per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
368
384
47152
Original Article
مختصات روانسنجی پرسشنامۀ زمینهیابی سلامت (SF-36) برای استفاده در مولتیپل اسکلروزیس: ارزیابی روانسنجی در بیماران ایرانی
Psychometric Characteristics of the Health Survey Questionnaire (SF-36) for Evaluation of Multiple Sclerosis: Psychometric Evaluation in Iranian Patients
قاسم صالح پور
1
سید موسی کافی
2
ایرج صالحی
3
سجاد رضائی
4
دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی.
گروه روانشناسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
گروه روانشناسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
گروه روانشناسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
زمینه و هدف: ارزیابی کیفیت زندگی بهعنوان سنجش پیامد مولتیپل اسکلروزیس (MS) میتواند نقشی کلیدی در شناسایی اثرات نامطلوب بیماری و تأثیر درمانهای مختلف در پیشرفت بهبودی بیماران داشته باشد. از اینرو، هدف از مطالعۀ حاضر، بررسی مختصات روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامه زمینهیابی سلامت (SF-36) در MS بود.
روش بررسی: 162 بیمار به شیوۀ پیاپی گزینش شده و پایایی همسانی درونی، اعتبار سازه، همزمان، پیشبین و افتراقی SF-36 ارزیابی شد که برای نیل به آن از مقیاس شدت خستگی (FSS) و مقیاس 21 سؤالی افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) استفاده گردید.
یافتهها: همسانی درونی خردهمقیاسهای SF-36 به استثنای عملکرد اجتماعی و مشکلات هیجانی مطلوب بود (93/0 تا 42/0= α). تحلیل اعتبار SF-36 نشان داد که کلیۀ گویههای پرسشنامه از همبستگی مثبت و نیرومندی با خردهمقیاس مربوط به خود برخوردارند (95/0 تا 48/0 = r)؛ هر یک از خردهمقیاسها همبستگی معکوس و نیرومندی با سازههای خستگی، افسردگی، اضطراب و استرس داشتند (001/0< P؛ 71/0- تا 27/0- =r)؛ مؤلفۀ جسمانی SF-36 نسبت معناداری از واریانس نمرۀ خستگی (0001/0< P) و مؤلفۀ روانی نیز نسبت معناداری از واریانس نمرات افسردگی، اضطراب و استرس را حتی پس از کنترل عوامل مخدوشکنندۀ جمعیتشناختی سن، جنسیت، وضعیت تأهل و تحصیلات پیشبینی نمودند (0001/0< P) و در نهایت، میانگین تمامی زیرمقیاسهای SF-36 در دو گروه از بیماران خسته و نابهنجار نسبت به بیماران غیر خسته و بهنجار بهطور معناداری کمتر بود.
نتیجهگیری: نسخۀ فارسی SF-36 اعتبار و پایایی مناسبی داشته و میتواند بهمنظور سنجش تأثیر پیامدهای MS بر روی کیفیت زندگی بیماران بهکار رود.
Background and Objectives: Quality of lifeassessment as an outcomes measure in multiple sclerosis (MS) can have a key role in identifying adverse effects of the disease and the impact of different treatments in the progress and improvement of patients; Hence, the aim of this study was to examine the psychometric characteristics Persian version of the health survey questionnaire (SF-36) in the MS.
Subjects and Methods: One hundred and sixty two patients were selected by consecutive method. SF-36 was evaluated for its internal consistency reliability, construct validity, concurrent, predictive and differentiation. In order to achieve this aim, the Fatigue Severity Scale and the 21-question (DASS-21) of depression, anxiety and stress scale were used.
Results: Internal consistency of SF-36 subscales except social functioning and emotional problems (α= 0.42 to 0.93) were favorable. Analysis of the validity of the SF-36 showed that all of the questionnaire items had a strong positive correlation with subscales on their own (r=0.48 to 0.95); Each subscale had a strong and inverse correlation with the constructs of fatigue, depression, anxiety and stress (r= -0.27 to -0.71 ; P<0.001); SF-36 physical component predicted a significant proportion of the variance in score on fatigue (P<0.0001) and mental component also showed a significant proportion of the variance in scores on depression, anxiety and stress, even after controlling demographic confounding factors of age, sex, marital status and educational level (P<0.0001). The mean of all subscales was significantly greater in both groups of abnormal and fatigued patients than normal and nonfatigued patients.
Conclusion: Persian version of the SF-36 has good validity and reliability and could be used to assess the impact of MS outcomes on quality of life of patients.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47152_61cb3899bd557f9389224df15d8fc7bd.pdf
اعتبار
پایایی
پرسشنامۀ SF-36
مولتیپل اسکلروزیس
ایران
Validity
Reliability
SF-36
Multiple Sclerosis
Iran
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
385
392
47153
Original Article
تعیین نیاز به درمان ارتودنسی بر اساس ایندکس پیچیدگی، نتیجه و نیاز به درمان (ICON) در دانشآموزان 12-15 سالۀ شهرستان اهواز در سال 93-1392
Determining the Need for Orthodontic Treatment Based on Index of Complexity, Outcome and Treatment Need in the 12-15 Year Old Students in Ahvaz in 2014
ماشاءاله خانه مسجدی
1
پوران مهدوی بروجردی
2
محمدحسین حقیقیزاده
3
شیرین حافظی بیرگانی
4
وحید نورالهی فرد
5
ساناز جعفری
6
سمانه خانه مسجدی
7
گروه ارتودنسی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
دانشجوی دکترای حرفهای دندانپزشکی.
مربی گروه آمار و اپیدمیولوژی
دانشیار گروه ارتودنسی.
گروه ارتودنسی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
گروه ارتودنسی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، ایران.
