دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522A 5-year Evaluation of Clinical Findings and Predisposing Factors in Invasive Fungal Sinusitis in Ahvazبررسی 5 سالۀ علایم بالینی و علل زمینهای سینوزیت قارچی مهاجم در اهواز12913449258FAسهیلا نیکاخلاقمرکز تحقیقات شنوائی و گفتاری،
دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.نادر صاکیمرکز تحقیقات شنوائی و گفتاری،
دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.عبدالله رفیعیمرکز تخقیقات عفونی گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.مرتضی محمدیدانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایرانمریم شاهرخیدانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20120423<strong>Background and Objectives: </strong>Invasive fungal sinusitis is an uncommon and invasive infection that occurs often in patient with immunocompromised condition. Due to increase in people with this condition, increasing the number of cases with this infection was seen. The purpose of this study is to evaluate the predisposing factors, clinical finding and early diagnosis of this disease.
<strong>Subjects and Methods: </strong>This is a retrospective study undertaken from 2001 to 2006. All patients, admitted with initial diagnosis of invasive fungal rhinosinusitis, were evaluated. In order to verify mucor mycosis; cultures and smears of nasal and sinus secretions as well as tissue biopsy were taken from all patients. The predisposing factors and clinical finding that led to early diagnosis of the disease were evaluated.
<strong>Results: </strong>of 25 patients (18 females and 7 maels), with a mean age of 56.6 years old. Pathologic report was positive for mucor mycosis in 15 patients.The most common underlying cause was diabetes mellitus (76%). The most clinical finding was nasal necrosis (88%), and the most involved sinus was maxillary sinus (76%). While the most involved cranial nerve was facial nerve (46%). Orbital complication was seen in 19 patients (76%). Cerebral complication in 4 patients (16%) and death occurred in 7 patients (28%).
<strong>Conclusion: </strong>The clinical challenge of diagnosing and treating invasive fungal sinusitis is evident by the high mortality rates for this disease. Early diagnosis with aggressive medical and surgical intervention is critical for survival.
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف:</strong>عفونت سینوزیت قارچی مهاجم و فرصت طلب ناشایع میباشد که معمولاً در افراد مبتلا به نقص ایمنی رخ میدهد و با توجه به افزایش افراد مبتلا به این عارضه، افزایش تعداد موارد مبتلا به این عفونت دیده میشود. هدف از این مطالعه بررسی علل زمینهای، علایم بالینی و تشخیص زودرس مبتلایان میباشد.
<strong>روش بررسی: </strong>مطالعه حاضر یک مطالعه گذشته نگر در طی یک دوره 5 ساله از سال 1380 تا 1384 می باشد. تمام بیمارانی که با تشخیص اولیه رینوسینوزیت قارچی مهاجم بستری شده اند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. از تمام بیماران نمونه کشت و اسمیر از ترشحات بینی و سینوس و بیوپسی بافتی به منظور بررسی موکور مایکوز انجام شد. فاکتورهای مستعد کننده و یافته های بالینی که منجر به تشخیص زودرس می شود مورد ارزیابی قرار گرفته است.
<strong>یافتهها: </strong>در 25 بیمار مورد مطالعه، متوسط سنی بیماران 6/56 سال بوده، 18 مورد (72%) زن و 7 مورد (28%) مرد بودند. در 15بیمار، نمونه بافتی موکور مایکوز دیده شده است. شایعترین علت زمینهای دیابت (%76)، شایعترین یافتۀ بالینی نکروز بینی (88%)، شایعترین سینوس درگیر ماگزیلاری (76%) و شایعترین اعصاب کرانیال درگیر عصب فاشیال (46%) بود. عوارض چشمی در 19 مورد (76%)، عوارض مغزی در 4 مورد (16%) و مرگ در 7 مورد (28%) بیماران اتفاق افتاد.
<strong>نتیجهگیری: </strong>بدلیل میزان مرگ و میر بالای سینوزیت قارچی مهاجم مسائل بحث انگیز در رابطه با درمان این بیماری همچنان وجود دارد. تشخیص زود رس و درمان طبی و جراحی این بیماری اساسی است.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522Isolation and Characterization of Mesenchymal Stem Cells from Human Umbilical Cord Wharton’s Jellyجداسازی و شناسایی سلولهای بنیادی مزانشیمی ژل وارتون بند ناف انسانی13514549260FAمحمود هاشمیتبارگروه علوم تشریح، دانشکدۀ پزشکی،مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.الهام الهبخشیگروه زیستشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات فارس، فارس، ایران.داریوش بیژننژادگروه علوم تشریح، دانشکدۀ پزشکی،مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.فرشته نژاد دهباشیگروه علوم تشریح، دانشکدۀ پزشکی،مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.سعید آزندهگروه علوم تشریح، دانشکدۀ پزشکی،مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20130217<strong>Background and Objectives: </strong>Mesenchymal stem cells (MSCs).derived from Wharton’s Jelly umbilical cord like other MSCs sources are ideal and promising sources of MSCs for regenerative medicine due to a unique set of properties such as the capacity for self-renewal, high plasticity and multi lineage differentiation, immunomodulatory function and flexibility of genetic modification.
<strong>Subjects and Methods: </strong>MSCs were isolated from Wharton’s Jelly umbilical cord via cell migration of tissue piece (explant) method and differentiated into different lineages. Flow cytometric analysis and real time PCR technique were used for identification and determination of their multi-potential capacity, specific markers and self-renewal ability.
<strong>Results: </strong>MSCs were successfully isolated from umbilical cord. The results showed, these cells differentiated into adipocyte and osteoblast in appropriate inductions. Flow cytometry analysis showed the expression of CD73 but not that of CD31. Also real time PCR analysis showed significant expression of Nanog and Oct4 genes in these cells than in differentiated tissues.
