دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
شیوع اضافه وزن و چاقی در کودکان دبستانی شهر اهواز در سال 1389
355
3261
FA
مجید
امینزاده
گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، مرکز تحقیقات دیابت، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
محسن
حسینزاده
گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
رویا
نیکفر
گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
مهدی
قادریان
گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
ghader_45@yahoo.co.uk
صدیقه
محسنپوریان
دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
<strong>زمینه و هدف:</strong> با تغییر در شیوهی زندگی، اضافه وزن و چاقی در دوران کودکی یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه شده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین شیوع اضافه وزن و چاقی در دانشآموزان مدارس ابتدایی شهر اهواز بوده است.
<strong>روش بررسی:</strong> این مطالعهی مقطعی در سال 1389 بر روی 1594 نفر از دانشآموزان سالم 6 تا 10 ساله مدارس ابتدایی شهر اهواز انجام گردید. وزن و قد برای همه اندازهگیری و نمایهی تودهی بدنی (BMI) محاسبه شد. صدک BMI بالاتر از 85 و یا 95 صدکهای استاندارد، بهترتیب بهعنوان اضافه وزن و چاقی در نظر گرفته شد.
<strong>یافته</strong><strong></strong><strong>ها:</strong> شیوع اضافه وزن و چاقی در دانشآموزان بهترتیب 8/18 درصد و7/17 درصد بود. توزیع جنسی 38/52 درصد پسر، 62/47 درصد دختر، و توزیع سنی از 6 تا 10 سال بهترتیب: 0/18 درصد، 3/21 درصد، 9/19 درصد، 2/20 درصد، و 5/20 درصد بود. شانس اضافه وزن 74/21 درصد در مقابل17/16 درصد، و چاقی 08/21 درصد در مقابل 65/14 درصد در دختران در مقایسه با پسران تفاوت معناداری را نشان داد (بهترتیب 001/0>p و 005/0>p).
<strong>نتیجه</strong><strong></strong><strong>گیری:</strong> نتایج این مطالعه نشان میدهد که شیوع اضافه وزن و چاقی مخصوصاً در دختران قابل توجه است. افزایش نزدیک به 100 درصدی هر دو مورد اضافه وزن و چاقی در این ناحیه در کمتر از ده سال هشداردهنده است. اجرای برنامههای مداخلهای برای جلوگیری از رفتارهای پرخطر اضافه وزن و چاقی در دانشآموزان ضروری بهنظر میرسد.
چاقی,اضافه وزن,نمایهی تودهی بدنی,کودکان دبستانی
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49716.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49716_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
توانایی تشخیصیCone-beam Computed Tomography در ارزیابی تحلیل خارجی ریشه
419
428
FA
آرش
دباغی
گروه دهان، فک و صورت، دانشکدهی دندانپزشکی، دانشگاه جندیشاپور اهواز، ایران.
امیر
اسکندرلو
گروه دهان، فک و صورت، دانشکدهی دندانپزشکی، همدان، ایران.
سمیرا
ساعتی
گروه دهان، فک و صورت، دانشکدهی دندانپزشکی، دانشگاه جندیشاپور اهواز، ایران.
<strong>زمینه و هدف:</strong> هدف از این مطالعه تعیین توانایی تشخیصی Cone-beam Computed Tomography، درارزیابی تحلیل خارجی ریشه بود.
<strong>روش بررسی:</strong> در 60 دندان انسیزور فک پایین کشیده شده، تحلیل خارجی ریشه در اندازهها و در مکانهای مختلف بازسازی شد. نقایص ایجاد شده در سه اندازه کوچک (mm6/0 * mm3/0)، متوسط (mm2/1 * mm6/0) و بزرگ (mm8/1 * mm9/0) در یکسومهای سرویکال، میانی و اپیکال ریشه ایجاد شدند. دندانها به گروههای تصادفی تقسیم و در مخلوط آکریل و استخوان پودر شده جمجمهی خشک گوسفند مانت شدند. سپس از بلوکهای آکریلی اسکنهای CBCT و تصاویر PSP تهیه شد و در مجموع 180 یکسوم ریشه توسط دو مشاهده کننده که در جریان کار نبودند، مورد ارزیابی قرار گرفت.