دانشکدۀ دندانپزشکی بینالملل اروند، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: دندانهای نامنظم و بیرونزده با اکلوژن نامناسب از دیرباز برای خیلی از افراد بهعنوان یک مشکل مطرح بوده است، اما در ارتودنسی معاصر، تعداد افرادی که برای بهبود مشکلات در رابطه با ظاهر صورت به درمان ارتودنسی روی میآورند نسبت به گذشته بیشتر شده است. همچنین ابزارهای مختلفی برای غربالگری بیماران به این درمان ارائه شده است که یکی از آنها ایندکس پیچیدگی نتیجه و نیاز به درمان (ICON) میباشد. با توجه به مطالعات محدود انجامگرفته بر اساس این شاخص، این مطالعه با هدف تعیین نیاز به درمان ارتودنسی بر اساس ایندکس پیچیدگی نتیجه و نیاز به درمان (ICON) در گروهی از دانشآموزان 12-15 سالۀ شهرستان اهواز انجام شد.
روش بررسی: این مطالعۀ مقطعی و توصیفی-تحلیلی بر روی 240 دانشآموز 12-15 سالۀ مدارس راهنمایی شهرستان اهواز صورت گرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامهای شامل خصوصیات دموگرافیک و معیارهای مختلف ایندکس ICONگردآوری و در نسخۀ 19 نرمافزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بر اساس حد آستانۀ 43، 17/19 درصد دانشآموزان طبق ICON نیاز به درمان ارتودنسی داشتند که این میزان در دختران 2/22 درصد، و در پسران 8/16 درصد بود. همچنین میانگین نمرۀ ICON دانشآموزان در این مطالعه، 61/32 بود و ارتباطی بین جنس و سن دانشآموزان با میزان نیاز آنها به درمان ارتودنسی طبق ICON، نیز مشاهده نشد( 05/0P>).
نتیجهگیری: میانگین ICON در جامعۀ مورد مطالعه برای هر دو جنس از حد آستانۀ نیاز به درمان (43) مشخص شده، پایینتر است و لذا انجام مطالعات بیشتر بر اساس این شاخص و مقایسۀ آن با سایر شاخصها، بهمنظور امکان استفادۀ گستردهتر از این ابزار، توصیه میگردد.
Background and Objectives: Protruding and irregular teeth with malocclusion has long been regarded as a problem for many people, but in modern orthodontics, the number of people who interested in improving the problems associated with orthodontict reatment on facial appearance, has been more than in the past. In addition, various tools are available for screening and treatment planning, one of which is index of complexity, outcome and need (ICON).This study aims to assess the need for orthodontic treatment based on ICON in 12-15 yrs. old students in Ahvaz.
Subjects and Methods: This cross sectional and descriptive- analytical study was performed on the 240 students 15-12 yrs. old in Ahvaz city schools. Data were collected using a questionnaire including demographic characteristics and different indexes of ICON. The data were analyzed using SPSS-19. The threshold for need intervention was allocated as 43 on the scale.
Results: Based on the allocated threshold of 43, 19.17% of students needed orthodontic treatment with ICON values of 22.2% for girls and 16.8% for boys. In addition, the average of ICON score of the students in this study was 32.61 and there were no relationship between sex and age of students and their need for orthodontic treatment (P> 0.05).
Conclusion: Average ICON scores in the study population for both sexes was lower than the threshold need for treatment. Further studies based on this index and comparison with other indices is recommended in order to gain more understanding on the usefulness of this tool in screening and treatment of malocclusion teeth.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47153_7db8148443eba8dd740e9c6820ad235c.pdf
نیاز به درمان ارتودنسی
مال اکلوژن
شاخص ICON
دانشآموزان شهر اهواز
Need for orthodontic treatment
Malocclusion
ICON index
Students of Ahvaz
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
394
401
47154
Original Article
مقایسۀ لابراتواری میزان میکرولیکیج یک نوع کامپوزیت زیرساخت، در دو روش مختلف قراردهی
Comparison of Amount of Microleakage from Core Composite Following Incremental and Bulk Composite Build-up Techniques using Clearfil Photo Core-Light Cure
فرامرز زکوی
faramarz_za@yahoo.com
1
حسین تیموری
2
نجمه زرنقاش
3
نعمت اله فرخنده عقیده
4
استادیار گروه آموزشی ترمیمی و زیبایی.
دستیار تخصصی گروه آموزشی ترمیمی و زیبایی.
گروه آموزشی ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، اهواز، ایران.
گروه آموزشی ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: یکی از معضلات علم دندانپزشکی، در دندانپزشکی ترمیمی ریزنشت است که باعث تلاش برای یافتن مادهای با کمترین میزان ریزنشت و راهکارهایی برای کاهش ریزنشت شده است. هدف این مطالعه مقایسه لابراتوری میزان ریزنشت ترمیم های کامپوزیتی در بازسازی کامل دندانی با استفاده از Clearfil Photo Core-Light Cure (Kuraray , ژاپن)در دو روش قراردهی تودهای و قطعهای است.
روش بررسی: تعداد 20 عدد دندان پرمولر انسانی بدون پوسیدگی و شکستگی انتخاب شدند در هر دندان دو باکس کلاس II جداگانه تراشیده شد و دندانها بطور تصادفی به دوگروه تقسیم شدند، بررسی میزان ریزنشت در قسمت لینگوال و باکال هر ترمیم انجام شد. بدین ترتیب ازهر دندان 2 نمونه تهیه شد.ودرهر گروه40نمونه مورد بررسی قرار گرفت. در گروه اول دندانها به روش قطعهای و در گروه دوم دندانها به روش تودهای ترمیم شدند. نمونهها تحت 1000 سیکل حرارتی بین 5 درجه سانتی گراد تا55 درجه سانتی گراد قرار گرفتند.سپس دندانها توسط دیسک الماسی به صورت طولی(مزیودیستالی) به دو قسمت تقسیم شدند، میزان ریزنشت با استریومیکروسکوپ اندازهگیری شد و عمق نفوذ رنگ توسط رتبهبندی از قبل تعیین شده بیان شد.
