دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522The Relative Abundance of the Chemical Composition of Different Urinary Calculi in Patients Referred to the Clinical Laboratories in Khuzestan Provinceبررسی فراوانی نسبی برخی ترکیبات شیمیایی تشکیلدهندۀ سنگهای مجاری ادراری در بیماران مراجعهکننده به آزمایشگاههای تشخیص طبی استان خوزستان11712646967FAعلیرضا خیرالهگروه بیوشیمی بالینی، مرکز تحقیقات سلولی و ملکولی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.روحاله موسوی دهموردی2دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.محمدرضا افشارمنشدانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.صالح عیاشیدانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20140930<strong>Background and Objectives:</strong> Kidney stone is a very common disease with the prevalence of 4-7% in the world. The rate of this disease in Iran is higher than the global maximum. So it is important to analysis the composition of renal stone in different nations to prevent the formation of stone or to stop its enlargement. Also, the first choice for diagnosing renal stone is the most sensitive method; so knowing about the kind of prevalent stones will help to save time and costs. Hence, this study was conducted to determine the chemical constituents of urinary tract stones and aimed to find relative abundance of urinary calculi by considering their composition. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong> In this descriptive-analytic study which was conducted in Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences, 275 renal calcuili from patients, 201 male and 74 female, referred to medical laboratories in Khuzestan province were collected and after microscopically characterization, their chemical components were analyzed by using the standard methods of clinical laboratory. <br /><strong>Results:</strong> Finding show that the stone of 55 patients (20%) of total patients had pure chemical component of calcium oxalate and 220 urinary stones from patient (80%) had a mixed type. Also, calcium oxalate was the commonest component of the mixed stones (83.6%). <br /><strong>Conclusion:</strong> Our study indicated that the calcium oxalate stones are the most abundant chemical composition of either pure or mixed urinary calculi in Khuzestan areas, which are more common in men and Struvite stones contain magnesium, ammonium, and phosphate is more common in women. <br /> <strong>زمینه و هدف:</strong> بیماری سنگ کلیه یک بیماری شایع با فراگیری حدود 7- 4 درصد در جهان میباشد. شیوع آن در ایران از حداکثر جهانی بیشتر است. شکلگیری یک سنگ در ابعاد پاتولوژیکی، علاوه بر فوق اشباع شدن ادرار با مواد معدنی، نیازمند اتصال و توقف ذرات کریستالی کوچک بر روی پیشسازهای سنگ در سطح داخلی مجاری ادراری است. آگاهی از ترکیب شیمیایی یک سنگ کمک بسیاری در زمینههای پیشگیری، درمان و تشخیص میکند و به پزشکان این امکان را میدهد تا در هر یک از این زمینهها به طور اختصاصی عمل کنند. از اینرو این مطالعه با هدف تعیین ترکیبات شیمیایی تشکیلدهندۀ سنگهای مجاری ادراری انجام گرفت.<br /> <strong>روش بررسی:</strong> این مطالعۀ توصیفی در دانشگاه علوم پزشکی اهواز انجام و 275 مورد از سنگهای مجاری ادراری از لحاظ خصوصیات ماکروسکوپی و آنالیز ترکیب شیمیایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> <strong>یافتهها:</strong> از مجموع 275 بیمار مبتلا به سنگ مجاری ادراری، تعداد 55 نفر(20%) دارای سنگ خالص از جنس کلسیم اگزالات و مابقی بیماران، 220 نفر (80%)، دارای سنگهای مخلوط بودند. ترکیب غالب در اکثر سنگهای مخلوط را نیز کلسیم اگزالات (6/83%) به خود اختصاص داده بود.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> کلسیم اگزالات فراوانترین ترکیب شیمیایی سنگهای مجاری ادراری اعم از خالص یا مخلوط میباشد که در مردان شیوع بیشتری دارد و سنگهای استروایتی حاوی منیزیم، آمونیم، و فسفات شیوع بیشتری در زنان دارد. https://jsmj.ajums.ac.ir/article_46967_c868f1fe50c3e79a3e92742b924dde7f.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522Effect of Kiwifruit Extract (Actinidia deliciosa) on Body Weight, Thyroid Hormones, Pain and Memory in Hypothyroidism Male Ratsبررسی اثرات عصارۀ میوۀ کیوی (Actinidia deliciosa) بر وزن بدن، هورمونهای تیروییدی، درد و حافظه در موشهای صحرایی نر هیپوتیروئیدی12813946989FAخدیجه حسونیزاده فلاحیه1گروه زیستشناسی، دانشکدۀ علوم، دانشگاه آزاد اسلامی فارس، شیراز، ایران.سیما نصریگروه زیستشناسی، دانشکدۀ علوم، دانشگاه پیام نور واحد شرق تهران، تهران، ایران.محمدکاظم غریب ناصریمرکز تحقیقات فیزیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.علیرضا سرکاکیمرکز تحقیقات فیزیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.شهرام مشهدیزادهگروه فیزیولوژی دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.Journal Article20140826<strong>Background and Objectives</strong><strong>:</strong> Oxidative stress due to hypothyroidism causes behavioral deficits. Kiwifruit contains various vitamins and antioxidants. In this study the effect of kiwifruit extract on body weight, memory, pain and serum T4 and T3 in hypothyroidism male rats was evaluated. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong> Wistar male rats(200-250g)were dividedinto 8 groups (n=8) randomely as following: 1) Control, the remaining groups were hypothyroidism that received methimazole (500mg/L in drinking water) for 3 weeks<strong>. </strong>2-7) Treated groups received orally either different doses of Kiwifruit extract (50,100,150, 200, 400 mg/kg/5ml or the same volume of normal saline for 14 days. 8) Positive control group receiving 1 mg/L of levothyroxine in drinking water. Serum thyroid hormones (with radioimmunoassay), body weight, pain (by tail-flick test), and memory (by shutle box) were measured for all groups. Data were analyzed with one-way ANOVA followed by Tukey’s post hoc and P<strong>Results:</strong> Serum T4 and T3, body weight and memory and pain reflex latency were decreased significantly after induction of hypothyroidism (P<0.01). Treatment with 150 and 200 mg/kg doses, without affecting the thyroid hormone serum level, improved memory and pain significantly (P<0.001) Higher doses of extract had no effect on above parameters. <br /><strong>Conclusion:</strong> Treatment with kiwifruit extract didn’t change thyroid hormones; therefore, had no effect on hypothalamus-pituitary-thyroid axis. <br />Improving effects of Kiwifruit extract on behavioral deficits following hypothyroidism might be related to its antioxidant property in brain. <br /> <strong>زمینه و هدف: </strong>در هیپوتیروییدی تولید اکسیدانها موجب اختلالات رفتاری میشود. میوۀ کیوی حاوی ویتامینهای مختلف و مواد آنتیاکسیدانی است. هدف از انجام<strong></strong>این مطالعه بررسی اثر عصارۀ میوۀ کیوی بر وزن بدن، حافظه، درد، میزان T4 و T3 سرمی در موشهای صحرایی نر هیپوتیروئیدی است.