نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد البرز، دانشگاه پیام نور، البرز، ایران
2 گروه فیزیولوژی ورزش، واحد تهران، دانشگاه پیام نور، تهران ، ایران
3 گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، البرز، ایران
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
افسردگی پس از زایمان یک مسئله جهانی بهداشت روان است و سالانه 13 میلیون زن در سراسر جهان به آن مبتلا میشوند [1]. افسردگی در دوران بارداری و پس از زایمان از نظر پاتوفیزیولوژی و تعیین درمان مناسب، یک زمینه نوظهور است [2]. میزان شیوع افسردگی بعد زایمان به طور قابلتوجهی در بین مطالعات متفاوت گزارش شده است و از 7/4 درصد در سهماهه اول، 12/8 درصد در سهماهه دوم و 12درصد در سهماهه سوم و تا 20/4 درصد در کل بارداری متفاوت است [3 ,4]. با این وجود، گزارشهای دیگر نشان داده است 9 درصد از زنان در طول هر سهماهه بارداری از افسردگی اساسی یا جزئی رنج میبرند [5, 6].
افسردگی عوارض جانبی زیادی از جمله اختلال در عملکرد سیستم ایمنی بدن به همراه دارد و گزارش شده است منجر به ترشح سایتوکاینهای التهابی، افزایش متابولیسم سروتونین و کاهش در دسترس بودن انتقالدهنده عصبی همراه با بیشفعالی محور هیپوتالاموس_هیپوفیز_ فوقکلیه میشود. بینظمی این شبکه در دوران بارداری، ظهور علائم افسردگی و نتایج منفی زنان و زایمان و اعصاب و روان را افزایش میدهد [7, 8]. علاوه بر این، چندین گزارش بیان کردهاند افسردگی با افزایش بیان ژن ماکروفاژهای پیشالتهابی و بیان بیش از حد اینترلوکین-6، اینترلوکین-8 و نوع I مسیرهای سیگنالینگ ناشی از اینترفرون همراه است [9, 10]. تحقیق متاآنالیز نشان داده است سایتوکینهای گردش خون مانند اینترلوکین-6، اینترلوکین-1 بتا و فاکتور نکروز تومور و همچنین، پروتئین واکنشی مطمئنترین نشانگرهای زیستی التهاب، در بیماران مبتلا به افسردگی هستند [11]. علاوه براین، نشان داده شده است افسردگی بعد زایمان، با افزایش سایتوکینهای التهابی مغزی و محیطی (اینترلوکین-6، اینترلوکین-1 بتا و فاکتور نکروز تومور) و نشانگرهای زیستی حاد همراه است [12]. اینترلوکین-6 باعث رهایی پروتینهای مرحله حاد از سلولهای کبدی میشود. تولید اینترلوکین-6 در پاسخهای التهابی کوتاهمدت مرتبط با عفونت، آسیب، ضربه و سایر استرسها به سرعت افزایش مییابد و به همین ترتیب سطوح باﻻی تولید اینترلوکین-6 میتواند وضعیت التهابی نامطلوبی ایجاد کند [12]. این سایتوکاین بهعنوان یک گزارشگر عفونت داخلی زنان و موقع زایمان معرفی شده است. به نظر میرسد اینترلوکین-6 با ارزشترین و مفیدترین نشانگر گردش خون در عملکرد اندوتلیال باشد [13].
مداخلات برای کاهش افسردگی بهویژه پس از زایمان عمدتاً بر دارودرمانی بعد از زایمان متمرکز بوده است. اخیراً، شواهد موجود استفاده از مداخلات ورزشی در کاهش علائم افسردگی مادران در طول دوره بارداری و بعد از زایمان پشتیبانی میکنند [14, 15]. در مورد اثربخشی ورزش در کاهش افسردگی قبل از زایمان در تحقیق مروری سیستماتیک و فراتحلیل بالینی تصادفی حمایت شده است [15, 16]. از آنجا که افسردگی قبل از زایمان پیشبینیکننده مهمی از افسردگی پس از زایمان است، پیشنهاد شده است فعالیت ورزشی قبل از زایمان ممکن است یک روش امیدوارکننده برای جلوگیری از افسردگی پس از زایمان باشد [15]. کالج زنان و زایمان آمریکایی در سال 2002 و 2009 توصیه کرد همه بزرگسالان (از جمله زنان باردار و پس از زایمان بدون عارضه) باید در حداقل 30 دقیقه فعالیت ورزشی با شدت متوسط در بیشتر روزهای هفته شرکت کنند [17]. علاوه بر این، پیشنهاد شده است ورزش به اندازه داروهای ضدافسردگی در درمان افسردگی کلینیکی موفقیتآمیز است [18]. یک تحقیق مروری سیستماتیک و متاآنالیز تأثیر فعالیت ورزشی را در پیشگیری و درمان افسردگی قبل از زایمان نشان داده است [1].
