نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران
2 مرکز تحقیقات فیزیولوژی ورزشی، پژوهشکده سبک زندگی، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله)عج(، تهران، ایران
3 گروه رفتارحرکتی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران
4 گروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه جهرم، جهرم، فارس، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
(Google Scholar)(Pubmed)Hosein Shirvani
(Google Scholar)(PubMed)Saeedeh Hajinahaf
کلیدواژهها
موضوعات
Introduction
Brain tumors, especially malignant tumors, are among the most dangerous diseases that can directly affect the brain. The brain is responsible for regulating memory, sensory-motor functions, and many other processes. A tumor in the central nervous system is associated with a disruption in brain function. Depending on the type and stage of the disease, the tumor can attack the areas of the cerebral cortex that are involved in language, sensory, and sensorimotor functions and has destructive effects on the nervous system, which is manifested by a set of cognitive, emotional, physical, and motor deficits which may appear again in case of disease reoccurrence. Curcumin, a polyphenolic compound, has antioxidant, anti-inflammatory, anti-cancer, and neurogenesis properties. It exerts its anticancer effects through several pathways, regulation and involvement in multiple cellular mechanisms, and inhibition of cytokines. It inhibits the tumor cell metastasis and reduces inflammation. However, due to the poor absorption and metabolism of curcumin and the presence of the blood-brain barrier that disrupts the targeted access of the drug to the tumor, its use is limited. For this reason, the use of curcumin nanoparticles due to their small size by passing through the blood-brain barrier, can be a suitable method for the delivery of drugs in the treatment of brain tumors. The present study aims to evaluate the effectiveness of moderate-intensity continuous training (MICT) and nanocurcumin supplementation on sensorimotor disorders in rats with brain tumors.
Methods
This is an experimental study on 35 healthy 8-week-old male Wistar rats with an average weight of 223 grams, which were kept under laboratory conditions (a temperature of 22°C, a relative humidity of 55%, and a 12-h light-dark cycle). They were randomly divided into seven groups of 5, including basic healthy control (BC), 4-week healthy control (4wC), basic tumor control (BT), 4-week tumor control (4wT), tumor exercise (TE), tumor nanocurcumin (TN), and tumor exercise+nanocurcumin (TEN). The C6 cancer cells were injected by 10 microliters into the right frontal cortex of control and intervention groups. One week after cancer induction and confirmation in rats, along with performing the behavioral tests (using the Garcia scale), nanocurcumin supplement was administered by gavage for 28 days, 5 days a week, at a dose of 80 mg/kg for TEN and TN groups. At the same time, the TE and TEN groups performed MICT on a treadmill for 4 weeks at an intensity of 60-70% VO2max with a speed of 18 m/min, 3 days a week, each for 25 minutes in the first week and for 40 minutes in the next weeks. The rats were sacrificed 48 hours after the last training session and their brain tissue was collected for tissue processing. The collected data was analyzed in SPSS software, version 24. The significance level was set at 0.05.
Results
In the TEN group, the tumor volume decreased significantly compared to other groups. In the TN group, the rate of tumor growth was lower, while the rate of tumor growth in the TE group did not decrease significantly compared to the 4wT group. The results of post hoc test showed a significant decrease in the TEN group compared to the 4wT and TE groups (Ρ=0.001). The results of the Garcia scale showed a significant difference in the intervention groups compared to the 4wT group (Ρ=0.001). In addition, the Mann-Whitney U test results showed a significant difference in the TE, TN and TEN groups compared to the 4wT group (Ρ=0.001). Moreover, there was a significant difference in the TEN group compared to the TE group (Ρ=0.032). However, there was no significant difference in the TN compared to the TE and TEN groups (Ρ=0.05) (Table 1).
Conclusion
The results of the present study showed that 4 sessions of MICT along with nanocurcumin supplementation significantly reduced the tumor volume in TE, TN, and TEN groups compared to the 4wT group, and this reduction was more in the TEN group than in TE and TN groups. Also, the results showed that MICT and nanocurcumin supplementation, alone or in combination with each other, could significantly improve the behaviors of rats in the TN, TE, and TEN groups compared to the 4wT group, such that the highest Garcia scale score was observed in the TEN group. It seems that their combined form can be more efficient and useful in minimizing the growth of cancer tumors. However, more studies are needed to better understand the adaptations of MICT in pathological conditions, especially in human samples, and to know the cellular and molecular mechanisms involved in the effects of MICT and nanocurcumin on the brain tissue.
Ethical Considerations
Compliance with ethical guidelines
This study was approved by the ethics committee of Islamic Azad University, Borujerd Branch (Code:IR.IAU.B.REC.1400.031).
Funding
This study was extracted from the PhD thesis of Saeeda Haji Najaf, approved by Islamic Azad University, Borujerd Branch. This research did not receive any specific grant from funding agencies in the public, commercial, or not-for-profit sectors.
Authors contributions
Conceptualization, methodology, and investigation: Saeedeh Hajinajaf, Hossein Shirvani and Mehdi Roozbahani; Editing & review: All authors.
Conflicts of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgments
The authors would like to thank the Research Institute and Sports Physiology Laboratory of Baqiyatullah University,for their cooperation.