<br /> <strong>روش بررسی: </strong>موشهای صحرایی نر ویستار (250- 200 گرم)، شامل گروههای: 1) کنترل و 7-2) هیپوتیروئیدی که با تجویزmg/lit 500 داروی متیمازول در آب آشامیدنی به مدت سه هفته هیپوتیروئید شده، و سپس به زیرگروههای درمان که به ترتیب: 50، 100، 150، 200، 400 mg/kg/5ml عصارۀ میوۀ کیوی و یا سالین نرمال را 14 روز و هر روز یکبار به صورت خوراکی(گاواژ) دریافت کردند. 8) کنترل مثبت که دوز mg/lit1 لوواتیروکسین دریافت کرد. هورمونهای T3 و T4 تمامی حیوانات با روش رادیو ایمیواسی، درد با Tail Flick و حافظۀ حیوانات با شاتل باکس و وزن بدن اندازهگیری شدند. دادهها با روش آماری ANOVA یکطرفه و آزمون HSD با سطح معناداری حداقل 05/0 P< آنالیز شدند.<br /> <strong>یافتهها:</strong> در موشهای هیپوتیروئیدی هورمونهای تیروئیدی، درد و حافظه به طور معناداری کاهش یافت(01/0P<). دوزهای 150 و 200 عصارۀ کیوی بدون تأثیر بر غلظت هورمونهای تیروئیدی بهبودی درد و حافظه در موشهای هیپوتیروئیدی را بطور معنادار بهبود داد (001/0P<). <br /> <strong>نتیجهگیری: </strong>تجویز عصارۀ کیوی به دلیل اینکه سطوح کاهش یافته هورمونها متعاقب هیپوتیروییدی را افزایش نداد، بنابراین تأثیری بر محور عصبی -هورمونی نداشته است. میتوان این اثرات بهبودی بخش کیوی بر اختلالات رفتاری متعاقب هیپوتیروییدی را احتمالاً به خاصیت آنتیاکسیدانی آن در مغز نسبت داد.<br /> <strong> </strong>https://jsmj.ajums.ac.ir/article_46989_7f5686b9f6ce3f395d3e0596eecb844d.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522A Study of Leptin Serum Concentration in Neonatal Patients Suspected with Congenital Hypothyroidismارزیابی سطح سرمی لپتین در نوزادان مشکوک به کمکاری تیروئید مادرزادی14114946991FAایرج شهرامیانمرکز تحقیقات سلامت کودکان و نوجوانان، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، ایران.نور محمد نوریمرکز تحقیقات سلامت کودکان و نوجوانان، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، ایران.عباسعلی رمضانیدانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران.صالحه دانشدانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران.الهام شرفیمرکز چشم پزشکی الزهرا، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، ایران.علیرضا رضاییدانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران.حسین علی دانشدانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران.Journal Article20150214<strong>Background and Objectives: </strong>This study aimed to compare the serum leptin levels in infants suspected of congenital hypothyroidism. In addition to investigate the relationship between serum levels of leptin with T4 and TSH. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong> <strong> </strong>In the present case-control study, 100 neonates under 30 days of age were selected randomly from those who had been hospitalized in Zabol Amir-Almomenin hospital between years 2012 to 2013. Thorough clinical examination by a pediatrician and evaluation for possible congenital hypothyroidism, the subjects were divided into two groups (case and control) homogenized in terms of age and gender. Case group consisted of neonates with suspected congenital hypothyroidism, and controls without. Blood sampling was taken from each neonate after obtaining a written consent form from parents Serum leptin, T4 and TSH were measured by ELISA method. <br /> The data were analyzed using software SPSS ver. 20 using of independent t-test and Pearson correlation by considering the level of 0.05 error. <br /><strong>Results: </strong>The serum leptin level was significantly higher among the suspected hypothyroidism than controls (P ≤ 0.05). In addition, there was an inverse relationship between TSH and T4 levels (r=-0.512, P ≤ 0.05). There were no significant relationships between the serum leptin level in regards to age and weight (P ≥ 0.05). <br /><strong>Conclusion</strong><strong>:</strong> Based on the results of this study, in infants with congenital hypothyroidism, serum leptin increases independently of age and weight. Therefore, leptin serum level may be considered as a criteria for assessment of thyroid gland function. <br /><strong> </strong><strong>زمینه و هدف: ا</strong>ین مطالعه با هدف مقایسۀ سطح سرمی لپتین در نوزادان مشکوک به کمکاری مادرزادی تیروئید با گروه کنترل و نیز بررسی ارتباط هورمون لپتین با هورمونهای T4 و TSH در گروه مورد با گروه شاهد انجام گردید.<br /> <strong>روش بررسی:</strong> در مطالعه مورد شاهدی حاضر، تعداد 100 نوزاد زیر 30 روز از نوزادان مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمؤمنین(ع) زابل، با معاینه دقیق توسط پزشک متخصص اطفال و ارزیابی علایم کم کاری مادرزادی تیروئید، پس از همگنسازی از لحاظ سن، به دو گروه مورد و شاهد تقسیم بندی شدند. در گروه مورد، نوزادان مبتلا به کم کاری مادرزادی تیروئید و در گروه کنترل، نوزادانی قرار گرفتند که هیچکدام بیمار نبودند(سالم). سپس از هر دو گروه، با رعایت مسایل اخلاقی، نمونه خون جمعآوری و با روش الیزا، سطح سرمی لپتین ، T4 و TSH اندازهگیری شد. سپس داده ها، با استفاده از نرم افزارSPSS ver. 20 و با بکار گیری ازمون تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری p <strong>یافتهها:</strong> یافتهها نشان داد که سطح سرمی لپتین بین گروه مورد و کنترل دارای تفاوت آماری معنادار بود به طوری که میزان لپتین در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود (05/0P≤). همچنین در این مطالعه ارتباط معکوسی بین سطح سرمی TSH و T4 در افراد مورد مطالعه مشاهده گردید (05/0P≤). همچنین نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد که میزان لپتین در گروه مورد با سن و وزن ارتباط معناداری نداشت (05/0P ≥).<br /> <strong>نتیجهگیری: </strong>براساس نتایج این مطالعه، در نوزادان مبتلا به هیپوتیروئیدی مادرزادی، سطح سرمی لپتین مستقل از سن و وزن افزایش مییابد. در نتیجه هورمون لپتین به عنوان معیاری برای ارزیابی کارکرد غدۀ تیروئید مطرح میگردد.<br /> https://jsmj.ajums.ac.ir/article_46991_d16af99f26dee62e9fcb922c3ed596ee.