دان و همکاران یک آزمایش تصادفی انجام دادند که نشان داد افرادی که حداقل 5 روز در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه یا بیشتر ورزش میکنند، علائم افسردگی خفیف یا متوسط کاهش پیدا میکنند [19]. در مطالعهای دیگر، آدینهوند و همکاران (1399) اثرات یک برنامه ورزشی 12 هفتهای شامل تمرینات هوازی و مقاومتی مطابق با توصیههای استاندارد را در طول بارداری بر نمره افسردگی ادینبرگ در زنان باردار بررسی کردند. نتایج نهایی نشان داد ورزش در دوران بارداری علائم افسردگی را کاهش میدهد [20]. بسیاری از تحقیقات نقش مفید تمرین هوازی را در کاهش علائم افسردگی حمایت کردهاند. از سویی دیگر، تحقیقاتی که نقش مفید تمرین مقاومتی را نشان میدهند، اندک است [17 ،16 ،1].
ورزش ممکن است نسبت به داروهای ضدافسردگی ترجیح داده شود، زیرا بسیاری از زنان در دوران بارداری داروهای ضدافسردگی را قطع میکنند و اگر شیر مادر در مرحله بعد از زایمان تنها تغذیه کودک باشد، زنان تمایلی به استفاده از داروهای ضدافسردگی ندارند. بنابراین، گزینه دیگری به جز دارو برای درمان افسردگی توصیه شده است [21].
با توجه به اثرات مثبت فعالیت ورزشی بر کاهش علائم افسردگی، گزارش شده است فعالیت ورزشی مداوم تأثیر مثبتی بر کاهش پاسخهای التهابی مانند اینترلوکین-6 و بهبود سایتوکاینهای ضدالتهابی از جمله اینترلوکین 10 دارد [22]. اثرات ضدالتهابی تمرین ورزشی در بیماریهای مزمن توسط کاهش سایتوکاینهای پیشالتهابی اینترلوکین-6، اینترلوکین-8، فاکتور نکروز تومور آلفا و اینترفرون گاما و افزایش در غلظت اینترلوکین-10ضدالتهابی میانجیگری میشود [23]. در یک مطالعه مشخص شد ورزش هوازی طی یک دوره 10 ماهه باعث کاهش عوامل پیشالتهابی از جمله اینترلوکین-6 میشود [24]. ورجینیا و همکاران (2018) نیز در پژوهش خود به بررسی تأثیر تمرین ترکیبی هوازی و مقاومتی در دوران بارداری بر روی نشانگرهای التهابی آغوز و شیر انسانی پرداختند و کاهش معنادار غلظت اینترلوکین-6 را در آزمودنیهای تمرین کرده (از هفته هفدهم تا زمان زایمان) مشاهده کردند [25].