مقدمه
جوامع بشری سالهاست با معضلی به نام سرطان درگیر هستند. برخلاف توسعه و پیشرفت قابلتوجه علم پزشکی، سرطان بهعنوان یکی از مهمترین بیماریهای قرن کنونی و دومین علت مرگومیر بعد از بیماریهای قلبیعروقی مطرح است. تومورهای مغزی بهویژه تومورهای بدخیم از بدترین بیماریها به شمار میروند که میتوانند بهطور مستقیم مغز را درگیر کنند [1]. مغز یکی از حیاتیترین و شگفتانگیزترین اندامهاست. مسئول تنظیم حافظه، عملکردهای حسیحرکتی و بسیاری از فرایندهای دیگر است. هرگونه رشد غیرطبیعی سلولها در مغز بهصورت کنترلنشده به ایجاد تودههای سلولی توموری و اختلال در قابلیتهای عملکردی طبیعی مغز منجر میشود [2]. بروز تومورهای اولیه سیستم عصبی مرکزی دامنه وسیعی دارند و از خوشخیم تا بدخیم و پیشرونده را شامل میشوند. تومورهای اولیه مغزی مانند گیلوما در اصل از سلولهای مغزی اولیه منشأ میگیرند، درحالیکه تومورهای متاستازشده مغزی، از بدخیمیهای سیستمیک و ارگانهای دیگر ناشی میشوند [3].
تومورهای مغزی بدخیم 2 درصد از کل سرطانها را تشکیل میدهند [4]. یکی از شایعترین تومورهای اولیه مغزی گلیوبلاستومای مولتی فرم است که 45/6 درصد از تومورهای بدخیم اولیه مغز را شامل میشود [5] که طی 20 سال گذشته در تمام گروههای سنی بهخصوص بزرگسالان بیش از40 درصد افزایش یافته است [6]. تومورگلیوبلاستوما یکی از کشندهترین سرطانهای انسانی است که پس از تشخیص، متوسط طول عمر بیماران مبتلا در حدود 12 تا 13 ماه است [7, 8]. این سرطان، دارای علائم بسیار شدید با بدترین پیشآگهی و با ناهمگونی قابلتوجه سلولی، تهاجم گسترده به بافت مغز، رشد لجامگسیخته و عود اجتنابناپذیر مشخص میشود [9, 10]. گلیوبلاستوما، با وجود بهکارگیری درمانهایی مانند شیمیدرمانی، رادیودرمانی و جراحی، تقریباً غیرقابلدرمان است. بنابراین اولویت درمانی برای این بیماران طولانیتر کردن عمر آنها و تسکین دادن علامتهای بیماری است [1، 11].
از طرفی کارکردهای حسیحرکتی موجود زنده وابسته به سیستمهای حسی دستگاه عصبی است که بهعنوان منبعی برای کسب اطلاعات و سازگاری موفقیتآمیز به نیازهای محیطی استفاده میشود [12]. به همین علت ظهور تومورهای اولیه در مغز و همچنین بسیاری از سرطانها که تمایل متاستاز به سیستم عصبی مرکزی را دارند، میتواند باعث حمله و اثرات مخرب به مناطقی از قشر مغزی شود که برای عملکردهای زبانی، حسی و حسیحرکتی ضروری هستند [13-15].
وجود تومور در ناحیهای از مغز و فشار بر آن ناحیه، بسته به نوع و مرحله بیماری ناهنجاریهای عصبی متفاوتی را ایجاد میکند که با مجموعهای از علائم شناختی، احساسی، محدودیت عملکرد فیزیکی و نقص حرکتی ظاهر میشود. این علائم ممکن است بعد از درمان باقی بمانند و یا درصورت عود بیماری، مجدداً رخ دهند [16، 17]. در تظاهرات اولیه تومور مغزی گلیوما، علائم ممکن است بهصورت اختلال در شنوایی، حس بویایی و چشایی، اختلال در دید مثل تاری دید و دوبینی ظاهر شوند و یا با تهوع، سرگیجه، خوابآلودگی، اختلال درحافظه و عدم تمرکز و همچنین نداشتن تعادل درحرکات بدن و اختلال در راه رفتن همراه باشند [17، 18].
آمیدی و همکاران در مطالعه خود دریافتندکه از شایعترین علائم ضعف در عضلات، نقص در عملکرد حرکتی، مانند اختلال در راه رفتن اجرای حرکات پیچیده و فعالیتهای روزمره و اختلالات حسی (بهویژه مشکلات حسی عمقی) است که میتواند در هر زمانی در طول دوره بیماری تومور مغزی رخ دهد. در بیش از 70 درصد از بیماران مبتلا به گلیومای بدخیم، اختلال در عملکرد حرکتی را بهعنوان یک مشکل در دورهای از بیماری گزارش میدهند [16]. ازآنجاییکه تومورهای مغزی به لحاظ ریختشناسی ویژگیهای ژنتیکی بسیار ناهمگن هستند و مرز بین بافت سالم و بافت توموری نامشخص است، برداشت کامل تومور غیرممکن است. ازاینرو، به دلیل مقاومت بالای این تومورها به درمانهای رایج، نیاز به استفاده از راهکارهای جدید درکنار درمانهای متداول برای گلیومابلاستوما است که میتواند راهگشایی برای بهبود حال این بیماران باشد [10].