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522Effect of Angustifolia Aqueous Extract on IL-6 Serum Levels in Mice Receiving Lipopolysaccharide of Brucella abortusاثر عصارۀ جوشاندۀ سنجد بر غلظت سرمی IL-6 در موشهای سفید کوچک دریافت-کنندۀ لیپوپلی ساکارید بروسلا آبورتوس15115646993FAعلی پندونهگروه ایمونولوژی، دانشگاه علوم پزشکی بقیهاله (عج)، تهران، ایران.سید همایون صدراییگروه آناتومی، دانشگاه علوم پزشکی بقیه-اله(عج)، تهران، ایرانغلامرضا کاکاگروه علوم اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی بقیهاله(عج)، تهران، ایران. .محمود مفیدگروه آناتومی، دانشگاه علوم پزشکی بقیه-اله(عج)، تهران، ایران.داود اسماعیلیگروه میکروبیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی بقیهاله (عج)، تهران، ایرانعسگر امامقلیمرکز تحقیقات علوم اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی بقیهاله (عج)، تهران، ایران.Journal Article20041005<strong>Background and Objectives:</strong> The incidence of inflammatory disease is increasing around the world. Conventional therapies in patients with inflammatory diseases unable to cure completely. However, recent studies have shown anti-inflammatory effects of angustifolia aqueous extract. The IL-6 cytokine level is increased in many inflammatory diseases and is recognized as a marker for inflammatory diseases. Therefore, this study aimed to evaluate the effect of angustifolia aqueous extract on IL-6 serum levels in mice receiving lipopolysaccharide of <em>Brucella abortus</em>. <br /><strong>Subjects and Methods: </strong>Twenty five mice were divided into five equal groups. The control group did not receive the extract. The four next groups intraperitoneally received the different dose of 10, 20, 30 and 40 mg/kg of angustifolia aqueous extract daily for four days. All groups intraperitoneally received 100 mg of lipopolysaccharide of <em>Brucella abortus</em> on the fourth day. Blood samples were collected by cardiac puncture. The sera were separated and kept frozen at −80°C and thawed shortly before determination of IL-6 levels by the ELISA kit. <br /><strong>Results:</strong> Our results showed that serum concentrations of IL -6 ( pg/ml) in groups receiving angustifolia aqueous extract at dose of 10 mg/kg (P<0.05), 20 mg/kg (P = 0.o14), 30 mg/kg (P =0.012) and 40 mg/kg (P=0.023) significantly decreased when compared to control group (p <0.05). <br /><strong> </strong><strong>زمینه و هدف:</strong> شیوع بیماریهای التهابی در سراسر جهان رو به افزایش میباشد. تاکنون درمانهای رایج نتوانستهاند در مبتلایان به بیماریهای التهابی، درمان قطعی ایجاد کنند. از طرفی مطالعات اخیر اثرات ضد التهابی عصارۀ آبی سنجد را نشان دادهاند. اینترلوکین 6 سایتوکاینی است که میزان آن در بسیاری از بیماریهای التهابی افزایش مییابد و لذا به عنوان مارکری برای بیماریهای التهابی شناخته میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثر عصارۀ آبی میوۀ سنجد بر غلظت سرمی IL-6 (pg/ml) در موشهای دریافتکنندۀ لیپوپلی ساکارید بروسلا آبورتوس بود.<br /> <strong>روش بررسی:</strong> 25 سر موش سوری به 5 گروه مساوی پنجتایی تقسیم شدند. گروه کنترل عصاره دریافت نکرد. به چهار گروه بعدی به ترتیب دوزهای: 10 ، 20 ، 30 و 40 میلیگرم بر کیلوگرم عصارۀ آبی سنجد به طریق صفاقی و به مدت چهار روز تزریق شد. هر 5 گروه از طریق تزریق داخل صفاقی 100 میکروگرم لیپوپلی ساکارید باکتری بروسلا آبورتوس در روز چهارم دریافت کردند. پس ازخونگیری از قلب موشها سرم آنها جدا شد و بلافاصله در دمای80- درجۀ سانتیگراد نگهداری شده و سپس غلظت IL-6 با روش اختصاصی Elisa اندازهگیری گردید.<br /> <strong>یافتهها: </strong>غلظت سرمی IL-6 (pg/ml) کاهش معناداری را در گروههای آزمون 10 میلیگرم بر کیلوگرم (005/0P=)، 20 میلیگرم بر کیلوگرم (014/0P=)، 30 میلیگرم بر کیلوگرم (012/0P=) و 40 میلیگرم بر کیلوگرم (023/0P=)<br /> نتیجهگیری: میتوان گفت یکی از اثرات ضد التهابی عصارۀ سنجد ایجاد کاهش در غلظت سرمی IL-6 میباشد.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_46993_ba563f493559a6397f6b6460b818ed38.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522Efficacy of Image Processing Filters in the Detection of Proximal Caries in Digital Bitewing Radiographتأثیر فیلترهای پردازش تصویر در شناسایی پوسیدگی پروگزیمال در رادیوگرافی بایت وینگ دیجیتال17018046995FAآرش دباغی1گروه رادیولوژی فک، دهان و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایرانثمره عباسیگروه رادیولوژی فک، دهان و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.نسیم شمسگروه رادیولوژی فک، دهان و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.نغمه نیرومندگروه رادیولوژی فک، دهان و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.علی حبیبیکیاگروه رادیولوژی فک، دهان و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.Journal Article20150214<strong>Background and Objectives:</strong> Image processing filters are supposed to improve the diagnostic performance of digital images. Thus, the aim of present study was to compare the performance of digital radiography with and without image processing filters in the detection of proximal caries lesions. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong> In this in vitro studystandardized digital radiographs of 100 approximal surfaces were acquired. Unfiltered and filtered images (low sharpen, intermediate sharpen, high sharpen and inversion filters) on the Scanora<sup>®</sup> (version 4.3.1) software were assessed by 2 observers. The teeth were sectioned and the caries detector used subsequently to determine the gold standard. <br /><strong>Results:</strong> Sensitivity, specificity and overall accuracy evaluated with sub curve analysis of ROC (A<sub>z</sub>) and compared using ANOVA/Tukey test. The Spearman test was used for intra-observers agreement. The sensitivity, specificity and overall accuracy of the low sharpen, inversion and unfiltered images were significantly higher than the intermediate sharpen and high sharpen filter images (P<0.05). The difference between unfiltered images, the low sharpen and inversion filter images were not significant (P˃0.05). The low sharpen filter images had the highest sensitivity and overall accuracy, and unfiltered images had the highest specificity. The high sharpen filter images had the lowest sensitivity, specificity and overall accuracy. <br /><strong>Conclusion: </strong>The low sharpen filter may be an acceptable processing filter for detection of the caries lesions; because it showed the highest sensitivity and overall accuracy. The intermediate sharpen and high sharpen filters are not recommended for detection of the caries lesions.