<strong>Conclusion:</strong> Regarding to new methods of treatment, isolation, characterization and generation of MSCs in large scale are of great importance. Wharton’s Jelly MSCs could be a potential promising source for cell therapy and also research studies.<strong>زمینه و هدف:</strong> سلولهای مزانشیمی بنیادی مشتق از بند ناف همانند سایر منابع سلولهای مزانشیمی به دلیل دارا بودن ویژگیهای منحصر به فردی از قبیل: قابلیت خود نوزایی، پلاستیسیتی بالا، تمایز به دودمانهای مختلف، تعدیل پاسخهای ایمنی و انعطافپذیری برای اصلاح ژنتیکی، منبع سلولی ایدهآل و امیدبخشی برای پزشکی ترمیمی میباشند.
<strong>روش بررسی:</strong> سلولهای بنیادی مزانشیمی از ژل وارتون بند ناف با استفاده از روش مهاجرت سلول از تکه بافتی(Explant) جداسازی و سپس با تمایز سلولها به دودمانهای مختلف، آنالیز فلوسایتومتری و تکنیک Real time PCR ظرفیت چند توانی، مارکرهای خاص و قابلیت خود نوزایی آنها شناسایی و اثبات گردید.
<strong>یافتهها:</strong> جداسازی سلولهای بنیادی مزانشیمی با موفقیت انجام شد. نتایج نشان داد که این سلولها در محیط القایی مناسب قادر به تمایز به دودمانهای چربی و استخوان هستند. نتایج فلوسایتومتری بیان مارکر CD73 و عدم بیان مارکر CD31 را نشان داد. همچنین نتایج Real time PCR بیان معنی دار مارکرهای تمایز نیافتگی Nanog و Oct4را در این سلول ها نسبت به بافت تمایز یافته نشان داد.
<strong>نتیجهگیری:</strong> با توجه به روشهای نوین درمان جداسازی، شناسایی ویژگیهای اختصاصی و دستیابی به روشهای مناسب جهت تکثیر این سلولها در مقیاس بالا از اهمیت بسیاری برخوردار است. سلولهای مزانشیمی مشتق از ژل وارتون بند ناف میتوانند به عنوان یک منبع مناسب و ایدهآل برای سلول درمانی و نیز مطالعات تحقیقاتی مورد استفاده قرار گیرند.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522An Evaluation of the Relationship between Clinical BODE Score with Pulmonary Capacities and Aerobic Profile in Mild to Moderate Chronic Obese Asthmatic Patientsسنجش ارتباط ایندکس بالینی BODE با ظرفیتهای دینامیک ریوی و پروفایل آمادگی هوازی بیماران آسم مزمن چاق14715749261FAفرزاد ناظمگروه فیزیولوژی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، همدان، ایران.بهزاد کشاورزگروه داخلی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران.عطیه ناظمدانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.Journal Article20121016<strong>Background and Objectives:</strong>Role of the BODE index (including BMI, FEV1, exercise capacity and dyspnea elements) has been detected for predicting in the morbidity, survival, hospitalization and development period or as a respiratory rehabilitation intermediate evaluation. However its role is not clear in chronic obese asthmatic patients with respect to fitness profile (i.e. VO<sub>2</sub>/HR, VO<sub>2</sub>/WR, VO<sub>2</sub> peak and 6 min-walking distance).
<strong>Subjects and Methods: </strong>Tewenty seven middle–aged men (33–54 rang ys) with a mild and moderate asthma, demographic value of BMI (31.3 ± 2.6 kg/m<sup>2</sup>) and functional capacity 2.7±0.43L/min were voluntarily participated. Legion level and DSI were determined by a NYHA guidelines, as well pulmonary capacities and fitness profile including VO<sub>2</sub>/HR, VO<sub>2</sub>/WR<em>, </em>VO<sub>2</sub> peak and 6 min-walking distance) were evaluated by a Knudson style and YMCA’S protocol respectively. The six–min walking test performed according with an ATS recommendation and BI was calculated using the Celli’s scale.
<strong>Results:</strong> Spirometric variables (ie, FVC%, FEV<sub>1</sub>%, FEV<sub>1</sub>/ FVC, PEF% , FEF<sub>25%- 75% </sub>) and fitness indexes with BI score were not significantly corrected; but baseline FFV<sub>1</sub>% value had markedly association with a (VO<sub>2</sub>/WR )<em>,</em>( r = 0.39, P= 0/045 ).
<strong>Conclusion:</strong> it seems that BI score as a validation scale are not suitable for the selected aerobic or respiratory indexes evaluation in asthmatic patients. Meanwhile, we need emphasize experimentally on BI elements cross-validation, and unique variables placement or a BI score modification in the large obese population spectrum with a chronic bronchial asthma disease
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف</strong>: نقش ایندکس BODE شامل پارامترهای BMI ،FEV<sub>1</sub>،DSI و ظرفیت ورزشی( 6 دقیقه راه رفتن) در پیشبینی مرگ و میر، ابقاء زندگی، دوره بستری، میزان تشدید یا بهبود بیماری و تاثیر مداخلات توانبخشی بیماران تنفسی آشکار شده است. اما وابستگی این ایندکس با عوامل اسپیرومتری و پروفایل آمادگی هوازی بیماران آسم مزمن چاق پیکر مشخص نمیباشد.
<strong>روش بررسی:</strong> 27 مرد میان سال مبتلا به آسم مزمن خفیف و متوسط با دامنۀ سنی 33 تا 54 سال و میانگین نمایه جرم بدن <sup> </sup>6/2 ± 32/31 کیلوگرم بر مترمربع و ظرفیت عملی پایه 43/0± 72/2 لیتر در دقیقه داوطلبانه شرکت نمودند. سطح ضایعه و اندازۀ تنگی نفس بر حسب دستورالعمل NYHA تعیین گردید. ظرفیتهای دینامیک ریوی پایه به روش استاندارد KNUDSON و پروفایل آمادگی شامل (Vo<sub>2</sub>/HR) ، (VO<sub>2</sub>/WR) و VO<sub>2</sub>peak بوسیله پروتکل ارگومتری YMCA تعیین شدند. ظرفیت ورزشی مطابق دستورلعمل ATS و سنجش ایندکس BODE نیز به روش Celli انجام گرفت.
