری و همکاران نیز نشان دادند که 6 هفته مصرف مکمل نانو کورکومین و فعالیت تمرینات تناوبی شدید سبب افزایش عوامل آنتی اکسیدانی (گلوتاتیون پراکسیداز، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، کاتالاز، سوپر اکساید دیسموتاز) و کاهش مالوندیآلدهید در دختران چاق و دارای اضافه وزن شد [34]. توفیقی و همکاران نیز کاهش گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون پراکسیداز، سوپر اکساید دیسموتاز و کاتالاز و افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی تام را به دنبال 8 هفته تمرین هوازی و مکمل کلرلا را در مردان چاق گزارش کردند [35]. درمقابل کینه و همکاران نشان دادند که اثر حاد مکمل سلینیوم همراه با تمرینات تناوبی شدید تأثیر معناداری بر ظرفیت آنتی اکسیدانی و استرس اکسیداتیو زنان فعال ندارد [36]. از علل ناهمسویی یافتههای مطالعه حاضر با پژوهش کینه و همکاران میتوان به شرایط فیزیولوژیک آزمودنیها، مدت زمان و تعداد آزمودنیها و نیز نوع و دُز مکمل مصرف شده اشاره کرد.
فیشر و همکاران [37] در مطالعهای به بررسی پاسخ آنزیمهای آنتی اکسیدانی لنفوسیتی به استرس اکسایشی پس از تمرینات تناوبی شدید پرداختند. بدین منظور نمونههای خونی قبل، بلافاصله پس از تمرینات تناوبی شدید، 3 و 24 ساعت پس از تمرین ورزشی منتخب بررسی شدند. افزایش معناداری در میزان گلوتاتیون پراکسیداز، سوپر اکساید دیسموتاز و کاتالاز به دنبال تمرینات تناوبی شدید در لنفوسیتها دیده شد. آنها بیان کردند که همانگونه که تمرینات تناوبی شدید بهطور کوتاهمدت بر ظرفیت هوازی و بی هوازی افراد تأثیر مثبت میگذارد، ممکن است از این طریق بر سیستم سلامتی و ایمنی افراد نیز بهطور مثبتی تأثیر بگذارد. به نظر میرسد اثرات مفید فعالیتهای ورزشی منظم در کاهش و جلوگیری از بیماریهای مرتبط با استرس اکسیداتیو بهدلیل تقویت سیستم آنتی اکسیدانی بدن درنتیجه فعالیت ورزشی منظم، طولانیمدت و با شدت متوسط باشد.
در پزشکی مدرن، فعالیت ورزشی منظم، روشی مهم در پیشگیری و درمان بیماری به شمار میآید. اگرچه فعالیت ورزشی شدید حاد استرس اکسیداتیو را افزایش میدهد، نشان داده شده است که تمرین ورزشی منظم، سیستم دفاع آنتی اکسیدانی را تقویت میکند. در مورد اثر تمرینهای ورزشی بر شاخصهای پراکسیداسیون لیپیدی خون یافتههای متفاوتی گزارش شده است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این شاخصها در افرادی که تمرینهای ورزشی منظم داشتهاند، نسبت به گروه کنترل بیتحرک بالاتر و یا مشابه با آنها بوده است [33]. به هر حال، وجود چنین تناقضی میتواند با وضعیت تغذیه، شدت تمرینها، سطح تمرین، آمادگی بدنی افراد و روشهای مورد استفاده برای اندازهگیری استرس اکسیداتیو مرتبط باشد. درواقع تقویت دفاع ضداکسایشی سبب خنثی شدن بیشتر رادیکالهای آزاد میشود. باتوجهبه این سازگاریها امکان دارد که فشار اکسایشی پس از تمرینهای هوازی کاهش یابد [33-35].
نظریه تمرین، اهمیت تحمیل مقدار مشخصی از استرس بر بدن به منظور تحریک سازگاری فیزیولوژیکی را برجسته میکند. فعالیت ورزشی یک عامل استرسزا است که به بدن وارد میشود که فرآیندهای سازگار در سیستمهای بیولوژیکی که به منظور افزایش تقاضای کار فیزیکی سازگار میشوند را آغاز میکند. برونداد تمرینات ورزشی منظم بهطور گستردهای شناخته شده است. از سازگاریهای فیزیولوژیکی مانند بهبود عملکرد قلبیعروقی و ظرفیت تنفسی عضله اسکلتی و همچنین بهبود عملکرد است [14].
آشکار شده است که RONS بهعنوان پیامرسانهای داخل سلولی عمل میکنند تا تغییرات در عملکرد سلول را تحریک و بیان ژن را تنظیم کنند. فاکتور هستهای کاپا -B(NF-κB) یکی از فاکتورهای مهم رونویسی حساس به ردوکس است. بعضی از پژوهشگران بر این باورند که فعال شدن NF-κB ممکن است یک تنظیمکننده مهم سازگاری با تمرینات ورزشی باشد. این فرضیه بر مبنای عوامل متعددی نظیر تنظیم افزایشی NF-κB از طریق آنزیمهای آنتی اکسیدان برای حفظ هموستاز اکسیژن، پاسخ التهابی همراه با NF-κB بر عضله اسکلتی و کاهش قابلیت اتصال NF-κB در طی تمرینات خستهکننده میباشد [38]. این مطالعات اهمیت فعالسازی NF-κB را برای تنظیم حفاظت آنتی اکسیدانی پس از تمرین نشان میدهد.
