دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120Comparison of Clinical, Laboratory and Radiological Characteristics in Hospitalized Diabetic and Non Diabetic Patients with Community Acquired Pneumoniaمقایسة ویژگیهای بالینی،آزمایشگاهی و رادیولوژیک بیماران دیابتی و غیر دیابتی مبتلا به پنومونی بستری شده در بیمارستان58759549642FAمحمدمهدی خوشخویدستیار بیماریهای عفونی وگرمسیری.دستیار بیماریهای عفونی، بخش عفونی بیمارستان رازی اهواز، ایران.احسان ولویمرکز تحقیقات نارسایی مزمن کلیه، گروه نفرولوژی کودکان، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، ایرانJournal Article20110923<strong>Background and Objective:</strong> community-acquired pneumonia (CAP) is a life-threatening disease in patients with diabetes mellitus (DM). DM is associated with an increased susceptibility to infection and increased morbidity and mortality. The aim of the present study was to provide information on clinical, laboratory and radiological characteristics and the outcome of CAP in patients with DM.
<strong>Subjects and Methods:</strong> <strong><em> </em></strong>During a two years period (2009-2010), we studied the clinical, laboratory and radiological characteristics, the spectrum of causative agents and the outcomes of 264 cases of CAP. Data derived from 42 patients with DM were analyzed and compared with data obtained from the remaining CAP patients.
<strong>Results:</strong>Patients with DM were significantly older (P=0.02) and were more frequently associated with other co morbid conditions such as cardiac failure and hypertension (P<0.0001). Fever (P<0.0001) and dyspnea (P=0.03) were more frequent in DM patients. Lobar consolidation, bilateral infiltration and plural effusion were the most common imaging findings in chest radiography. Pleural effusion (P=0.002) and lobar consolidation ((P=0.02) were more frequently found in DM patients. By contrast, the incidence of the main etiologic agents such as <em>S.pneumoniae</em> (P<0.0001`) and <em>K. pneumoniae</em> (P=0.001) among DM patients showed significant differences in relation to the remaining patients. In the subgroup of patients with DM, mortality was significantly higher than no-diabetics (P=0.03).
<strong>Conclusions:</strong> In patients with CAP, DM is associated with a different clinical, laboratory and radiological characteristics, and with higher rate of cardiovascular complication such as congestive heart failure and hypertension, increasing the rate of mortality.
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف:</strong> پنومونی اکتسابی از جامعه ((CAP بیماری تهدیدکنندة حیات در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس میباشد. دیابت ملیتوس با افزایش حساسیت به عفونت و ناتوانی و مرگ همراه است. هدف از مطالعة حاضر بهدست آوردن اطلاعات در مورد ویژگیهای بالینی، آزمایشگاهی و رادیولوژیک و سرانجام CAP در بیماران دیابتی و مقایسة آنها با بیماران غیردیابتی بود.
<strong>روش بررسی:</strong> در طی یک دورة دو ساله (1388 و 1389) در یک مطالعه ویژگیهای بالینی، آزمایشگاهی، رادیولوژیک، طیف عوامل بیماریزا و نتیجه بیماری در 264 بیمار CAP مطالعه شد. دادههای استخراج شده از 42 بیمار CAP مبتلا به دیابت تجزیه و تحلیل شدند و با دادههای سایر بیماران مقایسه شدند.
<strong>یافتهها:</strong> بیماران دیابتی بهطور معناداری مسنتر بودند (02/0=P ) و با بیماریهای ناتوانکنندة نارسایی قلبی بیشتری همراه بودند (001/0>P). تب (001/0>P) و تنگی نفس (03/0=P) در بیماران دیابتی بیشتر بود. تراکم لوبار، ارتشاح دوطرفه و پلورال افیوژن شایعترین یافتههای تصویری در کلیشه رادیوگرافی سینه بودند و در بیماران دیابتی پلورال افیوژن (002/0=P) و تراکم لوبار (02/0=P) بیشتر مشاهده شد. در مقایسة عوامل عمدة بیماریزا نظیر استرپتوکوکوس پنومونیه (001/0>P) و کلبسیلا پنومونیه (001/0>P) در بیماران دیابتی با اختلاف معناداری بیشتر از سایر بیماران جدا شد. در زیر گروه بیماران دیابتی مرگومیر بهطور معناداری از بیماران غیردیابتی بیشتر بود (01/0=P).
<strong>نتیجهگیری:</strong> در بیماران مبتلا به CAP دیابت ملیتوس در بعضی موارد با علایم بالینی، یافتههای آزمایشگاهی و رادیولوژی متفاوت و میزان عوارض قلبی عروقی نظیر بیماری احتقانی قلب و پرفشاری خون بیشتری که باعث افزایش مرگومیر میشوند، همراه است.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49642_acdd14651c40f61f8839b732848cf926.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120The Study of Analgesic Effect of Hydroalcoholilc Extract of vitis vinifsraseedon Rat by Formalin TESTمطالعة اثر ضد درد عصارة هیدروالکلی دانة انگور در موش صحرایی به روش آزمون فرمالین60961849648FAاردشیر ارضیاستاد گروه فارماکولوژی.گروه فارماکولوژی و سمشناسی، دانشکدة داروسازی، مرکز تحقیقات فیزیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.0000-0001-5327-3940علیاصغر همتیگروه فارماکولوژی و سمشناسی، دانشکدة داروسازی، مرکز تحقیقات فیزیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.محمد محسن مهرابیدکترای حرفهای داروسازی.دانشکدة داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.امیر سیاهپوشاستادیار گروه فارماکوگنوزی.گروه فارماکوگنوزی دانشکدة داروسازی، مرکز تحقیقات گیاهان دارویی و ترکیبات طبیعی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.زهرا نظریمربی گروه سمشناسی.گروه سم شناسی، دانشکدة داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.Journal Article20111008<strong>Background and Objective:</strong> Due to the increased role of medicinal plants in therapy, the aim of this research was to study and compare the analgesic effect of hydroalcoholic extract of the seeds of Vitis vinifera with morphine and aspirin as a common analgesic.
<strong>Subjects and Methods:</strong> <strong><em> </em></strong>In this study, the hydroalcoholic extract of Vitis vinifera seed was prepared by maceration method. This study was done on male Wistar rat species. The animals were divided into 7 groups (n= 9): Negative control group received a single dose of (5mg/kg of serum physiology), two positive control groups (one group 2.5mg/kg of morphine and another 300mg/kg of aspirin), 4 treatment groups (100,200,400and 800 mg/kg) of hydroalcoholic extract of the seeds of Vitis vinifera via intraperitoneally. In this study the analgesic effect was investigated by using formalin test.
