دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221The Comparison of Preventive Effect of Apium Graveolens Hydroalcoholic and Aqueous Extract on Formalin-Induced Inflammation in Male Rat Hind Pawمقایسه اثر پیشگیری کننده عصاره آبی و هیدروالکلی اندام هوایی گیاه کرفس (Apium graveolens) بر التهاب ناشی از فرمالین در پنجه پای موش صحرایی نر49750646898FAاردشیر ارضیاستاد گروه فارماکولوژی و سم شناسی،گروه فارماکولوژی و سم شناسی، دانشکده داروسازی و مرکز تحقیقات فیزیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.ندا سیستانی کرم پوراستادیار گروه فارماکولوژی،گروه فارماکولوژی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانهمایون گراونددانشجو داروسازی،دانشکده داروسازی، مرکز تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20160621<strong>Background and Objective: </strong>Gastrointestinal complications caused by using nonsteroidal anti-inflammatory drugs (NSAIDs) motivated researchers to pay more attention to herbal medicines with anti-inflammatory effect. The aim of this study was to compare the anti-inflammatory effect of hydroalcoholic and aqueous extract of <em>Apium graveolens</em> with aspirin in treatment of formalin-induced inflammation in rat hind paw. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong>Male Wistar rats (weighting 150-180 g) were used in this study. To prepare hydroalcoholic extract, ethanol (70%) and maceration method were used and to prepare aqueous extract distilled water and maceration method were used. Animals were divided into 11 groups (6 in each). Negative control group received 5ml/kg normal saline and positive control group received 300 mg/kg aspirin. The test groups received various increasing doses of the hydroalcoholic extract (100, 200, 400, 600 mg/kg) or 100, 200, 400, 600, 800 mg/kg of aqueous extract of <em>Apium graveolens</em> via intraperitoneal route. Thirty minutes later all groups received 100 µl formalin 2.5% subcutaneously at the hind paw. Then, changes in the volume of rat paw were measured hourly for 5 hrs using plethysmometer. <br /><strong>Results:</strong> All hydroalcoholic extract treated groups showed significant difference (p<strong>زمینه و هدف:</strong> عوارض گوارشی ناشی از کاربرد داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی موجب افزایش توجه محققان به گیاهان دارویی با اثر ضد التهاب شده است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه اثر ضد التهاب عصاره هیدروالکلی و آبی گیاه کرفس با آسپیرین بر التهاب ناشی از تزریق فرمالین در پنجه پای موش صحرایی است.<br /> <strong>روش بررسی:</strong> در این مطالعه از موشهای صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 180-150 گرم استفاده شد. جهت تهیه عصاره هیدروالکلی از اتانول 70% و روش خیساندن استفاده گردید و جهت تهیه عصاره آبی از آب مقطر و روش خیساندن استفاده شد. حیوانات به 11 گروه تقسیم شدند(6=n). گروه کنترل منفی ml/kg 5 نرمال سالین و گروه کنترل مثبت mg/kg300 آسپیرین دریافت نمودند. گروه های تحت آزمایش به ترتیب دوزهای mg/kg600، 400، 200، 100 از عصاره هیدروالکلی و دوزهای mg/kg800، 600، 400، 200،100 از عصاره آبی گیاه کرفس را به شکل داخل صفاقی دریافت کردند. 30 دقیقهی بعد همهی گروهها 100میکرولیتر فرمالین 5/2% را از طریق زیرجلدی دریافت نمودند.سپس تغییر حجم پای موشها هر یک ساعت یک بار به مدت 5 ساعت با استفاده از دستگاه plethysmometer سنجش گردید.<br /> <strong>یافتهها:</strong> همهی گروهای تحت تجویز عصارههای هیدروالکلی در مقایسه با گروه کنترل منفی اختلاف معنی دار نشان دادند (05/0>P). دوز های mg/kg200 و100 از عصاره در تمام طول مطالعه اثر کمتری نسبت به آسپیرین نشان دادند. ولی بین گروههای دریافتکننده دوزهای mg/kg600 و400 با آسپیرین اختلاف معنی دار وجود نداشت. بنابراین دوز mg/kg400 عصاره به عنوان مطلوبترین دوز انتخاب شد. همهی گروههای تحت تجویز عصارههای آبی در مقایسه با گروه کنترل منفی اختلاف معنیداری نشان دادند به جز دوز mg/kg 100. دوزهای mg/kg400 و200 در تمام طول مطالعه اثر کمتری نسبت به آسپیرین داشتند. ولی بین گروههای دریافت کننده دوزهای mg/kg800 و600 و آسپیرین اختلاف معنیدار وجود نداشت. بنابراین دوز mg/kg600 عصاره به عنوان مطلوب ترین دوز انتخاب شد.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> عصاره های هیدروالکلی و آبی موجب کاهش ادم در پنجه ی پا در موش های صحرایی شد که در این رابطه دوز mg/kg400 عصاره ی هیدروالکلی و دوز mg/kg600 عصاره آبی اثری در حد آسپیرین داشتند.<br /> دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221The Comparison Effects of Submaximal Aerobic Exercise on Lipid Profiles and Apolioprotein A-1 and B in Overweight Womenمقایسه اثر فعالیت هوازی زیربیشینه بر نیمرخ لیپیدی و آپولیپوپروتئینهای A-1 و B زنان دارای اضافه وزن50751646901FAمعصومه عزیزیدانشجوی دکترای فیزیولوژی ورزش،گروه فیزیولوژی ورزش، دانشگاه آزاد واحد آبادان، آبادان، ایران.0000-0001-6372-1217صدیقه حسین پور دلاورکارشناس ارشد گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی.گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه، کرمانشاه، ایران0000-0002-8589-1337سهیلا روز بهانیدانشجوی کارشناسی تربیت بدنی و علوم ورزشی،دانشجوی کارشناسی تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد واحد آبادان، آبادان، ایرانJournal Article20160404<strong>Background and Objective:</strong> Traditionally, LDL-C, HDL-C and lipid ratios are risk factors of cardiovascular (CV) disorders. Nevertheless, there is evidence that indicates apoB, apoA-I, and especially the apo-ratio, are better than conventional lipids to predict CV risk and during lipid-lowering treatment. Thereby, the aim of this study was to compare the changes of LDL-C, HDL-C, TG, apoB and apo A-1 concentration, Apo-ratio, as well as cholesterol, and BMI follow aerobic exercise training in overweight women. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong> Twenty-four healthy but overweight women participated in the study. Subjects were divided into two groups control (C) and experimental (E) groups, (n=12 in each). Aerobic exercises were conducted for 8 weeks/3 sessions/week with 60-75% heart rate max. Blood samples before and after exercise were collected before starting the protocol and after the last session of the exercise training. For data analysis t-student test was used to compare mean differences between groups. <br /><strong>Results:</strong> Based on our results, TG, TC, and apoA1, and apo reatio significantly decreased and HDL levels increased markedly following aerobic protocol. In contract, LDL and apo-B did not change significantly in compare with the control group. <br /><strong>Conclusion:</strong> Such results suggest that changes in the levels of lipid profiles are in relationship with apoA-1, apo-B, and aporatio.