<strong>یافتهها</strong>:در تشخیص نقایص تحلیل ریشه 89درصد و ویژگی آن CBCT آنالیز دادهها نشان داد که حساسیت در تشخیص نقایص در ناحیهی مدیال و کمترین میزان حساسیت آن در 99درصد CBCT بود. بیشترین حساسیت ناحیه اپیکال بود. درصد نقایص با اندازه کوچک تشخیص داده شده 80 درصد بود.
<strong>نتیجهگیری: </strong>نتایج این مطالعه نشان داد که CBCT یک روش بسیار خوب برای بررسی تحلیل خارجی ریشه با حساسیت بالا و ویژگی عالی است CBCT. قادر است ضایعاتی به کوچکی . mm 0/3 را شناسایی کند.
CBCT,Cone-beam computed Tomography,تحلیل خارجی,ریشه دندان
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49717.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49717_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
گزارش دو مورد شکم حاد در Situs Inversus
447
451
FA
محمدرضا
فرحناک
گروه جراحی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
کاوه
همدانی
گروه جراحی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
درد شکم یکی از شایعترین شکایات در بیماران مراجعهکننده به اورژانس است. برآورد میشود که 4 تا 8 درصد مراجعات بزرگسالان به اورژانس بهخاطر درد شکم باشد. علل درد شکم متعدد و متنوع بوده و بسته به سن، جنس و زمینهی فیزیولوژیک یا پاتولوژیک و یا تکاملی فرد لیست تشخیصهای افتراقی متغیر و معمولاً مفصل است. تظاهرات شکم حاد جراحی در بیماران مبتلا به وارونگی احشاء متفاوت میباشد. روند تکاملی عصبی احشاء شکمی در وارونگی احشاء به صورت طبیعی است و بروز درد شکم حاد همانند افراد بدون وارونگی احشاء بوده و در همان محل اصلی حس میباشد.
در این مقاله گزارش دو مورد شکم حاد جراحی، آپاندیسیت حاد و التهاب کیسه صفرا، که با بروز درد و تندرنس در سمت راست شکم مراجعه کردند که در بررسی بعدی و حین عمل معلوم شد که دچار وارونگی احشاء (Situs Inversus ) میباشند.
Situs Inversus,شکم حاد جراحی,آپاندیسیت و التهاب کیسه صفرا
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49718.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49718_467db00479c5c36c56e3af02d29b73f2.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
گزارش مواردی از بستن مجرای شریانی باز با روش غیر جراحی نزد کودکان کمتر از 15 سال در بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز
439
446
FA
مهدی
قادریان
گروه قلب کودکان، دانشکدهی پزشکی، مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور، اهواز، ایران.
ghader_45@yahoo.co.uk
محسن
علی سمیر
گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور، اهواز، ایران.
رضا
عزیزی مال امیری
گروه نورولوژی کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور، اهواز، ایران.
عباس
فایضی
گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور، اهواز، ایران.
نسیم
امرایی
اینترن، بیمارستان گلستان، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور، اهواز، ایران.
<strong>زمینه و هدف:</strong> یکی از بیماریهای قلبی مادرزادی آسیانوتیک باز بودن مجرای شریانی (Patent Ductus Arteriosus) میباشد. این مجرا تنهی اصلی شریان پولمونر را به آئورت نزولی وصل میکند. بلافاصله پس از تولد با تنفس این مجرا بهصورت طبیعی بسته میشود. در صورتیکه این مجرا بهصورت غیر طبیعی باز بماند، میتواند باعث نارسایی قلبی و یا اندارتریت گردد و پیشنهاد میشود که مجرا توسط روشهای جراحی یا غیر جراحی بسته گردد. هدف از این مطالعه بررسی استفاده از روشهای غیر جراحی بهعنوان اولین تجربه در درمان کودکان مبتلا به باز بودن مجرای شریانی در استان خوزستان است.