<strong>زمینه و هدف: </strong>تصور میشود که فیلترهای پردازش تصویر، میتوانند عملکرد تشخیصی تصاویر دیجیتال را بهبود بخشند. از اینرو هدف از مطالعۀ حاضر، مقایسۀ عملکرد رادیوگرافی دیجیتال با و بدون استفاده از فیلترهای پردازش تصویر در شناسایی ضایعات پوسیدگی پروگزیمال بود.<br /> <strong>روش بررسی: </strong>در این مطالعۀ آزمایشگاهی، رادیوگرافی دیجیتال استاندارد شده از 100 سطح پروگزیمال بهعمل آمد. تصاویر بدون فیلتر و فیلتر شده (فیلترهای Low sharpen، Intermediate sharpen،High sharpen و Inversion) در نرمافزار Scanora<sup>® </sup>(version 4.3.1)، توسط 2 مشاهدهگر ارزیابی شد. جهت تعیین استاندارد طلایی، دندانها را برش داده و سپس ازCaries detector استفاده شد.<br /> <strong>یافتهها:</strong> حساسیت، اختصاصیت و صحت کلی با استفاده از آنالیز منحنی Roc ارزیابی و با استفاده از آزمون توکی و آنووا مقایسه شد. از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن برای توافق بین مشاهدهگرها استفاده شد. حساسیت، اختصاصیت و صحت کلی تصاویر Original، فیلتر Low sharpen و Inversion، به طور معناداری بیشتر از فیلتر Intermediate sharpen و High sharpen بود (05/0P≤). تفاوت بین تصاویر بدون فیلتر، فیلتر Low sharpen و Inversion معنادار نبود (05/0P ˃). فیلتر Low sharpen بیشترین میزان حساسیت و صحت کلی، و تصاویر بدون فیلتر بیشترین میزان اختصاصیت را داشت. فیلتر High sharpen کمترین میزان حساسیت و اختصاصیت و صحت کلی را داشت.<br /> <strong>نتیجهگیری: </strong>فیلتر Low sharpen میتواند به عنوان یک فیلتر پردازش تصویر جهت شناسایی ضایعات پوسیدگی پروگزیمال، مورد پذیرش قرارگیرد. فیلترهای Intermediate sharpen و High sharpen جهت شناسایی ضایعات پوسیدگی پروگزیمال توصیه نمیشوند.<br /> <strong> </strong>https://jsmj.ajums.ac.ir/article_46995_0ce59bc12f2f7b4f7b237dae7d211513.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522The Evaluation of Correlation between Preoperative Electrophysiologic (EMG-NCV) Finding and Postoperative Outcomes in the Patients with Radicular Pain of Lumbar Disk Herniationبررسی ارتباط بین یافته های الکتروفیزیولوژی پیش از عمل جراحی و بهبودی پس از آن در بیماران مبتلا به دردهای انتشاری ناشی از دیسک کمر18118746998FAعلیرضا تیموریگروه جراحی اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.سید رضا سعیدیانمتخصص طب فیزیکی و توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.مسعود زینالیگروه جراحی اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.ایمان زعیمگروه جراحی اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20141006<strong>Background and Objectives:</strong> Electrophysiological studies play an important role in patients with neuro-muscular disorders. EMG needle test is by far the most used test to confirm the presence radiculopathy. Information obtained from these methods will allow other tests to effectively move in the right direction. This study was conducted to evaluate the correlation between preoperative electrophysiologic (EMG-NCV) finding and postoperative outcomes in the patients with radicular pain of lumbar disk herniation. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong> <strong> </strong>The study sample consisted patients with lumbar radicular pain who were referred to Golestan Hospital with MRI-proven vertebrae L4-L5 and L5-S1 disc involvement and without any other associated diseases. The preoperative and postoperative pain scores were scaled 0-10. Data from tape nerve-muscle and corelation with surgery were analyzed. <br /><strong>Results: </strong>84.6% of patients had back pain, and only 30.8% of patients still complained of pain after surgery. The mean preoperative and postoperative pain scores were significantly reduced (P= 0.003). Postoperative results showed no change in H-reflex. The number and type of muscles involved, sex and age had no significant relationship with pain improvement. <br /><strong>Conclusion: </strong>The results showed that electrodiagnostic testing not only is a diagnostic aid in conjunction with other tests to confirm the involved nerve, but also a prognostic test in surgical treatment of radicular pain of lumbar disk herniation. <br /> <strong>زمینه و هدف:</strong> مطالعات الکتروفیزیولوژیک نقش مهمی را در بررسی بیماران با اختلالات عصبی_عضلانی دارند. تاکنون بیشترین تست مورد استفاده برای تأیید وجود رادیکولوپاتی، EMG سوزنی است. اطلاعات به دست آمده از این روش اجازه میدهند که سایر تستها در مسیری صحیحتر و مؤثرتر پیش بروند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین یافتههای الکتروفیزیولوژی پیش از عمل جراحی و بهبودی پس از آن در بیماران مبتلا به دردهای انتشاری ناشی از دیسک کمر انجام شد.<br /> <strong>روش بررسی:</strong> جامعۀ آماری پژوهش بیماران دارای درد رادیکولر کمری مراجعهکننده به درمانگاه بیمارستان گلستان بودند که دیسک مهرههای L4-L5 و L5-S1 آنها توسط MRI به اثبات رسیده و بیماری همراه دیگری نداشتند. بیماران قبل و بعد از عمل به درد خود از 10-0 نمره دادند. اطلاعات حاصل از نوار عصب_عضله با تأثیر عمل جراحی مورد آنالیز قرار گرفت.<br /> <strong>یافتهها:</strong> درد کمری در 6/84 درصد افراد وجود داشت و فقط 8/30 درصد بیماران بعد از عمل، همچنان از درد شکایت داشتند، که نشاندهندۀ تأثیر عمل جراحی بر کاهش درد است. میانگین امتیاز درد بیماران قبل و پس از عمل بهطور چشمگیری کاهش داشت (003/0p=). میان تعداد و نوع عضلات درگیر، جنس و سن بیمار با کاهش میزان درد ارتباط معناداری وجود نداشت. <br /> <strong>نتیجهگیری:</strong>این مطالعه نشان داد که تستهای الکترودیاگنوس، علاوه بر تشخیص زودرس، جداکردن علل و بیماریهای دیگر همراه و شدت رادیکولوپاتی نقش دارند، به عنوان یک تست پروگنوستیک جهت پیش بینی بهبود درد آگزیال پس از جراحی کاربرد دارد.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_46998_aea98f9a07e9282741defe9583d47e92.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522Comparison of the Effect of Using Chlorhexidine Solutionon Microleakage of Two Pit and Fissure Sealantsبررسی مقایسهای تأثیر استفاده از محلول کلرهگزیدین بر ریزنشت دو نوع مادۀ مورد استفاده در درمان پیت و فیشور سیلانت18919847003FAجلیل صبحیپورگروه دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.الهام حاتمزادهگروه دندانپزشکی کودکان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20040506<strong>Background and Objectives: </strong>Marginal seal of the materials is extremely important in sealant therapy. The aim of this study was to compare the effect of chlorhexidine onmicroleak age of two materials used as pit-and-fissure sealants.