<strong>زمینه و هدف</strong><strong>:</strong> بطور سنتی مقادیر لیپیدهای LDL-c و HDL-c به عنوان شاخصی برای اختلالات قلبی عروقی هستند. در حالیکه مطالعات جدید براین باورند که شاخصهایی مانند آپولیپوپروتئین A-1 و B و نیز نسبت بین این (apo ratio) ملاک بهتری برای تشخیص و پیشگیری از بیماری قلبی عروقی محسوب میشود. از اینرو در تحقیق حاضر هدف بررسی تغییرات این دو گروه لیپید پس از یک دوره تمرین هوازی زیر بیشینه در زنان دارای اضافه وزن بود.<br /> <strong>روش بررسی</strong><strong>:</strong> 24 زن سالم دارای اضافه وزن از میان کلیه افراد داوطلب به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل (12 نفر) و تجربی (12 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی تحت 8 هفته تمرین هوازی با شدت (75-60)% ضربان قلب بیشینه، سه جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه قرار گرفتند.نمونه خون ناشتا برای اندازهگیری تغییرات در سطوحLDL-c ، HDL-c، تریگلسیرید و کلسترول تام، آپولیپوپروتئینهای A-1 و B قبل و پس از هشت هفته تمرین هوازی جمع آوری شد. ارزیابی دادهها با استفاده از آزمون تی همبسته و مستقل و نرمافزار Spss نسخه 22 انجام شد که در سطح معناداری 05/0≥ p صورت گرفت.<br /> <strong>یافتهها:</strong> نتایج تحقیق نشان داد که سطوح تری گلیسیرید، کلسترول تام، آپولیپوپروتئین A-1 و apo ratio بعد از فعالیت هوازی کاهش معناداری داشت (05/0≥ p). علاوه براین، سطح HDL-c نیز بعد از فعالیت هوازی افزایش معناداری را نشان داد(05/0≥ p). در مقابل، سطوح LDL-c ، وآپولیپوپروتئین B تغییر معناداری در مقایسه با گروه کنترل نداشت (05/0 ≥ p).<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> در مطالعه حاضر نشان داده شد که دورههای کوتاه مدت و زیربیشینه تمرین هوازی بر شاخصهای خطرساز بیماریهای قلبی عروقی اثربخشی مطلوبی دارند.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221The Evaluation of the Effect of Some Common Carbonated Beverages in Iran on Enamel Microhardness of the Human Extracted Teethبررسی تاثیر برخی از نوشیدنیهای گازدار رایج در ایران بر ریز سختی مینای دندانهای کشیده شده انسان60761746904FAعبدالرحیم داوریاستاد بخش ترمیمی و زیبایی،بخش ترمیمی و زیبایی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دهان و دندان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانعلیرضا دانش کاظمیدانشیار بخش ترمیمی و زیبایی،بخش ترمیمی و زیبایی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دهان و دندان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانفرناز فراهتاستادیار بخش ترمیمی و زیبایی،استادیار بخش ترمیمی و زیبایی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایران.فروغ زمانیدندانپزشک،Journal Article20151005<strong>Background and Objective:</strong> Outspreaded of modern life style causes increasing consumption of carbonated beverages. Vickers hardness measurement is one of the most practical methods to determine the microhardness of the teeth enamel. The aim of this study was to determine the effect of some of the common carbonated beverages in Iran on the microhardness of the human extracted teeth enamel in Yazd dental clinics. <br /><br /><strong>Subjects and Methods:</strong> In this experimental <em>in-vitro</em> study, 60 anterior and posterior human teeth were collected and enamel blocks were divided into 6 groups:1-Limon Delester, 2-Orange Miranda, 3-Pepsi, 4- Carbonated Doogh, 5-Sprite and 6-physiologic serum (control group). Samples were kept in each group 6 hours per day for one week. This study was microhardness analyzed in 3 stages (Initial, after one day and at the end 7 day). Finally data were analyzed with SPSS17, T-tests,ANOVA,TukeyHSDand Repeated measure statistical tests. <br /><br /><strong>Results:</strong> Tukey HSD test showed at the beginning groups did repeated measure not have a significant difference and after one day the first studied five groups had a significant difference with the control group. ANOVA test and p-values showed that microhardness after one day and at the end 7 day in studied groups, significantly decreased(P-value<strong>زمینه وهدف: </strong>زندگی امروزی مصرف رو به افزایش نوشیدنیهای گازداررا سبب شده سختی سنجی ویکرز یکی از روشها برای مشخص کردن ریزسختی مینای دندان، به شمار میرود.هدف از این مطالعه، تعیین میزان تاثیر برخی از نوشیدنیهای گازدار رایج در ایران، بر ریز سختی مینای دندانهای کشیده شده انسان می باشد.<br /><br /> <strong>روش بررسی:</strong>دراین مطالعه تجربی آزمایشگاهی،60 دندان قدامی و خلفی انسانی جمع آوری و بلوکهای مینایی به طور تصادفی به 6 گروه ده تائی تقسیم شدند:1- دلسترلیمویی2- میرنداپرتقالی3– پپسی 4- دو گازدار5-اسپرایت6-سرم فیزیولوژی (گروه کنترل). در سه مرحله(ابتدا و پس از 1 روز وپس از 7 روز )مورد آنالیز ریزسختی انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آماری T-test ٬ ANOVA وTukey HSD و Repeated measure مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /><br /> <strong>یافتهها: </strong>بر حسب آزمونTukey HSD در زمان اولیه گروهها با هم اختلاف معنیداری نداشتند. پس از یک روز اختلاف 5 گروه اول تنها با گروه کنترل معنیدار بود (Pدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221The Influence of Group Training of Health Promoting Life Style on Vitality, Pleasure and Social Adjustment among Women with Type II Diabetic in Isfahan Cityتاثیر آموزش سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت بر سرزندگی، لذت و سازگاری زنان مبتلا به دیابت58159046910FAزهرا رضاییکارشناس ارشد روان شناسی،- گروه روان شناسی، دانشکدهی روان شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانمریم اسماعیلیگروه روان شناسی، دانشکدهی روان شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانسیده راضیه طبائیان طبائیانکارشناس ارشد روان شناسی، گروه روان شناسی، دانشکدهی روان شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20151203<strong>Background and Objective:</strong> This study aims to evaluate the effectiveness of health promoting lifestyle group training on vitality, pleasure and social adjustment among women with type-2 diabetes in Esfahan city in 2014.