<strong>Results: </strong>The results indicated that the analgesic effect of 400mg/kg of extract on the phase 1 of pain was more than the aspirin and less than the morphine. Its chronic analgesic effect on phase 2 of pain was less than morphine but there weren't any significant differences with those of the aspirin.
<strong>Conclusion: </strong>The results indicated that the hydroalcoholic extract of Vitis vinefera seed contains analgesic effect in both acute and chronic phases of pain. This can probably be due to the influence of the antioxidants of this extract.<strong>زمینه و هدف: </strong>به دلیل نقش فزایندة گیاهان دارویی در درمان بیماریها، هدف از این مطالعه بررسی و مقایسة اثر ضد درد عصارة هیدروالکلی دانة Vitis vinifera با مرفین و آسپیرین بهعنوان ضد دردهای متداول، میباشد.
<strong>روش بررسی:</strong> در این مطالعه، عصارة هیدروالکلی دانة انگور از طریق خیساندن تهیه شد. موشهای صحرایی نر از نژاد ویستار در 7 گروه 9 تایی دستهبندی شدند. گروه کنترل منفی(سرم فیزیولوژی ml/kg 5)، دو گروه کنترل مثبت (یک گروه مرفین mg/kg 5/2 و دیگری آسپیرین mg/kg 300) و 4 گروه درمانی دوزهای 100، 200، 400 و mg/kg800 از عصارة هیدروالکلی دانة انگور از طریق صفاقی به صورت تک دوز دریافت نمودند. اثر عصاره بر روی فاز 1 و 2 درد با استفاده از روش فرمالین مورد مطالعه قرار گرفت.
<strong>یافتهها:</strong> نتایج دلالت بر این داشتند که اثر ضد درد عصاره (mg/kg 400) بر روی فاز اول درد، بیشتر از آسپیرین و کمتر از مورفین بود. اثر ضد درد مزمن آن در فاز دوم درد، کمتر از مورفین و با آسپیرین اختلاف معناداری نداشت.
<strong>نتیجهگیری: </strong>نتایج این مطالعه نشان داد که عصارة هیدروالکلی دانة انگور روی هر دو فاز حاد و مزمن درد مؤثر میباشد. همچنین با توجه به اینکه نالوکسان اثر ضد درد عصاره را در هیچکدام از دو فاز درد کاهش نداد، میتوان نتیجه گرفت که اثر ضد دردی عصاره از طریق گیرندههای اپیوئیدی صورت نمیپذیرد.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49648_aef9854bad98d93799f4c9b2e7b1df59.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120The Evaluation of Human Dry Mandible Motion on Linear Measurements and Quality Assessment Via Cone Beam Computed Tomography – in vitro Studyارزیابی تأثیر حرکت مندیبل خشک انسان بر اندازهگیریهای خطی و کیفیت توسط توموگرافی کامپیوتری اشعة مخروطی - مطالعه آزمایشگاهی63564349649FAآرش دباغیاستادیار گروه رادیولوژی دهان و فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان و فک و صورت، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.ساناز شریفیاستادیار گروه رادیولوژی دهان و فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان و فک و صورت، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.مهدی پورمهدی بروجنیاستادیار گروه بهداشت مواد غذایی.گروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.سهیلا بیاتیدستیار رادیولوژی دهان و فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان و فک و صورت، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.طاهره ظاهریدستیار رادیولوژی دهان و فک و صورت.گروه رادیولوژی دهان و فک و صورت، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.Journal Article20120404<strong>Background and Objective:</strong> the role of cone beam CT in imaging of the oral and maxillofacial region is well known and its indications and possibilities are still increasing. one of the major problems remaining to be solved is the unwanted movements of the patient during the scanning procedure. The purpose of this study is to evaluate effects of human dry mandible motion on linear measurements and quality assessment via Cone Beam Computed Tomography. Although motion artifact is a common problem in daily pediatric diagnostic procedures, there are only few studies in the literatures on this topic.
<strong>Subjects and Methods:</strong> l0 dry adult human edentulous mandibles were used in this invitro analytical study. Height, width and quality measured for three areas (midline, right posterior and left posterior) on each mandible. Three oral radiologists independently used a subjective rating score to evaluate the CBCT images. Obtained data analyzed via repeated measurements of variance LSD test and paired samples t test.
<strong>Results:</strong> No significant statistical difference was observed in the assessment of jaw dimensions (height and width) with and without motion for three observers. But values were significant in the assessment of parameters due to quality between them.
<strong>Conclusion:</strong> According to the data obtained from this study, we conclude that there is no significant statistical difference in assessment of jaw dimensions (height and width ) between three observers. Also, there is no significant statistical difference in the assessment of jaw dimension with and without motion, but observer's idea affects the quality of assessment.
<strong>زمینه و هدف:</strong> نقش توموگرافی کامپیوتری اشعة مخروطی در تصویربرداری ناحیة دهان و فک و صورت به خوبی شناخته شده است و کاربردها و امکاناتش در حال افزایش است. یکی از مشکلات اصلی که به صورت حل نشده باقی مانده است، حرکات ناخواستة بیمار، حین تصویربرداری است. هدف از این مطالعه، ارزیابی تأثیر حرکت مندیبل خشک انسان براندازهگیریهای خطی و کیفیت با توموگرافی کامپیوتری اشعة مخروطی میباشد. اگرچه آرتیفکتهای حرکتی یک مشکل شایع در بررسی روتین خصوصاً در تشخیص بیماران اطفال میباشد ولی تنها مطالعات کمی در این موضوع در بین مقالات یافت میشود.
<strong>روش بررسی:</strong> در این مطالعة تحلیلی آزمایشگاهی، از 10 مندیبل خشک بدون دندان انسان بالغ استفاده شد. ارتفاع، عرض و کیفیت تصاویر در 3 ناحیه (میدلاین، خلف راست و خلف چپ) بر روی هر مندیبل ارزیابی شد. از سه نفر رادیولوژیست فک و صورت، به صورت مستقل از یکدیگر جهت ارزیابی و نمره دادن به تصاویر توموگرافی کامپیوتری اشعة مخروطی استفاده شد. آنالیز با اندازهگیریهای تکراری واریانس، تست LSD و paired samples t.test انجام شد.
