Document Type : Original Article
Authors
1 Musculoskeletal Rehabilitation Research Center, Faculty of Rehabilitation Sciences, Ahvaz Jundishapour University of Medical Sciences, Ahvaz, Iran
2 Department of Physiotherapy, University of Rehabilitation Sciences and Social Health; Tehran Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
آسیب لیگامان صلیبی قدامی یک آسیب تخریبکننده است که با شیوع زیادی در بین ورزشکاران اتفاق میافتد. تخمین زده میشود سالانه بیش از 200 هزار آسیب رباط صلیبی قدامی در ایالات متحده آمریکا رخ میدهد. مطالعات اخیر نشان میدهد افرادی که در ورزشهای چرخشی و برشی شرکت میکنند به شدت در معرض آسیب رباط صلیبی هستند [1]. مطالعات آیندهنگر انجام شده نشان میدهند 6 درصد از ورزشکارانی که ترمیم رباط صلیبی داشتند پس از دو سال دچار پارگی مجدد شدهاند [2]. آسیبهای رباط صلیبی در جامعه ورزشکاران بهویژه ورزشهای اسکی، فوتبال و فوتبال آمریکایی دیده میشود [3]. پارگی رباط صلیبی قدامی حدود 50 درصد آسیبهای زانو را شامل میشود، طوری که هزینه جراحی ترمیمی رباط صلیبی قدامی تنها در ایالات متحده سالانه یک بیلیون دلار برآورد شده است [4]. پارگی غیر تماسی رباط صلیبی حین تغییر جهت یا مانورهای برشی در ترکیب با کاهش شتاب، فرود از پرش با اکستنشن کامل و چرخش محوری با زانوی کاملاً صاف اتفاق میافتد. شایعترین مکانیسم آسیب غیر تماسی رباط صلیبی شامل فعالیتهای با شتاب کاهنده با گشتاور اکستنشن داخلی در ترکیب با والگوس داینامیک ناشی از چرخش به همراه جابهجایی وزن بر روی پای آسیب دیده با پای ثابت شده بر روی زمین است. ریسک فاکتورهای خارجی آسیب غیر تماسی رباط صلیبی قدامی شامل آبوهوای خشک و استفاده از زمینهای مصنوعی به جای چمن طبیعی است. ریسک فاکتورهای داخلی شامل این موارد است: شلی مفصل زانو، کوچک و باریک بودن پهنای شکاف بین کندیلی، کاهش قدرت نسبی همسترینگ و توانایی به کارگیری آن، خستگی عضلانی ناشی از تغییرات کنترل اسکلتی عضلانی، کاهش حس عمقی و قدرت ناحیه کمربند لگنی، دورسی فلکشن بیش از اندازه مچ پا حین انجام فعالیتهای ورزشی، چرخش داخلی هیپ و چرخش خارجی تیبیا با یا بدون پرونیشن پا [5]. هدف اصلی از انجام عمل جراحی ترمیم رباط صلیبی قدامی در ورزشکاران، بازگشت مجدد به زمین بازی، بهبود عملکرد و بازیابی ثبات نرمال مفصل زانو است. علیرغم وجود تکنیکهای جراحی پیشرفته و پروتکلهای توانبخشی نوین، مطالعات اخیر حاکی از وجود نقص در تعادل، حس عمقی، قدرت عضلانی و کنترل عصبی عضلانی برای چندین ماه پس از عمل جراحی میباشد که ممکن است بین 12 تا 30 ماه پس از جراحی ادامه داشته باشد [6].
قبل از تصمیمگیری برای بازگشت به ورزش ابتدا باید تمرینات برای آمادگی انجام آزمونها آغاز شود. شروع تستها زمانی اتفاق میافتد که درد و تورم کاهش یافته، اکستنشن کامل زانو و حداقل 130 درجه فلکشن زانو به دست آمده باشد. همچنین الگوی راه رفتن بیمار نرمال باشد و فرد در حفظ ثبات دینامیک و انجام تمرینات پلایومتریک در هفته 9 تا 16 بعد از عمل جراحی دچار ناتوانی نباشد. در این مرحله لیلی کردن با دو پا باید به-لیلی کردن با یک پا پیشرفت داده شود و در تمرینات تقویتی باید از وزنههای سنگینتری استفاده شود. برای شروع مرحله حداکثر قدرت و تحمل عضلانی، پرش پیشرفته، تمرینات چابکی و فعالیتهای ویژه ورزشی در هفتههای 16 تا 22 پس از جراحی باید قدرت همسترینگ و کوادریسپس و عملکرد تستهای HOP به بیش از 75 درصد سمت سالم رسیده باشد. همچنین قدرت عضلانی از نظر تستهای ایزوکینتیکی، زمانی که در دسترس باشد، در سرعت 180 درجه بر ثانیه بررسی شود [7 ،4].