<strong>Subjects and Methods</strong>: This was a quasi-experimental study with pretest experimental and control groups. . Deci and Ryan Vitality Scale, Hamilton Pleasure Scale Asnyt and compatibility Bell were used in this work. For the implementation on the experimental group, lifestyle intervention group training health promotion On lifestyle and Walker 6-health promotion theory in physical and mental health 8 sessions 90 min as were the control group received no intervention. The test and multivariate analysis of covariance revealed that educational intervention promote the healthy lifestyle.
<strong>Results: </strong>Results showed implementation of significant increase in vitality, pleasure and social adjustment in women with type 2 diabetes (p< 0/001).
<strong>Conclusions:</strong> This study emphasizes the role of health promoting lifestyle in improving and control of type II diabetes and increases vitality, pleasure and social adjustment in these patients.<strong>زمینه و هدف</strong>: این پژوهش به بررسی تاثیرآموزش گروهی سبک زندگی ارتقادهنده سلامت، بر سرزندگی، لذت و سازگاری اجتماعی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 در شهر اصفهان در سال 1393 پرداخته است.
<strong>روش بررسی:</strong> پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. ابزارهای مورد استفاده مقیاس سرزندگی دسی و ریان، مقیاس لذت اسنیت همیلتون و سازگاری بل بودند. برای اجرای گروه آزمایش تحت مداخله آموزش گروهی سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت که بر اساس نظریه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکرواکر در 6 بعد جسمانی و روانی تدوین گردیده بود به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله را دریافت نکردند.
<strong>یافته</strong><strong></strong><strong>ها</strong>: نتایج پسآزمون با روش تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که اجرای مداخله آموزشی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در مقایسه با گروه کنترل منجر به افزایش معنادار سرزندگی، لذت و سازگاری اجتماعی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شد(001/0p<).
<strong>نتیجه گیری</strong>: این پژوهش نشان داد که آموزش سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت موجب افزایش سرزندگی، لذت و سازگاری اجتماعی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2بود.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161121Using Interventional Approach in Teatment of Children with Patent Ductus Arteriosus in Shahid Chamran Hospital in Isfahanاستفاده از روشهای اینترونشنال در درمان کودکان کمتر از 15 سال مبتلا به باز بودن مجرای شریانی در بیمارستان شهید چمران اصفهان53153946914FAمهدی قادریانگروه قلب کودکان، دانشکدۀ پزشکی، مرکز تحقیقات رشد و نمو کودکان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.علیرضا احمدیدانشیار گروه قلب کودکان،گروه قلب کودکان، دانشکدهی پزشکی، مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمونا صدقیاناینترن،دانشکده ی پزشکی، مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.Journal Article20160827<strong>Background and Objective: </strong>Patent ductus artriosus (PDA) accounts for 8-10% of congenital heart diseases. Patency of this ductus after birth can induce heart failure or endartritis. For these reasons closing of this duct is suggested by surgical or interventional approaches. The purpose of this study was to evaluate the rate of success of closing PDA by interventional approach in Shahid Chamran hospital in Isfahan University of Medical Science. <br /><strong>Subjects and Methods: </strong>Thirty nine patients (18 male and 21 female) and their PDA was diagnosed by echocardiography were the subjects of this study. <br /><strong>Results: </strong>Mean weight of patients was 10.82±6.43 Kg. Mean age of patients was 14.3±11.8 months. In 15 patients coil and in 24 patients Amplatzer used for closing of PDA. In 10 patients Cook coil and in 5 patients Pfm coil were used. Mean size of PDA in narrowest size at the pulmonary artery was 3.2±1.7 mm. The mean time of angiography was 45.3±12.2 min and for fluoroscopy was 8.5±6.3 min. No acute complications such as death, severe bleeding, vessels rupture or arrhythmia were encountered. In addition, no late complications such as stenosis in aorta or pulmonary arteries, migration of devices, fracture or deformity of devices or residual shunt were found. <br /><strong>Conclusion: </strong>Our experience in this center showed that interventional approaches for closing of PDA are safe.<strong>زمینه</strong><strong>و</strong><strong>هدف</strong><strong>:</strong> باز بودن مجرای شریانی (Patent Ductus Arteriosus)یا PDA یکی از بیماریهای مادرزادی قلبی است که حدود 10%-8% از بیماری های قلبی مادرزادی را تشکیل میدهد. باز بودن این مجرا بعداز تولد میتواند در مواردی باعث نارسایی قلبی و یا اندارتریت گردد. به همین علت بستن این مجرا با روشهای جراحی یا اینترونشن توصیه میگردد. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی استفاده از روش های اینترونشن در بستن PDA در مرکز شهید چمران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.