در حال حاضر برای جلوگیری از تولید بیش از حد استرس اکسایشی در هنگام فعالیتهای ورزشی [39، 40]، از گیاهان دارویی بهویژه پلیفنولها استفاده میکنند [32، 33]. به نظر میرسد مواد فنولیک موجود در اسید الاژیک یکی از دلایل اصلی افزایش معنادار ظرفیت آنتی اکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز در مطالعه حاضر باشد. یکی از دلایل احتمالی عدم تغییر معنادار گلوتاتیون پراکسیداز پس از تمرین یا مکمل احتمالاً به ویژگی این آنزیم و قدرت آن یا نحوه سنجش آن ارتباط داشته باشد. در برخی مشاهدات بالینی، مصرف انار باعث افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در بیماران متابولیکی مثل دیابتی میلتوس نوع2 شده است [41].
افزایش غلظت گونههای فعال اکسیژن با ایجاد اکسیداسیون چربی باعث آسیب کلی به پروتئینها میشود. بهعبارت دیگر، افزایش گونههای فعال اکسیژن ممکن است نفوذپذیری دیواره عروق، مهاجرت ماکروفاژها و اختلال در ترشح اندوتلین را افزایش دهد [42]. برای جلوگیری از این اثرات مضر، سلولها یک سیستم آنتی اکسیدانی مصنوعی برای از بین بردن گونههای فعال اکسیژن ایجاد میکنند. در بیماران دیابتی و افراد چاق، غلظت آنتی اکسیدان کاهش مییابد و درنتیجه تعادل بین تولید گونههای فعال اکسیژن و دفاع آنتی اکسیدانی ایجاد میشود [43، 44]. بنابراین مصرف داروها و مکملهای گیاهانی بهدلیل برخورداری از آنتی اکسیدان فراوان سبب بهبود شرایط گلایسمیک و نیز کاهش التهاب و رادیکالهای آزاد و درنتیجه افزایش سطوح ایمنی در بدن فرد بیمار میشود [42، 43].
سازوکارهای موجود در فعالیت زیستی چندوجهی مکمل الاژیک اسید عمدتاً به قدرت آنتی اکسیدانی و ضد پیری و توانایی آن در مقابله با RONS که محصول جانبی متابولیسم هوازی فیزیولوژیک هستند، متکی است [45]. برخی از سازوکارها برای خواص ضداکسیداتیو مکمل الاژیک اسید پیشنهاد شده است، مانند مهار NF-kB، مهار رادیکالهای آزاد و افزایش فعالیت آنزیمهای درگیر در پاسخهای ضد اکسیداتیو مانند پاراکسوناز [45-47].
این مطالعه بالینی مانند سایر مطالعات، میتواند نقاط قوت و ضعف داشته باشد. یکی از نقاط قوت این مطالعه این است که برای اولین بار اثر مکمل خالص الاژیک اسید همراه با تمرین تناوبی شدید در افراد چاق بر استرس اکسیداتیو بررسی شد. همچنین، طراحی این مطالعه بهعنوان یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور که دارای گروههای موازی بود، نتایج این مطالعه را قابل توجه میکند، اما بهدلیل تعداد محدود شرکتکنندگان و مدت زمان مداخله، نتایج این مطالعه بهصورت آماری تجزیهوتحلیل شده است، برای نتیجهگیری بالینی و بررسی اثرات بالینی، انجام مطالعات با تعداد شرکتکنندگان بیشتری و دوره مداخله طولانیتری ضروری است. همچنین باتوجهبه نقش عوامل مهمی چون وزن، باید شاخصهای گلیسمیک و رژیم غذایی افراد چاق، در مطالعات آینده کنترل شود.
نتیجهگیری
بهطورکلی، نتایج این مطالعه نشان داد 12 هفته فعالیت تمرینات تناوبی شدید همراه با مکمل یاری با مکمل الاژیک اسید EA (50 میلیگرم/روز) باعث افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی، وضعیت استرس اکسیداتیو در این افراد چاق میشود. این نتایج شواهدی را تأیید میکند که گروه آنتیاکسیدانی پلیفنولها و تمرینات ورزشی –هر دو- با کاهش عوارض چاقی میتواند نقش مهمی در کنترل وزن و چاقی داشته باشد. بااینحال مطالعات بیشتری برای ارائه شواهد کافی مورد نیاز است.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مطالعه حاضر بخشی از یک کارآزمایی بالینی ثبتشده با کد (IRCT20191020045170N1) است که توسط کمیته اخلاق پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی ایران (IR.SSRC.REC.1398.005) تأیید شده است.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از طرح و پایان نامه کارشناسی ارشد مرجان منصوری دارا میباشد. حامی مالی مطالعه معاونت پژوهشی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بوده است. ا
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: فرشاد غزالیان و مرجان منصوری دارا؛ تحقیق و بررسی: فرشاد غزالیان و مرجان منصوری دارا؛ تدوین و نگارش نهایی: فائزه حیدری، روشن عسکری و سحر ابراهیمی؛ تصویرسازی: فرجام راشدی و سحر ابراهیمی؛ سرپرست و مدیریت پروژه: فرشاد غزالیان؛ تأمین مالی: معلونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از تمامی شرکتکنندگان، پرستاران و کادر مربیانی که در این مطالعه همراه و در کنار ما بودند، صمیمانه قدردانی میکنیم.
References
References