کورکومین موجود در نانوکورکومین، یک ترکیب پلیفنولی هیدروفوب و جزء فعال اصلی زردچوبه و با حلالیت آبی کم است. خواص دارویی و بیولوژیکی فراوانی برای این ماده گزارش شده است [19]. کورکومین نقش مهمی در سرکوب و تأخیر سلولهای سرطانی ایفا میکند. ازنظر عملکرد، این فراورده طبیعی میتواند مسیرهای سیگنالینگ متعددی را تنظیم کند و اهداف مولکولی مختلفی را در تومورها هدف قرار دهد [20]. مطالعات بسیاری نشان داده است که کورکومین میتواند اثر ضدسرطانی خود را ازطریق چندین مسیر ازجمله تنظیم و دخالت در مکانیسمهای سلولی متعدد، مهار و القای سایتوکینها، آنزیمها، فاکتورهای رشد، فاکتورهای رونویسی یا گیرندههای آنها و پروتئین کینازها اعمال کند. کورکومین در مراحل مختلف گسترش سرطان عمل کرده، توسعه و متاستاز تومور را بلوکه میکند. همچنین باعث توقف سیکل سلولی، اختلال در سیگنالدهی، مهار رگزایی و القای آپوپتوز در اکثر سلولهای سرطانی میشود. مهمترین عملکرد کورکومین، نقش انتخابی آن در مرگ سلول سرطانی نسبت به سلولهای نرمال است [21، 22].
شواهد محکمی وجود دارد که اثر آنتیتوموری کورکومین و عملکرد آن را بر روی سلولهای توموری تأیید کردهاند [23، 24]. در این راستا کلینگر و همکاران گزارش کردند که کورکومین میتواند یک درمان مؤثر برای تومور مغزی گلیوبلا ستومای مولتی فرم باشد [5]. مطالعات متعددی درزمینه قدرت جذب، توزیع و متابولیسم و دفع کورمین صورت گرفته است که حاکی از جذب ضعیف و متابولیسم سریع این ترکیب دارویی است که به محدودیت استفاده از آن منجر شده است. به همین منظور راهکارهای مختلفی برای رفع مشکل مذکور، جهت افزایش کارایی و اثربخشی کورکومین بهکارگرفتهشده که از اهمیت ویژهای برخوردار است. سیستمهای تحویل دارو براساس نانوذرات، برای استفاده از عوامل آبگریزی، مانند کورکومین درزمینه رهایش دارو، افزایش زیست ماندگاری و انتقال هدفمند دارو به محل تومور مناسب است که در سالهای اخیر توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است [25]. یاداو و همکاران در مطالعه خود گزارش کردند که کورکومین محصورشده در نانو ذرات کیتوزان باعث بهبود خواص درمانی، افزایش ظرفیت بارگذاری و زیست فراهمی دارو در محیطهای آبی میشود [26]. همچنین برخی مطالعات نشان دادهاند که استفاده از نانو ذرات کورکومین به جهت افزایش انحلال آبی دارو آثار درمانی بیشتری نسبت به کورکومین دارد [27-29].
دررابطهبا نقش فعالیتهای ورزشی، مطالعات نشان میدهند تمرینات ورزشی منظم میتواند سبب افزایش طول عمر بیماران سرطانی و کاهش مرگومیر ناشی از سرطانها شود [30]. فعالیت بدنی و تمرینات ورزشی یک ابزار غیردارویی مهم است که اثر ضدتوموری دارد [31]. شواهد موجود حاکی از آن است که ورزش هوازی با کاهش بروز تومور مرتبط است و تأثیراتی بر فیزیولوژی تومور و کنترل پیشرفت بیماری دارد که با مهار متاستاز و عود تومور مرتبط است [31]. مورفی و همکاران کاهش حجم تومور را به دنبال فعالیت ورزشی هوازی در موشهای سرطانی مشاهده کردند و آن را به کاهش عوامل التهابی نسبت دادند [32]. گزارش شده است که این کاهش التهاب، احتمالاً بهخاطر کاهش رهایش سایتوکاینها از قبیل اینترلوکین-6 و مهار مسیرهای کلیدی رشد و تکثیر سلولهای سرطانی است که در پاتوژنز سرطان نقش دارند [16، 33].
میرآخوری و همکاران و انوشه و همکاران در مطالعه خود نشان دادند 6 هفته تمرین هوازی روی نوارگردان، رشد تومور در گروه آزمایش را درمقایسه با گروه کنترل در حد معناداری کاهش داده است [34، 35]. همچنین مطالعات نشان داده ورزش با کاهش خطر مرگومیر ناشی از سرطان به میزان 15 تا 67 درصد در افراد مبتلا به گلیوبلاستوما، سرطان ریه و سرطان تخمدان همراه بوده است [16]. سادات حسینی و دبیدی روشن در تحقیق خود گزارش کردهاند که اثر تعاملی تمرینات اجباری و اختیاری نوارگردان استقامتی همراه با مکمل نانو کورکومین میتواند تا حدودی اثرات منفی داروی درمان تومورهای نئوپلاسما و آپوپتوز را کاهش دهد [36]. از طرفی نتایج چند پژوهش نشان میدهند که فعالیت ورزشی هوازی بر روی نوار گردان میتواند رشد تومور در مدل حیوانی را کاهش دهد و موجب تغییرات رفتاری و عملکرد حسیحرکتی و شناختی شود [37-39]. ازآنجاییکه تاکنون مطالعهای درمورد تأثیر فعالیت ورزشی و مکمل نانوکورکومین بر اختلالات حسیحرکتی در موشهای مبتلا به تومور مغزی انجام نشده است، هدف این مطالعه اثربخشی تمرینات تداومی با شدت متوسط و مکمل نانوکورکومین بر اختلالات حسیحرکتی در موشهای مبتلا به تومور مغزی بود.
