per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
355
362
46992
Original Article
بررسی میزان رعایت بهداشت دست توسط کارکنان بخشهای ICU بیمارستان گلستان اهواز در سال 1392
Hand Hygiene Compliance among ICU Health Workers in Golestan Hospital in 2013
معصومه آلبوغبیش
1
عبدالکاظم نیسی
neisi_a@yahoo.com
2
هاجر بروایه
3
مربی گروه هوشبری ، گروه هوشبری، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز ، ایران.
استادیار گروه بهداشت محیط. گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اهواز، اهواز، ایران.
کارشناس هوشبری. دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: آمارها حاکی از این واقعیت هستند که بخشهای مراقبت ویژه پرخطرترین مکان برای عفونتهای بیمارستانی میباشند. میزان رعایت بهداشت دستها در کارکنان درمانی، اولین قدم در جهت کنترل عفونتهای بیمارستانی است، این پژوهش میزان رعایت اصول بهداشت دست را در کارکنان بخشهای ICU بیمارستان گلستان مورد بررسی قرار داده است.
روش بررسی: این مطالعۀ اپیدمیولوژیک مقطعی توصیفی در بخشهای ICU بیمارستان آموزشی_درمانی گلستان اهواز در آذرماه سال1392 انجام گرفت. پرسنل بخشهای ICU شامل سه گروه پزشکان، پرستاران و سایرین (بهیار، کمک بهیار و کارگر)، از نظر رعایت اصول بهداشت دست بهصورت تصادفی مورد مشاهده پنهان قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که میزان رعایت بهداشت دستها در کارکنان بخشهای ICU از 369 موقعیت پیش آمده، 211 موقعیت یا به عبارت 2/57% بود. میزان رعایت اصول بهداشت دستها به تفکیک در پزشکان 12%، پرستاران63% و سایرین 67% میباشد. بیشترین روش مورد استفاده جهت رعایت بهداشت دست توسط کارکنان استفاده از دستکش با 2/28% بود.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت فوقالعاده بخشهای ICU از نظر خطر ابتلای بیماران به عفونتهای بیمارستانی، میزان رعایت بهداشت دست توسط کارکنان ICU پایین بود. لازم است اقداماتی جهت ارتقای بهداشت دستهای کارکنان صورت گیرد.
Background and Objective: Intensive care units (ICU) are more risky for nosocomial infections. Hand hygiene compliance of ICU health workers is important to control nosocomial infections. This study carried out to determine hand hygiene compliance rate among ICU health workers of Golestan hospital, Ahwaz, Iran.
Subjects and Methods: The study was a descriptive-cross sectional one. The study carried out in Dec 2013 in ICU of Golestan hospital. Health workers were physicians, nurses and other workers. Observation for hand hygiene behavior of health workers was blind. Sample collection was based on randomized observations for hand hygiene opportunities.
Results: Results shown hand hygiene compliance rate of health workers was 211 out of 369 opportunities (57.2 %). Hand hygiene compliance rate among physicians was 12%, for nurses 63% and for other works 67%. Most frequent method used was gloves wearing with 27.2%.
Conclusion: Hand hygiene compliance rate of health workers in ICU of Golestan hospital was low. These findings suggest that on-job training of ICU health-care team need to be undertaken
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_46992_990845799c4c1058e9c31c3c2d72fd9c.pdf
ICU
بهداشت دست
کارکنان
بیمارستان گلستان
Hand hygiene
ICU
Golestan hospital
health workers
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
363
370
46999
Original Article
اندازهگیری فعالیت آنزیم هیالورونیداز در زهر افعی لبتینای ایران
Measurement of Hyaluronidase Enzyme Activity in Venom of Iranian Vipera Lebetina
زهره آموزگاری
1
سمانه ابیض
2
مژگان نوربهبهانی
3
اسماء محمدی
4
کارشناسارشد بیوشیمی.گروه بیوشیمی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
دانشجوی کارشناسیارشد بیوشیمی بالینی.گروه بیوشیمی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
کارشناس آزمایشگاه.گروه آزمایشگاه، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
دانشجوی کارشناسیارشد بیوشیمی بالینی.گروه بیوشیمی، دانشکدۀ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: زهر مارها حاوی مخلوطی از پروتئینهای آنزیمی و غیرآنزیمی و ترکیبات آلی کوچک میباشد. مطالعات ما روی زهر افعی لبتینای ایرانی مشخص نمود که این زهر منبع غنی از پروتئینها و لیپیدها میباشد. افعی لبتینا یکی از مارهایی است که در قسمتهایی از جنوب شرقی اروپا، جنوب شرقی آسیا و شمال غربی آفریقا یافت میشود.
هیالورونیداز یک فاکتور ثابت در زهر مارهاست و به عنوان یک فاکتور انتشار شناخته شده که انتشار توکسینهای سیستمیکی را که به گردش خون آسیب میرسانند، تسهیل میکند. در این مقاله فعالیت آنزیم هیالورونیداز را در زهر افعی لبتینای ایران گزارش میدهیم.
وش بررسی: فعالیت هیالورونیداز روی هیالورونیک اسید به روش توربیدومتری آزمایش شد. فعالیت کاهش توربیدیتی به صورت درصد هیالورونات هیدرولیز شده در مقایسه با جذب لولۀ آزمایش بدون آنزیم به عنوان صد درصد توربیدیتی محاسبه شد. از هیالورونیداز بیضۀ گاوی به عنوان استاندارد استفاده شد.
یافتهها: pH و درجۀ حرارت اپتیمم برای حداکثر فعالیت به ترتیب 6 و 37 درجۀ سانتیگراد بود.
نتیجهگیری: نتیجۀ کلی این مطالعه این بود که زهر افعی لبتینای ایران دارای مقدار قابل ملاحظهای فعالیت هیالورونیداز بود.
Background and Objective: Snake venoms comprise complex mixtures of enzymatic and non-enzymatic proteins and small organic compounds. Hyaluronidase is a constant factor in the venom of the snake and is known as a spreading factor. This factor facilitate spread of toxins that harm into the blood circulation system.
In this paper, we describe the determination of hyaluronidase activity in Iranian Vipera lebetina venom.