افسردگی دوران بارداری با علائمی چون افزایش ضربان قلب جنین، تولدهای پیش از موعد و وزن کم بدو تولد ارتباط دارد و میتواند عملکرد سیستم ایمنی مادر را از طریق افزایش سایتوکاینهای التهابی از جمله اینترلوکین-6 دچار اختلال کند [13 ،5]. افسردگی پس از زایمان میتواند منجر به افکار خودآزاری و یا آسیب به کودک شود و بر رشد کودکان تأثیر منفی گذارد. مادران ممکن است از مصرف داروهای ضدافسردگی پس از زایمان اکراه داشته باشند، بهویژه اگر این داروها با شیردهی مغایرت داشته باشند [21 ،6]. امروزه با توجه به گسترش زیاد هزینههای درمانی و عوارض جانبی داروها، ورزش بهعنوان یک روش درمانی از اهمیت باﻻیی برخوردار است. بنابراین اهمیت پرداختن به این موارد ضروری است تا از هزینههای عوارض موارد ذکر شده کاسته شود. ورزش یکی از راهکارهای پیشنهاد شده برای این گروه است که بهعنوان راهکار غیر دارویی کمترین عوارض را در مقایسه با راهکارهایی دارویی میتواند داشته باشد [21 ،18].
با توجه به اثرات مثبت فعالیت ورزشی بر افسردگی و سیستم ایمنی بدن، تاکنون تأثیر فعالیت ورزشی هوازی بر ارتباط میان میزان افسردگی و سایتوکاین التهابی اینترلوکین-6 در دوران بارداری و پس از زایمان کمتر بررسی شده است و اینکه آیا فعالیت ورزشی هوازی در دوران بارداری میتواند افسردگی بعد از زایمان و سیستم ایمنی بدن را بهبود دهد، میتواند سؤال این پژوهش باشد.
روش بررسی
حیوانات
در این مطالعه تجربی و بنیادی، 40 سر موش ماده نژاد NMRI با سن تقریبی 80-90 روز و وزن 22-25 گرم از انستیتو پاستور ایران تهیه و در شرایط نوری 12 ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی و دمای 1±23 درجه سانتیگراد نگهداری و آب و غذای کافی در اختیار آنها قرار داده شد. پس از 2 هفته سازگاری با محیط، هر حیوان ماده و نر برای جفتگیری درون یک قفس قرار داده شد. سپس صبح روز بعد، پلاک واژینال بهعنوان شاخص بارداری بررسی شد. در صورت وجود پلاک واژینال، روز اول بارداری درنظر گرفته شد و حیوان به قفس جدا منتقل شد [26].
گروههای آزمایشی
در این مطالعه حیوانات با روش تصادفی ساده به 4 گروه برای سنجش افسردگی و سایتوکاین اینترلوکین-6 در دوره بارداری و پس از زایمان تقسیم شدند. گروه اول (بیتحرک-بارداری)، موشهای بدون ورزش که در دوره بارداری مورد سنجش رفتاری و سایتوکاینی قرار گرفتند. گروه دوم (بیتحرک-پس از زایمان)، موشهای بدون ورزش که در دوره پس از زایمان مورد سنجش رفتاری و سایتوکاینی قرار گرفتند. فعالیت گروه سوم (هوازی-بارداری)، موشهایی که فعالیت هوازی انجام دادند و در دوره بارداری مورد سنجش رفتاری و سایتوکاینی قرار گرفتند. گروه چهارم (هوازی-پس از زایمان)، موشهایی که فعالیت هوازی انجام دادند و در دوره پس از زایمان مورد سنجش رفتاری و سایتوکاینی قرار گرفتند. گروههای اول و دوم بهعنوان گروه کنترل درنظر گرفته شدند.
استرس دوران بارداری و سنجش سطح افسردگی
برای القای افسردگی در دوران بارداری، موشهای باردار از روز 5 تا 19 بارداری در روز 3 جلسه با استرس مواجهه شدند. به این صورت که هر موش باردار درون یک استوانه پلاستیکی (4 سانتیمتر قطر و 10 سانتیمتر طول) زیر نور یک لامپ 60 واتی به مدت 30 دقیقه در هر جلسه قرار گرفت و بین هر جلسه استرس، 3 ساعت فاصله زمانی برقرار بود [26].
برای سنجش سطح افسردگی از تست تغذیه سرکوب شده نوین استفاده شد. موشهای باردار در روز 16 بارداری و موشهای دیگر ٥ روز پس از زایمان مورد بررسی قرار گرفتند. حیوانات به مدت 24 ساعت از غذا محروم شدند. تست در یک جعبه سفید به ابعاد 40×40×20 سانتیمتر انجام شد. در روز آزمایش، هر موش در گوشهای از دستگاه قرار داده شد و در وسط دستگاه 3 عدد غذای استاندارد جوندگان قرار گرفت. تأخیر در غذا خوردن بهعنوان معیار اصلی افسردگی در طول 10دقیقه زمان تست ثبت شد [27].