<strong>یافتهها</strong>: پارامترهای تنفسی FVC ، FEV<sub>1</sub> ، FEV<sub>1</sub>/FVC ، PEF% و FEF<sub>25% -75%</sub>، شاخصهای آمادگی و ظرفیت ورزشی وابستگی معنادار با امتیاز BODE نداشتند(5%p<strong>></strong>). اما FVC% پایه با شاخص کارسنجی (VO<sub>2</sub>/WR) ارتباط معناداری مشاهده گردید (45%=p و 39%=r).
<strong>نتیجهگیری: امتیاز </strong>ایندکس BODEدر مردان میانسال مبتلا به آسم خفیف و متوسط احتمالا ابزار تشخیصی معتبر در مطالعه نیمرخ تغییرات ظرفیتهای ریوی یا پروفایل هوازی آنان مناسب بنظر نمیرسد. با این حال،اعتبارسنجی امتیاز مولفه های BODE، جایگزینی پارامترهای جدید یااصلاح این ایندکس بالینی درجمعیتهای بزرگتر بیماران آسم برونشیال مزمن چاق پیکر، به مطالعات تجربی بعدی نیازمندمیباشد.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522Designing and Manufacturing of Instrumented Wobble Board and Investigating the Reliability of its Extracted Parametersطراحی و ساخت دستگاه تعادلسنج Instrumented Wobble Boardو بررسی تکرارپذیری پارامترهای خروجی آن16016749262FAJournal Article20130620<strong>Background and Objectives:</strong> Postural control is an important component of examination and treatment in the rehabilitation sciences. The primary and main purpose of this study was to manufacture of Instrumented Wobble Board (IWB) as an inexpensive means for evaluating dynamic balance control. The secondary purpose of the study was to estimate the reliability of its extracted parameters.
<strong>Subject and Methods:</strong> IWB includes a wobble board that placed on the frame with 8 microswitches in the 8 directions of movement. Output circuit connected to microswitches was read by DAQ card. Extracted parameters includes: contact frequency, recovery time in any direction, mean recovery time, number of contact, and total recovery time. In order to assess reliability, ten healthy subjects participated in two separated sessions with a time interval of 48 h between two sessions. Test conditions included single postural task (standing on the dominant leg with straight and bent knee) and dual cognitive task. ICC<sub>2,3 </sub>was used to express reliability.
<strong>Results: </strong>Generally the results showed good to high level of reliability for contact frequency and moderate to good level of reliability for recovery time.
<strong>Conclusion: </strong>According to these results, in comparison with the expensive device of Biodex Balance System, IWB is an inexpensive device with reasonable measurement accuracy for evaluating dynamic balance control in the research setting as well as physiotherapy clinics.
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف</strong>: کنترل تعادل جزء مهم ارزیابی و درمان توانبخشی میباشد. هدف اولیه و اصلی مطالعه، ساخت دستگاهInstrumented Wobble Board (IWB) بهعنوان یک وسیلۀ ارزانقیمت برای ارزیابی کنترل تعادل دینامیک میباشد. هدف ثانویۀ این مطالعه، بررسی تکرارپذیری پارامترهای خروجی آن میباشد.
<strong>روش بررسی</strong>: دستگاه IWB شامل یک صفحۀ تعادل میباشد که روی قابی مجهز به 8 میکروسویچ در 8 جهت حرکتی قرار گرفته است. مدار خروجی متصل به میکروسویچها توسط یک کارت DAQ خوانده میشود. پارامترهای خروجی دستگاه شامل: فرکانس برخورد، زمان بازگشت در هر جهت، میانگین زمان بازگشت طی برخوردها، تعداد دفعات از دست دادن تعادل و زمان بازگشت به حالت تعادل میباشد. برای ارزیابی تکرارپذیری، ده فرد سالم در دو جلسه آزمون جداگانه به فاصلۀ 48 ساعت شرکت کردند. در این مطالعه از آزمونهای مجزای پاسچرال (ایستادن روی پای غالب با زانوی صاف و خم) و همراه با تکلیف شناختی استفاده گردید. از ICC<sub>2,3</sub> برای گزارش تکرارپذیری استفاده شد.
<strong>یافتهها</strong>: نتایج ICCپارامتر فرکانس برخورد خوب تا عالی و پارامتر زمان بازگشت به حالت تعادل متوسط تا خوب بود.
<strong>نتیجهگیری</strong>: با توجه به نتایج تکرارپذیری خوب و همخوانی نتایج تکرارپذیری IWB با دستگاههای گرانقیمتی مانند Biodex Balance System، میتوان گفت دستگاهIWB یک وسیلۀ ارزانقیمت با دقت اندازهگیری مناسب برای ارزیابی کنترل تعادل دینامیک در محیطهای تحقیقاتی و همچنین جهت استفاده در کلینیکهای فیزیوتراپی میباشد.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522The Relationship of Knowledge with Application of Standard Principles of Working with Chemotherapeutic Agents among Nursing Staffبررسی ارتباط آگاهی با میزان رعایت اصول استاندارد در کار با داروهای شیمی درمانی در کارکنان پرستاری16917949263FAمهرناز احمدیگروه پرستاری و مامایی، دانشکدۀ پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.صدیقه فیاضیگروه پرستاری و مامایی، دانشکدۀ پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.سید محمود لطیفی- گروه آمار و اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات دیابت، دانشکدۀ بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.0000-0001-8989-5397Journal Article20130701<strong>Background </strong><strong>and Objectives: </strong>Chemotherapy drugs can be dangerous for nurses. The purpose of this study was to determine the relationship of knowledge withapplication of standard principles of working with chemotherapeutic agents among nursing staff in Ahwaz, Iran.