یافتهها: تفاوت آماری معنیداری بین دو روش وجود نداشت و به طور میانگین 76% نمونهها ریزنشت گرید4 را نشان دادند.
نتیجهگیری: با توجه به استحکام باند پایین و میزان بالای ریزنشت کامپوزیت Clearfil Photo Core-Light Cure ، استفاده از آن به عنوان کامپوزیت زیرساخت پیشنهاد نمیشود.
dentistry, either restorative dentistry or prosthesis, is microleakage. Several efforts have been undertaken to find out ways to eliminate or reduce problem. This in vitro study compares the microleakage between incremental and bulk technique in compsite build-up, using clear fil-photo core light cure.
Subjects and Methods:Twenty human premolar teeth with no caries and fractures were selected. For each tooth, 2 class II boxes were prepared and the teeth were divided randomly into two groups, and microleakage was evaluated on lingual and buccal sides following incremental and bulk techniques. The tooth were thermocycled (1000 cycles 5/55ºC) and immersed in 2% basic fushin for 24 hr, then sectioned mesiodistaly with a diamond disk. Dye penetration was examined using clearfil photo core light cure stereomicroscope and scored according to specific criteria.
Result: There wasno significant difference between both groups and a mean of 76% grade IV microleakage was seen.
Conclution: According to low bond strength and high microleakage, Clearfil Photo Core-Light Cure not recommended as composite
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47154_f85bd40b8511db54af96ecaa0bc6c1d6.pdf
ریزنشت
کامپوزیت زیرساخت
تکنیک قراردهی
Microleakage
Composite core
Placement technique
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
404
410
47156
Original Article
بررسی ارتباط شدت درد، علا یم بالینی، مدت دردو اختلالات الکترود یا گنوزیس در سندرم مجرای مچ دست
Evaluating the Correlation between Severity of Pain, Clinical Symptoms, Duration of Disease with Electrodiagostic Findings in Carpal Tunnel Syndrome
سید رضا سعیدیان
1
مسعود زینالی
2
احمد دشت بزرگ
3
سید محمود لطیفی
sml1381@yahoo.com
4
دانشیار گروه جراحی اعصاب و طب فیزیکی.
استادیار گروه جراحی اعصاب.
گروه ارتوپدی، بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
مرکز تحقیقات دیابت، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: درگیری عصب مدیان در مچ دست یکی از شایعترین نوروپاتیهای فشاری بوده که موجب مراجعۀ بیمار به درمانگاههای بیماران جسمی و حرکتی اعم از ارتوپدی، نورولوژی یا طب فیزیکی میشود. برای تعیین میزان آسیب عصب از گزارش شدت درد توسط بیمار، معاینه، علایم کلینیکی و میزان اختلالات در بررسیهای الکترودیاگنوزیس (EDX) استفاده میشود. هدف این مطالعه بررسی ارتباط میان شدت شکایت درد با علائم بالینی، مدت بیماری و یافتههای الکترودیاگنوس بود.
روش بررسی: در طی دو سال، تمام بیمارانی که برای درد دستها و علایم سندرم مجرای مچ دست به بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه نمودند از نظر شدت و مدت درد، علایم کلنیکی و الکترودیاگنوس بررسی و به کمک روشهای آماری میان آنان ارتباطسنجی بهعمل آمد.
یافتهها: 370 بیمار شامل 234 زن و 136 مرد با میانگین سنی 6/12±5/47 سال بررسی شدند. گزارش شدت درد 02/2±09/6 بود. اختلالات EDX در 104 بیمار خیلی خفیف (Minimal CTS)؛ و 166 بیمار، خفیف (Mild CTS)؛ و 59 بیمار متوسط Moderate CTS))؛ و در 41 بیمار گرفتاری شدید (Severe CTS) بود. بررسیهای آماری نشان داد گزارش شدت درد با اختلالات الکترودیاگنوس ارتباط معناداری ندارد، ولی مدت ابتلا با علایم الکترودیاگنوس ارتباط داشت (35/0 r=و 0001/0P=). لیکن میان شدت علایم بالینی با اختلالات الکترودیاگنوس ارتباط معنادار بود (54/0=r و 0001/0P=).
نتیجهگیری: در ارزیابی شدت گرفتاری عصب مدیان در سندرم تونل کارپال لازم غیر از درد، باید به شدت علایم کلینیکی بیمار و شدت اختلالات الکتروفیزیولوژیک توجه نمود و گزارش شدت درد توسط بیمار با شدت گرفتاری عصب تطابق ندارد.
Background and Objectives: Median nerve involvement in wrist is one of the most common compression neuropathy which drives patients to musculocutaneus clinics such as orthopedic, neurology, physical medicine and rehabilitation clinics. For estimating the extent of nerve injury, the level of patients' pain severity, clinical and abnormalities in electrodiagnostic (EDX) data are employed. The aim of this study was to access the correlation between degree of pain complain, clinical symptom severity and duration of disease with EDX findings.
Subjects and Methods: During two years period, all the patients referred to Imam Khomeini hospital with pain in wrist and symptoms of carpal tunnel syndrome were included. Correlation between the severity of clinical symptoms, disease duration and pain, with electrodiagnistic findings were analyzed statistically.
Results: A total of 370 patients (234 females and 136 males) were recruited in this study. Based on electrodiagnostic findings, 104 patients suffered from minimal type, 166 with mild, 59 with moderate and 41 with severe forms of the disease. The patients' report of pain severity did not show correlation with electrodiagnostic findings. But the duration of the disease was correlated with electrodiagnostic findings (P=0.0001, r= 0.35). The electrodiagnostic abnormality was correlated with the clinical symptom severity (P= 0.0001, r= 0.54).