<strong>یافتهها:</strong> هیچ تفاوت آماری معناداری بین سه مشاهدهگر در بررسی ابعاد فک (ارتفاع و عرض) در وضعیت بدون حرکت و با حرکت دیده نشد. ولی در بررسی پارامترهای مربوط به کیفیت بین سه مشاهدهگر تفاوت معنادار بود.
<strong>نتیجهگیری:</strong> با توجه به یافتههای مطالعة حاضر، نتیجه میگیریم که هیچ تفاوت آماری معناداری بین سه مشاهدهگر در بررسی ابعاد فک (ارتفاع و عرض) مشاهده نشد، همچنین هیچ تفاوت آماری معناداری در بررسی ابعاد فک بین حالت با حرکت و بدون حرکت مشاهده نشد؛ ولی نظر فرد مشاهدهگر در بررسی کیفیت، تأثیرگذار است.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49649_5580d0ecc31d7a15468cd420445909db.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120Evaluation of Intern, Resident and Patient’s Knowledge
Of their Right Charter in Ahvaz Jundishapur University Educational Hospitalsبررسی میزان آگاهی بیماران، کارورزان و دستیاران در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز از برخی مفاد منشور حقوق بیماران64565549651FAاحمد قربانیاستادیار گروه پزشکی قانونی. دانشکدة پزشکی،گروه پزشکی قانونی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.نسرین سعادتیمربی مامایی.گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، ایران.نسرین ایاردانشجوی پزشکی.دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.Journal Article20110702<strong>Background and Objective:</strong> Provisions of law and medical ethics is one of the principles of patient satisfaction. The hospitals are inseparable units of social medicine which provide services for all the people in the community. In addition, educational hospitals are centers for education and the students acquire experience their. Obeying the laws of community medicine and patients' right charter are unavoidable to provide high quality services, health care and treatment. As follow-up regulatory bodies scattered in the annual evaluation of health service providers, this study was necessary.
<strong>Subjects and Methods:</strong> This cross-sectional study has been done in order to assess patient & interns & resident’s awareness in 2010. The data collection instrument was a questionnaire based on patients' rights provisions. Sampling has been done randomly based on maximum amount of 433 people.
<strong>Results:</strong> Among 433 people, there were 261 visitors, 103 residents, 69 interns, 181 males (% 48.8). The result show that in average %25.5 of visitors and %14.45 of physicians knew nothing about patients right contents, meanwhile %29.8 of visitors and %61.7 of physicians completely knew it.
<strong>Conclusion: </strong>Considering, Ahvaz Jundishapur educational medical university is one of the first rate universities and Ahvaz is one of the developing mega cities; results could be clear lack of good transferring of information or some other reasons which could be suggestible for other studies.
<strong> </strong><strong>زمینه و هدف: </strong>اجرای مفاد منشور حقوق و جلب رضایت بیمار یکی از اصول اخلاق پزشکی است. بیمارستان، جزء لاینفک تشکیلات پزشکی- اجتماعی برای تأمین سلامت کامل آحاد مردم است. همچنین بیمارستانهای آموزشی، مرکزی برای آموزش و تجربة دانشجویان است. رعایت موازین اخلاق پزشکی و منشور حقوق بیماران جهت تأمین کیفیت خدمات و مراقبت بهداشتی-درمانی اجتنابناپذیر است. پیگیری غیرمستمر مراجع نظارتی در ارزشیابیهای سالیانة ارائهکنندگان خدمات بهداشتی، ضرورت انجام این مطالعه بود.
روش بررسی: این مطالعة توصیفی-مقطعی با هدف بررسی آگاهی بیماران، کارورزان و دستیاران پزشکی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز از مفاد منشور حقوق بیماران طی تابستان و پاییز 1389 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای منطبق بر مبنای بندهای منشور حقوق بیماران بود، نمونهگیری به صورت تصادفی و حجم نمونه بر اساس حداکثر میزان برآورد حجم نمونه 433 نفر شد.
یافتهها: از کل 433 نفر مورد مطالعه (261 نفر بیمار، 103 دستیار و 69 کارورز)، 181 نفر(8/48درصد) مرد بودند. بهطور میانگین 5/25 درصد از بیماران و 45/14درصد از پزشکان هیچگونه اطلاعی از بندهای منشور حقوق بیماران نداشتند و در مقابل بهطور میانگین 8/29درصد از بیماران و 7/61درصد از پزشکان بهطور کامل آگاه بودند.
نتیجهگیری: با در نظر داشتن این موضوع که دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز یکی از دانشگاههای نوع یک میباشد و شهر اهواز نیز کلان شهری رو به پیشرفت است، نتایج حاصله میتواند نشاندهندة کمرنگ بودن اطلاعرسانی یا دلایل متفاوت باشد که قابل پیشنهاد برای تحقیقات دیگری است.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49651_59761b60c32074d2cf450f48374de2ff.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120Comparison of Attitudes towards suicide and its Prevention in Medical Students before and after the Apprenticeship Courseمقایسة نگرش نسبت به خودکشی و پیشگیری از آن در دانشجویان پزشکی قبل و بعد از دورة کارآموزی68569549652FAنیلوفر خواجهالدیناستادیار گروه روانپزشکی.گروه روانپزشکی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.محمد علی قاسمینژاددبیر آموزش و پرورش فارس.گروه روانشناسی بالینی، دانشکدة روان-شناسی و علومتربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.فرزانه هومندانشجوی دکترای روانشناسی.گروه روانشناسی بالینی، دانشکدة روان-شناسی و علومتربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.Journal Article20110816<strong>Background and Objective: </strong>Doctor patient relationship is directly overshadowed by physician’s attitude toward suicide. This study was aimed to compare the attitudes towards suicide and its prevention in medical students before and after the apprenticeship course.<br /> <strong>Subjects and Methods</strong><strong>:</strong> In this study96 medical students participate (44 before and 50 after apprenticeship course (were selected using the available sampling in University of medical sciences of Ahvaz. A questionnaire on attitudes towards suicide ATTS (Attitudes towards Suicide) was used to measure suicide related attitudes and thoughts. The ATTS items address attitudes, knowledge, and personal beliefs toward suicide and suicide prevention. Also, this questionnaire includes six subscales. Permissiveness, preventability, incomprehensibility, avoidance of talking, unpredictability and loneliness& appeal.
<strong>Results: </strong>The results showed that medical students who had passed the training course in comparision with students who had not passed; there were no significant difference in subscales of incomprehensibility, avoidance of talking, unpredictability and loneliness& appeal. But there were significant difference in subscales of permissiveness and preventability.