روش بررسی
پژوهش حاضر از نوع تجربی بود که به شیوه میدانی و آزمایشگاهی انجام شده است. 35 سر موش نر سالم نژاد ویستار 8 هفتهای با میانگین وزنی 16/99±223 گرم از انستیتو پاستور خریداری و به اتاق حیوانات دانشگاه منتقل شدند و بهصورت جداگانه در قفسهای پلیکربنات شفاف (هر 5 رت در 1 قفس) تحت شرایط آزمایشگاهی 2±22 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 55 درصد و چرخه روشناییتاریکی 12 ساعته قرار گرفتند. غذای استاندارد پلت و آب بهصورت آزاد در اختیار موشها قرار داشت. پس از 1 هفته آشناسازی با محیط آزمایشگاه و تمرین بر روی نوار گردان، موشها بهصورت تصادفی به 7 گروه 5 تایی تقسیم شدند (جدول شماره 1).
سلولهای سرطانی C6 درگروههای سرطان تمرین در گروههای کنترل سرطان پایه، کنترل سرطان 4 هفته، سرطان+تمرین، سرطان=نانو کورکومین و سرطان+تمرین+نانو کورکومین در قشر پیشانی راست به میزان10 میکرولیتر به موشها تزریق شد. گروه کنترل سالم 4 هفته (کنترل سالم 4 هفته) و گروه کنترل سرطان 4 هفته (کنترل سرطان 4 هفته) هرکدام شامل 5 سر موش بودند و هیچگونه فعالیتی تا زمان قربانی کردن حیوانات انجام نمیدادند. پس ازگذشت 1 هفته از القا و تأیید سرطان در حیوانات، علاوهبر انجام تستهای رفتاری (گارسیا)، مکمل نانوکورکومین طبق مطالعه ویجایاکوروپ و همکاران [40]، آمادهسازی و برای مدت 28 روز، بهمدت 5 روز در هفته، با دُز 80 میلیگرم/کیلوگرم مکمل نانو کورکومین برای گروههای سرطان تمرین نانوکورکومین و سرطان نانوکورکومین گاواژ شدند. همزمان پروتکل تمرینی براساس پروتکل الجاراح و همکاران طراحی و آغاز شد [41].
براساس این پروتکل، بهمنظورکاهش استرس و سازگاری با شرایط نوار گردان، موشها در طی 1 هفته با سرعت 5 تا 10 متر بر دقیقه و به مدت 5 تا 10 دقیقه و 3 روز در هفته بر روی نوار گردان راه رفتند. گروههای سرطان تمرین و سرطان تمرین نانوکورکومین مطابق جدول شماره 2 بهمدت 4 هفته، 3 روز در هفته و با سرعت 18 متر بر دقیقه تمرینات هوازی تداومی با شدت متوسط را برروی تردمیل انجام میدادند.
مدتزمان تمرین برای سازگاری در هفته اول 25 دقیقه در روز بود که با افزایش هفتگی 5 دقیقه، این مدت در هفته چهارم به 40 دقیقه رسید که تا پایان هفته ادامه داشت. درگروههای کنترل سرطان پایه BT و کنترل سالم پایه BC، 1 هفته پس از القای سرطان و در بقیه حیوانات 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، مجدداً تست رفتاری انجام شد. سپس نمونهها با محلول زایلازین و کتامین بیهوش و قربانی شدند و بافت مغز آنها بلافاصله در ازت مایع فریز شد و در دمای 70- درجه سانتیگراد نگهداری شد و جهت انجام ادامه مراحل به آزمایشگاه فرستاده شد. در پژوهش حاضر،کلیه اصول اخلاقی کار با حیوانات توسط کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد ررسی و تأیید شد.
نحوه کشت سلولهای گلیوما
سلولهای گلیوبلاستومای موشی رده C6 (مرکز ملی ذخایر ژنتیکی) تهیه شد. سلولهای C6 در فلاسک در محیط 300 میلیگرم/میلیلیتر، RPMI، پنیسیلین، 720 میلیگرم/میلیلیتر استرپتومایسین (داروسازی جابربنحیان) و 2 گرم در لیتر سدیم بیکربنات 10 درصد کشت داده شدند. محیط کشت سلولی به حجم نهایی 1000 میلیلیتر بود و pH آن بر روی 7/1 تنظیم شد. مایع رویی پس از شستوشو با بافر نمکی فسفات و محلول تریپسین-ایدتا یا اتیلن دی آمین تتراستیک اسید درصد و بعد با محیط سرم جنین گاوی (FBS) 10 درصد خنثیسازی شد. سپس محلول با 1200 دور در دقیقه بهمدت 5 دقیقه سانتریفوژ شد و سلولها جداسازی شدند. تراکم اولیه برای کشت سلول 100000 سلول/ سانتیمترمربع در نظر گرفته شد. درنهایت برای شمارش و بقای سلولی از 10 میکرولیتر رنگ تریپان بلو (0/4 درصد وزنیحجمی) و 90 میکرولیتر از سوسپانسیون سلولی و لام نئوبار استفاده شد. درصد سلولهای رنگگرفته (آبی) بهعنوان درصد سلولهای مرده تعیین شد.