Subjects and Methods: Hyaluronidase activity was assayed turbidometrically on hyaluronic acid. Turbidity reducing activity was expressed as a percentage of the hydrolysed hyaluronate, taking the absorbance of a tube as 100% in which no enzyme was added. Bovin testis hyaluronidase was used as standard.
Results: The optima PH and temperature for hyaluronidase maximum activity was 6 and 37 °C respectively.
Conclusion: In conclusion the Iranian Vipera lebetina venom possessed considerable hyaluronidase activity.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_46999_a4ee849814738952e808fb5b27ec962f.pdf
افعی لبتینای ایران
هیالورونیداز
Vipera lebetina
Venom
Hyaluronidase
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
315
322
47004
Original Article
بررسی اثر داروی ترکیبی فورمترول به اضافۀ بودزوناید در بیماران آسمی متوسط و شدید مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر اهواز
Assessment the Effect of Fomoterol and Budesonide Combination in Moderate and Severe Asthmatic Patients Admitted to Ahvaz Imam Hospital-Iran
محمد کیارسی
1
عطاالله غدیری
2
اسکندر مقیمیپور
3
سید حمید برسی
4
پگاه قندیل
5
محمد مهدی غدیری
6
دکترای تخصصی داروسازی. مرکز تحقیقات دانشجویی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه ایمونولوژی.مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی و گروه ایمونولوژی، دانشگاه علوم پزشکی جندی-شاپور اهواز، اهواز، ایران.
دانشیار گروه فارماسیوتیکس.گروه فارماسیوتیکس، مرکز تحقیقات نانو فناوری، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
دانشار گروه داخلی.گروه داخلی، بیمارستان امام خمینی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه ژنتیک پزشکی.گروه ژنتیک پزشکی، دانشکده پژشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
متخصص قلب.گروه قلب و عروق، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: داروهای ترکیبی جدیدی جهت کنترل آسم بهکار میروند، که هدف آنها دستیابی به یک وضعیت فاقد علایم بیماری و بهبود و تقویت کارکرد ریوی با کمترین مقدار مصرف دارو میباشد. در این مطالعه، میزان بهبودی کلینیکی، یافتههای عملکرد ریوی بیماران مبتلا به آسم قبل و بعد از درمان دوهفتهای با داروی ترکیبی فورمترول به اضافۀ بودزوناید مقایسه میشود.
روشبررسی: طی یک مطالعۀ کارآزمایی بالینی به بررسی 58 بیمار جدید مبتلا به آسم متوسط و شدید با استفاده از شرح حال، معاینۀ فیزیکی و اسپیرومتری پرداخته شد. سپس بیماران، تحت درمان دوهفتهای با پروتکل درمانی اسپری فورمترول(به مقدار µg320) به اضافۀ بودزوناید (به مقدار µg9) قرارگرفتند و سه شاخص ریوی FEV1، FVC وPEF در اسپیرومتری آنها بررسی شد.
یافتهها: در مطالعۀ حاضر، میانگین FEV1 قبل از درمان 2/1±92/2 و بعد از درمان 78/0±10/3 بود که این اختلاف معنادار بوده است (05/0P<). همچنین FVCقبل و بعد از درمان بهترتیب 4/1±51/3 و 98/0±87/3 بود که 50/17درصد تغییر داشت که از نظر آماری تفاوت معنادار بود (05/0P<). میانگین PEF قبل و بعد از درمان بهترتیب 8/1±50/4 و6/0±98/4 درصد بود که تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند (05/0P<).
نتیجهگیری: استفاده از داروی ترکیبی فورمترول به اضافۀ بودزوناید برای درمان بیماران آسم متوسط و شدید مفید است و بهکار بردن بیشتر این داروی ترکیبی در بالین اثربخش است و نتایج رضایتبخشی حاصل میشود.
Background and Objective: New combinations of drugs are used for asthma control, which aim to achieve lack of symptoms and increase pulmonary function with the least amount of drug administration. In this study, the clinical recovery of pulmonary function in asthmatic patients before and after two weeks of treatment with a combination of fomoterol and budesonide compared.
Subjects and Methods: This study was carried out on 58 newly diagnosed moderate and severe asthmatic patients referred to Ahvaz Imam Hospital during the first six months of the 2012. Physical examination and FVC, FEV1 and PEF variables were assessed using spirometry. After two weeks treatment with a combination of fomoterol (320µg) and budesonide (9µg) turbohaler the patients were re-evaluated. SPSS analysis software and ANOVA (t-test) methods were used for data analysis.
Results: The mean FEV1 before treatment was 2.92±1.2 which increased to 3.1±0.78 after treatment ((P<0.05). The FVC before treatment was 3.51±1.4 also increased significantly after treatment 3.87± 0.98 (P<0.05). On the other hand, PEF percentage for pre-treatment was 1.8 ± 4.50 %, which significantly increased to 4.98±0.6% after treatment (P <0.05).
Conclusion: The use of the combination of formetrol plus budesonide for the treatment of moderate and severe asthma was found to be useful in clinical and can achieve satisfactory control of moderate and severe asthma.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47004_7098e81a1820e10795b7393d5bb3f507.pdf
آسم
FEV1
FVC
PEF
Asthma
FVC
FEV1
PEF
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
323
331
47008
Original Article
میزان بازگشت به فعالیت قبلی و کیفیت زندگی در بیماران جراحیشده شکستگی گردن فمور در بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز
Evaluation of Quality of Life in Patients with Femoral Neck Fracture
محمد فکور
1
مرضیه چنگیزی چنگیزی
2
پیام محمد حسینی
3
سید شهنام موسوی
4
استاد گروه ارتوپدی.گروه ارتوپدی، بیمارستان امام خمینی، دانشکدۀ -پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
پزشک عمومی.دانشکدۀ پزشکی، پردیس بین الملل، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه ارتوپدی.گروه ارتوپدی، بیمارستان امام خمینی، دانشکدۀ -پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه ارتوپدی.گروه ارتوپدی، بیمارستان امام خمینی، دانشکدۀ -پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: شکستگی گردن فمور در سنین بالا شایعتر است و بیماران با این شکستگی که درمان شدهاند نیز ممکن است تا مدتها نتوانند به وضعیت فعالیت سابق خود بازگردند و کیفیت زندگی آنها تحت تأثیر قرار میگیرد. در راستای بررسی همین موضوع، پژوهشی در راستای بررسی کامل و جامع کیفیت زندگی بیماران با شکستگی گردن فمور درمانشده در بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز بهعنوان مرکز اصلی ارتوپدی و جراحی استخوان جنوب غرب کشور طرحریزی شد.