<strong>Conclusion:</strong> Results showed that the total student views towards prevention of suicide and the relationship with these patients is positive. The views of students who had passed the course is more negative than other groups. Therefore, perhaps, the training in the attitude of students who have passed the course has not a positive effect.<strong>زمینه و هدف:</strong> نگرش در زمینة خودکشی و پیشگیری از آن در نحوة ارتباط پزشک با بیمار تأثیر بهسزایی دارد. هدف این پژوهش مقایسة نگرش نسبت به خودکشی، قبل و بعد از دورة کارآموزی در دانشجویان پزشکی، بود.
<strong>روش بررسی:</strong> در این تحقیق 94 دانشجوی رشتة پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اهواز که 44 نفر قبل و 50 نفر بعد از اتمام دورة کارآموزی، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی نگرش افراد نسبت به خودکشی از پرسشنامة ATTS استفاده شد. گویههای این پرسشنامه: نگرش، باور فرد نسبت به خودکشی و پیشگیری از خودکشی را نشان میدهد. همچنین این مقیاس شامل شش مؤلفة: آسانگیری، قابلیت پیشگیری، غیرقابل فهم بودن، اجتناب از صحبت کردن، غیرقابل پیشبینی بودن و تنهایی و التماس میباشد.
<strong>یافتهها:</strong> دانشجویان رشتة پزشکی که دورة کارآموزی را گذرانده بودند در مقایسه با دانشجویانی که این دوره را نگذرانده بودند در مؤلفههای آسانگیری، و قابلیت پیشگیری تفاوت معناداری دارند، اما در مؤلفههای غیرقابل فهم بودن، اجتناب از صحبت کردن، غیر قابل پیشبینی بودن و تنهایی و التماس تفاوت معنادار نشد. با بررسی تکتک سؤالات مشخص شد که دانشجویان در اکثر پرسشها تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. تنها در 8 سؤال تفاوت معنادار شد.
<strong>نتیجهگیری:</strong> دیدگاه کل دانشجویان نسبت به پیشگیری از خودکشی و برقراری روابط با بیماران دارای افکار خودکشی مثبت است. دیدگاه دانشجویانی که این دوره را گذرانده بودند، نسبت به گروه دیگر منفیتر است. بنابراین ممکن است این آموزش در نگرش دانشجویانی که دورة کارآموزی را گذراندهاند، تأثیر مثبتی نداشته است.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49652_47e5f27ac8773e99cfe0efdfa4c36379.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120The Relationship between Body Image and Request and Tendency Toward Rhinoplasty in Female Studentsبررسی ارتباط بین تصویر بدنی و درخواست و تمایل به انجام رینوپلاستی در دانشجویان دختر66567349653FAنیلوفر خواجهالدیناستادیار گروه روانپزشکی.گروه روانپزشکی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.سکینه ایزدی مزیدیکارشناسیارشد روانشناسی بالینی.
گروه روانشناسی بالینی، دانشکدة روان-شناسی و علومتربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.Journal Article20110814<strong>Background and Objective:</strong> Considering the increasing, nowadays, trend toward aesthetic surgeries, this study is aimed to evaluate the relationship between body image and request and tendency toward rhinoplasty in female students. <br /><strong>Subjects and Methods:</strong> The research sample was consisted of 111 young female students, of which, 26 had done rhinoplasty before, 34 were willing to do it in the future, 27 had no tendency toward it, and 24 were referred to the rhinoplasty clinic. BICI Questionnaire was used to measure body image. Data were analyzed using one-way analysis of variance and Scheffe post hoc test. <br /><strong>Results:</strong> The results showed that there are significant difference between students who are not surgical and reluctant to have surgery and students who have not had surgery but tend to do and students have referred for cosmetic surgery, in terms of body image. <br /><strong>Conclusion: </strong>The rhinoplasty candidates are better to be evaluated before any surgical intervention regarding their body image and any possible mental issues that may need to be addressed professionally.<strong>زمینه و هدف: </strong>با توجه به روند رو به افزایش جراحیهای زیبایی، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین تصویر بدنی و درخواست و تمایل به انجام رینوپلاستی در دانشجویان دختر انجام گرفت.<br /> <strong>روش بررسی: </strong>نمونه مورد پژوهش متشکل از 111 دانشجوی دختر است که از این تعداد 26 نفر دانشجویانی بودند که رینوپلاستی انجام دادهاند، 34 نفر دانشجویانی که جراحی نشدهاند، ولی تمایل به انجام آن دارند، 27 نفر که جراحی نشدهاند و تمایلی به انجام آن ندارند و 24 نفر مراجعهکننده به کلینیک جهت انجام رینوپلاستی. جهت سنجش تصویر تن از پرسشنامة BICI استفاده گردید. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل گردید.<br /> <strong>یافتهها:</strong> نتایج نشان داد که دانشجویانی که جراحی نشدهاند و تمایلی به انجام عمل جراحی ندارند، از نظر تصویر تن تفاوت معناداری با دو گروه افرادی که جراحی انجام ندادهاند اما تمایل به این کار دارند و افراد مراجعهکننده جهت جراحی زیبایی، دارند.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> لازم است که متقاضیان رینوپلاستی قبل از انجام مداخلة زیبایی مورد ارزیابی روانشناختی بهخصوص از نظر تصویر بدنی قرار گیرند تا در صورت لزوم، مداخلات روانشناسی و روانپزشکی صورت گیرد.<br /> <strong> </strong>https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49653_423a58a478dd5dad1d9f40852f6ebb36.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120Comparison of Jitter, Shimmer and S/Z Ratio in Multiple Sclerosis Patientsمقایسة آشفتگی فرکانس، بلندی و نسبت S/Z بیماران مولتیپلاسکلروزیس با افراد سالم65766349655FAحسن خرمشاهیگفتار درمانی مربی اهواز .مرکز تحقیقات توانبخشی عضلانی اسکلتی دانشکدة توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.سارا حیدریمربی گروه آموزشی گفتار درمانی.مرکز تحقیقات توانبخشی عضلانی اسکلتی دانشکدة توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.شاهین گوهرپیاستادیار گروه آموزشی فیزیوتراپی.- مرکز تحقیقات توانبخشی عضلانی اسکلتی دانشکدة توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.Journal Article20120213<strong>Background and Objective:</strong> The aim of this article is to compare, jitter, and shimmer and s/z ratio in multiple sclerosis (MS) patients with normal individuals in same age.