Conclusion: In order to evaluate severity of median nerve involvement in carpal tunnel syndrome, severity of patients clinical symptom and the electrodiagnostic findings are more reliable than severity of pain complain reported by patients.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47156_19a0d0bef9d44d1cf359c42869a73ddd.pdf
سندرم مجرای مچ دستی
شدت درد
الکترودیاگتوزیس
مدت بیماری
carpal tunnel syndrome
Pain Severity
Electrodiagnosis
Disease Duration
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
404
410
47159
Original Article
بررسی رادیوگرافیهای انتخابی مورد استفاده جهت درمان ایمپلنت توسط دندان-پزشکان شهر اهواز در سال 1392
Survey of Selected Radiography Techniques used by Ahvaz Dentists in Implant Treatment
Arman
آرمان فیض
1
آرین غلامیان
2
نغمه نیرومند
3
نسیم شمس
4
ثمره عباسی دزفولی
5
امین بیراوند
6
استادیار گروه رادیولوژی.
دستیار تخصصی جراحی دهان و فک و صورت.
دستیار تخصصی رادیولوژی دهان و فک و صورت.
استادیار گروه رادیولوژی
رادیولوژی دهان و فک و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، ایران.
دندانپزشک.
زمینه و هدف: یکی از مهمترین گامها در تضمین موفقیت درمان ایمپلنت، ارزیابیهای دقیق قبل و بعد از درمان با استفاده از روشهای تصویربرداری میباشد. با توجه به مطالعات محدود انجامشده در ایران در مورد روش رادیوگرافی ترجیحی دندانپزشکان در درمان ایمپلنت، این مطالعه با هدف «بررسی روشهای رادیوگرافی مورد استفادۀ دندانپزشکان اهواز در کاشت ایمپلنت» انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعۀ حاضر یک مطالعۀ مقطعی و توصیفی- تحلیلی میباشد که در آن روشهای رادیوگرافی انتخابی دندانپزشک عمومی و متخصص شهر اهواز در درمان ایمپلنت، مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود.
یافتهها: بررسیها نشان داد که از تعداد 198 شرکتکننده، 2/70 درصد مرد و 8/20 درصد زن بودند و دامنۀ سنی 26 تا 57 سال و 87/36 درصد سابقۀ کاری بین 5 تا 10 سال داشتند. روش رادیوگرافی انتخابی دندانپزشکان به ترتیب عبارت بود از: پانورامیک و CBCT بهصورت توأم، CBCT به تنهایی، پانورامیک به تنهایی و سایر روشها. در این مطالعه، ارتباط معناداری بین روش رادیوگرافی انتخابی با سن و سابقۀ کاری مشاهده شد، اما بین روش رادیوگرافی انتخابی با وضعیت تخصص و جنس ارتباط معناداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: شایعترین روش رادیوگرافی مورد استفادۀ دندانپزشکان شهر اهواز در این مطالعه، پانورامیک و CBCT بوده که با مطالعات انجامگرفته در داخل و خارج کشور تشابه و تفاوتهایی دارد. با توجه به دقت بالای CBCT در طراحی درمان ایمپلنت، آموزش دندانپزشکان برای استفادۀ بیشتر از این روش توصیه میشود.
Background and Objectives:Dental implants create a revolution in dentistry and its success has been proved. One of the important steps in guarantying its success is accurate assessment, using imaging methods, before and after treatment. Limited number of studies on the preferred radiographical method in implant treatment have been done in Iran. The objective of this study aimed to assess the selected radiography techniques used by Ahvaz Dentists in implant treatment.
Subjects and Methods: In this descriptive-analytical and cross sectional study, in which selected radiography method of 198 general and specialist dentist of Ahvaz in implant treatment, were examined. Analysis of data was done using SPSS.19 software.
Results: Results show that of 198 participants, 70.2 % were males and 20.8 % were females. Their age range was between 26 to 57 yr, and most of them (36.87%) had work experiences between 5 to 10 yr. Selected radiography methods of dentists were in the following descending order: Panoramic and CBCT together; 40.4%, CBCT alone; 30.8%, panoramic alone; 21.7%, and other methods: 7.1%. There were significant correlations between selected radiography method and age and work experiences. But there were not any significant correlations between selected radiography method and specialist status and gender.
Conclusion: The most common radiography method selected by dentist in this study was Panoramic and CBCT, which comes in concordance with similar studies conducted in Iran and other countries. Accordingly because of its in implant treatment design, education of dentist on use of this method is recommended.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47159_3bc7c41f924dde2a59739c0337f4aec4.pdf
ایمپلنت
روشهای رادیوگرافی
دندانپزشکی
Implant
Radiography Methods
Dentistry
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
430
436
47161
Original Article
بررسی اثر عصارۀ آبی برگ کرفس بر پارامترهای خونی و سطح تستوسترون سرم در موش صحرایی نر
The Effects of Aqueous Extract of Celery (Apium Graveolens) on Hematological Parameters and on the Level of Serum Testosterone in Male Rat
The Effects of Aqueous Extract of Celery (Apium Graveolens) on Hematological Parameters and on the Level of Serum Testosterone in Male Rat
آمنه حردانی
1
اسرافیل منصوری
2
اشرف زرگر
3
محمدرضا افضل زاده
4
دانشجوی کارشناسی بهداشت عمومی.
- مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، گروه علوم تشریحی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.
مرکز تحقیقات دیابت، گروه فیزیولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، ایران.