<br /> <strong>روش</strong><strong>بررسی:</strong> 39 بیمار که 18 نفر پسر و 21 نفر دختر بود و PDA در آنها توسط اکوکاردیوگرافی تشخیص داده شده بود در این مطالعه بررسی شدند.<br /> <strong>یافتهها:</strong> متوسط وزن بیماران 43/6±82/10 کیلوگرم بود. متوسط سن بیماران 8/11±3/14 ماه بود. در 15 بیمار کویل و در 24 بیمار امپلاتزر جهت بستن PDA استفاده شد. 10 نفر از این بیماران کویل Cook و 5 نفر کویل Pfm استفاده شد. میانگین اندازه PDA در تنگترین قسمت متصل به شریان پولمونر 7/1±2/3 میلیمتر بود. میانگین زمان آنژیوگرافی 2/12±3/45 دقیقه و زمان فلوروسکوپی 3/6±5/8 دقیقه بود. فشار سیستول و دیاستول شریان ریوی بترتیب 4/8±3/34 و 2/6±2/14 میلیمترجیوه بود. در بیماران ما عوارض حاد مانند مرگ، خونریزی شدید، پارگی عروق یا آریتمی دیده نشد. عوارض دیرس مانند بروز تنگی در آئورت و یا پولمونر، جابجایی وسیله، شکستگی و یا تغییر شکل وسیله و یا وجود نشت دیده نشد.<br /> <strong>نتیجهگیری: </strong>در تجربه ما در این مرکز بی خطر بودن استفاده از روشهای اینترونشن جهت بستن PDA نشان داده شد.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221Validation of the Linac Varian Simulated using BEAMnrc Code for 6MV Photon Energyاعتبارسنجی شتاب دهنده واریان شبیه سازی شده با استفاده از کد BEAMnrc برای انرژی 6MeV55156146916FAناهید چگنیاستادیار گروه فیزیک پزشکی،گروه فیزیک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.0000-0002-6373-5456سیده خدیجه حسینیدانشجوی کارشناس ارشد فیزیک پزشکی،گروه فیزیک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.حجت الله شهبازیاناستادیار گروه رادیوتراپی و آنکولوژی،گروه رادیوتراپی و آنکولوژی، بیمارستان گلستان اهواز، اهواز، ایران.رضا مسکنیاستادیار گروه فیزیک پزشکی ،دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایرانسید مجتبی حسینی قهفرخیدانشجو دکتری فیزیک پزشکی،فرزانه میرخاقانیدانشجوی کارشناس ارشد فیزیک پزشکی،گروه فیزیک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانسودابه رجا اسکندریکارشناس ارشد گروه رادیوتراپی.گروه رادیوتراپی و آنکولوژی، بیمارستان گلستان اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20160614<strong>Background and Objective</strong><strong>: </strong>Simulation using Monte Carlo technique is a practical method for assessment of the characteristics of the clinical photon beam from the treatment head. The accuracy of the simulation results is based on the validation of the Monte Carlo models used in the calculation. This study validated the simulation with BEAMnrc code for 6MV energy.
<strong>Subjects and Methods:</strong> The accelerators of Varian Clinic 2100C/D for photon beam 6MV were simulated using the BEAMnrc code system. A cylindrical mono energetic with 5.7, 5.9, 6MV energies and 1, 2, 3mm radius were applied. Two phase space files were scored below the exit window and above the phantom then analyzed the beam characteristics using BEAMdp and calculated the percentage depth dose and profile at 10cm using DOSXYZ code. In this work, measurements were performed using 0.13cc ion chamber inside a water phantom with dimension 50×50×50cm<sup>3</sup>. At the end of simulation, the results of the measured data were compared using gamma index with criteria 2%/2mm.
<strong>Result:</strong> By increasing the electron energy, percentage depth dose in buildup region was reduced and became closer to measurements. With increasing the diameter of the electron source, the photons were diverged and the edges of the profiles showed a sharp drop compared to the dose measurements.
<strong>Conclusion: </strong>Finally good agreement (gamma index within2%/2mm) between the measurements and simulations was achieved for field sizes of 4×4 ,10×10 and 30×30cm<sup>2</sup> with radial of incident electrons 0.2cm at source surface distances of 100cm.<strong>زمینه و هدف</strong>: شبیه سازی با تکنیک مونت کارلو یک ارزیابی عملی ویژگی های پرتو فوتونی کلینیکی است. دقت نتایج شبیه سازی به اعتبار سنجی محاسبات مدل شبیه سازی استفاده شده متکی است. در این مطالعه اعتبار شبیه سازی با کد BEAMnrc برای انرژی 6MV بررسی شد.
<strong>روش بررسی:</strong> کلاهک درمانی شتاب دهنده واریان 2100C/D برای انرژی 6MV با استفاده از کد BAMnrc شبیهسازی شد. چشمه الکترونی تک انرژی با انرژی های , 5.9, 6 MeV 5.7، و استوانه ای به شعاع 1, 2, 3mm و برای میدان های 4×4، 10×10 و 30×30cm<sup>2</sup> مورد بررسی قرار گرفت. شمارش در صفحات فازی زیر پنجره خروجی و بالای فانتوم آب انجام شد. سپس با استفاده از کد BEAMdp آنالیز ذرات و کد DOSXYZ منحنیهای درصد دز عمقی و پروفایل در عمق 10cm محاسبه شد. در این مطالعه اندازهگیریها توسط اتاقک یون 0.13CC داخل فانتوم آب به ابعاد 50×50×50cm<sup>3</sup>انجام شد. نتایج شبیه سازی و دوزیمتری با استفاده از گاما ایندکس با معیار 2%/2mm مقایسه شدند.
<strong>یافتهها</strong>: با افزایش انرژی چشمه الکترونی درصد دوز عمقی در ناحیه انبوهش دز کاهش یافته و به نتایج دوزیمتری نزدیکتر شد. با افزایش قطر چشمه واگرایی فوتونهای تولید شده کاهش یافته و لبه های پروفایل افت شدیدی را نسبت به نتایج دوزیمتری نشان داد.