<strong>Subjects and Methods:</strong> The methodology of this study was controlled cross-sectional that was carried out with 60 individuals (30 MS, 30 Normal). Both groups were 15 males and 15 females from 21 to 51 years. Exclusion criteria were prior laryngeal disorder, any larynx surgery, tracheotomy, tumors, larynx, and lung cancer, respiratory disease, and other associated diseases. Associations were assessed by using T-test.
<strong>Results:</strong> There was no association between MS and jitter (p=0/25), and shimmer (p=0/34) as well. However, association was found between MS and s/z ratio (p=0.00). The s/z ratio was higher in normal individuals than in MS patients.
<strong>Conclusion:</strong> Results indicate that MS can affect s/z ratio as well as assessment and treatment of MS patient. Therefore, speech patholologist should be aware of voice Acoustic parameters variations in these patients.<strong>زمینه و هدف:</strong> هدف از انجام این پژوهش، مطالعة آشفتگی فرکانس، بلندی و نسبتS/Z در بیماران مولتیپلاسکلروزیس (MS) و مقایسه با افراد نرمال است.
<strong>روش بررسی:</strong> مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است و روی 60 نفر انجام شده است (30نفر مذکر، نفر30 مؤنث). هر دو گروه مورد آزمایش 15 نفر مذکر و 15 نفر مؤنث و از سن 21 تا 51 بود. معیارهای خروج از مطالعه شامل: اختلال حنجرهای قبلی، هر جراحی حنجرهای، تراکئوستومی، تومور، سرطان حنجره و ریه، بیماری تنفسی و سایر بیماریهای مرتبط بود و ارتباطات توسط آزمون T مستقل بررسی قرار گرفت.
<strong>یافتهها:</strong> بر اساس مطالعة حاضر هیچ ارتباط معناداری بین MS و آشفتگی فرکانس(25/0p=) و آشفتگی بلندی (34/0p=) وجود نداشت. ارتباط معناداری بین MS و نسبت S/Z پیدا شد. نسبت S/Z در افراد نرمال بالاتر از بیماران MS بود.
<strong>نتیجهگیری:</strong> پژوهش حاضر نشان داد که MSبر روی نسبتS/Z ، ارزیابی و درمان بیماران MSمورد بررسی تأثیر میگذارد، بنابراین آسیبشناس گفتار و زبان باید نسبت به تغییرات اکوستیکی صدا در بیماران MS آگاه باشد<strong>.</strong>https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49655_716bfc4867d7d73b6abedbe1037e6e03.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120Analytical Method for Determination of Wedge Factors Dependency of Field Size and Depth for 6mv & 18mv Photon Beams In Siemens Primius Plus Acceleratorتعیین رابطة فاکتور وج با عمق و ابعاد میدان درمانی برای فوتونهای6MV و 18MV شتابدهندة زیمنس پریموسپلاس به روش تحلیلی59760849657FAمحمد جواد طهماسبی بیرگانیدانشیار گروه فیزیکپزشکی.گروه فیزیکپزشکی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.محمد علی بهروزاستاد گروه فیزیکپزشکی.گروه فیزیکپزشکی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.منصور ذبیحزادهاستادیارگروه فیزیکپزشکی.گروه فیزیکپزشکی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.سودابه رجاء اسکندریدانشجوی کارشناسیارشد رشتة فیزیک-پزشکی.گروه فیزیکپزشکی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.داود خضرلوکارشناسارشد فیزیکپزشکی.کارشناسارشد فیزیک پزشکی بخش رادیوتراپی و آنکولوژی بیمارستان گلستان اهواز، ایران.Journal Article20120407<strong>Background and Objectives: </strong>Shields with variable thickness (physical wedge) is used in radiotherapy for eliminating hot spots and create a uniform dose distribution beam. In this regard, determining a factor for calculating the attenuation of beam by using the wedge is important in order to compensate for the dose of the treatment. This study aims to use a semi-experimental method and convert it to computer software for determining the wedge factor and enlarging treatment planning system (TPS) in radiotherapy department.
<strong>Subjects and Methods</strong><strong>:</strong> Relative dosimetry of accelerator Primus plus of Ahvaz Golestan hospital radiotherapy department was performed for with wedge and without wedge fields at the reference depth (10 cm), by ionization chambers (CC13/SN-6186 & 6187) that was calibrated in atomic energy organization of Iran (SSDL center). The wedge factors were calculated for square fields with wedge angles 15,30,45 and 60. Finally, an analytical equation for wedge factor is defined. By this equation the attenuation coefficient of wedge can be obtained. With these results the wedge factor in all depths of phantom, therapeutic fields and photon energy (6 and 18 MV) is determined. Therefore, using TBL Curve ver5 and MATLAB they were converted in to a computer software.
<strong>Results:</strong> By using TBL Curve ver5 software an analytical equation for different depths of wedged fields in photon energies 6 and 18 MV with accuracy (r<sup>2</sup>› 0/995) is obtained, that can determine the wedge factor with accuracy less than 5% compared to measurement.
<strong>Conclusion:</strong> Based on this research determination of wedge factor for all field size at any depth, energy and for each physical wedge is available even for any case which the measuring of wedge factor is not possible.<strong>زمینه</strong><strong>و</strong><strong>هدف:</strong> شیلد با ضخامت متغیر (وج فیزیکی) در پرتودرمانی برای از بین بردن نقاط داغ و ایجاد توزیع یکنواخت دوز اشعه کاربرد دارد. در این راستا تعیین فاکتور ناشی از اعمال وج برای محاسبة میزان تضعیف دوز اشعه اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه بهکارگیری یک روش نیمهتجربی برای تعیین فاکتور وج و تبدیل آن به یک نرمافزار کامپیوتری جهت ارتقای نرمافزار طراحی درمان در بخشهای پرتودرمانی است.
<strong>روش</strong><strong>بررسی</strong><strong>:</strong> دوزیمتری نسبی سیستم شتابدهندة پریموسپلاس بخش پرتو درمانی بیمارستان گلستان اهواز برای میدانهای وجدار و بدون وج در عمق مرجع cm10<strong>، </strong>توسطاتاقکهای یونیزان) 6187 و6186SN- / 13 (CC کالیبرهشده در مرکز SSDL سازمان انرژی اتمی ایران انجام شد و فاکتور وج برای میدانهای وجدار مربعی با زوایای 45،30،15 و60 محاسبه گردید. در نهایت یک رابطة تحلیلی برای فاکتور وج تعریف شد که بهوسیلة آن ضریب تضعیف اشعه توسط وج تعیین میگردد. با این نتایج فاکتور وج در تمام اعماق فانتوم، برای هر میدان درمانی و برای فوتونهای با انرژی MV 6 و MV 18 محاسبه و سپس توسط نرمافزارهای TBL Curve ver5 و MATLAB به یک نرمافزار کامپیوتری تبدیل گردید.