روش بررسی: این پژوهش با مطالعۀ پروندههای بیماران دچار شکستگی گردن فمور و پیگیری آنان با بررسی میزان کیفیت زندگی با پرسشنامۀ استاندارد Eq5d صورت گرفت. همچنین اطلاعات دموگرافیک بیماران و اطلاعات درمانی شامل نوع عمل جراحی و فاصلۀ شکستگی تا عمل مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از نسخۀ 22 نرمافزار SPSS آنالیز شد.
یافتهها: 127 بیمار دچار شکستگی گردن فمور بررسی شدند. میانگین نمرۀ کیفیت زندگی بیماران دچار شکستگی گردن فمور در عمل جراحی ORIF برابر با 77/2± 22/9 ، در عمل جراحی THR برابر با 41/5±26/5، در عمل جراحی Bipolar برابر با 32/5±48/7 بوده است. تفاوت معناداری میان کیفیت زندگی بیماران در عملهای جراحی مختلف وجود داشت (03/0=P). نوع عمل جراحی انجامشده با میزان درد بیماران، رابطۀ معناداری داشت (001/0=P).
نتیجهگیری: میزان کیفیت زندگی بعد از درمان بیماران دچار شکستگی گردن فمور در حد متوسط رو به بالا قرار دارد. انتخاب نوع عمل مناسب و اقدامات حمایتی درمانی پس از عمل جراحی و دورۀ درمان میتواند تأثیر مثبتی در بهبود کیفیت زندگی بیماران داشته باشد.
Background and Objective: Femoral neck fractures in old age is more a common occurrence and patients with these fractures may not be able to return to their former activity and quality of life is affected. The objective of this study was to present a comprehensive review of the quality of life of patients with femoral neck fracture who were treated in Ahvaz Imam Khomeini hospital, the major center for orthopedics and bone surgery in Southwest of Iran.
Subjects and Methods: Patient with femoral neck fracture medical files were used as an initial data collection and were follow-upped using Eq5d quality of life questionnaire. The data collected also included demographic data and clinical information including the surgical procedure employed and the time lapsed after surgery.Data were analyzed using SPSS V22 software.
Results: 127 patients with fractures of the femoral neck were evaluated. The quality of life scores of patients with femoral neck fracture in the open reduction and internal fixation(ORIF), total hip replacement(THR) and bipolar arthroplasty surgical produces were 9.22±2.77; 5.26±5.41 and 5.32±7.48 respectively. A significant difference in the quality of life of patients in surgery was different.(P=0.03) type of surgery were significantly correlated with the pain (P = 0.001)
Conclusion: The quality of life after treatment of patients with femoral neck fracture is moderate to high. The choice of appropriate plysiotherapy, occupational therapy and psychiatry aid
after surgery and a course of treatment can have a positive impact on improving the quality of life of patients.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47008_2fb9372ddbd83d36679be6bec66df3fc.pdf
شکستگی گردن فمور
کیفیت زندگی
عمل ORIF
THR
بای آرتروپلاستی
Femoral Neck Fracture
Quality of Life
ORIF surgery
THR
Bipolar arthroplasty
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
333
345
47011
Original Article
اثربخشی مشاورۀ گروهی شناختی-رفتاری بر خودپنداره و افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه
The Effectiveness of Cognitive-Behavioral Group Counseling on Self-Concept and Depression in Women with Breast Cancer
ارام غریبی اصل
gharibiaram@yahoo.com
1
منصور سودانی
2
یوسفعلی عطاری
3
کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی. گروه مشاوره، دانشگاه علوم و تحقیقات خوزستان، اهواز، ایران.
دانشیار گروه مشاوره.گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
استاد گروه مشاوره. گروه مشاوره، دانشگاه علوم و تحقیقات خوزستان، اهواز، ایران
زمینه و هدف: علاوه بر اثرات جسمی درمانهای سرطان، افراد با پارهای از مشکلات دیگر مثل عواقب روانشناختی، نگرانی دائمی در مورد عود سرطان و کژکاری جنسی مواجه میشوند، لذا پژوهش حاضر با هدف تأثیر مشاورۀ گروهی شناختی_رفتاری بر خودپنداره و افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه صورت گرفت.
روش بررسی: جامعۀ آماری این پژوهش زنان مبتلا به سرطان سینه شهر شیراز در سال 1392 بودند. روش نمونهگیری در دسترس و حجم نمونه شامل 30 نفر بود. اعضا به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار داده شدند. طرح تحقیق به صورت پیشآزمون_پسآزمون و آزمون پیگیری یک ماهه با دو گروه آزمایش و کنترل و ابزار مورد استفاده پرسشنامۀ خودپندارۀ راجرز و افسردگی بک بود. مشاورۀ گروهی به مدت ده جلسه برای گروه آزمایش برگزار شد. سپس از هر دو گروه پسآزمون و بعد از گذشت یک ماه از دو گروه آزمون پیگیری گرفته شد.
یافتهها: با کنترل پیشآزمون بین زنان مبتلا به سرطان سینه گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ خودپنداره و افسردگی تفاوت معناداری مشاهده میشود. این نتایج تا مرحلۀ پیگیری حفظ شد.
نتیجهگیری: مشاورۀ گروهی شناختی_رفتاری با دارا بودن آموزشهایی چون به چالشگیری افکار غیر منطقی و جایگزینی آنها با افکار منطقی موجب بهبود خودپنداره و کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه میشود.
Background and Objective: In addition to the physical effects of cancer treatment, other problems such as psychological, cognitive, sexual dysfunction are faced constantly concerning cancer recurrence. Therefore the present study was unsertaken in order to clarify the influence of group cognitive-behavioral counseling on self-concept and depression in women with breast cancer.