<strong>Subjects and Methods: </strong>This is a descriptive-analytical study. Based on the census method, 59 nurses and healthcare employees working in chemotherapy wards in hospitals affiliated to Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences were recruited in the study. Data were collected using a questionnaire to assess their knowledge and performance of application of the principles precautions related to administration of chemotherapeutic agents. Descriptive statistics (Mean and SD, frequency, percentage), Pearson correlation coefficient and Independent T-test were used for analyzing the data<strong>.</strong>
<strong>Results: </strong>Themean knowledge score of the participants was 8.62± 2.46. Mean score of awareness of risks of working with chemotherapeutic agents was 4.06± 2.2 and the mean score of nurses' practice was 78.30±14.32. There was no significant relationship between knowledge about risks of chemotherapy exposure and their safety practice (P= 0.18), as well as between awareness of risks and safety practice (P= 0.65). However there was a significant relationship between training in the workplace and safety practice (P= 0.03).
<strong>Conclusion:</strong>Nurses' knowledge and performance about standard principles of working in the chemotherapy wards was not satisfactory; therefore, continuing education for nurses to reduce the risks associated with exposure to chemotherapeutic agents is needed in order to improve the work environment.
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف:</strong> داروهای شیمی درمانی میتوانند خطرات زیادی برای پرستاران به همراه داشته باشند. هدف این مطالعه تعیین ارتباط آگاهی با رعایت اصول استاندارد در کار با داروهای شیمی درمانی در کارکنان پرستاری است.
<strong>روش بررسی:</strong> پژوهش حاضر یک مطالعۀ توصیفی_تحلیلی است. به روش سرشماری 59 نفر از پرستاران و بهیاران شاغل در بخشهای شیمی درمانی بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اهواز وارد مطالعه شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامههای سنجش آگاهی و عملکرد در زمینه رعایت اصول ایمنی هنگام کار با داروهای شیمی درمانی که توسط پژوهشگر تدوین شده، جمعآوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، فراوانی، درصد) ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده گردید.
<strong>یافتهها:</strong> میانگین نمرۀ آگاهی شرکت کنندگان 46/2± 62/8، میانگین نمرۀ آگاهی از عوارض جانبی 2/2± 06/4 و میانگین نمرۀ عملکرد 32/14±30/78 بود که هر سه نمره در حد متوسط بوده است. رابطۀ معناداری بین آگاهی از چگونگی قرار گرفتن در معرض داروهای شیمی درمانی با رعایت اصول ایمنی (18/0P=) همچنین بین آگاهی از عوارض جانبی و رعایت اصول ایمنی (65/0P=) یافت نشد، اما بین آموزش در محل کار و رعایت این اصول ارتباط معنادار وجود داشت (03/0P=).
<strong>نتیجهگیری:</strong> پرستاران از آگاهی و عملکرد مناسبی در زمینۀ رعایت اصول استاندارد برخوردار نمیباشند، لذا جهت ارتقای این امر آموزشهای مداوم با هدف آگاه نمودن پرستاران از خطرات و عوارض جانبی داروهای شیمی درمانی به منظور بهبود محیط کاری ضروری است.
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522Clinical Comparison of the accuracy of root canal length determination in permanent teeth by means of Root ZX electronic apex locator, tactile perception and conventional radiographyمقایسۀ بالینی دقت تعیین طول کانال ریشۀ دندانهای دایمی توسط آپکسیاب الکترونیکی Root ZX ، حس لامسه و رادیوگرافی معمولی18119049264FAمحمد یزدیزاده- گروه اندودنتیکس، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.علی حبیبیکیاگروه اندودنتیکس، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.سید آرمان محققیگروه رادیولوژی دهان و فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.عباس بصیریدندانپزشک.ثمره عباسیگروه رادیولوژی دهان و فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایراننغمه نیرومندگروه رادیولوژی دهان و فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.صادق آقاجریگروه جراحی لثه، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، ایران.مریم شمساییگروه دندانپزشکی کودکان، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20131130<strong>Background and Objectives: </strong>Today, several methods have been proposed to determine the root canal length.The purpose of this clinical study was to compare the accuracy of root canal length determination in permanent teeth with ROOT ZX electronic apex locator, tactile perception and conventional radiography.
<strong>Subjects and Methods:</strong> Sixty four canals from twenty molar teeth from healthy volunteers selected. Access cavities were prepared and working length were determined by means of tactile perception, Root ZX electronic apex locator and conventional radiography and compared with real working length. Data were analyzed via Paired samples T-test.
<strong>Results:</strong> The accuracy of determination of root canal length by Root ZX, radiography and tactile perception were 93.7, 76.57 and 50% respectively. T test analysis revealed no significant difference between working length determination by Root ZX and real working length (p=0.193). However, there were significant differences between working length determination by radiographic length and tactile perception with real working length (P<0.001).
<strong>Conclusion:</strong> The Root ZX apex locator is useful in detecting the root canal length of permanent teeth with radiographic method. However,tactile perception is not reliable in detecting root canal length<strong>زمینه و هدف:</strong> امروزه روشهای بسیاری جهت تعیین طول کانال ریشه مطرح گردیده است. هدف از این مطالعه، مقایسۀ بالینی دقت آپکسیاب اکترونیکی Root ZX ، حس لامسه و رادیوگرافی معمولی در تعیین طول کانال ریشۀ دندان های دایمی میباشد.
<strong>روش بررسی:</strong> تعداد 20 دندان مولر (64 کانال) انتخاب شدند طول کانال به وسیلهی آپکس یابRoot ZX ، رادیوگرافی معمولی و حس لامسه تعیین شد.سپس با اندازه واقعی که بعد از کشیدن دندان به دست آمد مقایسه شدند. دادهها به وسیله ی آزمون آماری تی تست زوجی آنالیز شدند.