<strong>نتیجهگیری</strong>: در نهایت بهترین تطابق (با گاما ایندکس2%/2mm ) بین نتایج شبیه سازی و اندازه گیری برای میدانهای 4×4,10×10 , 40×40 cm<sup>2</sup> و شعاع 0.2cm در فاصله چشمه از سطح 100cm بدست آمد.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221Study the Correlation of Blood Pressure with Weight and Height among Children, Aging 7 to 11 Years Old in City of Ahvazبررسی ارتباط فشار خون با قد و وزن در کودکان 7 تا 11 ساله شهرستان اهواز57358046924FAپریسا عموریاستادیار گروه نفرولوژی کودکان،گروه نفرولوژی کودکان، دانشکدة
پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانمحمد امیر احمدیپزشک عمومی،دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانسید اسماعیل خوشنامدانشجوی دکتری فیزیولوژی،گروه فیزیولوژی، مرکز تحقیقات فیزیولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20160128<strong>Background and Objective:</strong> Hypertension (HTN) is a systemic disease that different agents affect its incidence. This study is designed to determine HTN correlation with the height and weight of children.
<strong>Subjects and Methods:</strong> This is a prospective analytic-descriptive epidemiological study in which the studied population were Ahvaz’s students aged 7-11 years old. Five thousand eight hundred eleven students (2904 male and 2907 female) were sampled by randomized systematic method. The weight, height, systolic and diastolic blood pressure were statistically analyzed with pearson and regular regression.
<strong>Results:</strong> The minimum of systolic blood pressure was 57.5 mmHg, maximum was 125 mmHg. The mean blood pressure was 101.41±8.97 mmHg. The minimum of diastolic blood pressure was 44.5 mmHg, maximum was 85 mmHg and mean was 62.51±6.55 mmHg. Also, the correlation between systolic and diastolic blood pressure with height and weight was significant.
<strong>Conclusion:</strong> This study showed that several factors affecting blood pressure in children, particularly diastolic blood pressure, which most important of them including age, height and weight.
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف:</strong> فشارخون بیماری سیستمیک می باشد که عوامل مختلفی بر بروز آن تاثیرگذارند. این طرح با هدف تعیین ارتباط فشارخون با قد و وزن در کودکان طراحی شد.
<strong>روش بررسی:</strong> این طرح یک مطالعه اپیدمیولوژیک توصیفی تحلیلی گذشته نگر بوده که جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 7 تا 11 ساله شهرستان اهواز می باشد. سپس، تعداد 5811 دانش آموز بصورت تصادفی نمونه گیری شد، سپس وزن، قد، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک آنها اندازهگیری و با روش آماری پیرسون و رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گرفت.
<strong>یافتهها:</strong> تعداد کل دانشآموزان 5811 نفر بوده که شامل 2904 نفر مذکر و 2907 نفر مونث بودند. کمترین میزان فشارخون سیستولی mmHg 5/57 و بیشترین میزان mmHg 125 با میانگین mmHg 97/8±41/101 و کمترین میزان فشارخون دیاستولی mmHg 5/44 و بیشترین mmHg 85 با میانگین mmHg 6.55±62.51 بدست آمد. همچنین، همبستگی میان فشار خون سیستولی و دیاستولی با قد و وزن معنی دار بوده است.
<strong>نتیجهگیری:</strong> نتایج این مطالعه نشان داد که فشار خون در کودکان، بخصوص فشار دیاستولی، تحت تاثیر چندین فاکتور میباشد که مهمترین آنها شامل سن، قد و وزن هستند.
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221Comparison of the Outcomes of Early with Late AVF Creation in ESRD Patientsمقایسه نتایج تعبیه زودهنگام فیستول شریانی وریدی با تعبیه دیرهنگام آن در دو گروه از بیماران مرحله انتهایی نارسائی کلیوی56357246929FAایرج نظریاستادیار گروه جراحی عروق،گروه جراحی عروق، بیمارستان گلستان، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.سید سیف الله بلادی موسویاستادیار گروه نفرولوژی، گروه نفرولوژی، بیمارستان امام خمینی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.حسین مینایی ترکاستادیار گروه جراحی عروق، گروه جراحی عروق، بیمارستان گلستان، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.عادل منصوریدستیار تخصصی جراحی عمومی،گروه جراحی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20160530<strong>Background and Objective:</strong> Creating a reliable vascular access (VA) is the most important determinant for effective hemodialysis (HD). The ideal long-term VA is arterio-venous (AV) fistula. This study was undertaken to compare and determine the impact of timing of the AV fistula creation on its outcomes.
<strong>Subjects and Methods: </strong> In this interventional-comparative study a total of 168 ESRD patients referred by nephrologist for VA creation, to the vascular surgery clinic of Ahvaz Golestan Hospital from 1 Nov. to 31 May 2015-2016 were included in two 84-memberd groups. The late group in whom HD has been already started by double-lumen (DL) catheter and the early group in whom HD has not been started yet. they were followed prospectively and a complete data about their HD and VA were gathered.
<strong>Results</strong>: The mean duration of follow up was 16 ± 2 weeks. The incidence of complications was higher in late group (42 (50%) vs 22 (26.1%), P< 0.01). Non-maturing and thrombosis of fistula occurred more frequently in late group (34.5 % and 21.4 %) vs (8.3 % and 6%) respectively (P<0.01). Nearly all the deaths occurred in elderly patients with high incidence of major comorbidities.
<strong>Conclusion</strong>: Early placement of VA before HD start, except perhaps in elderly with multiple comorbidities, is reasonable and is associated with higher success rates. In addition, complications can be remedied without the need for catheter thus improving the survival of the VA and quality of life in ESRD patients.<strong>زمینه و هدف:</strong> ایجاد یک راه دستیابی عروقی مطمئن، مهمترین عامل برای انجام همودیالیز موثراست. فیستول شریانی وریدی، شیوه ای ایده آل برای دستیابی عروقی طولانی مدت میباشد. در این مطالعه پیامدهای تعبیه زودهنگام فیستول با تعبیه دیرهنگام آن مقایسه می شود.