Subjects and Methods: Study population of the study comprised women with breast cancer in Shiraz in 2013. Sampling method was based on available and the sample size consisted of 30 subjects. Users were randomly assigned to two 15-subject experimental and control groups. Quasi-experimental research design was as a pre-test, post-test and one-month follow-up test in both groups. The method used was Beck Depression questionnaire and Rogers self-concept Group counseling was conducted for 10 sessions, for the experiment group. Then the post-test was performed in both groups. After one month, the two groups took a follow-up test. These results were kept until the tracking stage.
Results: Among women with breast cancer by controlling the pre- test group and control group in terms of self-concept and in terms of depression, significant differences were observed (P<0.0001). These results were maintained at follow- up.
Conclusion: Cognitive-behavioral group counseling, results in training that can lead to replacement of irrational thoughts with rational ones and causes improvement in self-concept and reduction in depression in women with breast cancer.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47011_388d3b5e076585781a5c0b95a83f5321.pdf
سرطان سینه
مشاورۀ گروهی
رویکرد شناختی_رفتاری
خودپنداره
افسردگی
breast cancer
Group counseling
Cognitive- behavioral approaches
self-concept
depression
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
347
354
47047
Original Article
بررسی و مقایسۀ میزان علاقهمندی دانشجویان رشتۀ دندانپزشکی واحد پردیس خودگردان و دانشکدۀ دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز به ادامۀ تحصیل در مقطع دکترای تخصصی
Comparison of Interest Rates of Pursuing a Specialty among Autonomous Campus with Dentistry Students of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences
عبدالرضا گیلاوند
v_data@yahoo.com
1
کارشناس انتصابات اعضای هیأت علمی. گروه آموزشی مرکز مطالعات و توسعۀ آموزش پزشکی.
زمینه و هدف: امروزه تغییر سطح توقع جامعه از دندانپزشکان و دریافت خدمات دندانپزشکی با کیفیتتر و عوامل دیگر، تمایل دندانپزشکان به ادامۀ تحصیل را در آنها تقویت نموده است. لذا پژوهشی بهمنظور بررسی و مقایسۀ میزان علاقهمندی دانشجویان رشتۀ دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز به ادامۀ تحصیل در مقطع دکترای تخصصی صورت گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش بهصورت توصیفی– تحلیلی و بهشکل مقطعی در اسفندماه سال 1394 صورت گرفته است. جامعۀ آماری کلیۀ 484 نفر دانشجویان مقطع دکترای حرفهای رشتۀ دندانپزشکی دانشگاه میباشند. نمونهگیری بهصورت سرشماری و با توزیع پرسشنامهها بین کلیۀ دانشجویان انجام شده است که تعداد 118 نفر از دانشکدۀ دندانپزشکی و تعداد 58 نفر از واحد پردیس خودگردان پرسشنامهها را تکمیل کردهاند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آمار توصیفی، فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، آزمون نرمالیتی کلوموگروف– اسمیرنف و آزمون ناپارامتری مقایسۀ میانگین من ویتنی در نسخۀ 21 نرمافزار آماری SPSS استفاده شد.
یافتهها:این مطالعه نشان داد که 59 درصد از دانشجویان مایل به ادامۀ تحصیل بودند (36/2±08/1) و بین دانشجویان دانشکدۀ دندانپزشکی و پردیس خودگردان (870/0P =) و همچنین بین دختران و پسران (291/0P=) تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: دلایلی همچون کسب موقعیت اقتصادی بهتر، دسترسی به کار بهتر و بیشتر، کسب موقعیت اجتماعی بهتر، از با اهمیتترین دلایل، همچنین عدم علاقهمندی دانشجویان به ادامۀ تحصیل را میتوان خسته شدن از تحصیل، مشکلات ناشی از موفقیت در امتحان تخصصی و شروع بهکار بلافاصله پس از فراغت از تحصیل عنوان کرد.
Background and Objectives: Nowadays, due to the public’s altered expectations from the dentists and their demand for quality dental services and other factors, the willingness of dentists to continue their education has been strengthened. This study was aimed to evaluate and compare the interest rates of the dentistry students of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences (AJUMS) for pursuing aspecialty.
Subjects and Methods: This analytical and cross-sectional descriptive study was conducted in March 2016. The population of the study included all 484 students studying for a professional doctorate of dentistry. Sampling was based on the distribution of questionnaires among all students out of whom 118 from the school of dentistry and 58 from the autonomous campus completed the questionnaires. In order to analyze the data, descriptive statistics, frequency, percentage, average, normality test of Kolmogorov-Smirnov and Mann-Whitney nonparametric test to compare the average were employed using SPSS21.
Results: This study showed that 59% of students were willing to study (1.08±2.36). No significant difference was found between the school of dentistry and the autonomous campus (P = 0.870) or between females and males (P=0.291).
Conclusion: The factors contributing to these results include: better economic opportunity, access to more and better work, and better social position. In addition, among the factors that lead students not to pursue their studies are getting exhausted, problems associated with passing the professional exam and starting a practice immediately after graduation.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47047_7a68ab676c5f8169b19af4fbbfc4fc8d.pdf
دندانپزشکی
ادامۀ تحصیل
دانشجویان
دکترای تخصصی
دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز
Dentistry
Pursuing education
Student
Specialty
Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
303
313
47054
Original Article
تأثیر برنامۀ مدیریت خواب بر شاخصهای سردرد بیماران مبتلا به میگرن مراجعهکننده به مرکز آموزشی درمانی رازی شهرستان قائمشهر
Effect of Sleep Management Program on Headache Indexes of Patients Suffering from Migraine Referred to Ghaemshahr Razi Hospital
مانا حدادی بارفروش
1
منیره انوشه
anoosheh@modares.ac.ir
2
ربابه معماریان
3
کارشناس ارشد آموزش پرستاری. گروه پرستاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
کارشناس ارشد آموزش پرستاری.گروه پرستاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
استادیار گروه پرستاری.گروه پرستاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
زمینه وهدف: میگرن اصلیترین علت سردرد ناتوانکننده است.اختلالات خواب از عوامل مهم محرک میگرن میباشند. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر برنامۀ مدیریت خواب بر شاخصهای سردرد مبتلایان به میگرن انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعۀ نیمهتجربی، 60 بیمار مبتلا به میگرن مراجعهکننده به درمانگاه تخصصی مرکز آموزشی درمانی رازی قائمشهر در سال 1392 در دو گروه 30 نفری آزمون و کنترل (با تخصیص تصادفی) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامۀ شاخصهای سردرد و پرسشنامۀ کیفیت خواب پیتزبورگ بود.برای گروه آزمون برنامۀ مدیریت خواب بهصورت 4 جلسۀ آموزشی یک ساعته اجرا شد.شاخصهای سردرد و کیفیت خواب قبل و یک ماه پس از اجرای برنامه سنجیده و در دو گروه مقایسه گردید.تجزیه و تحلیل دادهها بهوسیلۀ نرمافزار spss نسخۀ16 انجام شد.