<strong>یافتهها</strong>: در 61 (%75/93) کانال، طول اندازهگیری شده بهوسیله Root ZX ، در 49(57/76%) کانال طول اندازهگیری شده با روش رادیوگرافی و در 32(%50) کانال، طول اندازهگیری شده به وسیله حس لامسه با اندازهی واقعی به دست آمده برابر بود. آنالیزتی تست نشان داد که تفاوت معناداری بین روش اندازهگیری به وسیله Root ZX با اندازه ی واقعی وجود ندارد(193/0P=) ولی بین اندازههای به دست آمده از روشهای رادیوگرافی و حس لامسه با اندازهی واقعی تفاوت معنیداری وجود دارد (001/ 0 P˂).
نتیجهگی<strong>ری:</strong> با توجه به دقت پایین و غیر قابل اعتماد حس لامسه، میتوان دستگاه Root ZX را برای تعیین طول کانال دندانهای دایمی به همراه روش رادیوگرافی استفاده نمود.
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522Survey of Frequency in Extended-Spectrum Beta-Lactamase Producing Enterobacteriaceae and Determination of the Antibiotic Resistant Pattern in Clinical Specimens in Teaching Hospitals of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciencesبررسی فراوانی انتروباکتریاسه واجد بتالاکتامازهای وسیعالطیف و تعیین الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی آنها در نمونههای بالینی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه جندیشاپور اهواز19119949267FAسیدمجتبی موسویانگروه میکروبشناسی پزشکی، دانشکده پزشکی، مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، اهواز، ایراننازنین احمد خسرویگروه میکروبشناسی، واحد بینالملل اروند، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.سعید شجاعدانشجوی دکتری میکروبشناسی پزشکی، گروه میکروبشناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20170705<strong>Background and Objectives:</strong>Enterobacteriaceae produce the extended-spectrum beta-lactamases which is considered as an important resistant mechanism of beta-lactam antibiotics. The resistance to beta-lactam antibiotics is the main problem in the bacterial infections therapy. The present study aims to explore the frequency of the extended-spectrum beta-lactamase in isolated bacteria and to determine the isolates’ resistant pattern to antibiotics.
<strong>Subjects and Methods: </strong>A total of 240 isolated Enterobacteriaceae were collected from the clinical samples of Golestan and Imam Khomeini hospitals which were identified by standard biochemical tests. Next, the sensitivity of the isolates to the nine antibiotics was determined with Disk diffusion method. Then, isolated generator Enterobacteriaceae were detected with the combination disk method on the basis of CLSI criteria.
<strong>Results:</strong> Among 240 isolated bacteria <em>E. coli,</em> <em>Entrobacter </em>and<em> Klebsiella </em>comprised 71.3<em>,</em>27.1 and 1.2% most of the isolates. According to the results of the phenotypic tests, 108 (45%) isolates out of 240 Enterobacteriaceae were beta-lactamase producers. Moreover, the results of diffusion disk showed that resistance of <em>E</em> <em>coli</em>,<em> Entrobacter</em> and <em>Klebsilla</em> isolates to ceftazidim and cefotaxim were 43.3 and 55.8 respectively.
<strong>Conclusion:</strong>The current study demonstrates that generator Enterobacteriaceae strains are increasing.Therefore, study of the extended-spectrum beta-lactamase enzymes would help in prescribing the suitable medicine and consequently could prevent the spread of resistant bacteria.
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف:</strong> تولید بتالاکتا مازهای وسیعالطیف توسط ایزولههای انتروباکتریاسه به عنوان یک مکانیسم مهم مقاومت در مقابل آنتیبیوتیکهای بتالاکتام محسوب میشود. این مقاومت اکنون یکی از معضلات اصلی برای درمان عفونتهای میکروبی میباشد. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی بتالاکتامازهای وسیعالطیف در ایزولههای انتروباکتریاسه و تعیین الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی این ایزولهها میباشد.
<strong>روش بررسی:</strong> در این مطالعه، 240 ایزوله انتروباکتریاسه از نمونههای کلینیکی بیمارستانهای گلستان و امامخمینی اهواز جمعآوری شده و با تستهای بیوشیمیایی استاندارد تعیین هویت شدند. در مرحله بعد حساسیت این ایزولهها نسبت به 9 آنتیبیوتیک به روش دیسک دیفیوژن تعیین گردید. سپس ایزولههای انتروباکتریاسه مولد بتالاکتامازها از طریق تست تأییدی دیسک ترکیبی و بر اساس معیار CLSI شناسایی گردیدند.
<strong>یافتهها: </strong>در این مطالعه تعداد 240 ایزوله از باکتریهای خانواده انتروباکتریاسه شناسایی گردیدند که از میان آنها <em>E.coli </em> با 3/71%، <em>Enerobacte</em>r با 1/27% و <em> Klebsiella</em>با 2/1%، بیشترین ایزوله را تشکیل دادند. نتایج حاصل از تستهای فنوتیپی نشان داد که از 240 ایزوله انتروباکتریاسه 108 ایزوله (45 %) مولد بتالاکتاماز بودند. نتایج تست دیسک دیفیوژن نیز نشاندهندۀ میزان مقاومت باکتریهای اشریشیاکلی، انتروباکتر و کلبسیلا نسبت به سفتازیدیم و سفوتاکسیم به ترتیب 3/43 و 8/55 درصد بود.
<strong>نتیجهگیری: </strong>مطالعه حاضر نشان می دهد که سویه های انتروباکتریاسه مولد آنزیم های ESBL در حال افزایش هستند. بنابراین بررسی مقاومت های ناشی از تولید آنزیم های بتالاکتاماز وسیع الطیف، قبل از تجویز داروی مناسب، می تواند از انتشار باکتریهای مقاوم جلوگیری نماید.