پروتکل تمرین
پس از مشاهده پلاک واژینال و تأیید روز بارداری حیوانات، درون قفس هر حیوان باردار دو چرخ دوار برای انجام فعالیت هوازی قرار داده شد و تا انتهای مطالعه چرخهای دوار درون قفس حیوانات قرار داشتند. موشهای گروه تمرین بهصورت جداگانه و داوطلبانه در قفس خود به مدت 24 ساعت در روز و 7 روز در هفته به چرخ دوار دسترسی داشتند. با توجه به مطالعات اخیر، موشهای ماده تمایل بیشتری به دویدن داوطلبانه روی چرخ دوار نشان دادند [28]. به همین دلیل، پروتکل دویدن داوطلبانه روی چرخ دوار مدنظر قرار گرفت. برای اندازهگیری مسافت و زمان در دورههای 24 ساعته از سیستم الکترونیکی و ادومتر تقریباً در زمان مشابه هر روز صبح استفاده شد [29]. طرح کلی پژوهش در جدول شماره 1 آمده است.
خونگیری و جداسازی سرم و سنجش اینترلوکین-6
موشهای باردار در روز 19 بارداری یا روز 7 پس از زایمان پس از اتمام سنجشهای رفتاری، توسط کتامین (50 میلیگرم/کیلوگرم) و زایلازین (5 میلیگرم/کیلوگرم) بیهوش شدند. سپس سینه حیوان شکافته و از بافت قلب، خون گرفته شد [30]. ویالهای حاوی خون به مدت 30 دقیقه بر روی یک تکه یخ قرار گرفتند و به مدت 15 دقیقه با سرعت 2000 دور در دقیقه سانتریفیوژ شده و سرم جدا و در منفی 20 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. مراحل سنجش سایتوکاین اینترلوکین-6 براساس روش کار موجود در کیت شرکت بایولجند آمریکا با حساسیت 7/8 پیکوگرم/میلیلیتر و با استفاده از تکنیک الایزا انجام شد.
تمامی دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 تجزیهوتحلیل شدند. دادهها با میانگین و انحراف معیار ارائه شدند. قبل از تجزیهو تحلیل آماری، همه متغیرها از نظر نرمال بودن و همگنی واریانس با استفاده از آزمون شاپیرو ویک و لوین بررسی شدند. دادههای بهدست آمده توسط آزمون تحلیل واریانس یکطرفه مورد آزمایش قرار گرفت و P<0/05 بهعنوان سطح معناداری درنظر گرفته شد.
یافتهها
تأثیر تمرین هوازی بر میزان افسردگی و غلظت اینترلوکین-6 در دوره بارداری در موشها
این مطالعه ارزیابی سطح افسردگی، از طریق اندازهگیری زمان تأخیر در دسترسی به غذا پس از 24 ساعت محرومیت از غذا (تست تغذیه سرکوب شده نوین) انجام شد.
با توجه به تصویر شماره 1، در بررسی تغییرات بین گروههای مختلف و مقایسه میانگین آنها نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد سطح افسردگی در میانگین گروه ورزش هوازی-بارداری نسبت به میانگین گروه بیتحرک-بارداری به طور معناداری کمتر بود (P<0/05).
همچنین در مقایسه تغییرات بین گروهی در ارزیابی غلظت اینترلوکین-6، نتایج آزمون نشان داد میانگین گروه ورزش هوازی-بارداری نسبت به میانگین گروه بیتحرک-بارداری به صورت معناداری کاهش یافت (P<0/05) (تصویر شماره 1).