یافتهها: تعداد دفعات سردرد در گروه آزمون در مرحلۀبعد از مداخله نسبت به قبل کاهش معناداری پیدا کرد و کیفیت خواب آنان نیز بهبود معناداری داشت(05/0> (p. اما در مدت و شدت سردرد تفات معناداری مشاهده نشد(05/0(p>.آزمون تی مستقل تفاوت معناداری در تعداد دفعات سردرد و نمرۀکیفیت خواب در گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل در مرحلۀبعد از مداخله نشان داد. اما در شدت و طول مدت سردرد تفاوت معناداری نشان نداد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر پیشنهاد میشود که برنامۀمدیریت خواب به عنوان روشی مؤثر در کاهش تعداد حملات میگرن به کار گرفته شود.
Background and Objective:Migraine is the main cause of disabilitating headaches.Sleep disorders are important stimulating factors of migraine. This study performed to determine the influence of sleep management program on headache indexes in migraine patients.
Subjects and Methods: In this quasi-experimental study in 2013, 60 patients with migraine who referred to professional clinic of Razi hospital of Ghaemshahr, were examined in two experimental and control groups (with randomly allocation). Research tools included demographic data questionnaire, headache indexes questionnaire and the Pittsburgh sleep quality questionnaire. Four one-hour sessions of sleep management educational plan was performed for experimental group. Headache indexes and sleep quality measured before and one month after program performance and compared with control untrained? group. Statistical evaluation was done using paired-test and compared by independent t-test.
Results: The means of headache frequency in experimental group significantly decreased and sleep quality improved after intervention (P<0.05). However, the intensity and duration of headache after the intervention did not change significantly (P>0.05).
Conclusion: The presentfindings suggest that sleep management program is an effective way to reduce the frequency of migraine attacks.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47054_d006823f3e66e4ed496ce903e3c63527.pdf
سردرد میگرنی
شاخصهای سردرد
مدیریت خواب
Migraine Headache
Headache Indexes
Sleep Management
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
371
382
47062
Original Article
آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی نسبت به درمان صدمات ناشی از ضربه به دندانها در کودکان شهر اهواز سال 94-1393
General Dental Practitioners’ Knowledge and Attitude Regarding Management of Dental Trauma in Children of Ahvaz City
لیلا بصیر
1
محسن شایسته
2
مهسا عطیه حیدری
3
زهرا ایمانی
4
مریم مهمدی کرتلایی
5
دانشیار گروه دندانپزشکی کودکان.گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکدۀ دندان-پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه دندانپزشکی کودکان.گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکدۀ دندان-پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه دندانپزشکی کودکان.گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکدۀ دندان-پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
دستیار دندانپزشکی کودکان.گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکدۀ دندان-پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
دستیار دندانپزشکی کودکان.گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکدۀ دندان-پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه وهدف: صدمات ناشی از ضربه به دندانها تجربیات ناخوشایندی را برای کودکان فراهم میسازد و لازم است در اسرع وقت تحت درمان قرار گیرند. هدف از این مطالعۀ مقطعی ارزیابی آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی شاغل در اهواز نسبت به درمان این گونه صدمات است.
روشبررسی:در این مطالعه یک پرسشنامۀ متشکل از دو بخش بین 100 دندانپزشک عمومی توزیع شد. بخش اول شامل سؤالات مربوط به اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم سؤالات مربوط به آسیبهای مختلف دندانی بود. به هر پاسخ صحیح نمرهای داده شد. نمرۀ کلی بین 30-10 میزان کم، 50-30 میزان متوسط، 70-50 میزان خوب و بالاتر از 70 میزان بالای آگاهی و عملکرد را نشان میداد. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس، آزمون t- آنالیز شدند.
یافتهها: میانگین میزان آگاهی دندانپزشکان 2/59% بود که از 100 دندانپزشک، 51% افراد میزان آگاهی خوبی داشتند. ارتباط معناداری بین آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی در مواجهه و درمان آسیبهای تروماتیک دندانی وجود داشت (001/0p=).
نتیجهگیری: آگاهی کلی دندانپزشکان عمومی نسبت به درمان آسیبهای تروماتیک دندانی در جمعیت انتخاب شده خوب بود.
Background and objective: Traumatic dental injuries (TDI) are unpleasant experiences for children and necessitate to be treated as soon as possible. The aim of this cross-sectional study was to assess the general dental practitioners (GDPs) knowledge and attitude regarding the emergency management of TDI in Ahvaz, Iran, in 2014-2015.
Subjects and Method: In this study a two-part questionnaire was distributed among 100 GDPs. Part 1 focusing on demographic information and part 2 asked questions about different dental injuries. One score was dedicated to each correct answer; the total score of 10 to 30 was considered as low knowledge and attitude, while scores 30-50, 50-70 and up to 70 were assigned as moderate, good and high knowledge and attitude, respectively. The data were analyzed using variance analysis and t-test.
Results: With regards to the level of GDP’s knowledge, the mean score was 59/2% , out of a total of 100, 51% of the dentists showed a good level of knowledge. A significant association was found between knowledge and attitude of GDPs in their practice that were encountered and treated TDI (P=0.001).