<strong>روش بررسی:</strong> 14 بیمار که PDA آنها توسط اکوکاردیوگرافی تشخیص داده شده است تحت بستن این مجرا بهوسیلهی امپلاتزر یا کویل درحین آنژیوگرافی قرار گرفتند.
<strong>یافتهها:</strong> باریکترین محل مجرا در سمت شریان پولمونر اندازهی متوسطی در حدود 7/3 میلیمتر داشت (اندازه بین 2/6-6/1 میلیمتر). در تمامی بیماران بهجز یک نفر بلافاصله پس از عمل، مجرا کاملاً بسته شد و در بیمار مورد نظر نیز در پیگیری سه ماه بعد مجرا بسته شده بود. هیچکدام از بیماران ما عوارض حاد و یا دیررس در پیگیری نداشتند. هیچکدام از بیماران عوارض حاد مثل خونریزی یا آمبولی پیدا نکردند. عوارض دیررس نیز در پیگیری مشاهده نشد. یک نفر از بیماران نشت خفیف داشت که در پیگیری برطرف شد.
<strong> نتیجهگیری:</strong> در این اولین تجربهی ما بی خطر بودن استفاده از امپلاتزر یا کویل در بستن PDA مشاهده شد و بستن PDA با این روش توصیه میگردد.
باز بودن مجرای شریانی,بیماریهای مادرزادی قلبی,امپلاتزر,کویل
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49720.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49720_e5ed648ebe1d341594ddcc85100352e6.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
مقایسه اکوستیکی واکههای افراشته و افتاده با وضوح ادراکی گفتار در مردان مبتلا به پارکینسون و عادی
385
392
FA
شیوا
جوادیپور
دانشکدهی علوم توانبخشی، مرکز تحقیقات توانبخشی عضلانی-اسکلتی،دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز،ایران.
علی
قربانی
دانشکدهی علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
نگین
مرادی
0000-0002-5141-1307
دانشکدهی علوم توانبخشی، مرکز تحقیقات توانبخشی عضلانی-اسکلتی،دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز،ایران.
neginmoradist@gmail.com
حمید
نورالهیمقدم
گروه مغز و اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران.
احسان
نادری فر
مرکز تحقیقات ارتقا سلامت، دانشگاه علوم پزشکی، زاهدان، ایران.
<strong>زمینه و هدف:</strong> بیماری پارکینسون، اختلالی نورولوژیک است که از طریق کاهش پیشرونده دوپامین در مغز شناخته میشود. کاهش ترشح دوپامین میتواند بر حرکات غیرگفتاری، و به همان میزان بر جنبههای تولید گفتار نیز تأثیر بگذارد. دیزآرتری نوعی از اختلالات گفتاری است که بهدلیل آسیب به دستگاه عصبی مرکزی یا محیطی و در نتیجهی آشفتگی در کنترل عضلانی سازوکار گفتاری روی میدهد. ترکیبی از تحقیق بر گفتار طبیعی و گفتاری که از لحاظ نورولوژیکی آسیبدیده، منجر به بهبود فهم تنظیمات عصبی گفتار میشود. این پژوهش با هدف بررسی اکوستیکی و ادراکی واکههای گفتار افراد مبتلا به پارکینسون و عادی انجام شده است.
<strong>روش بررسی:</strong> پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و بهصورت مقطعی انجام شده است<strong>. </strong>در این بررسی نمونه صدای 18 فرد مبتلا به پارکینسون و 18 فرد عادی در محیط بدون سروصدا جمعآوری و با استفاده از نرمافزار Praat تجزیه و تحلیل شدند. برای بررسی تفاوت میان دادهها از آزمونهای<br /> Independent Samples Test و Maan-Whiteny استفاده شد.
<strong>یافتهها</strong>: متغیرهای مورد بررسی در دو گروه مورد مطالعه تفاوتهای معنادار نشان دادند. بررسی F1-F0در واکههای افتاده کاهش معنادار نسبت به افراد عادی نشان دادند .(P<0/001) F2-F1در واکههای افراشته کاهش معنادار نسبت به افراد عادی نشان دادند (P<0/05).