دستگاه ایزوکینتیک توانایی انجام حرکات با شدت و شتاب حداکثری در کل دامنه حرکتی مفصل را دارد. بدین صورت که دستگاه توانایی انجام حرکت با حداکثر قدرت در هر زاویه مفصلی را میدهد و ریسک تحمل بار فراتر از تحمل بیمار را به حداقل میرساند [8]. سنجشهای مختلفی از عملکرد عضله برای بازگشت به ورزش و فعالیت فیزیکی بعد از جراحی رباط صلیبی قدامی از اهمیت برخوردار هستند. رایجترین سنجش از قدرت عضله که از دینامومتری ایزوکینتیک بدست میآید، حداکثر گشتاور تولیدی در مفصل است. حداکثر گشتاور نماینده خوبی از عملکرد و قدرت عضلات مرتبط با یک مفصل در مقایسه با افراد دیگر است. متغیر دیگر، زاویه حداکثر گشتاور میباشد. یک اندازهگیری از گشتاور بهعنوان تابع زاویه مفصل زانو هنگامی که عضله با حداکثر توان، حین کوتاه شدن با سرعت زاویهای ثابت، فعال شده است میباشد و ممکن است برای برنامهریزی تمرین و یا برنامههای توانبخشی کاربردی باشد. یکی دیگر از راههای بهدست آوردن نتایج ایزوکینتیک این است که زاویه حرکت مفصل را به 3 بخش تقسیم کنیم: 1. زمان شتابگیری، 2. دامنه بارگذاری، 3. زمان کاهش شتاب. این متغیرها اطلاعات اضافهای همچون زمان موردنیاز برای واکنش و توانایی نگه داشتن سرعت را به ما میدهند که میتوانند در ارزیابی کلینیکی و اجرای پروتکلهای ویژه توانبخشی برای دستیابی به درمان مناسب کمککننده باشند. آنالیز کیفی خروجیهای دینامومتری ایزوکینتیک روش دیگری از ارزیابی است که از ارتباط نقشههای سطحی گشتاور _ زاویه _ سرعت استفاده میکند که این امر میتواند اطلاعات جامعی از رفتار دینامیکی عضله در مقایسه با ارزیابیهای استاتیک با تمرکز بر رابطههای طول _ تنشن و طول _ سرعت ارائه کند. به همین دلیل تحقیق در مورد نقصهای احتمالی در عملکرد و محدوده نیرویی عضلات، 6 ماه پس از جراحی بازسازی رباط صلیبی قدامی، بسیار توجیهپذیر است [9].
سیستم ایزوکینتیک در عمل دارای یک محور تک صفحهای بوده که برخلاف حرکات عملکردی در ورزش است. این حرکات معمولاً به صورت چند محوری است و نیازمند هماهنگی مفاصل مختلف در چندین صفحه است. همچنین آزمون عملکردی اندام تحتانی با توجه به نحوه انجام آن که دارای حرکات برشی و افزایش و کاهش شتاب و تغییر جهت در صفحات مختلف یک تست چند محوری بوده است، به نظر میرسد میتواند جایگزین و مکمل دستگاه ایزوکینتیک باشد [10].
سایر آزمونهای عملکردی که برای ارزیابی فرد برای بازگشت به ورزش در کلینیکهای بالینی و مطالعات مشابه اخیر استفاده شدهاند شامل LEFT ، Single limb hop، Y-Balance test،--Max jumping، Standing long jump و-Single leg counter movement jump هستند. این آزمونها با تعیین میزان ثبات زانو، چابکی، احتمال آسیب در پرش و فرود و گشاور قدرت در سمت آسیب دیده در مقایسه با سمت سالم، امکان تخمین خطر آسیب مجدد در زانوی ورزشکاران بعد از بازگشت به سطح فعالیت قبلی را فراهم میکنند [11].