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
زمینه و هدف: ایران دارای یک سنت غنی از دانش مبتنی بر گیاه در بهداشت و درمان میباشد. در ایران، کرفس بهطور سنتی برای انواع مختلفی از بیماریها استفاده میشود. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر عصارۀ آبی برگ کرفس بر فاکتورهای هماتولوژیک و هورمون تستوسترون در موش صحرایی نر بوده است. روش بررسی: 24 سر موش صحرایی بالغ به 3 گروه به ترتیب زیر تقسیم شدند: گروه کنترل، و گروهای دریافتکننده. عصارۀ آبی برگ کرفس در دو دوز 100 و 200 (mg/kg) بهمدت 30 روز متوالی از طریق گاواژ داده شد. در پایان این دوره، همۀ حیوانات با شرایط بیهوشی کشته شدند و نمونۀ خون جمعآوری شد، سپس فاکتورهای هماتولوژیک و هورمون تستوسترون با استفاده از آزمایشات هماتولوژی و کیت تستوسترون اندازهگیری شد. نتایج بهدستآمده با استفاده از روشهای آماری مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: عصارۀ آبی برگ کرفس از میان فاکتورهای هماتولوژیک باعث افزایش هموگلوبین،RBC، MCH و WBC گردید (05/0P<) و همچنین افزایش معنادار میزان هورمون تستوسترون (05/0P<) را نشان داد. در مقایسۀ وزن موشها در گروههای مختلف، اختلاف معناداری مشاهده نشد (05/0P>). نتیجهگیری: عصارۀ آبی کرفس میتواند سطح سرمی تستوسترون و برخی پارامترهای خونی را در رتهای نر افزایش دهد.
Background and Objectives: In Iran, traditionally, celery is used to treat of various diseases such as peptic ulcer. The aim of this study was to investigate the effects of the aqueous extract of celery (Apium graveolens) on hematological parameters and testosterone in male rats. Subjects and Methods: Twenty four adult rats were divided into 3 groups: Control and two experimental groups, which received the aqueous extract of celery at doses 100 and 200mg/Kg for 30 consecutive days. At the end of this period, all the animals were killed and blood samples were collected and the hematologic factors (hemoglobin, RBC, MCH and WBC) and serum testosterone levels were measured. The results were analysed by one-way ANOVA test. Results: Aqueous extract of celery, without affecting body weight, increased hemoglobin, MCH, WBC and as well as a significant increase of serum testosterone. Conclusions: The aqueous extract of celery can increase testosterone level and some blood parameters in rat.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47161_acb7d17a803e071c3ef3509042a56de2.pdf
برگ کرفس
عصارۀ آبی
فاکتورهای خونی
تستوسترون
Leaf celery
aqueous extract
hematological parameters
testosterone
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
437
445
47169
Original Article
نقش تصویرسازی سقف بیمارستان کودکان در بهبود وضعیت روحی آنان
The Effect Illustrating the Children’s Hospital Ceiling on Improving Their Mental Situation
فرزانه فلاحی
1
گروه هنر، دانشکدۀ هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
زمینه و هدف: در میان گروههای سنی مختلف، کودکان روحیهای آسیبپذیرتر دارند و احتمال وارد شدن لطمات جبرانناپذیر به آنها بهعلت قرارگیری در محیط پردرد و تنش بیمارستان زیاد است. سقف بیمارستانها با توجه به اینکه همواره در تیررس نگاه بیمارانی هستند که زمانی طولانی از شبانهروز را بر تخت خود آرمیدهاند، قابلیت بصری بالایی در تأثیرگذاری بر محیط زیرین خود دارند. لذا هدف از این پژوهش، بیان اهمیت بکارگیری قابلیتهای بصری سقف بیمارستان جهت اثربخشی مفید بر کودکان بستری در این مکان است. روش بررسی: این پژوهش با توجه به موضوع و هدف خود از نوع تحقیقات اسنادی و کاربردی بهشمار رفته و روش تحقیق آن، روش توصیفی و تحلیلی است که از طریق منابع کتابخانهای، مشاهدۀ میدانی و مصاحبه، جمعآوری و تحلیل و تبیین شده و مراحل انجام آن به شرح ذیل است: 1. جمعآوری اطلاعات 2. دستهبندی اطلاعات 3. شرح و تفسیر اطلاعات 4. تجزیه و تحلیل اطلاعات 5. استنتاج و نتیجهگیری. یافتهها: در بخش بستری کودکان، جزییات فضا از اهمیت بسیاری برخوردار است و خالی بودن این فضا از تدابیر زیباییشناسانه ممکن است منجر به تبدیل بیمارستان به مکانی اضطرابآور برای کودکان بشود، لذا با تکیه بر تخیل بهعنوان مشخصۀ روانشناختی مشترک میان کودکان، میتوان تصاویری برای سقف این مکان طراحی کرد که دارای چند ویژگی بارز از جمله: سادگی، کودکانه و ملهم از طبیعت باشند. نتیجهگیری: تصویرسازی سقف بیمارستان کودکان با در نظر گرفتن برخی معیارهای ویژه مانند: تفاوت روحیات کودک بیمار با سایر کودکان، یافتن نیازها و وجوه شخصیتی مشترک میان ایشان و ... میتواند موجب کاهش اضطراب و در نتیجه بهبود اوضاع روحی آنها شود
Background and Objectives: Among different age groups, children are more vulnerable and very likely to be subjected to irreparable damaged due to exposing to painful and stressful hospital environment. Since the children are lying for long periods in beds they have high visual contact with the ceiling, and thus on their underside environment. The aim of this study was to describe the importance of using artistic illustrations on hospital ceilings for benefits of children admitted in hospitals in Tehran Subjects and Methods: According to its object and purpose, this study is of documentary and applied researches method, and uses analytical-Descriptive methodology, which is collected and analyzed using library resources, field observations and interviews, as follows: 1. Data collection 2. Data categorization 3. Data Interpretation. 4. Data analysis. 5. Conclusion Result: The children hospitalization ward’s space details are very important and with no aesthetics fore sights the hospital may convert into a stressful place for children. Therefore, relying on imagination as a common psychological characteristic among children, images can be designed for this places having some obvious features such as: simplicity, childish and inspired by nature. Conclusion: Ceiling illustration of children's hospital, considering some specific criteria such as: mood difference of sick child with others, finding their needs and common personality characteristics and etc. can reduce anxiety and thus would improve their mental state.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47169_a909d44c71662c8024560213f8c20fce.pdf
تصویرسازی
سقف بیمارستان
کودکان بیمار
: Illustration
Hospital ceiling
Sick children
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
448
454
47171
Original Article
ارزیابی اثر ترانگزامیک اسید در میزان اتلاف خون در بیماران تحت اعمال جراحی درمان شکستگیهای دوطرفۀ فک تحتانی
Efficacy of Tranexamic Acid in Reducing Blood Loss During Bilateral Mandible Fracture Trauma Surgery
Kazem
کاظم خیابانی
1
محمدرضا گوشه
2
روحالله رزمدیده
3
سید آرمان محققی
4
مجید احمدفر
5
محمد پور اعتضاد
6
استادیار گروه جراحی دهان و فک و صورت.