<strong>نتیجهگیری: </strong>نتایج حاکی از اثرات بیماری بر ویژگیهای گفتارافراد دیزآرتریک است و با استفاده از رویکرد اکوستیکی میتوان این تفاوتها را بهطور دقیق مشخص کرد.
پارکینسون,وضوحگفتار,دیزآرتری,اکوستیک,واکه
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49735.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49735_a9ac23bafc161e074b1659372a20bebb.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
مقایسهی طول کانال اندازهگیری شده توسط اپکسیاب الکترونیکی NSK و رادیوگرافی در دندانهای شیری نکروز در شرایط In vivo
393
400
FA
صفا
رکابی
گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران
الهام
رجایی بهبهانی
گروه رادیولوژی فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.
فروغ
خلیلینژاد
گروه ارتودنسی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.
میلاد
سروری
مطب خصوصی
ابراهیم
عینی
دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.
نعیم
الهایی
دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.
<strong>زمینه و هدف:</strong> در درمان اندودنتیک دندانهای شیری و دایمی، تعیین طول کانال ریشهی دندان یک مرحله قطعی است. روش مرسوم برای تعیین طول کانال، تفسیر رادیوگرافیک از قرار دادن فایل در کانال دندان و اندازهگیری فاصلهی بین نوک فایل وارد شده و نوک اپکس رادیوگرافی میباشد. در این مطالعه به مقایسهی روش آپکسیاب الکتریکی NSK با رادیوگرافی در تعیین طول کانال ریشه در دندانهای مولر شیری نکروز پرداخته شده است.
<strong>روش بررسی:</strong> این مطالعه بر روی 60 کانال از20 دندان مولر شیری به روش In vivo انجام گردید. طول کانال توسط دستگاه اپکسیاب الکتریکی NSK اندازهگیریشده و سپس با رادیوگرافی مقایسه گردیده است. دادههای جمعآوری شده تحت برنامهی SPSS نسخهی 13 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و آزمون مورد استفاده برای مقایسهی گروهها Paired Samples Test بود.
<strong>یافتهها:</strong> میانگین اندازهی کانال برای دندانهای D در روش الکتریکی و رادیوگرافی بهترتیب mm83/13 و mm82/13 ؛ (81/0=p) و برای دندانهای E نیز بهترتیب mm15 و mm03/15؛ (57/0=p) به دست آمد که تفاوت آماری معناداری نداشتند. در کل نمونهها میانگین اندازهی کانال در روش الکتریکی و رادیوگرافی بهترتیب mm42/14 و mm43/14 بود که تفاوت آماری معناداری نداشتند (85/0=p).
<strong>نتیجهگیری:</strong> با توجه به نتایج این تحقیق شاید بتوان دستگاه اپکسیاب الکتریکی را به عنوان جایگزینی برای روش رادیوگرافی در دندانهای شیری معرفی نمود.
<strong> </strong>
رادیوگرافی,اپکسیاب الکتریکی,پالپ تراپی,مولر شیری نکروز
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49736.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49736_025b88db3b538ef5d18041dcfd4db8d0.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
بررسی غلظت فلزات سرب، نیکل و کادمیوم در ماهیان مصرفی شهرستان خرمشهر
409
418
FA
سید حسین
خزاعی
گروه محیط زیست، دانشکدهی منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایران.
زهره
احمدی آلکویی
گروه محیط زیست، دانشکدهی منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایران.
مهدی
شهریاری
گروه محیط زیست، دانشکدهی منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایران.
<strong>زمینه و هدف:</strong> آلوده شدن آب و خاک به فلزات سنگین ناشی از فعالیتهای صنعتی، از مهمترین خطراتی است که اکوسیستمهای طبیعی و انسان را تهدید میکند. این فلزات به دلیل عدم تجزیهپذیری و خاصیت تجمع زیستی در بافتهای زنده در زنجیرهی غذایی به حرکت درآمده و با ورود به بدن مصرف کنندگان موجب بروز بیماریهای مختلفی میگردد، از این رو ماهیان از جمله موجوداتی هستند که قابلیت تجمع زیستی بسیار بالایی از این فلزات را دارا میباشند. با توجه به این موارد سلامت کیفی ماهیان مصرفی مردم شهرستان خرمشهر مورد بررسی قرار گرفت.