<strong>Subjects and Methods: </strong>The occlusal surface of sixty extracted non-carious molars were cleaned, etched with 38% phosphoric acid, rinsed and dried. The teeth were randomly divided in 4 groups, Group A: Bonding agent (DenTASTIC UNO™)+flowable composite <strong>(<strong>FLOWS-RITE™</strong></strong> ), Group B: Bonding agent + fissure sealant (SEAL-RITE™), Group C: chlorhexidine 2% (Consepsis®) + bonding agent + Flowable composite, Group D: Chlorhexidine 2% + bonding agent + fissure sealant. Following sealant placement, the teeth were thermocycled,then coated with two layers of nail lac, leaving exposed a 1.5-mm window around the sealant margins. Finally the specimens were immersed in 2% buffered methylene blue for 4 hours, sectioned longitudinally in a buccolingual direction and analyzed for leakage using a stereomicroscope. A 4-criteria ranked scale was used to score dye penetration and data were analyzed statistically using the Kruskal-Wallis and Mann-Whitney tests.
<strong>Results:</strong> All materials exhibited dye penetration to some extension and no statistically significant difference was observed among the groups (P>0.05).
<strong>Conclusion:</strong> The findings of this study showed that flowable composite resin had similar marginal seal as the conventional sealant. In addition, using chlorhexidine 2% prior to sealant placement seems to have no adverse effect on sealing ability of pits and fissure materials; however, further <em>in vitro</em> and <em>in vivo</em> studies are necessary.
<strong> </strong>زمینه و هدف: سیل لبهای مواد فیشورسیلانت برای موفقیت درمان بسیار مهم است. هدف از این مطالعه، مقایسۀ اثر محلول کلرهگزیدین بر ریزنشت دو نوع مادۀ مورد استفاده در درمان فیشورسیلانت است.
روش بررسی: سطح اکلوزال 60 دﻧﺪان مولر ﻛﺸﻴﺪه ﺷﺪۀ ﺳﺎﻟﻢ پس از تمیز شدن، با اسیدفسفریک 38% اچ شده، شسته و خشک گردید. دندانها ﺑﻪ چهار ﮔﺮوه ﻣﺴﺎوی ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﺪند و هر گروه با روشی خاص سیلانت گذاری شد: گروهA: باندینگ (DenTASTIC) + کامپوزیت قابل جریان(FLOWS-RITE )، گروهB: باندینگ + فیشورسیلانت(SEAL-RITE)،گروهC: کلرهگزیدین2 %(Consepsis) + باندینگ+ کامپوزیت قابل جریان، گروهD: کلرهگزیدین 2%+ باندینگ + فیشورسیلانت. پس از سیلانتگذاری، نمونهها تحت چرخۀ حرارتی قرار گرفتند و تمام قسمتهای آنها توسط دو لایۀ لاک ناخن به گونهای پوشیده شد که تنها یک منفذ به فاصلۀ5/1 میلیمتری از لبۀ مادۀ ترمیمی بدون پوشش باقی بماند. سپس دندانها ﺑﻪﻣﺪت 4 ﺳﺎﻋﺖ در محلول متیلن بلو 2% ﻗﺮار داده شدند. در نهایت دندانها در ﺟﻬﺖ ﺑﺎﻛﻮﻟﻴﻨﮕﻮاﻟﻲ ﺑﺮشداده ﺷﺪﻧﺪ و رﻳﺰﻧﺸﺖ آنها ﺑﻪﻛﻤﻚ اﺳﺘﺮﻳﻮﻣﻴﻜﺮوﺳﻜﻮپ و با استفاده از یک مقیاس درجهبندی چهارگانه ﺑﺮرﺳﻲ ﮔﺮدﻳﺪ. آنالیز دادهها توسط آزﻣـﻮنکروسکال والیس و مان ویتنی صورت پذیرفت.
ﻳﺎﻓتهﻫﺎ: رﻳﺰﻧﺸﺖ هیچ یک از چهار گروه مورد مطالعه، ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ اﺧﺘﻼف آﻣـﺎری ﻧﺪاﺷﺖ (05/0P>).
ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴری: کامپوزیت قابل جریان سیل لبهای مشابهی با فیشورسیلانت معمول دارد. همچنین کاربرد کلرهگزیدین قبل از سیلانتگذاری، تأثیر مخربی روی میزان ریزنشت مواد سیلانت ندارد. مطالعات آزمایشگاهی و بالینی با تعداد نمونۀ بیشتر در این زمینه پیشنهاد میگردد.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47003_3a65c5b49a5958f3837e0ed6fa2bb3e7.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522Prevalence of Carbapenem-Resistant Klebsiella pneumoniae in Patients Admitted to Taleghani Hospital of Abadan During 2014-2015بررسی فراوانی کلبسیلا پنومونیه مقاوم به کارباپنم در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی آبادان سال 93-9220922147007FAاحمد فرجزاده شیخگروه میکروبشناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.سید زهره مومنیگروه میکروبشناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.سجاد اصلانی حسینآبادDepartment of Microbiology, School of Medical, Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences, Ahvaz, Iran.نبی جمعهزادهگروه میکروبشناسی، دانشگاه جندی شاپور اهواز، واحد بین الملل اروند آبادان.Journal Article20150105<strong>Background and Objectives:</strong> Metallo-beta-lactamases (MBLs), are enzymes that hydrolyze penicillins, cephalosporins and carbapenems. Nowadays, the carbapenem-resistant Klebsiella <em>pneumoniae </em>is considered as one of the most important causes of nosocomial infections and has created various health problems in the world. The purpose of this study was to determine the prevalence of MBL producing <em>Klebsiella pneumoniae</em> and bla<sub>kpc</sub> gene in clinical samples taken from patients referred to Taleghani hospital of Abadan in the period 2014-2015. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong> Detection of <em>Klebsiella pneumoniae</em> colonies resistance to the common nine-antibiotics was performed by disk diffusion test, according to CLSI protocols. Identification of MBL was carried out using IPM- EDTA combined disk method. Finally, the bla<sub>kpc</sub> gene produced by the isolated strains was identified using PCR method and specific primers. <br /><strong>Results:</strong> Among 144 cases of isolated Klebsiella bacteria, the highest and lowest frequencies of resistance in <em>Klebsiella pneumoniae</em> are related to antibiotic amoxicillin (127 cases, 88.1%) and amikacin (13 cases, 9.2%) respectively. The results of the combined disk method showed that 27 isolates (18.75%) of all samples are MBL producing, from which 14 cases (51.8%) showed the presence of bla<sub>kpc</sub> gene. Most of the isolates were separated from urine samples of patients admitted to ICU and urology department. <br /><strong>Conclusion:</strong> The results of this study demonstrated that the emergence of MBLs and detection of the responsible gene in <em>Klebsiella pneumoniae</em> isolates among our patients is a warning finding and warrants to change the pattern of use of antibiotics in order to prevent the spread of such infections in hospitalized patients.زمینه و هدف: متالوبتالاکتامازها (MBLs) یکی از آنزیمهای هیدرولیز کنندۀ پنیسیلینها، سفالوسپورینها وکارباپنمها میباشد. امروزه کلبسیلا پنومونیه مقاوم به کارباپنمها یکی از عوامل مهم عفونتهای بیمارستانی محسوب شده و مشکلات درمانی در دنیا ایجاد نمودهاند. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی کلبسیلا پنومونیه تولید کنندۀ متالوبتالاکتاماز و ژن bla<sub>kp</sub><sub>c</sub>در نمونههای بالینی بیماران مراجعهکننده به بیمارستان طالقانی آبادان در سال 93- 92 میباشد<em>.</em><br /> روش بررسی: ابتدا مقاومت کلنیهای کلبسیلا پنومونیه در برابر نه آنتیبیوتیک رایج از طریق دیسک دیفیوژن و بر اساس پروتکل CLSI اقدام گردید. سپس تشخیص تولید متالوبتالاکتاماز (MBLs) با روش فنوتیپی دیسک ترکیبیIPM-EDTA مورد شناسایی قرار گرفتند. در نهایت حضور ژن bla<sub>kpc</sub> تولید شده توسط سویههای جدا شده با استفاده از پرایمرهای اختصاصی به روش PCR شناسایی گردید.<br /> یافتهها: از 144 مورد نمونۀ باکتری کلبسیلای جدا شده، بیشترین و کمترین فراوانی مقاومت کلبسیلا پنومونیه به ترتیب مربوط به آنتیبیوتیک آموکسیسیلین (1/88%) 127 مورد و آمیکایسین (2/9%)13 مورد میباشد. نتایج حاصل از روش دیسک ترکیبی نشان داد که تعداد (75/18%) 27 ایزوله از کل نمونهها واجد متالو بتالاکتاماز میباشند، که از این تعداد (8/51%) 14 نمونه با روش PCR ژن bla<sub>kpc</sub> را نشان دادند، که اغلب این ایزولهها از نمونههای ادرار بیماران بستری در ICU و بخش اورولوژی جدا سازی شده بودند.<br /> نتیجهگیری: با توجه به پیدایش متالوبتا لاکتامازها و با توجه به وجود ژن bla<sub>kpc</sub> در کلبسیلا پنومونیه ضروری است تا ضمن تغییر در الگوی مصرف آنتیبیوتیکها از گسترش چنین عفونتهایی در بیمارستانها جلوگیری شود.<br /> <strong> </strong>https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47007_e607633d1e48e9ee5e92cf460598aa05.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522The Effectiveness of Training of Communication Skills Based on Cognitive-Behavioral Approach on Marital Intimacy and Marital Conflicts among Couples of Ahvazبررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی به شیوۀ شناختی رفتاری بر نقش افزایش صمیمیت و زناشویی زوجین22322947012FAشمسالدین طرفی عمیدپورگروه رواشناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایرانیوسفعلی عطاریگروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.نجمه حمیدگروه روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20140309<strong>Background and Objectives: </strong>In this study,The effectiveness of common, captive skills training based on behavioral-cognitive approach was investigated to find real effective way to improve couples relationships. <br /><strong>Subjects and Methods: </strong>The subjects of this research included 20 couples from Ahvaz, who were married 2 years ago and voluntarily participated in this study. The subjects were randomly assigned to receiving a communication training course. Intimacy Naire MIQ question and marital conflicts question Naire MCQ were used in this study. Research project was based on pretest–post test project with control group. <br /><strong>Results:</strong> The results of hypotheses analysis using statistical approach of single variable and multivariable covariance analysis showed that training of communicative skills leads to increasing intimacy level and deceasing marital conflicts and its components. <br /><strong>Conclusion:</strong> The results of this study showed the effect of communicative skills effectiveness in promoting intimacy level among couple. marital condition was discussed in detail. <br /> <strong>زمینه و هدف:</strong> در پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی به شیوۀ شناختی رفتاری بر نقش صمیمیت زناشویی زوجین مورد بررسی قرار گرفت.<br /> <strong>روش بررسی:</strong> جامعۀ آماری این پژوهش 20 زوج شهر اهواز میباشند که مدت دو سال از ازدواج آنها گذشته باشد و به فراخوان محقق برای شرکت در دورههای آموزشی پاسخ دادهاند. نمونۀ انتخاب شده با استفاده از روش انتخساب تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامۀ تعارضات زناشویی (MCQ) و پرسشنامۀ صمیمیت در ازدواج (MIQ) بود. طرح پژوهشی، طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه کنترل بود.<br /> <strong>یافتهها:</strong> نتایج تحلیل فرضیهها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری نشان داد که آموزش مهارتهای ارتباطی باعث افزایش صمیمیت و کاهش تعارضات زناشویی و مؤلفههای آن شده است.<br /> <strong>نتیجهگیری: </strong>نتایج اثربخشیمهارتهای ارتباطی بر نقش صمیمیت زناشویی زوجین به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.<br /> <strong> </strong>https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47012_3b0010e07c5c75e29801a17417ed27b9.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522Comparison of Fluoride Concentration between Input and Output Water in Water Treatment Plants No 1 & 2 of Ahvaz in 2010مقایسۀ میزان غلظت فلوراید آبهای ورودی به تصفیهخانههای آب آشامیدنی شمارۀ 1 و 2 شهر اهواز وآبهای خروجی از آنها پس از فرآیند تصفیۀ آب آشامیدنی در سال 138923124347013FAلیلا فارسیدبیر زیست شناسی، دانشگاه علوم تحقیقات خوزستان، ایران.نعمتالله جعفرزاده حقیقی فردگروه بهداشت محیط، مرکز تحقیقات فناوری های محیط زیست ، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز ، اهواز، ایران.Journal Article20150309<strong>Background and Objectives: </strong>The river is Karoon is the main resource of drinking water in Ahwaz. Fluoride is one of the water soluble ions, both low and high concentrations of which can cause adverse effects on human health and the other animals In this descriptive and analytical study, fluoride ion level water of input<em> and output in the water from </em>water treatment<em> plants no 1 & 2 of Ahvaz </em>were measured.