تأثیر تمرین هوازی بر میزان افسردگی و غلظت اینترلوکین-6 در دوره پس از زایمان در موشها:
نتایج مطالعه حاضر نشان داد تمرین هوازی بر افسردگی و پاسخ اینترلوکین-6 در موشهای زایمان کرده اثرگذار بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد در واقع بین میانگین گروه بیتحرک-پس از زایمان با میانگین گروه ورزش هوازی-پس از زایمان در ارزیابی سطح افسردگی (از طریق اندازهگیری زمان تأخیر در دسترسی به غذا پس از 24 ساعت محرومیت از غذا) تفاوت معناداری وجود داشت و سطح افسردگی به طور معناداری کاهش یافت (P<0/05).
در مقایسه تغییرات بین گروهی نیز یا توجه به تصویر شماره 1، غلظت اینترلوکین-6 در گروه ورزش هوازی-پس از زایمان نسبت به گروه بیتحرک-پس از زایمان بهصورت معناداری کاهش یافت (P<0/05) (تصویر شماره 1).
تصویر شماره 2 زمان تأخیر در دسترسی به غذا پس از 24 ساعت محرومیت از غذا و سطح اینترلوکین-6 در موشهای بیتحرک و تمرینکرده در دوران پس از زایمان را نشان میدهد.
بحث
هدف این مطالعه، بررسی تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر سطوح افسردگی و اینترلوکین-6 در دوران بارداری و پس از زایمان در موشهای ماده NMRI بود. براساس یافتههای این پژوهش، تمرین هوازی داوطلبانه با شدت متوسط و پایین در دوران بارداری و همچنین در دوران پس از زایمان منجر به کاهش معنادار سطح افسردگی با کاهش زمان تأخیر در دسترسی به غذا پس از 24 ساعت محرومیت از غذا و همچنین کاهش معنادار غلظت اینترلوکین-6 بهعنوان یک سایتوکاین التهابی در موشهای تمرین کرده نسبت به موشهای بیتحرک شد.
ضعف سیستم ایمنی ناشی از افسردگی اغلب با غلظتهای بالا و قابل توجه اینترلوکین-6 و فاکتور نکروز تومور-آلفا به طور مداوم مشاهده میشود [31]. در یک متاآنالیز دیگر، تأیید شد افزایش سطح اینترلوکین-1 و اینترلوکین-6 با افسردگی ارتباط مثبت دارد [32]. افسردگی اغلب با فعال شدن سیستم پاسخ التهابی همراه است که با افزایش تولید سایتوکاینهای پیشالتهابی مانند اینترلوکین-1 بتا، اینترلوکین-2، اینترلوکین-6 مشخص شده است. علاوه براین، فاکتور نکروز تومور-آلفا نیز میتواند به طور مستقیم به توسعه علائم افسردگی کمک کند [31]. به نظر میرسد فاکتورهای پیشالتهابی مذکور با شروع افسردگی و با تغییر در عملکرد مغز (بهعنوان مثال ، کاهش فعالیت هیپوکامپ همراه با نقص شناختی، کاهش حافظه و عملکرد ضعیف رفتاری) همبستگی دارند و همچنین پاسخهای اعصاب و غدد درونریز و عملکرد انتقالدهنده عصبی کاهش مییابد [32, 33, 34].
امروزه، اثرات ضدافسردگی ورزش به خوبی ثابت شده است. در تحقیق مروری، گزارش شده ورزش بهصورت مستقل، مفید و یک درمان تقویتی برای افسردگی است [35]. در مطالعه اخیر، اولسون و همکاران اثر ورزش هوازی به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته تمرین در حد متوسط) بر کنترل شناختی در افسردگی را ارزیابی کردند و کاهش قابل توجهی از علائم افسردگی در گروه ورزش هوازی مشاهده شد که با نتایج پژوهش ما همخوانی دارد. همچنین فرایندهای کنترل شناختی در مطالعه آنها بهبود یافت [36]. تحقیق دیگری نیز نشان داد اثر جداگانه ورزش و سرترالین و ورزش به علاوه سرترالین در کاهش علائم افسردگی چه در پایان درمان و چه در پیگیری به همان اندازه مؤثر است. در همین مطالعه، شرکتکنندگانی که پس از درمان ورزش خود را حفظ کردند، در پیگیری کمتر دچار افسردگی شده بودند [21]. مطالعه دیگر که توسط بلومنتال و همکاران انجام شد، نشان داد در بین افراد مبتلا به اختلال افسردگی هم سرترالین و هم مداخله ورزشی برای کاهش علائم افسردگی مؤثرتر از دارونما هستند [37].