در ارتباط با میزان حساسیت، ویژگی و قابل اعتماد بودن تستهای ذکر شده (برای بررسی بازگشت فرد به زمین ورزش) و جلوگیری از آسیب مجدد ورزشکاران مطالعات اندکی انجام شده است. همانطور که گفته شد تستهای دستگاه ایزوکینتیک قابل اعتماد و شاخص مناسبی برای ارزیابی این ورزشکاران برای بازگشت به زمین بازی است، اما به دلیل هزینه سنگین دستگاه و نیاز به زمان برای یادگیری کار با دستگاه و در دسترس نبودن دستگاه در اغلب کلینیکها تستهای عملکردی از کاربرد بیشتری برخوردار هستند. در میان آزمونهای انجام شده در مطالعات به این نتیجه رسیدند که آزمون عملکردی اندام تحتانی یکی از کاربردیترین تستها در تشخیص ریسک آسیب اندام تحتانی ورزشکاران در آینده است. از مزایای آزمون عملکردی اندام تحتانی این است که برای انجام آن به تجهیزات و زمان کمی نیاز است و به خوبی در دسترس مربیان و پزشکان تیمهای ورزشی است. این آزمون سلامت جسمانی ورزشکار را به خوبی آمادگی برای بازگشت به ورزش فرد ارزیابی میکند [13 ،12]. هدف از این مطالعه با توجه به ویژگیهای بارز دستگاه ایزوکینتیک و آزمونهای معتبر بالینی بررسی ارتباط بین نتایج اندازهگیری شده از دستگاه دینامومتری ایزوکینتیک با آزمون عملکردی اندام تحتانی برای آگاهی از وضعیت اندام عمل شده بود و اینکه آیا آزمونهای بالینی که در مطالعات آمده، میتواند معیار مناسبی برای بازگشت به زمین ورزش براساس شاخصهای دینامومتری ایزوکینتیک باشد؟ با این تفاسیر، سؤال تحقیق بدین صورت طرح میشود: آیا میتوان یک ارتباط تشخیصی بر مبنای یافتههای دستگاه دینامومتری ایزوکینتیک از یک طرف و نتایج آزمونهای بالینی از طرف دیگر به دست آورد تا براساس آن تصمیم به بازگشت ورزشکار به ورزش گر فته شود.
مواد و روشها
مطالعه حاضر در مرکز تحقیقات اسکلتی _ عضلانی دانشکده توانبخشی جندیشاپور اهواز برای بررسی ارتباط بین نتایج آزمون دینامومتری ایزوکینتیک با آزمون عملکردی اندام تحتانی برای بررسی توانایی بازگشت به ورزش در ورزشکاران حرفهای بعد از بازسازی رباط متقاطع قدامی انجام شد. در بدو ورود برای افرادی که معیارهای ورود و خروج را داشتند، هدف از اجرای طرح و روش اجرای آزمونها توضیح داده میشد و در صورت تمایل به شرکت، افراد فرم رضایتنامه را تکمیل میکردند. سپس افراد شرکتکننده در این مطالعه پرسشنامه عمومی را تکمیل میکردند و وارد تحقیق میشدند. اطلاعات مربوط به این پرسشنامه شامل سن، جنس، زمان جراحی، نوع جراحی، زمان آسیب، درد، بیماریهای زمینهای، فعالیتهای تشدیدکننده و ناتوانکننده فرد است. قد، وزن و شاخص توده بدنی ورزشکاران توسط آزمونگر به ثبت میرسید. ارزیابی شدت درد بیماران با استفاده از مقیاس دیداری درد بین نمره 0 تا 10 انجام میشد. شاخص بصری درد در حین فعالیت برای ورود به پروتکل دستگاه ایزوکینتیک الزامی بود.