<strong>روش بررسی:</strong> این یک مطالعه مداخله ای مقایسه ای است که برروی 168بیمار، از بین بیماران مرحله پایانی بیماری کلیه ارجاع شده از طرف نفرولوژیست به درمانگاه جراحی عروق بیمارستان گلستان اهواز جهت فیستول گذاری در سال 1394، دردو گروه 84 نفری، بیماران دیالیز نشده و بیماران تحت دیالیز با کاتترورید مرکزی انجام شده است. اطلاعات جامعی شامل دادههای دموگرافیک، و اطلاعات مربوط به بیماری و عمل جراحی جمع آوری گردید.
یافتهها: متوسط مدت پیگیری ( 2 ± 16) هفته بود. میزان بروز عوارض در گروه دیرهنگام بیشتر بود(42 (50%) vs 22(26.1%) , p< 0.01 ) ، بویژه عوارضی مانند عدم بلوغ و ترومبوز درگروه دیرهنگام شیوع بیشتری داشتند . به ترتیب (34.5 % & 21.4 %) و .( 8.3 % & 6%) p< 0.01 . غالب موارد فوت در سالمندان و مبتلایان به بیماری های زمینه ای همراه بود.
<strong>نتیجهگیری:</strong> ایجاد دسترسی عروقی زود هنگام، احتمالا بجز در سالمندان مبتلا به بیماریهای عمده، همراه با افزایش موفقیت در استفاده از فیستول و اصلاح موفق عوارض آن بدون نیاز به تعبیه کاتتر میباشد و موجب بهبود کیفیت زندگی در بیماران مرحله انتهایی بیماری کلیوی میشود.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161121The Comparison Effect of Different Cardiac Rehabilitation Protocols on
Renin-Angiotensin Enzymes System in Patients after Coronary Artery Bypass Graft Surgeryمقایسه تاثیر پروتکل های مختلف بازتوانی قلبی بر آنزیم های دستگاه رنین – آنژیوتانسین در بیماران قلبی پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونر51752946932FAعبدالامیر سیاریدانشجوی دکترای فیزیولوژی ورزش،گروه فیزیولوژی ورزش، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران، تهران، ایران0000000236924411مجید کاشفدانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی ،گروه فیزیولوژی ورزش، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران، تهران، ایرانحمید رجبیدانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.0000-0002-3276-1598محمدحسن عادلدانشیار گروه قلب و عروق ، گروه قلب و عروق، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20160807<strong>Background and Objective: </strong>Exercise training based on cardiac rehabilitation can lead to improvement of cardiac function and regulatory hormones involved in blood pressure homeostasis. The aim of this study was to compare the effects of different protocols of cardiac rehabilitation on plasma levels of rennin-angiotensin enzyme system in cardiovascular patients after CABG operation. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong> In present semi-experimental research forty patients after CABG operation were selected targetly, and divided randomly in four groups: control (n=10), aerobic-continuous (n=10), aerobic interval–resistant (n=10), and aerobic continuous–resistant (n=10). Plasma levels of angiotensin I, angiotensin II, and ACE-2 were measured by ELIZA method before and after cardiac rehabilitation protocols. Two way ANOVA used for statistical analysis (P<0.05). <br /><strong>Results:</strong> Following implementation of cardiac rehabilitation protocols, a significant decrease in angiotensin II and a significant increase in angiotensin I were found in comparison with control group (P<0.05). But there were no significant differences between intervention groups (P>0.05). After cardiac rehabilitation periods there were no significant differences between ACE-2 levels among control and intervention groups (P>0.05). <br /><strong>Conclusion:</strong> Cardiac rehabilitation programs with consumption of AT1R Inhibitors drugs such as: Losartan, are important way for improvement in cardiovascular function and blood pressure reduction. <br /><strong> </strong><strong>زمینه و هدف: </strong>انجام فعالیتهای ورزشی در قالب بازتوانی قلبی میتواند منجر به بهبود عملکرد قلبی و تنظیم هورمونهای درگیر در هموستاز فشار خون شود. براین اساس هدف از این مطالعه مقایسه پروتکل های مختلف بازتوانی قلبی بر مقادیر پلاسمایی برخی از آنژیمهای دستگاه رنین - آنژیوتانسین در بیماران قلبی - عروقی پس از عمل CABG بوده است.<br /> <strong>روش بررسی: </strong>در مطالعه نیمه تجربی حاضر، تعداد 40 بیمار مرد پس از عمل CABG به روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه کنترل(10 نفر)، تمرینات هوازی تداومی(10 نفر)، تمرینات هوازی تناوبی مقاومتی(10 نفر) و تمرینات هوازی تداومی - مقاومتی(10 نفر) تقسیم شدند. مقادیر پلاسمایی Ang I، Ang II و ACE-2 در قبل و بعد از پروتکل های بازتوانی قلبی با استفاده از روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل واریانس دو سویه استفاده شد(05/0>P).<br /> <strong>یافتهها: </strong>نتایج تحقیق نشان داد که پس از مداخلات بازتوانی مقادیر Ang II کاهش معنادار و Ang I افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل یافته اند(05/0>P). اما تفاوت معناداری بین گروه های تمرینی در مقادیر Ang I & II یافت نشد(05/0<P). پس از دوره های بازتوانی قلبی تفاوت معناداری در مقادیر ACE-2 مشاهده نشد.<br /> <strong>نتیجهگیری: </strong>برنامه های بازتوانی قلبی با مصرف داروهای مهارکننده AT1R راه مهم برای بهبود در عملکرد قلبی عروقی و کاهش فشار خون است.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221The Effect of Six Weeks Consumption of Pomegranate Juice and Aerobic Training on Paraoxonase-1 and Plasma Lipid Profile in Adult Women with Diabetes Type IIاثر شش هفته مصرف آب انار و تمرینات هوازی بر مقادیر پاراکسوناز-1 و نیمرخ چربی پلاسمایی در زنان میانسال دیابتی نوع 259160046958FAعلیرضا براریدانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد آیت الله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران0000-0001-5199-463Xسعید براریاستادیارگروه علوم آزمایشگاهی ،گروه علوم آزمایشگاهی، مرکز تحقیقات هایپرلیپیدمی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.احمد عبدیاستادیار گروه فیزیولوژی ورزشی ،گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد آیت الله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران.اسیه عباسی دلوییاستادیار گروه فیزیولوژی ورزشی ،گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد آیت الله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایرانJournal Article20151201<strong>Background and Objective:</strong> Diabetes increases oxidative stress in different tissues and leads to increased levels of oxidation of DNA, proteins and lipids. Paraoxonase is an esterase enzyme that is carried along with HDL-C. This enzyme prevents of the peroxidation of LDL-C and therefore effective in reducing the risk of atherosclerosis.