تجزیهوتحلیل آماری
تحقیقات نشان میدهند ورزش برای درمان افسردگی در بزرگسالان مؤثر است و میتواند در دوران بارداری و پس از زایمان نیز مؤثر باشد [37 ،36 ،17]. همسو با یافتههای پژوهش حاضر، یک بررسی مروری توسط کارتر و همکاران در سال 2019 که 18 پژوهش مرتبط با تأثیر مداخله تمرینی در افسردگی پس از زایمان را بررسی و جمعبندی کرد، از ورزش و عمدتاً ورزش هوازی بهعنوان یک درمان کمکی برای کاهش علائم افسردگی پس از زایمان در زنانی که افسردگی خفیف را تجربه کردند، پشتیبانی میکند [37]. علیپور و همکاران طی مطالعهای 4 هفتهای به بررسی اثربخشی تکنیکهای تنآرامی بر افسردگی، اضطراب و استرس زنان باردار براساس پایه نظریه خودکارآمدی پرداختند که درنهایت بعد از مداخله، افسردگی، اضطراب و استرس زنان باردار در گروه مداخله به طور معناداری کاهش یافت [38].
بسیاری از تحقیقات نقش مفید تمرین هوازی را در کاهش علائم افسردگی حمایت کردهاند [37 ،36 ،17 ،16]. تأثیر مثبت ورزش بر افسردگی شامل مکانیسمهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی است که بر کیفیت خواب ، علائم افسردگی و حافظه تأثیر میگذارد. این مکانیسمها شامل افزایش اندورفینهای پلاسما ، نوراپی نفرین و سروتونین و همچنین افزایش جریان خون مغزی و کارایی انتقالدهنده عصبی است [17].
نقش ورزش و فعالیتهای هوازی با شدت مناسب در بهبود سیستم ایمنی و کاهش سایتوکاینهای التهابی از جمله اینترلوکین-6 در افسردگی نیز در بسیاری از مطالعات مشخص شده است. گزارش شده است در 105 بیمار افسرده، رابطه مثبت و معناداری بین تغییر در سطح اینترلوکین-1 بتا و سطح پایه فاکتور نکروز تومور آلفا همراه با کاهش بیشتر علائم افسردگی پس از 12 هفته مداخله ورزشی هوازی وجود دارد [39]. در یک مطالعه دیگرمشخص شد ورزش هوازی طی یک دوره 10 ماهه باعث کاهش عوامل پیشالتهابی (از جمله پروتئین واکنشگر سی، اینترلوکین-6، فاکتور نکروز تومور آلفا و اینترلوکین-18) میشود [24]. ورجینیا و همکاران (2018) طی مطالعهای به بررسی تأثیر یک برنامه ورزشی ترکیبی (3 جلسه 60 دقیقهای در هفته تمرین همزمان هوازی و قدرتی) در 55 زن باردار بر روی نشانگرهای التهابی آغوز و شیر انسانی پرداختند. یافتهها نشان داد مادرانی که ورزش را دنبال کردند، غلظت اینترلوکین-6، 36 درصد و غلظت فاکتور نکروز تومور آلفا حدود 27درصد پایینتر از گروه کنترل بود. نتایج این مطالعه همسو نشان داد انجام این برنامه ورزشی باعث ایجاد پروفایلهای التهابی کمتری در شیر مادر بهویژه در آغوز میشود که همسو با مطالعه حاضر است [25]. پژوهشی جدید و همسو با یافتههای مطالعه حاضر در سال 2019 توسط آکوستا مانزانو و همکاران انجام شد که یک دوره تمرین ورزشی همزمان هوازی و مقاومتی به مدت 3 روز در هفته در دوران بارداری باعث کاهش معنادار اینترلوکین-6 شریانی و فاکتور نکروز تومور آلفا وریدی سرم بند ناف گروه ورزشی در مقایسه با گروه کنترل شد. در این مطالعه 58 زن باردار از هفته هفدهم بارداری تا زمان زایمان شرکت کردند [40].