استادیار گروه بیهوشی.
استادیار گروه جراحی دهان و فک و صورت.
استادیار رادیولوژی دهان و فک و صورت.
گروه جراحی فک،دهان و صورت، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، اهواز، ایران.
گروه فیزیوتراپی، دانشکدۀ توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: ترانگزامیک اسید بهعنوان دارویی ایمن و مؤثر برای کاهش ریسک مرگ ناشی از اتلاف خون در موارد تروما میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر ترانگزامیک اسید بر جراحیهای شکستگی دوطرفۀ مندیبل در مقایسه با نرمال سالین است.
روش بررسی: این مطالعۀ کارآزمایی بالینی در سال 1393 در بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز، بر روی 36 بیمار اجرا شد. بیمارانی که بر اثر تصادفات دچار شکستگی فک تحتانی دوطرفه و بین سنین 20-40 سال بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. گروه مداخله و کنترل بهصورت تصادفی و نیمساعت قبل از عمل جراحی به ترتیب 20 میلیلیتر داروی ترانگزامیک اسید و 20 میلیلیتر نرمال سالین 9/0 درصد دریافت کردند. هموگلوبین و اتلاف خون از متغیرهای اصلی اندازهگیری شده هستند.
یافتهها: میزان هموگلوبین قبل و بعد از عمل در بیماران گروه کنترل به ترتیب 12/1±92/11 و 22/1±48/10 (بدون اختلاف معنادار آماری)، و در گروه مداخله به ترتیب 09/1±05/12 و 17/1±13/11 (بدون اختلاف معنادار آماری) مشاهده شد. میزان اتلاف خون در بیماران تحت عمل جراحی بر اساس مقادیر هموگلوبین در دو گروه کنترل و مداخله به ترتیب برابر 7/248±96/506 میلیلیتر و 52/173±57/360 میلیلیتر محاسبه گردید.
نتیجهگیری: تزریق وریدی mg/kg 20 ترانگزامیک اسید قبل از بیهوشی در جراحیهای شکستگی مندیبل دوطرفه موجب کاهش اتلاف خون میشود.
Background and Objectives: Tranexamic acid is effective in reducing the risk of death due to blood loss in trauma cases. The aim of this study was to assess the efficacy of tranexamic acid compared to normal saline in bilateral mandible fracture due to accident
Subjects and Methods: Thirty six patients (both male and female) between the ages of 20-40 yr, with bilateral mandible fractures due to accident were assessed in Imam Khomeini Hospital, Ahvaz, Iran, in 2014. Eighteen patients received intravenously20 mg/kg tranexamic acid bolus as intervention group and 18 patients received normal saline as control group just before induction of anesthesia. Intra-operative blood loss and pre- and post-operative hemoglobin were recorded for both groups.
Results: Tranexamic acid significantly reduced the volume of blood loss during surgery when compared with control group (360.57±173.52 mL vs 506.96±248.07 mL). The average drop in hemoglobin was 1.08 mg/dl in the tranexamic group and 1.54mg/dl in the saline group.
Conclusion: Prescribing pre-operative tranexamic acid intravenously at 20 mg/kg reduces blood loss compared with placebo during the surgery.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47171_d2aac86bd53f32c31a30dae455b0f332.pdf
ترانگزامیک اسید
اتلاف خون
شکستگی
Tranexamic acid
Blood loss
fracture
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
456
466
47172
Original Article
بررسی اثربخشی ترکیب آموزش معکوسسازی عادت (HRT) با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر کاهش نشانگان اختلال موکنی
Investigating the Effectiveness of Combination of Acceptance and Commitment Therapy with Habit Reversal Training in Reduction of Trichotillomania Symptoms
پروین جمشیدیان قلعه شاهی
1
دانشجوی دکترای روانشناسی.
زمینه و هدف: اختلال موکنی ((Trichotillomania (TTM) کَندن مکرر مو تا حدی است که به از دستدادن قابل توجه آن منجر میشود. TTMبا احساسات منفی و اجتناب از فعالیتهای مهم اجتماعی همراه است. این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی ترکیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) با آموزش معکوسسازی عادت (HRT) بر کاهش نشانگان اختلال موکنی انجام شد.
روش بررسی: در این مقاله از آزمایش مورد منفرد (Single-Case Experiment) با طرح A-B بههمراه پیگیری استفاده شد. با روش نمونهگیری هدفمند دو نفر انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات و دادهها علاوه بر مصاحبۀ تشخیصی بر اساس DSM-5، از چکلیست میلواکی برای انواع TTMـ نسخۀ بزرگسالان و مقیاس موکنی بیمارستان عمومی ماساچوست استفاده شد. پروتکل هفت جلسهایِ درمان ترکیبی ACT و HRT برای هر شرکتکننده بهطور انفرادی اجرا شد. دادههای مربوط به سه موقعیت خط پایه، مداخله و پیگیری برای شرکتکنندهها بهطور جداگانه، روی نمودار رسم شد.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها از طریق تحلیل دیداری نشان داد که ترکیب درمان ACT و HRT بر کاهش علایم اختلال موکنی در هر دو بیمار مؤثر بود و این دستاورد درمانی تا مرحلۀ پیگیری حفظ شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ترکیب رویکرد رفتاری متداول با رویکردی که اجزای شناختی و هیجانی رفتار را درنظر میگیرد بهطور معناداری نشانگان اختلال TTM را کاهش میدهد. در نتیجه، درمانگران میتوانند برای مؤثرتر کردن روند درمانِ اختلال TTM، معکوسسازی عادت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را با هم ترکیب کنند.