<strong> </strong>دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522Effectivness of Cognitive–Behavioral Couple Therapy on Depression Reduction and Enhancing Emotional Regulation in Distressed Couplesاثربخشی زوجدرمانی شناختی- رفتاری بر کاهش نشانههای افسردگی و تنظیم هیجانی زوجین آشفته20221249268FAرضا خجستهمهرگروه مشاوره، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.خدیجه شیرالینیاگروه مشاوره، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.غلامرضا رجبیگروه مشاوره، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.کیومرث بشلیدهگروه روانشناسی، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20130512<strong>Background and Objectivs:</strong> The purpose of this study was to investigate the effectiveness of cognitive–behavioral couple therapy (CBCT) on depression reduction and enhancing emotional regulation in counseling seeking distressed couples in Ahwaz counseling centers
<strong>Subject and Methods:</strong> Randomized Control Clinical Trials (RCT), with pretest-posttest design, was used in this study. Through convenience sampling, 30 couples participated in this study were randomly assigned to two groups. The instruments employed in this research were Beck Depression Inventory and Difficulties in Emotion Regulation. Experimental group followed a twelve-session treatment. These sessions were held once a week.We used of MANOVA to analyze the data.
<strong>Results:</strong> The results of MANOVA showed significant differences between the treatment and control groups (P<0.001). Cognitive –behavioral couple therapy (CBCT) was effective on reduction of depression and enhancing emotional regulation in distressed couples.
<strong>Conclusion:</strong> The effectiveness of cognitive–behavioral couple therapy (CBCT) on depression reduction and enhancing emotional regulation in distressed couple was confirmed. It is recommended to use this method for distressed couples. <strong>زمینه و هدف</strong>: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر زوجدرمانی شناختی- رفتاری بر کاهش نشانههای افسردگی و تنظیم هیجانی زوجین آشفته مراجعهکننده به مراکز مشاورۀ شهراهواز بود.
<strong>روش </strong><strong>بررسی</strong>: پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی بالینی تصادفی شده است که در آن از طرح پیش آزمون- پسآزمون – پیگیری با گروه آزمایش و گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل زوجین آشفتۀ شهر اهواز بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. بدین منظور 30 زوج از زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاورۀ شهر اهواز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (گروه زوجدرمانی شناختی- رفتاری و گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامۀ مشکلات در تنظیم هیجانی DERS)) و پرسشنامۀ افسردگی بک BDI)) استفاده شد. جلسات درمانی هفتهای یکبار و به مدت 12 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج حاصل با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری ( (MANOVA تجزیه و تحلیل شدند.
<strong>یافتهها:</strong> نتایج حاصل نشان داد که بین زوجین گروههای آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای افسردگی و تنظیم هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد (P<0/001) و فرضیههای پژوهش مبنی بر تأثیر زوجدرمانی شناختی- رفتاری بر کاهش نشانههای افسردگی و بهبود تنظیم هیجانی زوجین تأیید شد.
<strong>نتیجهگیری:</strong> زوجدرمانی شناختی- رفتاری به طور معناداری موجب کاهش نشانههای افسردگی و بهبود تنظیم هیجانی زوجین آشفته شده است. بنابراین استفاده از این روش درمانی علاوه بر درمانهای دارویی توصیه میشوددانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522Dosimetric Parameters Estimation for I-125 (Model 6711) Brachytherapy Sourceتعیین پارامترهای دوزیمتری چشمۀ براکی تراپی I-125 (مدل 6711)20221149269FAمنصور ذبیحزادهگروه فیزیک پزشکی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.هادی رضاییگروه فیزیک پزشکی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.مصطفی فقهیبخش چشم پزشکی، بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.سید محمد حسینیبخش رادیوتراپی، بیمارستان گلستان، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.فواد گلی احمد آبادگروه فیزیک پزشکی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20130512<strong>Background and Objectives: </strong>Determination of dose distribution around the applied sources in brachytherapy especially with low-energy is crucial during establishment of treatment planning. In this study dosimetric parameters of a model 6711 I-125 brachytherapy source were calculated using Monte Carlo simulation method.
<strong>Subject and Methods:</strong> <strong> </strong>A homogeneity water phantom with 30 cm<sup>3</sup> dimensions was simulated with MCNPX (2.6.0) code. A model 6711 I-125 brachytherapy source with considering of its details (materials, dimensions and its emitted spectrum) was located in the center of phantom. Air Kerma strength, S<sub>k</sub>, of source was calculated with locating source inside the vacuum sphere. Recommended dosimetric parameters by AAPM, TG-43 protocol were calculated for the model 6711 I-125 brachytherapy source in this phantom.
<strong>Results: </strong>The air kerma strength of the model 6711 I-125 source was estimated as equal to 0.557 cGycm<sup>2</sup>h<sup>-1</sup>mCi<sup>-1</sup>. Dose rate constant was 0.885 cGyh<sup>-1</sup>U<sup>-1</sup>. The Radial dose function with 5 degree equation and with regression of 0.9989 was estimated by g(r) = -.0001r<sup>4</sup>+0.0026 r<sup>3</sup>-0.0178 r<sup>2</sup>-0.0970 r+1.0995. The 5 degree equations for the anisotropy dose functions were calculated with R<sup>2</sup>>0.99.
<strong>Conclusion: </strong>In spite of low-energy emission photons and high dose gradients with radial distance, dosimetric parameters of the model 6711 I-125 source can be calculated by MCNPX Monte Carlo code with acceptable accuracy. Calculated parameters for the model 6711 I-125 brachytherapy source can be used for treatment planning systems in brachytherapy.
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف: </strong>تعیین دقیق توزیع دوز در اطراف چشمه های مورد استفاده در براکی ترابی بخصوص چشمههای کم انرژی به منظور انجام طراحی درمان دقیق بسیار حائز اهمیت است. در این مطالعه پارامترهای دزیمتری چشمه I-125 مدل 6711 با روش شبیه سازی مونت کارلو محاسبه می شود.
<strong>روش بررسی: </strong>با استفاده از کد شبیه سازی MCNPX (2.6.0) فانتوم همگن آبی به ابعاد30 cm<sup>3</sup> شبیهسازی شد. چشمه I-125 مدل 6711 مورد استفاده در براکی تراپی با اعمال جزئیات (مواد و ابعاد قسمت های مختلف و نیز طیف تابشی مربوطه) در مرکز فانتوم جایگذاری شد. با قرار دادن چشمه در یک کره خلاء، S<sub>k</sub>محاسبه شد. پارامترهای دزیمتری توصیه شده براساس پروتکل AAPM, TG-43 در این فانتوم محاسبه شد.