اثرات ضدالتهابی تمرین هوازی در بیماریها توسط کاهش سایتوکاینهای پیشالتهابی اینترلوکین-6، اینترلوکین-8 و اینترفرون گاما و فاکتور نکروز تومور-آلفا و افزایش در غلظت اینترلوکین-10ضدالتهابی میانجیگری میشود [23]. سازوکاری که تمرین هوازی به موجب آن احتمالاً میتواند میزان اینترلوکین-6 را کاهش دهد، کاهش توده چربی یا کاهش سایتوکاینهای پیشالتهابی از سلولهای مونونوکلئاز است [41]. با توجه به این که در این پژوهش میزان توده چربی نمونهها به طور مستقیم اندازهگیری نشد که میتوان از محدودیتهای تحقیق به آن اشاره کرد، مکانیزم احتمالی دوم را نیز میتوان برای کاهش غلظت اینترلوکین-6 درنظر داشت. فعالیت بدنی هوازی با سرکوب بیان مولکولهای چسبان لکوسیتی-1 و سطوح پلاسمایی آنها، باعث ممانعت از تعامل مونوسیتها و سلولهای اندوتلیال شده و تولید سایتوکاینهای پیشالتهابی از سلولهای تک هستهای را پایین میآورد که بر این اساس کاهش اینترلوکین-6 را میتوان به اثرات ضدالتهابی ناشی از تمرین نسبت داد [41].
نتیجهگیری
با توجه به میزان شیوع افسردگی بعد از زایمان و آثار مضر افسردگی بر سلامتی مادران و کودکان و علاوه بر این، اجتناب بسیاری از مادران در استفاده از داروهای ضدافسردگی، انتخاب یک استراتژی درمانی مؤثر و مفید برای از بین بردن و یا کاهش علائم افسردگی ضروری به نطر میرسد. از سویی دیگر، تحقیقات اخیر استفاده از ورزش هوازی را برای کاهش آثار مضر افسردگی توصیه کردهاند و آثار مثبت آن را نشان دادهاند. همانطور که نتایج مطالعه حاضر نشان داد، فعالیت هوازی با شدت متوسط و پایین توانست سطوح افسردگی و غلظت فاکتور التهابی اینترلوکین-6 را کاهش دهد. درنتیجه، فعالیت هوازی میتواند بهعنوان یک مداخلهگر غیردارویی در دوران بارداری و پس از زایمان در بهبود افسردگی و سیستم ایمنی مؤثر باشد.
از محدودیتهای این پژوهش میتوان به کار بر روی نمونههای انسانی و بررسی کامل عوامل بالینی مرتبط با افسردگی اشاره کرد. بنابراین، پیشنهاد میشود تأثیر ورزش و فعالیت هوازی با شدتهای مختلف در دوران بارداری برای کاهش علائم افسردگی و سیستم ایمنی بدن بهویژه در دوران بعد از زایمان بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
از حیوانات در این مطالعه مطابق با دستورالعمل مراقبت و کار با حیوانات آزمایشگاهی هلسینکی 1964 استفاده شد.
حامی مالی
این مقاله بر اساس پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد فاطمه یگانه که در گروه تربیتبدنی و علوم ورزشی، واحد البرز، دانشگاه پیام نور ثبت شده، نوشته شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: فاطمه یگانه، سعید نقیبی، مریم وطندوست، علی زارع بنادکوکی؛ روششناسی: فاطمه یگانه، سعید نقیبی، مریم وطندوست؛ اعتبارسنجی، تحلیل: سعید نقیبی، مریم وطندوست؛ تحقیق و بررسی: علی زارع بنادکوکی، فاطمه یگانه؛ منابع، نگارش پیشنویس، ویراستاری و نهاییسازی نوشته، بصریسازی: علی زارع بنادکوکی؛ نظارت ، مدیریت پروژه : سعید نقیبی، مریم وطندوست؛ تأمین مالی: فاطمه یگانه.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان هیچگونه تعارض منافعی ندارد.
تشکر و قدردانی
از آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه پیام نور البرز به دلیل همکاری صمیمانه برای ارائه حیوانات تشکر میشود.
References