<strong>روش بررسی:</strong> در این تحقیق به طور کاملاً تصادفی تعداد 30 قطعه ماهی شوریده <em>(</em><em>Otolithes rubber</em>)و 30 قطعه ماهی حلوا سفید (<em>Pampus argenteus</em>)از بازار ماهی فروشی این شهرستان تهیه گردید. پس از هضم شیمیایی بافت عضلهی ماهیها، غلظت فلزات سرب، کادمیوم و نیکل در بافت عضلهی ماهیها توسط دستگاه طیفسنجی پلاسمای جفت شده القایی اندازهگیری شد.
<strong>یافتهها:</strong> میانگین غلظت فلزات سرب، کادمیوم و نیکل در ماهی شوریده به ترتیب 89/1، 58/0 و 20/2 میکروگرم بر گرم و در ماهی حلوا سفید به ترتیب 52/1، 48/0 و 08/1 میکروگرم بر گرم در واحد وزن خشک ماهی بود.
<strong>نتیجهگیری:</strong> مقایسهی نتایج این بررسی با استانداردهای سازمان بهداشت جهانی مشخص نمود که میانگین غلظت این سه فلز در بافت عضلهی هر دو ماهی از حد مجاز سازمان بهداشت جهانی بیشتر است که میتواند برای سلامت انسان خطرناک باشد.
فلزات سنگین,خرمشهر,ماهی شوریده,ماهی حلوا سفید
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49737.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49737_aa930956c77381479078a32d5fb45774.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
بررسی نقش آلبومین تزریقی در کاهش حجم هماتوم ناشی از سکتهی مغزی خونریزیدهنده
429
438
FA
سید احسان
محمدیانینژاد
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران
نسترن
مجدی نسب
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران
n.madjdinasab@gmail.com
داود
شلیل احمدی
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران
امیر
شیرعلی
پزشک عمومی
مرتضی
عقبایی
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران
زمینه و هدف: آسیب به نرونها طی خونریزی مغزی اولیه به دلیل اثرات فشاری و توکسیسیته محصولات تجزیه شده خون ایجاد میشود. با توجه به نبود درمان طبی مناسب و نیز توانایی آلبومین در محدود کردن ادم و جلوگیری از تجزیه شدن، در مطالعهی حاضر به بررسی تأثیر آلبومین در این بیماران پرداختیم.
مواد و روش:در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی صورت گرفت،بیماران با سکته مغزی هموراژیک که حداکثر 24 ساعت از وقوع آن گذشته وارد مطالعه شدند.بیماران به دو گروه تقسیم شدند،گروه مورد آلبومین طی 7 روز،روزانه 2 ساعت بصورت وریدی و گروه کنترل نرمال سالین دریافت کردند.در انتهای درمان مجدداٌ حجم هماتوم محاسبه شد. با استفاده از تستهای Chi Square و T-Test تأثیر مداخله در دو گروه بررسی شد. همچنین میزان ناتوانی در ابتدا و انتهای درمان با معیار NIHSS سنجیده شد.
یافته ها: از 61 بیمار بررسی شده،31 بیمار آلبومین و30 بیمار پلاسبو دریافت کردند. بیماران دو گروه از نظر سن، جنس و ریسک فاکتورها همسان بودند، میانگین تغییرات حجم هماتوم قبل و بعد از مداخله، در گروه مورد (42/1=SD) 88/2 و در گروه پلاسبو (27/1=SD) 75/1 سیسی بود که تفاوت آنها از نظر آماری معنادار بود (002/0P=). در مقایسهی تغییرات NIHSS قبل و بعد از مداخله در گروه مورد، میانگین تغییرات NIHSS، (26/1=SD) 83/2 و مدیان تغییرات 3 و در گروه پلاسبو، میانگین تغییرات NIHSS، (21/1=SD) 59/1 و مدیان تغییرات 1 بود و تفاوت آنها از نظر آماری معنادار بود (001/0P<).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان میدهد که استفاده از آلبومین در بیماران مبتلا به سکتهی مغزی هموراژیک میتواند با کاهش حجم هماتوم و اثرات بیولوژیک دیگر از میزان نقص نورولوژیک بکاهد.