نحوه تزریق سلولهای سرطانی و ایجاد تومور مغزی
قبل از شروع مطالعه لازم بود موشها سرطانی شوند. بر همین اساس سلولهای کشت دادهشده گیلوما بلاستوما C6 پس از بیهوش کردن موشها با استفاده ازکتامین (80 میلیگرم/کیلوگرم) وزیلازین (10 میلیگرم/کیلوگرم) با ایجاد برش پوستی در ناحیه پشتی جمجمه و برداشتن پریوستوم براساس دستورالعمل سوانسون با استفاده از پمپ انفوزیون و دستگاه استریوتاکسی در ناحیه قشر پیشانی راست با عمق 2/5 میلیمتر مغز موشها به حجم 10 میکرولیتر با غلظت 5×105 سلول/30 میکرولیتر تزریق شدند. سایز تومور پس از قربانی کردن حیوانات توسط کولیس دیجیتال اندازهگیری شد. و پس از پردازش بافتی و رنگآمیزی با هماتوکسیلین و ائوزین مورد بررسی و تأیید بافتشناسی قرار گرفت. درجهبندی تومور بهصورت 1 تا 4 درجهبندی شد. درجه 4 بالاترین درجه آسیب بافتی مغز و درجه 1 کمترین میزان اسیب بافتی است [42].
نحوه تهیه مکمل نانو کورکومین
برای آمادهسازی مکمل نانو کورکومین از نانو ذرات کیتوزان خالی طبق مطالعه ویجایاکورپ و همکاران استفاده شد. [34]. کیتوزان به میزان 500 میلیگرم در 50 میلیلیتر محلول اسید استیک 2 درصد حجمی حل و با50 میلیلیتر کورکومین در اتانول (1 میلیگرم/میلیلیتر)مخلوط شد. 15 میلیلیتر 1 درصد وزنیحجمی از محلول تری پلی فسفات ( TPP) به آن اضافه شد. سپس محلول تهیهشده بهمدت 1 ساعت بیشتر هم زده شد و بعد در 10000 دور در دقیقه بهمدت 30 دقیقه سانتریفیوژ شد تا نانوذرات کیتوزان محصور درکورکومین به دست آید. اندازه و موفولوژی نانوذرات تشکیلشده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی اسکنیک، سایز ذرات با دستگاه Zeta sizer و پایداری محصول با دستگاه DLS تجزیهوتحلیل شد. از نانو کورکومین تجاری ساختهشده اکسیر نانو سینا ( تهران، ایران) بهعنوان نمونه مقایسهای کیفیت محصول استفاده شد. درنهایت پس از تهیه محصول، برای هر حیوان 80 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استفاده شد.
نحوه ارزیابی اختلالات رفتاری (تست گارسیا)
1 هفته پس از القای سرطان و قبل از قربانی حیوانات، اختلالات نورولوژیکی در حیوانات ارزیابی شدند. در این تست فعالیت خودبهخودی، توانایی کشیدن دستها، رفتار راه رفتن، توانایی بالا رفتن از سطوح شیبدار و حس عمقی تنه و سر بررسی شد.
1. فعالیت خودبهخودی با گذاشتن موشها بهمدت 5 دقیقه در وسط جعبهای با ابعاد 80×130 و عمق 20 سانتیمتر و مشاهده فعالیت حیوان و شمارش تعداد جدارههای لمسشده طی 1 دقیقه ارزیابی شد. اگر طی این زمان حیوان اصلاً حرکت نکرده و هیچ جداری را لمس نمیکرد نمره صفر میگرفت. اگر موش بهشدت مبتلا میشد و در راه رفتن تلوتلو میخورد و قادر به بلند شدن برای لمس جدارهها نبود، نمره 1 دریافت میکرد. اگر حیوان اندکی مبتلا شده بود و به اطراف حرکت میکرد، اما جداری را لمس نمیکرد و در حرکت کردن مردد بود و بااینحال سرانجام به سمت یکی از لبههای بالایی قفسه بلند میشد، نمره 2 میگرفت و اگر به اطراف حرکت میکرد و در جعبه دور میزد و حداقل 3 جدار قفس را لمس میکرد، نمره 3 دریافت میکرد که نشاندهنده وضعیت بهتر حیوان بود.
2. توانایی کشیدن دستها با بلند کردن حیوان بهوسیله دم از لبه میز و مشاهده تناسب و تقارن کشیدن اندامهای جلویی ارزیابی شد: اگر اندام جلویی سمت راست حرکت نمیکرد و کاملاً به سینه چسبیده بود نمره صفر میگرفت. اگر اندام جلویی سمت راست را کمی حرکت میداد ولی کشیده نمی شد، نمره 1 دریافت میکرد. اگر اندام جلویی سمت راست کمتر از چپ کشیده میشد، نمره 2 میگرفت و اگر هر 2 اندام جلویی راست و چپ کاملاً کشیده شده و مثل هم بود نمره 3 دریافت میکرد.
3. رفتار راه رفتن با بلند کردن موش توسط دم از روی زمین و نگهداشتن آن در هوا با مشاهده تناسب و تقارن در حرکت 4 دست و پا و نوع راه رفتن ارزیابی شد: اگر حیوان هیچ حرکتی نداشت، نمره صفر میگرفت. اگر متمایل به راست راه میرفت، نمره 1 دریافت میکرد. اگر دور خود میچرخید، نمره 2 میگرفت و اگر مستقیم راه میرفت نمره 3 دریافت میکرد.
4. توانایی بالا رفتن از سطح شیبدار با قرار دادن حیوان روی یک نردبان شیبدار با ارتفاع 1 متر که فاصله بین پلههای آن حدود 1/5 سانتیمتر و عرض آن 30 سانتیمتر بود ارزیابی شد: اگر حیوان نمیتوانست از نردبان بالا برود و بهجای صعود دور خود میچرخید یا میافتاد، نمره 1 دریافت میکرد؛ اگر سمت راست حیوان ضعیف بود و نمیتوانست به محکمی سمت چپ به نردهها چنگ بزند و بهزور بالا میرفت، نمره 2 میگرفت؛ اگر راحت بالا میرفت و محکم به نردههای نردبان چنگ میزد، نمره 3 دریافت میکرد.