<strong>Subjects and Methods:</strong> In this clinical trial study the subjects of this research included diabetic postmenopausal women in the city of Babol with the age range between 50 and 60 years old. Who were selected with coordination of Diabetes Association. The statistical sample included 33 subjects who were randomly divided into four groups (n=7 to 9). These groups were randomely divided into: control, pomegranate juice, exercise and exercise-pomegranate juice. Program of aerobic training groups was for six weeks, three times in a week and for 45-65 minutes/day and in four afternoon was carried out. Subjects consume 150 ml of pomegranate juice daily at eight o'clock every morning.. For the analysis data from the Dependent t-test and analysis of variance one way ANOVA was used.
<strong>Results:</strong> There was a highly significant increase in the paraoxonase-1 (P<0/05) and HDL, as well as a significant decrease in levels of TG, TC and LDL (P<0/05) before and after the experimental period in the group of subjects.
<strong>Conclusion:</strong> activity of paraoxonase enzyme and Plasma lipid profile can be influenced by dietary factors and lifestyle.
<br /><strong>زمینه و هدف:</strong> دیابت باعث افزایش استرس اکسیداتیو در بافت های مختلف میگردد و منجر به افزایش سطح اکسیداسیون DNA، پروتئینها و لیپیدها میگردد. پاراکسوناز-1 یک آنزیم استراز است که همراه با HDL-C حمل می گردد. این آنزیم از پراکسیداسیون LDL-C جلوگیری میکند و بنابراین در کاهش خطر آترواسکلروز موثر است.
<strong>روش بررسی:</strong> این مطالعه از نوع مداخلهای و کارآزمایی بالینی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان یائسه دیابتی شهرستان بابل در دامنه سنی بین 50 تا 60 سال بودند که با هماهنگی انجمن دیابت انتخاب شدند. نمونه آماری شامل 33 نفر بود که به صورت تصادفی به چهار گروه 7 الی 9 نفری تقسیم شدند. گروه ها شامل : کنترل، آب انار، تمرین و تمرین - آب انار بود. برنامه گروههای تمرین به مدت شش هفته، سه جلسه در هفته و به مدت 65-45 دقیقه در روز اجرا گردید. آزمودنیهای به میزان ml 150 آب انار در هر روز مصرف کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونt وابسته و تحلیل واریانس تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.
<strong>یافتهها:</strong> نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که افزایش معنیداری در میزان پاراکسوناز-1 وHDL و همچنین کاهش معنی داری در مقادیر TG ، TC و LDL قبل و بعد از دوره تجربی در گروه های آزمودنی ایجاد گردید.
<strong>نتیجهگیری</strong>: فعالیت آنزیم پاراکسوناز و نیمرخ چربی پلاسمایی می تواند تحت تاثیر عوامل تغذیهای و شیوه زندگی قرار گیرد.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221The Effect of Short-Term Ginger Supplementation on Serum HSCRP and Creatine Kinase in Response to Exhaustive Eccentric Exercise in Overweight Girlَsتاثیر کوتاه مدت مکمل یاری زنجبیل بر hs-CRP و کراتین کیناز سرم در پاسخ به فعالیت برونگرا واماندهساز دختران دارای اضافه وزن45155046959FAحلیمه وحدت پورکارشناسی ارشد تربیت بدنی ،گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.0000-0001-6364-1751سعید شاکریاناستادیار گروه فیزیولوژی ورزشی. گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.0000-0002-0880-9941علی اکبر علیزادهاستادیار گروه فیزیولوژی ورزشی ، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانسید رضا فاطمی طباطباییدانشیار گروه فیزیولوژی
دامپزشکی.
گروه فیزیولوژی دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20160404<strong>Background and Objectives:</strong> Performing body activities such as eccentric exercises have positive effect on weight loss but canalso lead to increasing muscle injury and increase in inflammatory indices and enzymes in the blood. Ginger supplement reduce inflammation and pain. The aim of this study was to investigate the effect of short-term consumption of ginger supplementation on serum levels, high-sensitivity C-reactive protein (HSCRP) and creatine kinase (CK) resulting from eccentric exercise.
<strong>Subjects and Methods</strong><strong>:</strong> In this quasi-experimental study, 22 overweight female student from Shahid Chamran University were randomly divided into two groups supplement (n=12, the age range 25.75 ± 0.46, BMI 27.32 ± 0.43) and placebo (n=10, the age range 25.90 ± 0.70, BMI 26.11 ±0.69). Supplement group consumed or before food 2 g of supplement ginger powder daily for two weeks. The exercise protocol performed including two exhaustive eccentric exercise (negative slope on a treadmill, one session before one session after two weeks of supplementation) with an initial speed of 4 mph and an initial gradient was 2%. The t-test and analysis of variance were used by analysis.
<strong>Results:</strong> The results showed that eccentric exercise increased levels of HSCRP and CK after the exercise activities (P<0/05). Two weeks of ginger supplementation had no significant effect on the levels of HSCRP and CK (P≥ 0/05).
<strong>Conclusion:</strong> The daily consumption of ginger supplements can reduce inflammation and muscle damage caused by exercise.