<strong>Subjects and Methods:</strong> Monthly, for 9 months, from March to November 2010, 60 samples from input<em> pretreatment </em>and output post-treatment water<em> from </em>water treatment<em> plants no 1 & 2 of Ahvaz were collected </em>in 1 liter polyethylene bottles. Fluoride concentration in water samples was determined by the SPANDS method, using a Spectrophotometer at 580 nm. Descriptive analysis on the data was carried by using SPSS-19 software.
<strong>Results:</strong> Mean fluoride concentration in inputfor water treatment<em> plants no2 was 0.33 mg/L which as higher than </em>input <em>for plant No 1 (0.31mg/L). </em>On the other hand, fluoride concentration in the output water <em>of from both plants was equal (0.26 mg/L).</em>
<strong>Conclusion:</strong> The results showed that the mean fluoride concentration in output water <em>of both </em>water treatment<em> plant was lower than </em>is lower than the WHO, EPA, EU and Iran standards. Results also showed that the mean fluoride concentration in drinking water <strong>was </strong>reduced compared with the mean fluoride concentration in Karoon river. It seems that the precipitating agent, polyaluminum chloride, used in <em>the path of water</em> treatment, may be responsible for reduction of fluoride concentration<strong>زمینه</strong><strong>و</strong><strong>هدف:</strong><strong> رودخانۀ کارون، منبع اصلی تأمین آب شرب شهر اهواز است. </strong>فلوراید از جمله یونهای محلول در آب است که در مقادیر کم و زیاد، سلامتی انسان و دیگر موجودات زنده را تحت تأثیر قرار میدهد. <strong>در این مقاله که حاصل یک مطالعۀ مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی است، میزان فلوراید در آبهای ورودی به تصفیهخانههای آب شمارۀ 1 و2 شهر اهواز و </strong>خروجی<strong> آنها پس از فرآیند تصفیه آب بررسی شد.</strong>
<strong>روش بررسی:</strong><strong> بدین منظور، </strong>تعداد 60 نمونه از هر یک از آبهای ورودی و خروجی تصفیهخانههای آب شمارۀ 1و2<strong>، از فروردین تا</strong> آذر 89 به مدت 9 ماه به صورت ماهیانه در ظروف پلیاتیلن به حجم تقریبی یک لیتر جمعآوری شد. میزان فلوراید به روش SPADNSبا دستگاه اسپکتروفتومتردر طول موج nm580 اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نسخۀ 19 نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
<strong>یافتهها:</strong> غلظت میانگین فلوراید در آبهای ورودی به تصفیهخانۀ آب شمارۀ 2 (<strong>g∕l</strong><strong>m </strong>33/0) بیشتر از آبهای ورودی به تصفیهخانۀ آب شمارۀ 1 (<strong>g∕l</strong><strong>m </strong> 31/0) میباشد. میانگین فلوراید در آبهای خروجی از تصفیهخانۀ آب شمارۀ 1و 2 یکسان و برابر با <strong>g∕l</strong><strong>m </strong> 26/0 بود<strong>.</strong>
<strong>نتیجهگیری</strong>: نتایج نشان میدهد که میانگین غلظت فلوراید در آبهای خروجی تصفیهخانۀ آب شمارۀ 1 و 2 (<strong>g∕l</strong><strong>m</strong> 26/0) از مقدار پیشنهادی سازمان بهداشت جهانی، ایالات متحده، اتحادیۀ اروپایی و استاندارد 1053 ایران در دمای 5/32-5/26 درجۀ سانتیگراد کمتر است. همچنین نتایج حاکی ازین است که مقدار فلوراید آب آشامیدنی شهر اهواز نسبت به<strong>مقدار</strong> فلوراید آب رودخانۀ کارون روند کاهشی داشته است. به نظر میرسد که استفاده از مادۀ منعقدکنندۀ پلی آلومینیوم کلراید در فرآیند تصفیۀ آب آشامیدنی در کاهش فلوراید نقش داشته است.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47013_6713df3db045e19a0c0f1cf111d17738.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522Efficacy of Different Image Processing Filters for the Detection of Proximal Recurrent Caries in Digital Bitewing Radiographsتأثیر فیلترهای مختلف پردازش تصویر در شناسایی پوسیدگیهای راجعۀ پروگزیمال در رادیوگرافی بایتوینگ دیجیتال15716847040FAآرش دباغیاستادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.علی حبیبیکیادستیار تخصصی رادیولوژی دهان و فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.ثمره عباسیدستیار تخصصی رادیولوژی دهان و فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.نغمه نیرومنددستیار تخصصی رادیولوژی دهان و فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.سید آرمان محققیاستادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.ساناز شریفیاستادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20150207<strong>زمینه و هدف: </strong>امروزه، اغلب سیستمهای تصویربرداری دیجیتال انواع مختلفی از تکنیکهای پردازش تصویر را در دسترس قرار میدهند. از این رو هدف از مطالعۀ حاضر، مقایسه عملکرد رادیوگرافی دیجیتال با و بدون استفاده از فیلترهای پردازش تصویر در شناسایی پوسیدگی راجعۀ پروگزیمال بود.
<strong>روش بررسی: </strong>در این مطالعۀ آزمایشگاهی، در هر دو سطح پروگزیمال 52 دندان پرهمولر سالم، حفرۀ جهت ترمیم کلاس 2 آمالگام ایجاد شد. ضایعات پوسیدگی بهصورت مصنوعی توسط فرز روند 5/0 میلیمتر بهصورت تصادفی درحفرۀ مزیال یا دیستال هر دندان ایجاد شده و با آمالگام ترمیم شدند. رادیوگرافیهای دیجیتال استاندارد با استفاده از سیستمDigora<sup>® </sup>Optime بهعمل آمد. تصاویر بدون فیلتر و فیلتر شده (فیلترهای Low sharpen، Intermediate sharpen،High sharpen و Inversion) توسط 2 مشاهدهگر ارزیابی شدند.