5. حس عمقی تنه با لمس کردن ناحیه تنه و مشاهده واکنش به تحریک ارزیابی شد: اگر سمت راست به تحریک پاسخ نمیداد نمره 1 میگرفت؛ اگر سمت راست به تحریک ضعیف پاسخ میداد، نمره 2 دریافت میکرد؛ اگر به تحریک هر 2 طرف با چرخش سر یا پرش و بهطور مشابه پاسخ میداد، نمره 3 میگرفت. حس عمقی سر با لمس کردن سبیل حیوان ارزیابی شد: اگر سمت راست به تحریک پاسخ نمیداد، نمره 1 دریافت میکرد؛ اگر سمت راست به تحریک ضعیف پاسخ میداد، نمره 2 میگرفت؛ اگر به تحریک هر 2 طرف با چرخش سر یا پرش و بهطور مشابه پاسخ میداد، نمره 3 دریافت میکرد.
6. حس عمقی سر با لمس کردن سبیل حیوان ارزیابی شد: اگر سمت راست به تحریک پاسخ نمی دا،د نمره 1 دریافت میکرد؛ اگر سمت راست به تحریک ضعیف پاسخ میداد، نمره 2 میگرفت؛ اگر به تحریک هر 2 طرف با چرخش سر یا پرش و بهطور مشابه پاسخ میداد، نمره 3 دریافت میکرد. کسب نمره صفر به معنای وجود اختلال رفتاری و دریافت نمره 3 نشاندهنده عدم اختلال رفتاری در حیوانات بود درپایان، نمرات 6 پارامتر ارزیابی رفتاری برای هر حیوان جمع شد. کمترین نمره تست رفتاری 3 و بیشترین آن 18 است [43].
روش آماری
تمامی دادهها بهصورت میانگین و انحرافمعیار ارائه شدهاند. بهمنظور بررسی توزیع نرمال دادهها از آزمون کولموگروفاسمیرنوف استفاده شد. همچنین همگنی واریانسها با آزمون لون سنجیده شد. بهمنظور تعیین معنادار بودن تفاوت بین متغیرها در گروهها از آزمونهای آماری تحلیل واریانس یکراهه، کروسکال والیس و آزمونهای تعقیبی توکی و یومن ویتنی استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 24 در سطح معناداری P≤0/05 انجام شد و از نسخه 9 نرمافزارGraph pad prism برای رسم نمودارها استفاده شد.
یافتهها
گزارش متغیرهای بررسیشده در این پژوهش بهصورت جدول و تصویر آورده شده است. در جدول شماره 3 شاخصهای توصیفی حجم تومور و آزمون رفتاری به تفکیک گروه ارائه شده است.
در تصویر شماره 1 مقادیر مربوط به میانگین حجم تومور در گروههای موردمطالعه ارائه شده است.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد در گروه کنترل سرطان 4 هفته حجم تومورنسبت به سایر گروهها بیشتر است. همچنین براساس نتایج حاصل از گروه سرطان ورزش نانو کورکومین مشخص شد که اندازه تومور در مقایسه با سایر گروهها کاهش چشمگیری داشته که نشاندهنده تأثیر مکمل و ورزش بر روی سلولهای سرطانی است. در گروه نانوکورکومین بهتنهایی درجه رشد تومور کمتر بود، درحالیکه این میزان از رشد تومور در گروه تمرینکرده نسبت به نسبت به گروه سرطان 4 هفته کاهش معنایداری نداشت. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد در کاهش حجم تومور در بین گروهها تفاوت معناداری وجود دارد (0/001=Ρ) (جدول شماره 4).
علاوهبراین نتایج بررسی بینگروهی آزمون توکی نشان داد که کاهش معناداری در گروه سرطان تمرین نانوکورکومین نسبت به گروه کنترل سرطان 4 هفته و سرطان تمرین وجود دارد، اما هیچگونه تفاوت معناداری بین گروه نانوکورکومین نسبت به گروه تمرین و تمرین ورزش مشاهده نشد (جدول شماره 5).
نتایج آزمون رفتاری گارسیا در تصویر شماره 2 نشان داد که میانگین امتیاز این آزمون در گروههای مورد مداخله نسبت به گروه کنترل سرطان 4 هفته افزایش داشته است.
نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروهها وجود دارد (0/001=Ρ) (جدول شماره 6).
همچنین نتایج آزمون یومن ویتنی در جدول شماره 7 نشان داد در گروههای، سرطان نانوکورکومین، سرطان تمرین و سرطان تمرین نانوکورکومین نسبت به گروه کنترل سرطان 4 هفته تفاوت معنادار است.
علاوهبراین در نتایج گروه سرطان تمرین نانوکورکومین نسبت به گروه سرطان تمرین تفاوت معنادار مشاهده شده است (0/032=Ρ)، اما تفاوت معناداری بین گروه نانو کورکومین و دو گروه سرطان تمرین و سرطان تمرین نانوکورکومین مشاهده نشد (0/548=Ρ و 0/310=Ρ). بررسی بیشتر نتایج نشان داد کمترین حجم تومور و بیشترین امتیاز رفتاری در گروه سرطان تمرین نانوکورکومین وجود دارد که تا حدودی بیانگر اثرات مثبت همزمان تمرینات ورزشی و مصرف مکمل نانو کورکومین در این گروه است.