Background and Objectives: Trichotillomania disorder is a repetitive pulling of hair to the point of noticeable loss. TTM has been tied to a number of negative effects and avoidance of important activities. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of combination of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) with Habit Reversal Training (HRT) on reduction of trichotillomania symptoms.
Subjects and Methods: In this study single-case experiment with A-B design with follow up was used. Two patients were selected by purposeful sampling. In order to gather information and data, in addition to the diagnostic interview based on DSM-5, Milwaukee Inventory for subtypes of trichotillomania–Adult Version: MIST-A and The Massachusetts General Hospital (MGH) Hair-pulling Scale were used. Seven-session ACT plus HRT protocol was delivered for each participant individually. Data drawn in three phases of baseline, intervention and follow-up, for participants separately.
Result: Data were interpreted by visual analysis and result showed that the combination of ACT and HRT was effective in reducing TTM symptoms in both patients, and the treatment out come was maintained in follow-up phase.
Conclusion: The results showed a traditional behavioral approach (HRT) combined with an approach that addresses the cognitive and emotional components of the behaviour (ACT), significantly reduce TTM symptoms. Combined ACT with HRT is more treatment of TTM.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47172_6bf8fed4cd9e65105ee602577b44d4db.pdf
آموزش معکوسسازی عادت
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
اختلال موکنی
Habit Reversal Training
Acceptance and Commitment Therapy
Trichotillomania
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
476
468
47173
Original Article
بررسی مقایسهای استحکام باند برشی کامپوزیت رزین به گلاس اینومر اصلاحشده با رزین با استفاده از باندینگهای مختلف
Comparison of Shear Bond Strength between Composite Resin and Resin Modified Glass Ionomer with Different Bondings
شهریار جلالیان
1
متین هداوند
2
استادیار گروه آموزشی ترمیمی و زیبایی.
دانشجوی دکترای حرفهای دندانپزشکی.
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، مقایسۀاستحکام باند برشی بین کامپوزیت رزین و گلاس اینومر اصلاحشده با رزین (RMGI) با استفاده از باندینگهای مختلف، در ضمن استفاده ازSandwich Technique میباشد.
روش بررسی: در این مطالعۀ آزمایشگاهی، 60 بلوک از جنس RMAGI به شکل مربع cm1×1 و ارتفاع mm 5 تهیه و به 5 گروه 12 تایی تقسیم شد.
استوانههای کامپوزیتی به قطر mm5/2 و ارتفاع mm5 تهیه و گروه 1 بدون باندینگ، در گروه 2 با استفاده از Scotch BondMulti Purpose، در گروه 3 باSing Bond، در گروه 4 با Clearfil SE Bond و در گروه 5 با G bond در سطح بلوکهای RMGI باند شدند. جهت بررسی استحکام باند برشی از دستگاه Universal Testing Machine با سرعت استفاده گردیدو سطوح شکستگی زیر استریومیکروسکوپ ارزیابی شد و آزمون یکطرفۀ آنووا(ANOVA) و آزمون توکی (Tukey) در سطح معناداری 05/0 انجام شد.
یافتهها: میانگین استحکام باند برشی (Mp) گروههای 1 تا 5 به ترتیب:95/4، 40/13، 79/13، 28/21 و 73/16بهدست آمد.
آنالیز واریانس نشان داد اختلاف آماری معنادار است (001/0P>) و تست توکی تفاوت معناداری بین گروههای مختلف نشان داد، ولی بین گروه 2 و 3 تفاوت معنادار نبود.
نتیجهگیری: استحکام باند برشی بین RMGI و کامپوزیت با استفاده از سیستمهای باندینگ بهطور معناداری افزایش یافت و استحکام باند میتواند بسته به نوع سیستم باندینگ استفادهشده، متغیر باشد. سیستمهای Self-Etch استحکام برشی بالاتری را ایجاد کردند.
Background and Objectives: The aim of this study was to compare shear bond strength between composite and resin-modified glass ionomer (RMGI) by different adhesive systems using sandwich technique
Subjects and Methods: In this experimental research, A total of 60 square bloc of
RMGI (1×1cm) and a thickness of 5mm were divided into 5 groups.Cylinders of composite resin with a diameter of 2.5mm and the height of 5mm were bonded to RMGI with scotch bond multi purpose, single bond, clearfil SE bond and G bond.which were allocated as groups 2 to 5?. The first group was used the control .All samples were tested by a Universal testing machine with a strainrate of 1 mm/min Data was analysed with one way ANOVA and Tukey test at a significance level of <0.05 Failure mode was assessed under a stereo-microscope.
Result: The averages of shear bond strength values for groups 1 until 5 were 4.95, 13.40, 13.79, 21.28, 16.73 Mpa, respectively.Variance analysis showed that there were a significant statistical differences between which group and which. and Tukey test showed that there is a significant difference between different groups, except between group 2 and 3.
Conclusion: Shear bond strength of RMGI to composite increased significantly with the use of adhesive system. The bond strength of RMGI to composite could vary depending upon the type of adhesive system used. Self etch primer adhesives system created higher shear bond strength.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47173_8b53f31231c13401cc04eb628e476924.pdf
کامپوزیت رزین
باندینگ عاجی
گلاس اینومر
استحکام برشی
Composite Resin
Dentin bonding
Glass Glassionomer
Shear strength
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
478
485
47175
Review
تظاهرات دهانی بدخیمیهای خونی
Oral Manifestations of Hematologic Malignancies
بیتا روحانی
1
نرگس قلی زاده
2
حسین خوئینی پورفر
3
سارا پورشهیدی
4
هومن ابراهیمی
5
استادیار گروه بیماریهای دهان و فک و صورت.