<strong>یافتهها:</strong> حساسیت، اختصاصیت و صحت کلی با استفاده از آنالیز تحت منحنی Roc (Az)، آزمون آنووا و ضریب همبستگی اسپیرمن محاسبه گردید. حساسیت، اختصاصیت و صحت کلی تصاویر با فیلتر Low sharpen، تصاویر Original و تصاویر با فیلتر Inversion به طور معناداری بیشتر از تصاویر با فیلتر Intermediate sharpen و High sharpen بود (05/0P≤). تصاویر با فیلتر Low sharpen و تصاویر با فیلترHigh sharpen به ترتیب بیشترین و کمترین میزان حساسیت، اختصاصیت و صحت کلی را در بین تصاویر داشتند.
<strong>نتیجهگیری:</strong> فیلتر Low sharpen برای تصاویری که جهت شناسایی پوسیدگی راجعۀ پروگزیمال استفاده میشوند، میتواند به عنوان یک فیلتر پردازش مورد پذیرش قرار بگیرد. تصاویر با فیلتر Intermediate sharpen و تصاویر با فیلتر High sharpen ضعیفترین عملکرد را داشتند و جهت شناسایی پوسیدگی راجعۀ پروگزیمال توصیه نمیشوند.
<strong> </strong>https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47040_bb7e411b483578b4d0645495ada5bd11.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X14220150522Determination of Output Factor of Electron Beams for Varian2100 CD Accelerator Installed in Radiotherapy Department of Ahvaz-Golestan Hospital to Cancer Patients’ Treatmentتعیین فاکتور خروجی پرتوهای الکترونی شتابدهندۀ Varian2100CD جهت درمان بیماران مبتلا به سرطان بیمارستان گلستان اهواز19920847042FAمحمدجواد طهماسبی بیرگانیاستاد گروه فیزیک پزشکی.گروه فیزیک پزشکی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.منصور ذبیحزادهاستادیار گروه فیزیک پزشکی.گروه فیزیک پزشکی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.زینب عسگریان دهکردیدانشجوی کارشناسیارشد فیزیک پزشکی.گروه فیزیک پزشکی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.هادی رضاییکارشناسارشد فیزیک پزشکی.گروه رادیولوژی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایرانساسان رزمجواستادیار گروه رادیوتراپی و انکولوژی.گروه رادیوتراپی و انکولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.فریبا عینیدانشجوی کارشناسیارشد فیزیک پزشکی.گروه فیزیک پزشکی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.راحله طبری جویباریدانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک پزشکی.دانشکدۀعلوم پزشکی بهبهان، بهبهان، ایرانJournal Article20150110<strong>Background and Objectives:</strong> Electron beams, due to its fast reduction in dose, are widely used for the treatment of superficial tumors. The small fields are needed in order to achieve the optimal plan of treatment during electron therapy of small tumors. But lack of full lateral scattering equilibrium is a crucial obstacle during measuring of the output factor.The aim of this study is to find an analytical equation for the output factors of Varian2100 CD accelerator for different fields and energies. <br /><strong>Subjects and Methods</strong><strong>: </strong>Varian2100 CD accelerator and 0.6 cc Farmer dosimeter located in reference depth inside the water phantom were used, to dose measurement. Using present applicators and shielding blocks inserted at the end scraper of 10 ´ 10 cm<sup>2</sup> applicator, electron fields size range from 2 ´ 2 cm<sup>2</sup> to 20 ´ 20 cm<sup>2</sup> were established. Output factors for energies of 4, 6, 9, 12 and 15 MeV were measured and related equations were extracted. <br /><strong>Results:</strong> The best fit polynomial functions on the measured output factors were extracted. Low (4 MeV) and high (15 MeV) electron beams followed - 3.143 L<sup>-2.51</sup>+1.031 (R=0.97) and <br />-2.165L<sup>-2.02</sup>+1008(R=0.98) equations respectively. Output factors increase initially with increased field size up to 6´ 6 cm<sup>2 </sup>and then reach to the plateau around 15´ 5 cm<sup>2</sup>. <br /><strong>Conclusion:</strong> The obtained analytical equations can be used to calculate the needed output factors for all the field sizes and electron beams energies. <br /><strong> </strong><strong>زمینه و هدف:</strong> باریکههای الکترونی بهدلیل افت سریع دوز به طور وسیعی، برای درمان تومورهای سطحی بهکار میروند. دست یابی به یک طرح درمان بهینه در الکترونتراپی تومورهای کوچک مستلزم استفاده از میدانهای کوچک است. اما نبود تعادل پراکندگی جانبی کامل مانع مهمی در اندازهگیری فاکتور خروجی است. هدف از این پژوهش بهدست آوردن یک رابطۀ تحلیلی جهت تعیین فاکتور خروجی برای میدانها و انرژیهای الکترونی مختلف شتابدهندۀ Varian2100CD میباشد.<br /> <strong>روش بررسی:</strong> از شتابدهنده Varian2100CD و دزیمتر صفحات موازی جاگذاری شده در عمق مرجع هر انرژی در داخل فانتوم آب برای اندازهگیری دز استفاده شد. با استفاده از اپلیکاتورهای موجود و بلوک ای سروبندی قرار داده شده در انتهای اپلیکاتور cm<sup>2</sup>10×10، میدانهای الکترونی 2×2 تا 20×20 ساخته شدند .فاکتور خروجی برای انرژیهای 4، 6، 9، 12 و 15 مگاالکنرون ولت اندازهگیری شد و معادلات مربوط استخراج شدند.<br /> <strong>یافتهها</strong>: بهترین توابع توانی برازششده بر روی فاکتورهای خروجی اندازهگیری شده، استخراج شدند. برای پرتوهای الکترونی با انرژی کم (MeV4) و بالا (MeV15)، فاکتور خروجی از رابطۀ 3.143L<sup>-2.51</sup>+1.031 (R=0.97)- و (2.165L<sup>-2.02</sup>+1008 (R=0.98- پیروی میکند. فاکتورهای خروجی در ابتدا با افزایش اندازۀ میدان تا cm<sup>2</sup> 6 ´ 6 افزایش مییابند و سپس در حدود cm<sup>2</sup> 15 ´ 15 به یک حالت اشباع میرسند.<br /> <strong>نتیجهگیری</strong>: روابط تحلیلی بهدست آمده میتوانند برای محاسبۀ فاکتورهای خروجی لازم برای تمام اندازۀ میدانهای کاربردی و انرژیهای باریکۀ الکترونی استفاده شوند.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47042_bddd4a0cc6bb8670d3d8c16daf02d235.pdf