افراد شرکتکننده در این طرح شامل 23 ورزشکار حرفهای مرد بوده که بین 12 تا 14 ماه از جراحی بازسازی رباط صلیبی قدامی آنها گذشته بود. بیمارانی که وارد مطالعه میشدند ابتدا مورد معاینه بالینی قرار گرفتند. سپس از آنها شرح حال گرفته میشد. بعد از آن، سلامت لیگامانهای صلیبی و داخلی و خارجی توسط فیزیوتراپیست با تجربه بررسی میشد. همچنین اندام تحتانی این ورزشکاران از نظر بد راستاییهای مفصل هیپ، زانو و مچ پا ارزیابی و سپس وارد مرحله آزمون میشدند. ورزشکاران شرکتکننده در مطالعه ابتدا تستهای ایزوکینتیکی را انجام دادند و سپس به انجام آزمون عملکردی اندام تحتانی پرداختند. ورزشکاران شرکتکننده در مطالعه باید حداقل 24 ساعت قبل از انجام تستها فعالیت ورزشی شدید انجام نداده باشند [13].
آزمون عملکردی اندام تحتانی یکی از تستهای عملکردی برای سنجش ورزشکاران برای بازگشت به ورزش است. آزمون عملکردی اندام تحتانی در ابتدا برای ارزیابی کیفی و کمی توانایی ورزشکاران آسیب دیده برای انجام حرکات ورزشی خاص طراحی شد. همچنین برای بررسی توانایی انجام حرکات ویژه ورزشی طراحی شده است. این تست برای ارزیابی توانایی قلبیعروقی کاربرد دارد. آزمون عملکردی اندام تحتانی شامل 8 تمرین چابکی در یک مسیر لوزی شکل میباشد. میانگین زمان برای انجام این تست در مردان 100 ثانیه (در دامنه 125s-90) و 135 ثانیه (در دامنه 150s-120) در زنان گزارش شده است [12].
یافتهها
ویژگیهای جمعیتشناختی نمونههای موردمطالعه اطلاعات جمعیتشناختی نمونههای موردمطالعه شامل جنسیت، سن، جنس، قد، وزن و سمت درگیر است که در جدول شماره 1 نشان داده شده است.
تعداد 23 مرد در این مطالعه بودهاند که از این تعداد 19 نفر سمت راست و 4 نفر سمت چپ آنها درگیر بوده است.
ابتدا آزمون کولموگروف-اسمیرنف برای بررسی میزان انطباق دادهها با توزیع نظری نرمال انجام شد. در صورت نرمال بودن از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و در غیر این صورت از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده میشد. همچنین برای بررسی قدرت پیشبینی نتیجه آزمون عملکردی اندام تحتانی براساس متغیرهای دینامومتری پای آسیب دیده از چند مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. در هر یک از مدلهای رگرسیون خطی متغیر (های) مستقل متغیرهای هم جنس تست دینامومتری بودهاند. تمام آنالیزهای بررسی همبستگی و رابطههای خطی بین متغیر زمان آزمون عملکردی اندام تحتانی و متغیرهای حاصل از تست دینامومتری برای سرعتهای مختلف جداگانه محاسبه شده است.
آزمون K-S نشان داد فقط متغیرهای زیر از توزیع نظری نرمال برخوردار نبودهاند:
1. H.q ratio 60.d
2. Time.pkt. f.60.d
3. Time.spd.flx.60.d
4. Time.spd.ext.60.d
آزمون K-S نشان داد فقط متغیرهای زیر از توزیع نظری نرمال برخوردار نبودهاند:
1. H.q.ratio180.d
2. Time.pkt.f.180.d
3. Time.pkt.e.180.d
4. Time.spd.ext.180.d
5. Tw.f.180.d
آزمون K-S نشان داد فقط متغیرهای زیر از توزیع نظری نرمال برخوردار نبودهاند:
1. Time.pkt.f.240.d
2. Time.pkt.e.240.d
3. Time.spd.flx.240.d
4. Tw.f.240.d
بحث
در این بخش، ابتدا مروری بر نتایج کلی بهدست آمده و سپس به بررسی ارتباط آنها با نتایج برخی از مهمترین مطالعات گذشته و مبانی نظری مرتبط با موضوع پرداخته میشود. درنهایت، محدودیتهای طرح و پیشنهادات قابل اجرا مطرح خواهند شد.