Conclusion: The overall knowledge of GDPs about the management of TDI in the selected community was good.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47062_b70a6f597721d49027c26e48d0e16961.pdf
دندانپزشکان عمومی
آگاهی و عملکرد
آسیبهای تروماتیک دندانی
General Dental Practitioner
Knowledge and attitude
Traumatic Dental Injuries
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
261
270
47071
Original Article
مقایسۀ تأثیر کلرهگزیدین بر استحکام باند ریز برشی ادهزیوهای سلف-اچ دو مرحلهای با و بدون فلوراید به عاج بعد از نگهداری در آب
Comparison of Dentin Microshear Bond Strength of Chlorhexidine on Two Step Self-etch Adhesives with and without Fluoride after 6-month storage in water
فرامرز زکوی
faramarz_za@yahoo.com
1
مهنوش ممبینی
2
ارمغان علیخانی
3
صباح کریمی
4
استادیار گروه ترمیمی و زیبایی.گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور، اهواز، اهواز، ایران.
دستیار تخصصی گروه ترمیمی و زیبایی.گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور، اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه ترمیمی و زیبایی.گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور، اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه ترمیمی و زیبایی.گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی، کهکیلویه و بویر احمد، یاسوج، ایران.
زمینه و هدف: با توجه به احتمال ریز نشت باکتریایی در حفرات ترمیمی، استفاده از عوامل ضدمیکروبی در رستوریشنهای کامپوزیتی مفید تشخیص داده شده است. هرچند اثرات این کار در دوام باند طولانیمدت به عاج هنوز به صورت کامل ارزیابی نشده است. تحقیق حاضر با هدف تعیین اثرات کلرهگزیدین در مقادیر استحکام باند ریزبرشی ادهزیوهای سلف اچ دو مرحلهای با و بدون فلوراید پس از دورۀ نگهداری در آب انجام شد.
روش بررسی: در یک تحقیق آزمایشگاهی، 40 دندان مولر سوم مندیبل انسانی برش خورده و در 4 گروه 10تایی قرار گرفتند. در شرایط استفاده یا عدم استفاده از کلرهگزیدین 2% در قبل از باندینگ، ادهزیوهای Clearfil SE Bond و Clearfil Liner Bond F در سطوح عاجی به کار رفته و ترمیمها با کامپوزیت Z250 انجام شدند. دندانها 6 ماه در دمای C°37 و رطوبت 100% نگهداری و سپس، تحت 1000 بار چرخههای حرارتی قرار گرفتند. سپس استحکام باند ریز برشی دندانها محاسبه و الگوی شکست آنها نیز توسط استریومیکروسکوپ تعیین گردید و در 3 گروه ادهـزیو، کوهزیو و مختلط طبقهبندی شد. مقایسۀ استحکام باند بین گروهها توسط آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و مقایسۀ دو به دو توسط آزمون توکی (Tukey)انجام شد.
یافتهها: استفاده از کلرهگزیدین در سطوح عاجی هنگام کاربرد ادهزیوهای سلف-اچ باعث تفاوت معناداری در استحکام باند به عاج نگردید. انحراف معیار میانگین استحکام باند ادهزیو Clearfil SE Bond در شرایط با و بدون کاربرد کلرهگزیدین 2%، معادل 11/7±48/17 و 27/3±66/20 MPa بوده و نیز استحکام باند ریز برشی ادهزیو Clearfil Liner Bond F در شرایط با و بدون استفاده از کلرهگزیدین 2%، معادل MPa39/11±42/31 و33/7±63/31 گزارش گردید.
نتیجهگیری: به دلیل عدم تأثیر منفی کلرهگزیدین بر استحکام باند ریزبرشی کامپوزیت رزین به عاج، با توجه به اثرات ضد باکتریایی مؤثر آن، شاید بتوان از طریق آمادهسازی سطوح با کلرهگزیدین در کنار استفاده از ادهزیوهای حاوی فلوراید، از اثرات مثبت آنها در حذف باکتریهای موجود و کاهش ریزنشت، همزمان با حفظ استحکام باند مطلوب استفاده کرد.
Background and Objective: Regarding the possible leakage of the bacteria in the cavity; the use of antibacterial agents such as chlorhexidine in the adhesive restorations has been proposed. However, the effect of this process on the long-term bond strength to the dentin has not been studied completely. This study assessed the effects of chlorhexidine on the dentine micro-shear bond strength of two-stage self-etch adhesives with and without fluoride after 6-month storage in water.
Subjects and Methods: In this in vitro study, 40 extracted human mandibular third molars were obtained and after dentin exposure and polishing with silicone carbide for standard smear layer preparation; they were assigned into 4 groups. With or without using chlorhexidine adhesives of Clearfil SE Bond and Clearfil Liner Bond F were applied to the dentin surface and the teeth were restored with Z250 composite. The teeth were incubated for 6 months at 37 °C temperature and 100% moisture and received 1000 thermal cycles. The microshear bond strength of the specimens was determined and their fracture patterns were determined by streomicroscope. The data were analyzed by one-sided analysis of variances test while the paired comparisons were done by Tukey test.
Results: Application of chlorhexidine at dentin surface since performing by adhesive sel-fetch did not cause any seriouse adverse effects on bond strength. Mean±standard deviation of the bond strength values with and without the application of chlorhexidine for the Clearfil SE Bond were 20.66±3.27 and17.48±7.11 MPa. The figures were 31.63±7.33 and 31.42±11.39 MPa for Clearfil Liner Bond F adhesive (P>0/05).
Conclusion:Because of antibaterial effect of chlorhexidine and having no negative effect on bond strength; surface preparation with this agent beside using fluoride-containing adhesives is suggested to eradicate the existing bacteria and decreases microleakage in the clinical condition without compromising bond strerngth.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47071_24660b01303946a0391295f2487d4ffd.pdf
ادهزیو سلف-اچ
کلرهگزیدین
فلوراید
استحکام باند ریزبرشی
Self-etch adhesives
Chlorhexidine
Fluoride
Micro-shear bond strength
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
293
301
47075
Original Article
مقایسۀ کمی و کیفی روشهای CTAB و SDS برای تخلیص DNA از گیاه دارویی ماریتیغال (Silybum marianum L.)
Quantitative and Qualitative Comparison of CTAB and SDS Method for DNA Extraction from the Herb Milk Thistle
(Silybum marianum L.)