<strong>یافته ها: </strong>قدرت کرمای هوای چشمه I-125 مدل 6711 در واحد اکتیویته 0.557 cGycm<sup>2</sup>h<sup>-1</sup>mCi<sup>-1</sup> تخمین زده شد. ثابت آهنگ دوز، Ʌ، برابر با cGyh<sup>-1</sup>U<sup>-1</sup> 885/0 بدست آمد. تابع شعاعی دوز،g(r)، با معادله درجه پنجم و ضریب همبستگی 9989/0 بصورتg(r)= -.0001r<sup>4</sup>+0.0026 r<sup>3</sup>-0.0178 r<sup>2</sup>-0.0970 r+1.0995محاسبه شد. معادلات درجه پنجم مربوط به توابع آنیزوتروپی دوز، F(r,θ)، با ضریب همبستگی بزرگتر از 0.99 محاسبه شد.
<strong>نتیجه گیری: </strong>پارامترهای دزیمتری مطرح شده در پروتکل پیشنهادی AAPM, TG-43 برای چشمه براکی تراپی I-125 مدل 6711 را علارغم پایین بودن انرژی تابشی و تغییرات شدید دوز با فاصله میتوان با استفاده از کد مونت کارلو MCNPX محاسبه کرد. مقادیر بدست آمده می تواند در نرم افزارهای طراحی درمان براکی تراپی مورد استفاده قرار گیرد.
<strong> </strong>دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522A Study of the Effect of Apium graveolens Hydroalcoholic Extract on Formalin-induced Inflammation in Male Rat Hind Pawبررسی اثر پیشگیریکنندۀ عصارۀ هیدروالکلی اندام هوایی گیاه کرفس (Apium Graveolens) بر التهاب ناشی از فرمالین در پنجۀ پای موش صحرایی نر22523249270FAاردشیر ارضیگروه فارماکولوژی و سمشناسی، دانشکدۀ داروسازی و مرکز تحقیقات فیزیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.0000-0001-5327-3940ندا سیستانی کرمپوردانشکدۀ داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.امیر سیاهپوشگروه فارماکوگنوزی دانشکدۀ داروسازی، مرکز تحقیقات ترکیبات طبیعی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.همایون گراونددانشکدۀ داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
3-گروه فارماکوگنوزی دانشکدۀ داروسازی، مرکز تحقیقات ترکیبات طبیعی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20130703<strong>Background and Objectives:</strong> The aim of this study was to compare the inflammatory effect of hydroalcoholic extract of <em>Apium graveolens</em> with aspirin.
<strong>Subject and Methods: </strong> The plant was collected from Dezful gardens. Hydroalcoholic extract of <em>Apium graveolens</em> powder was macetrated in ethanol 70% (v/v). Animals were divided into 6 groups (10 for each). Negative group received 5ml/kg normal saline, the positive group received 300 mg/kg aspirin and extract-treated groups received 100, 200, 400, 600 mg/kg of hydroalcoholic extract of <em>Apium graveolens</em> (IP) respectively. Thirty minutes later all groups received 100 µl formalin 2.5% (SC, in hind paw). Hid paw vulome was measured for five hours in intervals of one hour using plethysmometer.
<strong>Results:</strong> All extract-treated groups showed dose-dependent anti-inflammatory effect. There were no significant differences between the groups that received 400 and 600 mg/kg extract with those received aspirin.
<strong>Conclusion:</strong> The hydroalcoholic extract of <em>Apium graveolens</em>showed anti-inflammatory effect that was dose-dependent.
<strong>زمینه و هدف:</strong> وجود گزارشهایی مبنی بر اثر آنتیاکسیدانی و ضد دردی گیاه کرفس موجب شد که بررسی اثر ضد التهابی اندام هوایی گیاه کرفس در این تحقیق مورد توجه قرار گیرد.
<strong>روش بررسی:</strong> گیاه از باغات دزفول جمعآوری گردید. جهت تهیۀ عصاره از اتانول 70 % و روش خیساندن استفاده شد. موشهای تحت آزمایش، به ترتیب مقادیرار 100، ٬200 400 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم عصارۀ کرفس، گروه کنترل مثبت 300 میلیگرم بر کیلوگرم آسپیرین و گروه کنترل منفی 5 میلیلیتر بر کیلوگرم سرم فیزیولوژی را از طریق داخل صفاقی دریافت نمودند. بعد از نیم ساعت به کف پنجۀ پای موشهای<sub></sub> تمام گروه ها 100 میکرولیتر فرمالین 5/2% درصد از طریق زیر جلدی تزریق شد و تغییر حجم پنجۀ پای موش، در ساعتهای اول تا پنجم بعد از تزریق فرمالین، با استفاده از دستگاه <em>Plethysmometer</em> ارزیابی شد.
<strong>یافتهها:</strong> همۀ دوزها دارای اثر ضد التهابی بودند و دوزهای 400 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم از عصاره در تمام ساعات اثر ضد التهابی در حد آسپیرین داشتند. با توجه به عدم وجود اختلاف معنیدار بین اثر ضد التهابی دوزهای 400 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره، دوز 400 میلیگرم بر کیلوگرم مطلوبترین دوز شناخته شد.