سکتهی مغزی خونریزیدهنده,آلبومین,حجم هماتوم,معیار NIHSS
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49752.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49752_43fa14a0ae6392a8229cc142914379e0.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
بررسی نقش تزریق آلبومین بر عملکرد بالینی و عوارض ناشی از سکتهی مغزی خونریزیدهنده در بیماران بستری در بخش مغز و اعصاب بیمارستان گلستان اهواز
400
408
FA
سید احسان
محمدیانی نژاد
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
ehsan_neuro@yahoo.com
رضا
باورصاد شهری پور
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
مرتضی
عقبائی
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
نسترن
مجدی نسب
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
n.madjdinasab@gmail.com
داود
کاشی پزها
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
نوشین
مشهدیزاده
پزشک عمومی.
داود
شلیل احمدی
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
مجتبی
خادمیان قادیکلایی
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
محمدرضا
نژادسلامی
گروه نورولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
<strong>زمینه و هدف:</strong> این مطالعه به بررسی تأثیرات استفاده از آلبومین تزریقی در بهبود عملکرد بالینی بیماران دچار خونریزی حاد مغزی پرداخته است.
<strong>روش بررسی:</strong> پژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور میباشد. بیماران سکتهی مغزی هموراژیک که حداکثر 24 ساعت از وقوع آن گذشته وارد مطالعه شدند. بیماران به دو گروه تقسیم شدند، گروهی آلبومین را طی 7 روز، روزانه 2 ساعت به صورت وریدی و گروه دیگر نرمالسالین دریافت کردند. سرانجام بیماران در بدو بستری و روز هشتم و ماه سوم بر اساس معیار NIHSS ارزیابی شدند و در نهایت تحلیل آماری و ارزیابی میزان تأثیر مداخله در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت.
<strong>یافتهها:</strong> 60 بیمار بررسی شدند، 30 بیمار آلبومین و 30 بیمار دارونما دریافت کردند. بیماران دو گروه از نظر سن، جنس و ریسکفاکتورها همسان بودند، در سایر بررسیها میزان مرگ ومیر دو گروه از نظر آماری تفاوت معناداری نداشتند (353/0P=). همچنین بین دو گروه روزهای بستری در بیمارستان تفاوت معناداری نداشت (343/0P=) و در بررسی حجم هماتوم قبل (596/0P=) و بعد از درمان (483/0P=) هم تفاوت معناداری دیده نشد. در روز اول بستری (474/0 P=) و سه ماه بعد از درمان (095/0P=) برحسب نتایج به دست آمده دیده شد که بین NIHSS دو گروه تفاوت معناداری از لحاظ آماری وجود ندارد. نتایج مربوط به روز هشتم بعد از درمان نشان داد که تفاوت NIHSS میان دوگروه از لحاظ آماری معنادار میباشد (025/0P=).
<strong>نتیجهگیری:</strong> بررسی این مطاله نشان داد که استفاده از آلبومین تزریقی در بیماران سکتهی مغزی خونریزیدهنده در هفتههای نخست باعث بهبود در عملکرد بالینی بیماران شود، ولی در طولانی مدت اثرات آن کاهش می یابد.
سکتهی مغزی خونریزیدهنده؛ آلبومین؛ معیار NIHSS,حجم هماتوم
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49757.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49757_cf17c2d82af6af0e136360ea0f68a5c4.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
بررسی خشم و کیفیت زندگی در بیماران عروق کرونری
345
354
FA
علیرضا
آقایوسفی
گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، اهواز، ایران.
مریم
شاهنده
گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، اهواز، ایران.