خلیل عالمی سعید
1
زهره هدایتمنش
2
احمد حیدری
3
سید امیر حسینی
s.a.hoseini360@gmail.com
4
مسعود شمسبخش
5
استادیار گروه بیوتکنولوژی.استادیار گروه بیوتکنولوژی دانشگاه رامین خوزستان.
دانشآموختۀ کارشناسی ژنتیک.دانشآموختۀ کارشناسی ژنتیک دانشکدۀ بهزیستی و توانبخشی خوزستان.
دانشجوی دکترای تخصصی رشتۀ اصلاح نباتات- ژنتیک مولکولی.دانشجوی دکترای تخصصی رشتۀ اصلاح نباتات- ژنتیک مولکولی دانشگاه زنجان.
دانشجوی دکتری تخصصی نانوبیوتکنولوژی مرکز علم و فناوری زیست شناسی، دانشکده و پژوهشکده علوم پایه، دانشگاه جامع امام حسین (ع )، تهران، ایران
دانشیار گروه بیماری های گیاهی.دانشیار گروه بیماری های گیاهی، دانشگاه تربیت مدرس تهران.
زمینه و هدف: معمولاً کیفیت DNA با عوامل مختلفی از جمله: عدم آلودگی ناشی از RNA، پروتئین، لیپید و سایر ساختارهایی که برای آنزیم تک پلیمراز (Taq Polymerase) در واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) و آنزیمهای برشی مزاحم، سنجیده میشود. وجود ترکیبات فنلی و ترکیبات ثانویۀ دیگر، استخراج DNA از بافت برگ گیاه دارویی ماریتیغال (Silybum marianum L.) را جهت استفاده در مطالعات ژنتیکی و بیوتکنولوژی مشکل ساخته است.
روش بررسی: در این مطالعه دو روش استخراج DNA جهت استخراج از بافت برگ 11 تودۀ ماریتیغال مورد مقایسه قرار گرفت. روش نخست بر اساس روش SDS انجام شد و در روش دوم از دستورالعمل CTAB با انجام تغییراتی استفاده گردید. کمیت DNA استخراج شده با تعیین میزان جذب هر یک از نمونهها در طول موج های260 و 280 نانومتر بهوسیلۀ دستگاه اسپکتروفتومتر مشخص گردید. در این پژوهش کیفیت DNA از نظر وجود شکستگی و مقدار RNA استخراج شده بهوسیلۀ الکتروفورز با ژل آگارز ارزیابی شد.
یافتهها: در میان روشهای بهکار گرفته شده جهت استخراج DNA از بافت برگ جمعیتهای ماریتیغال، روش CTAB از نظر کمیت و کیفیت DNA استخراج شده کارآیی پایینی داشت، در حالیکه روش SDS کارآیی مناسبی از نظر کمیت، کیفیت و خلوص DNA استخراج شده نشان داد.
نتیجهگیری: از آنجاییکه نسبت 280A/260A بیش از 2 نشاندهنده وجود RNA و تخریب زیاد DNA و نسبت کمتر از 8/1 نشاندهندۀ وجود آلودگی پروتئینی در DNA است، باید گفت که در مطالعات ژنتیکی و کارهای مهندسی ژنتیک روشی برای تخلیص DNA مناسبتر است که DNA با کیفیت و کمیت بالاتری تولید کند. بسیاری از مطالعات انجام گرفته نشان میدهد که در گیاهان دارویی و گیاهانی که حاوی مواد پلیفنلی و پلیساکارید بالایی هستند بهکارگیری روش تخلیص CTAB و روشهایی که از نظر تکنیکی نزدیک به این روش هستند کارایی مناسبتری نشان میدهند. CTAB به عنوان یک ماده شوینده میتواند با DNA تشکیل کمپلکس دهد و آن را از کربوهیدراتها و پروتئینها جدا نماید. پلیساکاریدهای باقیمانده نیز بهوسیلۀ NaCl غلیظ حذف میگردند.
Background and Objective: Quality of DNA is usually determined by multiple factors such as pollution especially caused by RNA, protein, lipid and other structures that inhibit Taq polymerase enzyme in polymerase chain reaction (PCR) and inhibit the cutting enzymes. The existence of phenolic compounds and other secondary metabolites has many effects on the quantity and quality of the purified DNA. At this investigation, in terms of quality and quantity with an efficient method for purification of DNA from S. marianum L. plant leaves, taking into account existing limitations to be provided.
Subjects and Methods: In this study quantitative and qualitative comparison between two DNA extraction methods namely sodium dodecyl sulfate (SDS) and a modified cetyl trimethylammonium bromide (CTAB),were undertaken. The quantity of extracted DNA was determined by measurement of the absorption rate in wavelengths of 260 and 280 nm and their ratios by spectrophotometer. For investigate DNA quality the existence of RNA fracture was evaluated by agarose gel.
Results: In terms of quantity and quality, for DNA extraction from S. marianum Populations, CTAB method had low performance While, SDS method showed appropriate performance in terms of quantity, quality and purity of extracted DNA.
Conclusion: ANOVA of samples revealed that the purification method, races and their interaction is very significant and showed that the purification of the races and their interaction had an impact on the quality of purified DNA. The 280A/260A ratio that is more than 2 indicates the presence of RNA and DNA degradation. Also if this ratio is less than 1.8 Indicating the presence of protein contamination in DNA. In genetic engineering researches and genetic studies, the suitable methods for DNA purifying are those that get higher quantity and quality of net DNA. Many studies carried out on medicinal plants and plants which contain high level of polyphenol and polysaccharide compounds showed that CTAB method and other methods that are technically same to CTAB have better efficiency. CTAB as a detergent can form complex with the DNA and can separate it from carbohydrates and proteins. The remaining polysaccharides are removed by concentrated NaCl.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47075_f72e12bb5ee7497fca85975add29bbe7.pdf
استخراج DNA
روش CTAB
روش SDS
گیاه دارویی ماریتیغال (.Silybum marianum L)
PCR
DNA Extraction
DNA quantity and quality
CTAB method
SDS method
Medicinal plant
Silybum marianum
PCR
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
271
282
47076
Original Article
مقایسۀ تأثیر دو شدت فعالیت هوازی روی برخی شاخصهای هماتولوژیکی مردان سالمند دارای اضافهوزن
Comparison of the Two Intensity Aerobic Exercises on Some Hematological Indexes in Overweight Elderly Men
حامد رضایینسب
hamed.rezai93@yahoo.com
1
عبدالحمید حبیبی
hamidhabibi330@gmail.com
2
دانشجوی دکترای فیزیولوژی ورزشی.گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی.گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: شاخص های هماتولوژیکی تغییرات فیزیولوژیکی زیادی را در بدن به وجود می آورند، ممکن است که فعالیت ورزشى به واسطۀ آثاری که بر این شاخص ها می گذارد، بتواند در بهبود بیماری های مرتبط با این شاخص ها از جمله بیماری های قلبی- عروقی مؤثر باشد. هدف مطالعۀ حاضر، مقایسۀ تأثیر دو شدت فعالیت هوازی برروی برخی شاخصهای هماتولوژیکی مردان سالمند دارای اضافهوزن بود.