<strong>نتیجهگیری: </strong>عصارۀ هیدروالکلی گیاه کرفس دارای اثر ضد ااتهابی بوده که این اثر وابسته به دوز است.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522Effect Evaluation of Intraperitoneal Injection of Bupivacaine on
Postoperative Pain in Laparascopic Cholecyctectomyبررسی اثر تزریق بوپوواکائین داخل پریتوئن بر درد بعد از عمل در بیماران تحت عمل جراحی کوله سیستکتومی لاپاراسکوپیک23324049271FAنوذر نساجیانگروه بیهوشی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.زهرا پورمهدیگروه بیهوشی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.بنفشه ولییان بروجنیگروه بیهوشی،گروه بیهوشی و مراقبتهای ویژه، بیمارستان گلستان، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.امیر سالاریگروه بیهوشی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.مهدی عسگریگروه جراحی عمومی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایرانزینب علیزادهگروه بیهوشی،گروه بیهوشی و مراقبتهای ویژه، بیمارستان گلستان، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.لیلا آذین فرگروه بیهوشی،گروه بیهوشی و مراقبتهای ویژه، بیمارستان گلستان، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20120222<strong>Background and Objectives:</strong> Laparoscopic cholecyctectomy is the choice procedure for acute cholecystitis. The post-operative pain is first feel when the opioids affect are diminisehd and become very severe in first 24h after surgery. The aim of this study was to assess the efficacy of intraperitoneal bupivacaine on reduction of pain intensity in patients underwent laparoscopic cholecyctectomy.
<strong>Subjects and Methods:</strong>In this study,60 patients(20-60y) underwent laparoscopic cholecystectomy, were divided into two case and control groups (each 30 cases). The first was administered bupivacaine (IP) in normal saline and the other with normal saline only. After local anesthesia removed, Case and control groups were assessed for pain intensity based on NRS at 0, 1, 2, 4, 8, 12, 24 hours after surgery. Data were analyzed with SPSS17 program.
<strong>Results:</strong> The mean age of case and control group was 46.7 and 46.9 y respectively. The frequency of male and female in case group was 16.7 and 83.3%; while in control group was 30 and 70% (P=0.593). Pain intensity was significant lower in case group relative to control group at 0, 1, 2, 4, 8, 12 and 24 hr (P=0.001). The first request time for opioids and rate of using opioid after surgery were significantly different in cases and controls (P<0.01).
<strong>Conclusion:</strong> According to this finding, it seems that intraperitoneal bupivacaine is useful for pain reduction after surgery.<strong>زمینه و هدف:</strong> کوله سیستکتومی لاپاراسکوپیک یک درمان انتخابی برای التهاب علامتدار کیسه صفرا میباشد. دردی که بهدنبال پروسه جراحی ایجاد میگردد، برای اولین بار بعد از پایان یافتن تاثیر داروهای مخدر حین بیهوشی، در ریکاوری احساس میگردد و شدت آن در 24 ساعت اول پس از عمل بسیار زیاد و برای بسیاری از بیماران غیرقابل تحمل میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر تزریق بوپیواکائین داخل پریتوئن بر درد بعد از عمل در بیماران تحت عمل جراحی کوله سیستکتومی لاپاراسکوپیک میباشد.
<strong>روش بررسی:</strong> در این مطالعه 60 بیمار 60-20 ساله کاندید عمل لاپاروسکوپیک کوله سیستکتومی ، به دو گروه 30 نفری تقسیم شدند . در گروه اول از بوپی واکائین ونرمال سالین داخل صفاقی ودر گروه کنترل از نرمال سالین استفاده گردید. پس از پایان بی هوشی، شدت درد بر اساس NRS در ساعات 0،1،2،4،8،12،24 در هر دوگروه مورد مقایسه و با برنامه SPSS 17 مورد آنالیز قرار گرفت.
<strong>یافتهها:</strong> میانگین سنی گروه مورد و شاهد 46.7 و46.9 سال بود. فراوانی مرد و زن در گروه مورد و شاهد به ترتیب 16.7%، 83.3% و 30% ، 70% بود. اختلاف معنیداری بین گروه مورد و شاهد از نظر شدت درد در ساعات 1،2،4،8،12،24،0 (P=0.001)وجود داشت. همچنین اختلاف معنیداری بین گروه مورد و شاهد از نظر اولین زمان درخواست مخدر و میزان نیاز به مخدر(P=0.001) درد شانه (P=0.001) وجود داشت.
<strong>نتیجهگیری:</strong> با توجه به یافتههای این مطالعه به نظر میرسد که استفاده از بوپیواکائین داخل صفاقی پس از عمل در کاهش درد پس از آن موثر است.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X13220140522Biomedical Applications of Chitosan with Emphasis on Dermal/ Transdermal Drug Deliveryکاربردهای زیست_ پزشکی کیتوزان با تأکید بر دارورسانی پوستی24225649272FAمریم کوچکمرکز تحقیقات فناوری نانو، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایراناسکندر مقیمیپورمرکز تحقیقات فناوری نانو، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.نغمه کوچکزاده- مرکز تحقیقات فناوری نانو، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.Journal Article20130720Dermal and transdermal delivery of drugs are difficult due to the barrier properties of the stratum corneum. Polymeric carriers such as chitosan can be used to increase drug permeability. Chitosan is a nontoxic natural cationic biopolymer and has been widely used in biomedical field including healing burns and wounds owning to its biological properties such as biocompatibility, biodegradability, mucoadhesivity, antibacterial and hemostatic activities. This polymer can be used to produce dermal/transdermal preparations in different types of drug delivery systems including hydrogel, film and nanoparticle. The aim of this review article is introduce chitosan as a carrier for dermal and transdermal drug delivery.
<strong> </strong>دارورسانی پوستی به دلیل خصوصیات سدی لایۀ شاخی برای بسیاری از داروها دشوار است، اما با استفاده از حاملهای پلیمری از جمله کیتوزان میتوان میزان نفوذپذیری داروها را افزایش داد. کیتوزان یک بیوپلیمر طبیعی کاتیونیک غیرسمی است که به دلیل خصوصیات زیست سازگاری، زیست تخریبپذیری، مخاط چسبی، آنتیباکتریال و بندآورندۀ خون، کاربردهای زیست_پزشکی زیادی از جمله ترمیم زخم و سوختگی دارد. این پلیمر میتواند به عنوان سیستم دارورسان پوستی در سامانههای دارویی مختلف مانند هیدروژل، فیلم و نانو ذره مورد استفاده قرار گیرد.
<strong> </strong>