ناتوانی در بازگشت به سطح فعالیت قبلی، آسیب مجدد در رباط صلیبی قدامی و بروز اختلال در حس عمقی مفصل زانو و کاهش عملکرد اندام تحتانی در فعالیتهای ورزشی از جمله مشکلات شایع در ورزشکاران با سابقه جراحی رباط صلیبی قدامی است که شغل و سطح فعالیت ورزشی فرد را تحتتأثیر قرار میدهد.
هدف از انجام این تحقیق مقایسه پارامترهای دستگاه ایزوکینتیک و آزمون عملکردی اندام تحتانی در ورزشکاران با سابقه جراحی رباط صلیبی قدامی بود. با این هدف که نتایج این مطالعه بتواند با کشف ارتباط آزمون عملکردی اندام تحتانی و پارامترهای ایزوکینتیک، این تست را بهعنوان یک آزمون قابل اتکا و معتبر برای بازگشت ورزشکار به سطح فعالیت قبلی و احتمال بروز آسیب مجدد معرفی کند.
دستگاه ایزوکینتیک توانایی بررسی حس عمقی، هماهنگی نوروماسکولار، ارتباط چند مفصلی و بررسی عملکردی اندام تحتانی را ندارد، بلکه بهصورت تک مفصلی عمل میکند و میتواند عضلات را بهصورت ایزوله یا گروههای عملکردی مشخص مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. همچنین دستگاه ایزوکینتیک توانایی بررسی الگوهای حرکتی را ندارد و به تنهایی برای بررسی بیمار در سطوح عملکردی مشخص کاربرد ندارد.
آزمون عملکردی اندام تحتانی برخلاف دستگاه ایزوکینتیک به بررسی عملکرد فرد و همچنین عملکرد اندام تحتانی در یک فعالیت خاص میپردازد، اما توانایی مقایسه سمت سالم با سمت آسیب دیده را ندارد. همچنین توانایی بررسی کمی گروههای عضلانی با عملکرد مشخص بهصورت ایزوله و مقایسه آنها با یکدیگر را ندارد. از دیگر موارد ضعف آزمون عملکردی اندام تحتانی، میتوان به عدم توانایی در بررسی کمی قدرت عضلانی و همچنین کنترل شتاب افزاینده و کاهنده اشاره کرد. آزمون عملکردی اندام تحتانی همچنین قادر به بررسی حس عمقی در فعالیتهای شدید ورزشی مانندپرش و فرود را ندارد.
براساس مطالعه سوفیا در کشور یونان انجام شد، ایزوکینتیک یک تست اندازهگیری روایی و پایایی برای اندازهگیری اختصاصی عملکرد زانو، فعالیت ورزشی و همچنین برای بررسی افراد پس از جراحی ترمیمی ACL است. بر همین اساس در این مطالعه نیز دستگاه ایزوکینتیک را بهعنوان پارامتر اصلی و قابل اتکا برای بازگشت ورزشکاران به زمین ورزش در نظر گرفته شد [14].
متخصصین ورزشی بهصورت معمول از تستهای عملکردی (با رعایت پروتکلهای استاندارد) برای تصمیمگیری برای بررسی بازگشت ایمن فرد به فعالیت ورزشی بدون محدودیت استفاده میکنند که یافتههای ضد و نقیضی در رابطه با قابل اطمینان بودن و کفایت این تستها برای بازگشت ورزشکاران به زمین ورزش وجود دارد که در ادامه به بررسی آنها پرداخته میشود [12].
در تأیید نتایج مطالعه حاضر، مطالعه دیویس بیان میکند-آزمون عملکردی اندام تحتانی هرگز نباید بهصورت ایزوله برای تصمیمگیری بازگشت ورزشکار پس از جراحی بازسازی رباط صلیبی مورد استفاده قرار بگیرد، بلکه باید در کنار متغیرهای دیگری از قبیل گونیامتری و آنتروپومتری، تستهای ایزوکینتیک، MMT، اطلاعات گزارششده بیمار و همچنین تستهای عملکردی دیگری برای بازگشت با اطمینان ورزشکار به فعالیت ورزشی مورد استفاده قرار گیرد [15].