<strong>یافته</strong><strong></strong><strong>ها: </strong>توسط نرمافزار TBL curve ver5یک رابطة تحلیلی برای اعماق مختلف میدانهای وجدار در انرژیهای MV6 و MV 18 با دقت (995 /0) r<sup>2</sup>> بهدست آمد که میتواند فاکتور وج را با دقت کمتر از 5 درصد نسبت به اندازهگیری تجربی تعیین کند.
<strong>نتیجهگی</strong><strong>ری:</strong> بر اساس این مطالعه، امکان دقیق اندازهگیری فاکتور وج برای هر عمق، انرژی، وج و اندازة میدان ممکن میگردد، امکانی که در اندازهگیری مستقیم این فاکتور وجود ندارد.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49657_7d0b24ef1f95a156384bb1fd7aa87119.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120Determination of Correction Coefficient of the Sterlling's Formula
(Vadash̒s factor) in Megavoltage Photon therapyتعیین ضریب تصحیح فرمول استرلینگ (ضریب واداش) با تحلیل فیزیکی در درمانهای مگاولتاژ61962449658FAمحمد جواد طهماسبی بیرگانیدانشیار گروه فیزیک پزشکی.گروه فیزیک پزشکی،
دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.محمد علی بهروزاستاد گروه فیزیک پزشکی.گروه فیزیک پزشکی،
دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.محمد حسینیاستادیار گروه رادیوتراپی.بخش رادیوتراپی و آنکولوژی
بیمارستان گلستان اهواز، ایران.فاطمه قهرمانیدانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک پزشکی.گروه فیزیک پزشکی،
دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.فاطمه سیفدانشجوی دکترای تخصصی فیزیک پزشکی.گروه فیزیک پزشکی،
دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.Journal Article20110615<strong>Background and Objective:</strong> For high energy x-ray beams used in radiation therapy the head-scatter factor (S<sub>c</sub>) account for the variation in scattered radiation with collimator setting of the incident beam that reaches the point of measurement on the central axis.
The scattered radiation from the jaws that determine dimensions of treatmet field, is due to high thickness of jaws that are not located at the same level of the patient's body. Therefore scattered of them on the treatment area is not the same. This makes the replace of treatment field Beacuase of are not symmetric. the Sterlling<sup>'</sup>s formula for the equivalent fields must be corrected.The correction of each system takes place by applying the coefficient in Sterlling<sup>'</sup>s formula that iscalled the Vadash̒s factor which is important in the treatment planing of patients.
<strong>Subjects and Method:</strong> By measuring the amount of Sc for square fields,the variation of Sc in terms of square field size was plotted, the relationship between Sc and field size was determined by Exel software.By this relation, the equivalent square fields for rectangular fields attained and average Vadash<sup>'</sup>s factor ) was calculated for them.A selection of different values around this average, for every energy (6MV and 18MV) the value of A were determined, finally A that total variance around the average was minimum is desirable for Vadash<sup>,</sup>s factor.
<strong>Results:</strong>Vadash<sup>'</sup>s factor for energy 6MV and 18MV Linac Varian 2100 CD are obtained 2.14 and 2.29 respectively.
<strong>Conclusion:</strong> According to the collimator exchange effect, the Sterlling<sup>'</sup>s formula needs a correction by applying the physical analysis of Sc for various energy, this correction is extractable.<strong>زمینه و</strong><strong>هدف:</strong> در پرتودرمانی با فوتونهای اشعة ایکس، فاکتور پراکندگی کولیماتور (Sc) میزان فوتونهای پراکنده از کولیماتور را تعیین میکند. این پراکندگی ناشی از کولیماتورهای متحرک تعیینکننده ابعاد میدان درمانی میباشد که بهواسطة ضخامت بالا (cm 8/7) در فاصلة یکسانی از سطح بدن بیمار قرار ندارند. در نتیجه پرتوهای پراکنده ناشی از آنها که به ناحیه درمانی میرسد، یکسان نیست. این امر باعث میشود که میدانهای درمانی نسبت به تعویض کولیماتورها در راستای X و Yتقارن نداشته باشند. بنابراین فرمول استرلینگ که بدون در نظرگیری تأثیر این اختلاف در نحوة پرتوهای پراکندة رسیده به میدان درمانی برای میدانهای معادل استفاده میشود، باید تصحیح گردد. این تصحیح برای دستگاههای پرتودهی (کبالت-60 و شتابدهندههای خطی الکترون) با اعمال فاکتوری بهنام ضریب واداش در فرمول استرلینگ صورت میگیرد و در طراحی نقشة درمانی بیمار و تخمین درست توزیع دوز از اهمیت بالایی برخوردار است.
<strong>روش بررسی:</strong> با اندازهگیری مقدار Sc برای میدانهای مربعی، نمودار تغییرات Sc برحسب ضلع مربع میدان رسم و رابطة بین آنها توسط نرمافزار اکسل تعیین شد. به کمک این رابطة مربع معادل میدانهای مستطیلی تعیین شد و برای آنها یک ضریب واداش میانگین() محاسبه شد. با انتخاب مقادیر مختلف A حول این میانگین، برای هر انرژی (6MV و 18MV) یک مقدار بهعنوان ضریب واداش Aتعیین گردید، بهطوری که واریانس کل آنها نسبت به میانگین حداقل باشد.
<strong>یافتهها: </strong>مقادیر ضریب واداش برای انرژی 6MV و18MV دستگاه شتابدهندة Varian 2100-CD به ترتیب برابر14/2 و 29/2 بهدست آمد.
<strong>نتیجهگیری:</strong> با توجه به <span style="text-decoration: underline;">عدم تقارن ناشی از </span>جابهجایی کولیماتورها، فرمول استرلینگ نیاز به تصحیح دارد، این تصحیح با بهکارگیری تحلیل فیزیکی Sc در انرژیهای مختلف قابل استخراج است.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49658_a89b7d8772dc59246b03a5b5145d69bc.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120Approaches to Study and learning of Students in Ahvaz JundiShapur University of Medical Sciencesرویکردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز57758649659FAعبدالحسین شکورنیامربی گروه ایمونولوژی.گروه ایمنیشناسی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.مهری غفوریان بروجردنیادانشیار گروه ایمونولوژی. گروه ایمنیشناسی، دانشکدة پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.حسین الهامپورمربی گروه علوم تربیتی. گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.Journal Article20170826<strong>Background and Objective:</strong> Academic success in universities requires effective effort, valid study and proper time management. Identification and strengthening the strategies and study approaches in the educational centers to facilitate the learning process, can improve student academic performance. This study was performed to investigate approaches and study skills of students in Ahvaz JundiShapur University of Medical Sciences (AJUMS).