استادیار گروه بیماری های دهان و فک و صورت.
استادیار گروه انکولوژی اطفال.
استادیار گروه بیماری های دهان و فک و صورت.
استادیار بیماری های دهان و فک و صورت.
زمینه و هدف: بدخیمیهای خونی ناشی از ایجاد اختلال در تولید سلولهای خون میباشند. این بیماریها همانند برخی دیگر از بیماریهای سیستمیک دارای تظاهراتی در حفرۀ دهان هستند. هدف از این مطالعه، مروری بر مقالات در خصوص علائم و نشانههای دهانی اختلالات هماتولوژیک بدخیم به منظور آشنا نمودن دندانپزشکان با این تظاهرات و کمک به کشف سریع این گروه از بیماریهاست. روش بررسی: این مطالعه حاصل مروری بر مقالات موجود در پایگاههای معتبر علمی در خصوص تظاهرات دهانی بدخیمیهای خونی است. در این مطالعه از کلمات کلیدی "Oral manifestation"، "Lymphoma"، "Leukemia" و "Multiple myeloma" (به صورت تکی یا دوتایی) استفاده شد. یافتهها: مقالات متعددی در مورد تظاهرات دهانی بدخیمیهای خونی (از جمله لوسمی، لنفوم و میلوم مالتیپل) در دسترس میباشد. نتایج حاصل از آنها نشان میدهد که علائم و نشانههای دهانی ناشی از این بدخیمیها (به عنوان مثال، رنگ پریدگی مخاط، افزایش حجم لثه، خونریزی، تریسموس و تغییرات استخوانی) میتواند مدرک مهمی در شناسایی آنها و حتی در برخی از موارد، اولین علامت بروز بیماری باشد. نتیجهگیری: علائم و نشانههای دهانی می توانند در انواع مختلف بدخیمیهای خونی مشاهده شوند، که حتی در برخی از موارد اولین نشانۀ بیماری محسوب میشوند. بنابراین دندانپزشک میتواند نقش مهمی را در شناسایی زودهنگام این بیماران و ارجاع آنها به متخصصان مربوطه ایفا نماید.
Background and Objectives: Hematologic malignancies are caused by impaired proliferation of blood cells. These diseases like some other systemic disorders have some manifestations in the oral cavity. The purpose of this study is to review the literature on oral signs and symptoms of malignant hematologic disorders in order to familiarize the dentists with these manifestations and assisting in early detection of the diseases. Subjects and Methods: This study is based on a review of oral manifestations of hematological malignancies on reliable scientific databases. In this study “Oral manifestation”, “Lymphoma”, “Leukemia” and “Multiple myeloma” (single or double) were employed as keywords. Results: Several papers on oral manifestations of hematologic malignancies (including leukemia, lymphoma and multiple myeloma) are available. Their results show that the oral signs and symptoms caused by these malignancies (e.g. pallor of the mucosa, gingival enlargement, bleeding, trismus, and bone changes) can be important evidence in identifying them and even in some cases may be the first sign of illness. Conclusions: Oral signs and symptoms can be seen in a variety of hematologic malignancies, which even in some cases are the first signs of disease. So the dentist can play an important role in early detection and referral of patients to the relevant specialists.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47175_9d051bf43c6bf06eb03a9a51fdf64a18.pdf
بدخیمیهای خونی
تظاهرات دهانی
لنفوم
لوسمی
میلوم مالتیپل
Hematologic malignancies
Leukemia
Lymphoma
multiple myeloma
Oral manifestations
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2015-09-23
14
4
492
487
47176
Case Report
واریاسیون نادر در موقعیت طناب داخلی شبکۀ بازویی: گزارش یک مورد
A Rare Variation in the Position of the Medial Cord of Brachial Plexus: A Case Report
وحید بیاتی
vahid_bayati@yahoo.com
1
زینب قنواتی
2
الهام یونسی
3
مهتاب نجفآبادی
4
استادیار گروه علوم تشریحی.
گروه علوم تشریحی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد.
گروه علوم تشریحی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران
تا به حال واریاسیونهای متعددی در مورد روند تشکیل شبکۀ بازویی گزارش شده که تمام آنها از نظر بالینی اهمیت دارند. در گزارش حاضر، یک واریاسیون نادر در مورد موقیعت طناب داخلی شبکۀ بازویی و شاخههای آن گزارش میشود. در حین تشریح برای اهداف آموزشی در دانشکدۀ پزشکی، یک واریاسیون نادر در شبکۀ بازویی در حفرۀ آگزیلای سمت راست مشاهده شد. پس از بررسی بیشتر مشخص گردید که دو طناب داخلی و خارجی در سمت خارج شریان بازویی قرار گرفته و طناب خلفی در موقعیت طبیعی خود یعنی در خلف شریان واقع شده بود. آگاهی از این واریاسیون برای آناتومیستها، رادیولوژیستها، متخصصین بیهوشی و جراحان جهت تفسیر علایم بالینی و نشانههای غیر قابل توضیح، مهم بوده و میتواند از عوارض احتمالی عمل جراحی پیشگیری کند.
Up to now, several variations have been reported regarding the formation of brachial plexus and its cords; and each of these variations have importance in clinical practice. In the present report, a rare variation is reported about the situation of the medial cord and its branches. A rare variation was observed in the brachial plexus of the right axilla as the medial and lateral cords were located on the lateral side of the second part of the axillary artery and the posterior cord was in its normal position. Awareness of these variations is important to anatomists, radiologists, anesthesiologists and surgeons to interpret unexplained clinical signs and symptoms and can prevent from any post-operative complications during surgery.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47176_66bcf994e2c696153a6455ce0e72e73c.pdf
شبکۀ بازویی
طناب داخلی
شریان آگزیلاری
واریاسیون
Brachial plexus
Medial cord
Axillary artery
Variation