در مطالعه کوین ای ویلک بیان شده است یک همبستگی مثبت بین حداکثر گشتاور-صاف شدن زانو در سرعتهای 180 و 300 درجه بر ثانیه ایزوکینتیک و subjective knee scores و three hop tests وجود دارد. و همچنین یک رابطه عددی بین شتاب کاهنده و افزاینده Knee Ext در سرعت 180 و 300 درجه بر ثانیه و timed hop test و triple cross-over hop وجود دارد و هیچ همبستگی مثبتی بین نتایج تست ایزوکینتیک و فلکسورهای زانو پیدا نشد [16].
آزمون عملکردی اندام تحتانی یک تست عملکردی کاربردی است که بهعنوان جزئی از الگوریتم تستهای توانبخشی بازگشت به ورزش استفاده میشود. این تست در ابتدا برای بررسی کمی و کیفی توانایی ورزشکار آسیب دیده برای انجام الگوهای خاص حرکتهای ورزشی طراحی شد [10].
تفسیر نتایج ارتباط بین پارامترهای آزمون دینامومتری ایزوکینتیک و آزمون عملکردی اندام تحتانی:
در بررسی ارتباط بین پارامترهای دستگاه ایزوکینتیک و-آزمون عملکردی اندام تحتانی تمام متغیرها با تغییر بدین صورت که اختلاف پارامترهای بین پای سالم و آسیب دیده تقسیم بر پای سالم شدهاند، فرض شده است که بتوان یک متغیر عدم تقارن در دو سمت داشت و تمام آنالیز دادهها منظور عدم تقارن بین دو طرف است. نتایج تفسیر آنالیز دادههای ما در کل نشان میدهد همبستگی بین میزان عدم تقارن در پارامترهای ایزوکینتیک شامل: نسبت قدرت عضله همسترینگ به کوادریسپس (H/Q Ratio)، حداکثر گشتاور فلکسوری و اکستانسوری زانو، زمان به حداکثر رسیدن گشتاور فلکسوری و اکستانسوری، زمان انجام تست دینامومتری در فلکشن و اکستنشن و همچنین کار کلی انجام شده در فلکشن و اکستنشن در هیچ یک از سرعتهای 240، 180، 60 درجه بر ثانیه و زمان انجام آزمون عملکردی اندام تحتانی وجود ندارد.
همچنین در ادامه آنالیز دادهها، انواع مدلهایی که روابط خطی را میسنجند، انجام شد و مدلهای رگرسیون خطی برای پیشبینی رابطه خطی بین آزمون عملکردی اندام تحتانی و متغیرهای هم جنس تستهای دینامومتری معنادار نبود.
نتیجهگیری
با توجه به آنالیزهای انجام شده چه به روش پیرسون و اسپیرمن و چه به روشهای ارتباط خطی و همچنین رگرسیون انجام شده، میتوان تا حدی با اطمینان بیان کرد که هیچ رابطه خطی بین عدم تقارن و متغیرهای دینامومتری و آزمون عملکردی اندام تحتانیوجود ندارد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
شرکتکنندگان قبل از ورود به تحقیق رضایتنامه کتبی را کامل کرده و با آگاهی و اطلاع از تحقیق وارد مطالعه شدند. این طرح پژوهشی در شورای پژوهشی دانشکده علوم توانبخشی و در کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی جندیشاپور اهواز با کد اخلاق IR.AJUMS.REC.1399.519-به تصویب رسیده است.
حامی مالی
این مقاله حاصل پایاننامه کارشناسی ارشد ورزشی آقای امیر شیرین است که در مرکز تحقیقات اسکلتیعضلانی دانشکده علوم توانبخشی اهواز انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
ایده اصلی و مفهومسازی: شاهین گوهرپی؛ نمونهگیری: امیر شیرین، محمد مهرآور و عباس فاتحی؛ تفسیر نتایج و کنترل نهایی: شهلا زاهدنژاد؛ جستوجوی مقالات: امیرحسین کهلایی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
محققین از پرسنل مرکز تحقیقات، خصوصاً خانم مهندس نجارزاده و خانم یوسفی قدردانی میکنند.
Refrences
Refrences