<strong>Subjects and Methods:</strong> This descriptive study was conducted on 361 students of AJUMS in 2010. Data collected by standardized questionnaires of Approached and Study Skills Inventory for Students (ASSIS). Data were analyzed by statistical tests included t-test, ANOVA and Pearson correlation through SPSS-15 software.
<strong>Results:</strong> About two thirds of students were female and over 50 percent in bachelor and associate with the <em>Grade Point Average (</em>GPA) was 16.18. The average scores of deep approach, students study and strategic level, were, 15.18, 15.48 and 13.40 of the maximum 20, respectively. Between the average scores of students study approaches and educational performance in some areas, there was a significant relationship (r= - 0.167, r=0.137). No significant difference was observed between male and female students studying approaches.
<strong>Conclusion:</strong> Students used deep study and strategic approach more than surface study approach in their studying. Promotion of quality education and improving learning conditions will require the design and provide training to students studying approaches to consider.<strong>زمینه و هدف: </strong>موفقیت تحصیلی در دانشگاهها مرهون تلاش مؤثر، مطالعة صحیح و مدیریت زمان است. شناسایی و تقویت استراتژیها و رویکردهای مطالعه در مراکز آموزشی با تسهیل فرایند یادگیری میتواند عملکرد تحصیلی دانشجویان را بهبود بخشد. هدف این مطالعه بررسی رویکردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز بود.
<strong> روش بررسی: </strong>این مطالعة توصیفی بر روی 361 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز در سال 1389 انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامة استانداردشده رویکردها و مهارتهای مطالعة دانشجویان (ASSIS) بود که روایی و پایایی آن قبلاً تأیید شده است. تجزیه و تحلیل دادهها به وسیلة نرمافزار SPSS-15 صورت گرفت و از آزمونهای آماریt مستقل، ANOVA و همبستگی پیرسون استفاده شد.
<strong>یافتهها:</strong> حدود دو سوم دانشجویان مورد بررسی دختر و بیش از 50 درصد در مقاطع کارشناسی و کاردانی اشتغال به تحصیل داشتند. میانگین معدل تحصیلی دانشجویان 18/16 بود. میانگین نمرة رویکرد عمقی، راهبردی و سطحی مطالعه دانشجویان به ترتیب: 18/15 ، 48/15 و 40/13 از حداکثر 20 بود. بین میانگین نمرة رویکردهای راهبردی و سطحی مطالعه دانشجویان و عملکرد تحصیلی آنها ارتباط معناداری وجود داشت (167/0 -= r و 137/0 =r). اما بین رویکردهای مطالعة دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نشد.
<strong>نتیجهگیری:</strong> دانشجویان از رویکرد عمقی و راهبردی مطالعه، بیشتر از رویکرد سطحی مطالعه استفاده میکنند. ارتقای کیفیت آموزش و بهبود شرایط یادگیری ایجاب میکند که در طراحی و ارائه آموزش به رویکردهای مطالعه دانشجویان توجه شود.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49659_6736d3afb8b99bd14079ddae80028057.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120Phenolic Compounds and Antioxidant Activity of Methanolic Extracts of Moosir (allium hirtifolium boiss) Bulbsبررسی ترکیبات فنولی و ظرفیت آنتیاکسیدانتی عصارة متانولی پیاز موسیر (Allium hirtifolium Boiss)62563449660FAامیر سیاهپوشاستادیار گروه فارماکوگنوزی.گروه فارماکوگنوزی دانشکدة داروسازی، مرکز تحقیقات گیاهان دارویی و ترکیبات طبیعی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، ایران.سوگل سوهانگیردکتر داروساز.دانشکدۀ داروسازی، مرکز تحقیقات گیاهان دارویی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.Journal Article20090719<strong>Objective:</strong> Moosir is an endemic plant from Liliaceae that’s growth in iran. Its medicinal effects that are noted in traditional medicine antirhomatism, appetizer, stomachic, digestive, anti-worm and parasite and anti-impotency.
<strong>Subjects and methods:</strong> Moosir bulbs were collected from Aligoodarz in Lorestan. Methanolic extracts was prepared from bulbs by maceration method. Antioxidant activity of extract was evaluated by five antioxidant assays: FRAP, DPPH, TEAC, Radical hydroxyl scavenging activity and Iron chelating capacity. Total phenolic content, flavonoids and oligomeric proanthocyanidins of two extracts were also determined.
<strong>Results:</strong> Results obtained in the present study revealed that moosir was effective in DPPH (IC50: 0.59 mg/ml), TEAC (TEAC Value: 2.71 mMol Trolox/100 g DW, 6 min), FRAP (EC1: 0.11 mg/ml), deoxyribose (IC<sub>50</sub>: 0.125 mg/ml), Total polyphenol, flavonoids and oligomeric proanthocyanidin contents and iron chelating IC50 were 78.66 mg Tannic Acid equivalents/g DE, 2.65 mg Rutin equivalents/g DE, 0.861 mg cyanidin equivalents/g DE and 0.62 mg/ml.
<strong>Conclusion:</strong>The results obtained in the present study demonstrated that methanolic extract of moosir have good antioxidnat effects and it can be used for the treatment of diseases related to radicals or as food additives.<strong>زمینه و هدف:</strong> موسیر از گیاهان خانوادةLiliaceae و اندمیک ایران میباشد. در طب سنتی برای آن اثرات درمانی مختلف مانند ضد روماتیسم، هضمکنندة غذا، اشتهاآور، مقوی معده، ضد کرم و انگل و مقوی قوای جنسی ذکر نمودهاند و اثرات ضداسپاسم، تحریککنندگی سیستم ایمنی بدن، ضد تومور و ضد تریکوموناسی آن ثابت شده است.
<strong>روش بررسی:</strong> پیاز موسیر از نواحی الیگودرز واقع در استان لرستان جمعآوری و عصارة متانولی به روش ماسراسیون تهیه گردید. اثرات آنتیاکسیدانتی چهار تست آنتیاکسیدانتی FRAP، DPPH، TEAC و مهارکنندگی رادیکال هیدروکسیل بررسی گردید. در ادامه مقدار ترکیبات فنولی، فلاونوییدها و پروآنتوسیانیدینهای الیگومریک و میزان شلاتکنندگی آهن اندازهگیری شد.