<strong> </strong>
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف:</strong> پرداختن به برخی از فعالیتها همانند تمرینات برونگرا که تاثیر مناسبی در کاهش وزن دارند میتوانند سبب افزایش شاخصهای التهابی و آنزیمها آسیب عضلانی در خون شوند. مکمل زنجبیل باعث کاهش التهاب و درد میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل زنجبیل بر سطوح سرمی، پروتئین واکنشگر- Cبا حساسیت بالا (hs-CRP ) و کراتین کیناز (CK) ناشی از تمرین برونگرا انجام گرفت.
<strong>روش بررسی:</strong>در این مطالعه نیمه تجربی، 22 دانشجوی دختر دارای اضافه وزن دانشگاه شهید چمران اهواز به طور تصادفی به دو گروه مکمل (12n=، دامنه سنی 46/0±75/25؛ BMI 43/0±32/27) و دارونما (10n=، دامنه سنی70/0±90/25؛ BMI، 69/0±11/26) تقسیم شدند. گروه مکمل روزانه 2 گرم پودر زنجبیل را، به مدت دو هفته قبل از غذا مصرف میکردند. پروتکل تمرینی شامل دو جلسه فعالیت برونگرا وامانده ساز، (شیب منفی بر روی تردمیل، یک جلسه قبل و یک جلسه بعد از دو هفته مکملیاری) با سرعت اولیه 4 کیلومتر در ساعت و شیب اولیه منفی2 درصد اجرا شد. هر 3 دقیقه، 2 درصد به شیب و 1 درصد به سرعت اضافه شد. از روش آماری تی وابسته و تحلیل کواریانس با عامل بین گروهی استفاده شد.
<strong>یافتهها:</strong> نتایج نشان داد تمرین برونگرا باعث افزایش سطوحhs-CRPوCK <strong> </strong>بعد از فعالیت میشود(05/0P≤ ). همچنینمصرف دو هفته مکمل زنجبیل تاثیر معناداری بر سطوح hs-CRP و CK نداشت (05/0P≥ ).
<strong>نتیجهگیری: </strong>مصرف روزانه مکمل زنجبیل میتواند التهاب و آسیب عضلانی ناشی از فعالیت بدنی را کاهش دهد.دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X15520161221Comparison of Exercise Therapy and Selected Yoga Exercises on Reducing Chronic Low Back Pain in Women of Najafabad Cityمقایسه حرکت درمانی و تمرینات منتخب یوگا بر کاهش کمردرد مزمن زنان شهرستان نجف آباد60160646960FAمعصومه حیدریدانشجوی دکتری آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی.گروه تربیت بدنی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.نفیسه کارشناسکارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی ، فیزیولوژی ورزشی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.احسان خواجویی راوریکارشناس ارشد رفتار حرکتی ، فیزیولوژی ورزشی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.Journal Article20150509<strong>Background and Objective: </strong>Because most patients with back pain wish to treat themselves by noninvasive techniques, the purpose of this study was to compare the effectiveness the exercise therapy and selected yoga exerciseson chronic low back pain.
<strong>Subjects and Methods: </strong>In this semi-empirical and applied study, 45 female patients of Najafabad city with inclusion criteria and diagnosis of chronic low back pain were selected for entry into the study. The subjects were randomly divided into three equal groups: control, exercise therapy and selected yoga exercises. Pain intensity as the pre-test and post-test were measured using the visual analogue scale (VAS). Exercise and yoga treatment protocol during 3 months (3 sessions/week for 12 weeks and 60 min duration) was performed on the test groups. Duirng this period, the control group did not perform any treatment. Data were analyzed by SPSS software 16 and presented with t -test, one way ANOVA and LSD.
<strong>Results: </strong>Both selected programs of exercise therapy and selected yoga exerciseshad meaningful effects on reducing low back pain (P<0.05). There was no significant difference between their impacts on reducing chronic low back pain, (P>0.05).
<strong>Conclusion: </strong>Both exercise therapy and selected yoga exercisestreatments can be effective for reducing chronic low back pain.
<strong> </strong>
<strong> </strong><strong>زمینه</strong><strong>و</strong><strong>هدف:</strong>از آنجا که اکثر بیماران دارای کمردرد مایلند تا برای درمان خود به روش های غیرتهاجمی روی آورند، هدف از این تحقیق مقایسه حرکت درمانی و تمرینات منتخب یوگا بر کاهش کمردردهای مزمن بود.
<strong>روش</strong><strong>بررسی:</strong>این تحقیق، نیمه تجربی و کاربردی بر روی 45 زن مبتلا به کمردرد مزمن داوطلب شرکت در کلاسهای یوگا وحرکت درمانی درشهرستان نجف آباد و با معیارهای ورود به تحقیق بود. آزمودنیها بطور تصادفی ساده به 3 گروه مساوی حرکت درمانی و تمرینات منتخب یوگا و کنترل طبقه بندی شدند. شدت درد بیماران بصورت پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از شاخص VAS اندازه گیری شد. پروتکل حرکت درمانی و تمرینات منتخب یوگا (طی 36 جلسه (به مدت 12 هفته و در هر هفته 3 جلسه 60 دقیقه ای روی آزمودنی های دو گروه تجربی اجرا شد. در این مدت، گروه کنترل هیچگونه درمانی انجام نمی داد. برای انجام محاسبات داده های خام از نرم افزارSPSS نسخه ی 16 و جهت تفسیرداده ها و معنادار بودن فرضیه های تحقیق، از روش آزمون Tوابسته استفاده شد. همچنین برای مقایسه میانگین بین گروهها از روش ONE WAY-ANOVAو آزمون LSD استفاده شد.
<strong>یافتهها:</strong>هر دو برنامه منتخب حرکت درمانی و تمرینات منتخب یوگا بر میزان کاهش کمردردهای مزمن، بطور معناداری تاثیر داشت(05/0P<). اما با توجه به آزمون تعقیبی LSD بین تاثیر آنها بر کاهش کمردردهای مزمن، تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).
<strong>نتیجهگیری:</strong>هر دو روش حرکت درمانی و تمرینات منتخب یوگا می توانند جهت کاهش کمردردهای مزمن موثر باشند.
<strong> </strong>