بحث
باتوجهبه هدف این مطالعه که بررسی اثربخشی تمرینات تداومی با شدت متوسط و مکمل نانوکورکومین بر اختلالات حسیحرکتی در موشهای مبتلا به تومور مغزی بود. نتایج نشان داد 4 جلسه تمرین تداومی با شدت متوسط همراه با مصرف مکمل نانوکورکومین موجب کاهش حجم تومور در گروههای سرطان تمرین، سرطان نانوکورکومین و سرطان تمرین نانوکورکومین نسبت به گروه کنترل سرطان 4 هفته شد، اما این کاهش در گروه سرطان تمرین نانوکورکومین نسبت به گروههای سرطان تمرین و سرطان نانوکورکومین چشمگیرتر بود که بیانگر تأثیر ورزش هوازی و مکمل نانو کورکومین بهعنوان یک راهکار کمکدرمانی در جلوگیری از پیشروی سرطان است. چراکه ترکیب این 2 مداخله توانسته بیشترین اثر را بر موشهای سرطانی داشته باشد. تاکنون پژوهشی درزمینه اثربخشی ترکیب این 2 مداخله بر روی تومور مغزی گلیوبلاستوما صورت نگرفته است. اما پژوهشهای مختلف نشان دادهاند کاهش حجم تومور با انجام تمرینات منظم ورزشی روی میدهد [44] که با مطالعه حاضر همخوانی دارد. همراستا با پژوهش حاضر، نتایج پژوهش بتوف و همکاران نشان داد تمرین هوازی بهعنوان یک روش کمکدرمانی، میتواند رشد تومور را در گروههایی که پس از سرطانی شدن، فعالیت ورزشی انجام داده بودند نسبت به سایر گروهها تا 2 برابر کاهش دهد [37].
هرچند اکثر این مطالعات بر روی سرطانهای سینه و سایر ارگانهای بدن صورت گرفته است، اما هنوز مکانیسمهای احتمالی تأثیرگذاری ورزش بر عوامل مؤثر در این بیماری نامشخص است [44]. مطالعات نشان داده مسیرهای مختلف پیامرسانی برونسلولی و درونسلولی، مانند گیرندههای غشای سلولی نظیر گیرنده تیروزین کیناز، پروتئین کینازهای c، فاکتورهای رونویسی ژنها مانند پیامرسان و فعالکننده رونویسیها، فاکتورهای التهابی و همچنین بیان غیرعادی ریز اسید ریبونوکلئیکها که کنترلکننده اصلی وضعیت سلولیاند و در تنظیم بقای رشد و تکثیر، تمایز سلولی، رگزایی، آپوپتوز و مرگ سلولی نقش دارند، تأثیرگذار در تومورزایی هستند [45, 46]. گزارشات حاکی از این است که فعالیت منظم ورزشی ازطریق مهار این مسیرها و ترشح سایتوکاینهایی مانند اینترلوکین-6 باعث افت عوامل التهابی درون تومور، افت عوامل رگزایی درون تومور و افزایش بیان عوامل درگیر درآپوپتوز موجب کند شدن رشد تومور میشوند [47-49].
زینلسکی و همکاران در مطالعه خود نشان دادند که فعالیت ورزشی شدید با اثرگذاری بر ریز اسید ریبونوکلئیکهای تومور به تأخیر در رشد تومور منجر میشود [44]. لونز و همکاران گزارش کردند تمرینات استقامتی تا حدودی میتواند سبب تغییر برخی از عوامل انکوژنی و مسیرهای پیامدهی شود [50]. درخصوص اثر حفاظتی تمرینات ورزشی بهعنوان یک ابزار غیردارویی در مقابل تومورهای مغزی میتوان به 2 عامل و یا سازوکار احتمالی تأثیر فعالیت بدنی بهخصوص تمرینات استقامتی با شدت متوسط، یعنی کاهش التهاب و بهبود سیستم ایمنی اشاره کرد [51]. مطالعات پیشبالینی و بالینی متعدد نشان دادهاند که کورکومین چندین مولکول را در مسیر انتقال سیگنال سلولی، ازجمله فسفاتیدیل اینوزیتول 3 کیناز، هدف پستانداران راپامایسین، ژنیوس کیناز، مبدل سیگنال و فعالکننده رونویسی3 ، الیگومر اتصال به نوکلوتید گیرنده 3 التهابی، پروتئین کیناز فعالشده با میتوژن و اینتر لوکینهای 1، 6، 8 و 12 تعدیل میکند. کورکومین بهدلیل خواص ضدالتهابی، آنتیاکسیدانی و ضدآپوپتوز، اثرات ضدسرطانی خود را با القای توقف رشد و آپوپتوز در سلولهای مختلف پیش بدخیم و بدخیم منعکس میکند [52]. مشابه با مطالعه حاضر زانوتو فیلهو و همکاران در مطالعهای نشان دادند که با کاشت سلول سرطانی C6 در مدل گلیومای موش، کورکومین توانست باعث کاهش حجم تومور مغزی شود [53]. سایر مطالعات نیز نشان میدهند نانوکورکومین میتواند باعث کاهش جمعیت سلولهای سرطانی بنیادی در سلولهای گلیوبلاستوما شود و رشد تومور را مهار کند [20]. در این راستا دلفان و رمزی گزارش کردند اثر همافزایی ترکیب تمرین استقامتی و مکمل یاری کورکومین ازطریق مهار مسیرهای التهابی میتواند به کاهش رشد سلولهای سرطانی منجر شود [54].