<strong>یافتهها:</strong> نتایج بهدست آمده از این مطالعه نشان میدهد که موسیر در تستهای DPPH (IC<sub>50</sub>، 59/0میلیگرم بر میلیلیتر)، TEAC (عدد TEAC،71/2 میلیمول ترولوکس بر 100 گرم وزن خشک گیاه در دقیقه 6)، FRAP (EC<sub>1</sub> ،11/0 میلیگرم بر میلیلیتر)، دزوکسی ریبوز (IC<sub>50</sub>، 125/0 میلیگرم بر میلیلیتر) مؤثر بوده و میزان ترکیبات پلیفنلی (66/78 بر حسب میلیگرم معادل تانیک اسید بر گرم عصاره خشک)، فلاونوییدی (65/2بر حسب میلیگرم معادل روتین بر گرم عصاره خشک)، پروآنتوسیانیدینهای الیگومریک<strong> (</strong>861/0 بر حسب میلیگرم معادل سیانیدین کلراید بر گرم عصاره خشک) در یک گرم عصارة خشک بهدست آمد و میزان شلاتکنندگی آهن (IC<sub>50</sub>، 62/0 میلیگرم بر میلیلیتر) تعیین گردید.
<strong>نتیجهگیری:</strong> نتایج این مطالعه نشان میدهد که عصارة متانولی موسیر دارای اثرات آنتیاکسیدانتی خوبی بوده و میتواند در درمان بیماریهای وابسته به رادیکالهای آزاد و یا بهعنوان افزودنیهای خوراکی استفاده شود.https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49660_674950d13c7e058bc9280da54ba4488d.pdfدانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازمجله علمی پزشکی جندی شاپور2252-052X11620130120The Effect of Vaginal Administration Isosorbide Mononitrate on Cervical Ripening and Induction of Labor In Postterm Pregnancyتأثیر تجویز واژینال قرص ایزوسورباید منونیترات بر آمادگی سرویکس و القای زایمان در حاملگی پس از موعد67568449661FAحمیده یزدیزادهمربی گروه مامایی.گروه مامایی، دانشکدة پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.پروین عابدیاستادیار گروه مامایی.گروه مامایی، دانشکدة پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.شهناز نجارمربی گروه مامایی.گروه مامایی، دانشکدة پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.کامبیز احمدیاستادیار گروه آمار.گروه آمار، دانشکدة بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.وحیده ذاکرحسینیدکترای تخصصی زنان و زایمان.دکترای تخصصی زنان و زایمان.Journal Article20110622<strong>Background and Objective:</strong> <strong> </strong>Several findings have shown that Nitric oxide donors can be effective for cervical ripening. The aim of this study was to determine whether Isosorbide mononitrate (IMN) administrated vaginally is effective for cervical ripening and induction of labor in nullipare women at 40 – 42 weeks gestation.
<strong>Subjects and Methods:</strong> A double blind, placebo – controlled, randomized clinical trial was carried out at the Sina hospital in Ahvaz in 2010. Eighty nulliparous women with uncomplicated pregnancy, Cephalic singleton fetus at 40 – 42 weeks of gestation and Bishop score≤ 4 were allocated randomly to receive either Isosorbide mononitrate (2×20 mg) or placebo(2 tablets) vaginally for two doses at least 24 hours before induction of labor with oxytocin. Modified Bishop Score after 24 hours, induction to active phase interval and duration of active phase were evaluated in each group. The data were analyzed using t-test, chi square, Survival Analize(Kaplan Mayer) and Repeated measure in Spss ver 16.0. P- value less than 0.05 were considered as statistically significant.
<strong>Results: </strong>In the IMN group, there was a significant increase in the mean modified Bishop score (p=0/008). Mean duration between induction to active phase of labor was shorter in the intervention group than the control (p= 0/03). Mean duration of active phase was not different in the two groups (p>0/05). No maternal or fetal side effects were registered (p>0/05) expect headache in case group (p<0/001).
<strong>Conclusion:</strong> Vaginal administration Isosorbide mononitrate is probable effective for cervical ripening.<strong>زمینه و هدف:</strong> حاملگی پس از موعد از اندیکاسیونهای شایع القای لیبر است. یافتههای متعدد نشان داده است که داروهای آزادکنندة اکسید نیتریک سبب آمادگی سرویکس میشوند. هدف این مطالعه، تعیین تأثیر تجویز واژینال قرص ایزوسورباید منونیترات بر آمادگی سرویکس در زنان نخستزا با سن حاملگی 42-40 هفته بود.
<strong>روش بررسی:</strong> این کارآزمایی بالینی دوسوکور در بیمارستان سینا اهواز در سال 1389 بر روی 80 خانم باردار نخستزا با حاملگی نرمال و با نمرة بیشاب 4 یا کمتر انجام شد. در گروه مداخله، ایزوسورباید منونیترات (20× 2میلیگرم) و در گروه کنترل، دارونما در دو دوز، 24 ساعت قبل از شروع اینداکشن با اکسیتوسین بهصورت واژینال تجویز شد. تغییر نمرة بیشاب بعد از 24 ساعت، فاصلة شروع اینداکشن با اکسیتوسین تا فاز فعال و طول فاز فعال زایمان بین دو گروه مقایسه گردید. دادهها با t-test, chi square, Survival Analize(Kaplan Mayer) and Repeated measure و با نرمافزار SPSS نسخة 16 تجزیه و تحلیل و سطح کمتر از 05/0، معنادار بود.
<strong>یافتهها</strong><strong>:</strong> در گروه مداخله پس از 24 ساعت مداخله، میانگین افزایش نمرة بیشاب نسبت به گروه کنترل بیشتر بود (008/0=p). فاصلة زمانی اینداکشن با اکسیتوسین تا فاز فعال زایمان در گروه مداخله کوتاهتر بود (03/0=p). میانگین طول فاز فعال زایمان در دو گروه تفاوت نداشت (78/0=p). عارضة جانبی مادری و جنینی بهجز بروز سردرد در گروه مداخله که نسبت به گروه دارونما بیشتر بود (0001/0>p)، مشاهده نشد.
<strong>نتیجهگیری:</strong> تجویز واژینال قرص ایزوسورباید منونیترات در آماده شدن سرویکس مؤثر است<strong>.</strong>https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49661_a61f1f8c6477003d80e2b2c1c2881814.pdf