<strong>زمینه و هدف:</strong> بیماریهای قلبی عروقی مهمترین علت مرگ در کشورهای توسعه یافته است و عوامل خطر متفاوتی نیز برای این بیماری ها مطرح است که از آن میان عوامل فشارزای روان شناختی نقش مهمی در ایجاد و یا تشدید و استمرار این اختلالات دارند. مطالعه حاضر، با هدف بررسی تفاوت بین بیماران عروق کرونر (مورد) و افراد سالم (شاهد)، از نظر خشم و کیفیت زندگی انجام شد.
<strong>روش بررسی:</strong> این پژوهش از نوع مورد- شاهدی بوده است. جمعیت مورد مطالعه، بیماران مراجعه کننده به کلنیک تخصصی بیمارستان گلستان اهواز بودند، که 40 بیمار مرد و 40 بیمار زن کرونری بر اساس تشخیص پزشک متخصص و همچنین 40 مرد و 40 زن مراجعه کننده به درمانگاه که به تشخیص پزشک سالم بودند، به عنوان گروه شاهد، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای هر چهار گروه آزمون سیاهه بروز خشم - صفت اسپیلبرگر(STAXI-2) و پرسشنامه کیفیت زندگی وابسته به سلامت (SF-36) انجام شد و نتایج آن با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) مورد مقایسه آماری قرار گرفت.
<strong>یافتهها:</strong> اثر تعاملی عوامل خشم و کیفیت زندگی در گروههای آزمودنی بیمار و شاهد (51/16137F=) در سطح (001/0P<) معنیدار میباشد، مقایسه میانگینها نشان داد که میزان خشم مردان و زنان بیمار در کیفیت زندگی مطلوب، تاحدودی مطلوب و نامطلوب، از مردان و زنان گروه شاهد بیشتر است.
<strong>نتیجهگیری:</strong> بطوریکه در مطالعه اخیر مشاهده شد خشم و سبک زندگی نامطلوب می تواند بستر ساز ابتلا به بیماری ها قلبی عروقی باشد. لذا افزایش آگاهی می تواند از عوامل موثر در پیشگیری ابتلا به بیماری ها قلبی عروقی و از طرفی با آموزش های افرادی بیمار در کنترل خشم و داشتن زندگی سالم سلامتی آنها ارتقاع خواهد یافت.
خشم,کیفیت زندگی,بیماریهای عروق کرونری
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49758.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49758_743f07106706352416cf6730ad6dde3e.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
بررسی شیوع ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در بیماران دیابتی در دو منطقه با تفاوتهای نژادی، اقلیمی و فرهنگی
363
373
FA
مهرنوش
ذاکرکیش
گروه غدد و متابولیسم، مرکز تحقیقات دیابت، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
zakerkishm@yahoo.com
نجمه
رحیمی
گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی، کرمان، ایران.
حمید
معرفتی
دانشکدهی پزشکی، دانشگاه باهنر کرمان، ایران.
زهرا
کوثریان
دانشکدهی علوم توانبخشی ، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
<strong>زمینه و هدف:</strong> هدف از این مطالعه مقایسه ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در بیماران دیابتی در شهر کرمان و اهواز با تفاوتهای اقلیمی و نژادی و فرهنگی میباشد.
<strong>روش بررسی:</strong> این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی مقطعی روی 211 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان گلستان اهواز و 190 بیمار مراجعه کننده به مرکز دیابت ثامن الحج کرمان انجام شد. جمع آوری اطلاعات براساس پرونده بیماران و مصاحبه حضوری، معاینه فیزیکی و انجام آزمایشات صورت گرفت. داده ها توسط نرم افزار15 SPSS تجزیه و تحلیل شد. جهت مقایسه میزانهای شیوع از آزمون استاندارد chi- square استفاده شد و میانگین ها با آزمون استاندارد <em>t</em> test مقایسه شدند.