برکات و همکاران در مطالعه خود گزارش کردند که نانوکورکومین میتواند ازطریق افزایش سیستم ایمنی، مهار فاکتورهای رونویسی و کاهش فاکتورهای التهابی مانند اینترلوکین-6 و فاکتور نکروز توموری آلفا باعث سرکوب ردههای سلولی سرطان انسانی و کاهش حجم تومور شود [55]. همچنین نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد تمرین هوازی تداومی با شدت متوسط و مکمل نانوکورکومین که هرکدام بهتنهایی و بهصورت ترکیبی توانست تست رفتاری در گروههای سرطان تمرین، سرطان نانوکورکومین و گروه سرطان+تمرین+ نانو کورکومین را بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل سرطان 4 هفته افزایش دهد. بهنحویکه بیشترین امتیاز رفتاری همزمان با کاهش اندازه تومور درگروه سرطان+ تمرین+ نانو کورکومین مشاهد شد. همسو با مطالعه حاضر، یانگ و همکاران در مطالعه خود نشان دادند که ارتباط معناداری بین حجم تومور و نقص حسیحرکتی 14 روز پس از کاشت تومور در موشهای صحرایی حامل گیلوم وجود دارد که ناشی از افزایش تراکم میکروتوبول مرتبط با پروتئین2، اسید فیبریلاری گلیال، فاکتور فون ویلبراند و سیناپتوفیزین( پروتینهای غشا سیناپسی) در مقایسه با ناحیه کنترلشده توسط جراحی دارد که نشاندهنده انعطافپذیری سیناپسی، فعال شدن آستروسیتها و رگزایی در پاسخ به تهاجم تومور، ظهور رویدادهای رفتاری سلولی و بافت اطراف مرتبط با تومور است [56].
نتایج مطالعات متعددی اثرات بالقوه محافظتی کورکومین بر سلولهای گلیا، اختلالات عصبی مرتبط بر سیستم عصبی مرکزی مانند آلزایمر، پارکینسون، اختلال حافظه، یادگیری و برخی بدخیمیهای مغزی مانند گیلوما را گزارش کردهاند و نشان داده شد که بهکارگیری نانو ذرات کورکومین نسبت به کورکومین کارایی درمانی و اثرات ضدتوموری بهتری را خصوصاً در درمان گیلومابلاستوما نشان میدهند [57]. پژوهشگران علت این امر را القای آزادسازی کورکومین از نانوکورکومین و تأثیر بیشتر آن بر مهار سایتوکینهای التهابی و پیشالتهابی مانند اینترلوکین-6 و فاکتور نکروز توموری آلفا، توقف رشد و چرخه سلولی، کاهش آسیب داکسی نوکلئیک اسید، تنظیم آپوپتوز، اختلال در سیگنالدهی ملکولی و همچنین افزایش نورونزایی سلولهای بنیادی عصبی آندوژنیوس نسبت دادهاند [53، 54، 57]. همچنین لوین و همکاران و کاپوزی و همکاران در مطالعه خود نشان دادند فعالیت ورزشی هوازی در موشهای مبتلا به گلیوما با کاهش حجم تومور و بهبود عملکرد حرکتی همراه بود [58, 59]. هر چند سازوکارهای اساسی اثرات نوروپروتکتیو فعالیت ورزشی هنوز بهطور کامل شناخته نشده است، بااینحال، مشخص شده است که فعالیت ورزشی هوازی بهعنوان یک راهبرد غیردارویی ازطریق کاهش عوامل خطر موجب حفاظت از نورونها در برابر آسیبهای مغزی میشود [60].
نتیجهگیری
باتوجهبه محدودیت انجام تحقیق در نمونههای انسانی و انجام تحقیق در حوزه مطالعات حیوانی به نظر میرسد ترکیب تمرینات تداومی با شدت متوسط همراه با مکمل نانو کورکومین میتواند بهعنوان یک روش کارآمدتر و مفیدتر نسبت به هرکدام از مداخلهها بهتنهایی در به حداقل رساندن رشد و توسعه تومورهای سرطانی باشد. یافتههای این تحقیق میتواند تا حدودی جهت کمک به افرادی که درگیر اختلالات حسیحرکتی ناشی از تومورهای بدخیم مغزی هستند، کمککننده باشد، اما درک بیشتر سازگاریهای تمرینات ورزشی در شرایط پاتولوژیک بهخصوص در نمونههای انسانی و درک بهتر سازوکارهای سلولی و ملکولی درگیر در ارتباط با اثرات این 2 مداخله بر بافت مغز در تومورهای مغزی، نیازمند مطالعات بیشتری است. پیشنهاد میشود در مطالعات آتی از ترکیب این 2 مداخله برای بهبود سایر اختلالات سیستم عصبی مانندآسیب طناب نخاعی، اِماِس و اوتیسم بهعنوان روش کمکدرمانی استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کلیه اصول اخلاقی کار با حیوانات در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد با کد IR.IAU.B.REC.1400.031 بررسی و تأیید شده است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه دکتری تخصصی سعیده حاجی نجف رشته فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد با شماره 1124846797621871400162373688 است. این پژوهش بدون دریافت کمک مالی انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، روششناسی، تحقیق و بررسی: سعیده حاجی نجف، حسین شیروانی و مهدی روزبهانی؛ ویراستاری: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از پژوهشکده و آزمایشگاه فیزیولوژی ورزشی دانشگاه بقیه الله (عج) که در این طرح همکاری کردهاند، تقدیر و تشکر میشود.
References
References