<strong>یافتهها:</strong> بیماران اهواز 211 نفر شامل: 144 بیمار زن (6/68%( و 67 بیمار مرد (4/31%) بودند. متوسط سنی بیماران اهواز 32/10±52/55 سال و متوسط طول دوره بیماری 39/6±72/6 سال بود. در بیماران ساکن شهر کرمان از مجموع 190 بیمار 161 نفر زن (5/85%) و 29 نفر مرد (5/14%) بودند. متوسط سنی آنها 75/9±37/54 سال و متوسط طول دوره بیماری آنها 48/7±78/8 سال بوده است. در بیماران شهر اهواز فشار خون بالا، مصرف سیگار و کمبود -C HDL شیوع بالاتری داشت(به ترتیب 0001/0 P <، 0004/0 = P و 0001/0P < ). در مقابل 4/20% بیماران کرمان اپیوم مصرف می کردند ودیس لیپیدمی به صورت اختلال در محور تری گلیسیرید در آنها شایع تر بود(به ترتیب 0001/0P < و 027/0 = P ). شیوع نارسائی کلیه و اختلال کنترل قند در هر دو گروه قابل توجه بود.و تفاوت معنی داری با هم نداشت.
<strong>نتیجهگیری</strong>: عوامل خطر ساز قلبی عروقی در بیماران هر دو شهر شیوع بالایی دارد. با توجه به شیوع بالاتر دیس لیپیدمی در کرمان و فشار خون در اهواز میتوان نقش نژاد، تأثیرات اقلیمی و عادات اجتماعی را بعنوان فاکتورهای موثر مطرح کرد.
دیابت شیرین,ریسک فاکتور قلبی عروقی,اختلال لیپید,فشارخون,سیگار
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49759.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49759_a7dc408216d61adc90ad3bc92b5fbb1a.pdf
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
12
4
2013
09
23
بررسی رابطهی ساده و چندگانهی بامدادگرایی و کیفیت خواب با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز
375
383
FA
یداله
زرگر
گروه روانشناسی، دانشکدهی علوم و تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.
طیبه
رحیمی پردنجانی
گروه روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بجنورد، ایران.
علی
محمدزاده ابراهیمی
گروه روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بجنورد، ایران.
زهرا
نوروزی
گروه روانشناسی، دانشکدهی علوم و تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران.
nouruzi94@yahoo.com
<strong>زمینه و هدف</strong>:عوامل و زمینههای بسیاری در شکلگیری اعتیاد وجود دارند که یکی از مهمترین آنها آمادگی فردی میباشد. اعتیاد به مواد مخدر اغلب دامنگیر افرادی میشود که از آمادگی برای ابتلا برخوردارند. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی رابطهی ساده و چندگانهی بامدادگرایی و کیفیت خواب با آمادگی اعتیاد در دانشجویان دانشگاه شهیدچمران میباشد.
<strong>روش بررسی</strong>: بدینمنظور تعداد 150 نفر از دانشجویان دانشگاه با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای تحقیق را تکمیل نمودند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهی 13 مادهای بامدادگرایی (CSM)، پرسشنامهی 18 مادهای کیفیت خواب پیتزبرگ (PSQI) و مقیاس ایرانی آمادگی اعتیاد )(IAPS میباشد.
<strong>یافته ها</strong>: یافتههای تحقیق نشان میدهد که بین بامدادگرایی با آمادگی کلی اعتیاد و خردهمقیاسهای آن رابطهی سادهی معنادار و معکوسی وجود دارد. بین کیفیت خواب با آمادگی کلی اعتیاد و خردهمقیاسهای آن رابطهی سادهی معنادار و معکوسی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون با روش مرحلهای بیانگر این است که بین بامدادگرایی و کیفیت خواب با آمادگی اعتیاد، رابطهی چندگانهی معناداری وجود دارد. لذا میتوان بهجای تأکید صرف بر مصرف مواد یا الکل، به عوامل زیربنایی آن مثل ارتباط برخی ویژگی شخصیتی همچون بامدادگرایی- عصرگرایی و کیفیت خواب با آمادگی به اعتیاد توجه شود و تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام گیرد.
<strong>نتیجهگیری:</strong> در مجموع، بر اساس این یافتهها میتوان گفت، افراد بامدادگرا و افرادی که کیفیت خواب بالایی دارند، آمادگی کمتری برای اعتیاد به مواد مخدر دارند.
بامدادگرایی,کیفیت خواب,آمادگی به اعتیاد
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49760.html
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_49760_e814bee9b31e103b10bee713eefc0084.pdf