روش بررسی: تعداد 15 آزمودنی مرد دارای اضافهوزن عضو خانۀ سالمندان شهر اهواز (میانگین± انحراف معیار؛ سن، 6/3±2/66 سال؛ شاخص تودۀ بدن، 31/29±37/2کیلوگرم بر مجذور متر) به صورت هدفمند به عنوان نمونه در تحقیق حاضر شرکت نمودند. در جلسۀ اول سنجشهای آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و اوج اکسیژن مصرفی (VO2peak) (از طریق آزمون تعدیلشدۀ بروس) آزمودنیها اندازهگیری شد. در جلسههای دوم و سوم آزمودنیها پس از حداقل 10 ساعت ناشتایی در یک طرح متقاطع با دو شدت کم (45%VO2peak) و متوسط (65% VO2peak)، طی دو جلسه به فاصلۀ یک هفته به مدت 30 دقیقه در هر جلسه، روی تردمیل دویدند. نمونۀ خونی قبل و پس از هر شدت فعالیت برای اندازهگیری شاخصهای هماتولوژیکی جمعآوری شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که سطوح هموگلوبین، تعداد گلبولهای قرمز، پلاکتها، گلبولهای سفید و هماتوکریت بعد از فعالیت در شدت متوسط افزایش معناداری داشت (05/0>p). در مقابل سطوح هموگلوبین، تعداد گلبولهای قرمز، پلاکتها، گلبولهای سفید و هماتوکریت بعد از فعالیت در شدت کم تغییر معناداری نشان نداد (05/0< p).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاضر میتوان نتیجهگیری کرد که فعالیت هوازی حاد با شدت متوسط نسبت به شدت کم باعث بهبود شاخصهای هماتولوژیکی در مردان سالمند دارای اضافهوزن میشود.
Background and Objective: Hematological indices lot of physiological changes in the body to create, may exercise brings through its effect on these indicators, can improve the diseases associated with these indicators, including cardiovascular disease is effective.This paper aims to compare the effect of two intensity aerobic exercises on some hematological indexes in overweight elderly men.
Subjects and Methods: fifteen overweight male subjects, residing in Ahvaz nursing house (aged 66.2 ± 3.6 years; BMI, 29.31 ± 2.37 kg/m2) purposefully and voluntarily participated in the research. In the first session, subjects’ anthropometric indexes, body composition, and the Peak oxygen consumption (VO2 peak) (by adjusted Bruce exercise test) were measured. In the second and third sessions, after at least 10 hr fasting, subjects ran on treadmill for two 30-minute sessions at 1week interval according to a transverse plan with low (VO2 peak 45%) moderate (VO2 peak 65%) intensities. Blood samples were collected before and after each exercise plan for measure hematological indexes.
Results: the results showed that moderate intensity exercise significantly raised the hemoglobin level and the number of red and white blood cells and hematocrits (p≤0.05). However, in low intensity exercise no significant change was observed in the hemoglobin level and the number of red and white blood cells and hematocrits (P≥0.05).
Conclusion: Aerobic exercises with moderate intensity can better improve hematological indexes among old overweight men than with low intensity.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47076_2bff5621afa9375ad3607dd543785630.pdf
فعالیت هوازی
هماتولوژی
سالمند
Hematology
Aerobic exercise
Elderly
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
283
292
47079
Original Article
مقایسۀ اثر کلرهگزدین، پروآنتوسیانیدین و عصارۀ هستۀ انگور بر استحکام باند ریز کششی کامپازیت به عاج
The Comparison of Effect of Chlorhexidine and Proanthocyanidin and Grape Seed Extract on Composite-Dentin Micro Tensile Bond Strength: an in Vitro Experimental Study
مهران ماپار
1
فرامرز زکوی
faramarz_za@yahoo.com
2
نعمتالله فرخنده عقیده
3
فاطمه رحمانی شهریاری
fatemeh_rahmani2931@yahoo.com
4
امیر سیاهپوش
5
استادیار گروه ترمیمی و زیبایی.گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه ترمیمی و زیبایی.گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند، ایران.
استادیار گروه ترمیمی و زیبایی.گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند، ایران.
دستیار تخصصی دندانپزشکی ترمیمی و زیبایی.گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکدۀ دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
استادیار گروه فارماکوگنوزی.گروه فارماکونوژی، دانشکدۀ داروسازی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اهواز، ایران.
زمینه و هدف: دستیابی به یک باند محکم و با ثبات بین کامپوزیت رزین و عاج در دندانپزشکی ترمیمی هنوز به عنوان یک موضوع مورد بحث باقی مانده است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر کلرهگزیدین 2% (به عنوان یک مهارکنندۀ ماتریکس متالوپروتئیناز)، عصارۀ هستۀ انگور و پروآنتوسیانیدین (به عنوان یک عامل کراس لینک جهت ثبات بیشتر فیبرهای کلاژن) بر روی استحکام باند عاج میباشد. روش بررسی: مینای اکلوزالی 35 دندان پرهمولر سالم انسانی برداشته و سطوح عاجی بعد از اچ شدن با اسید فسفریک با آب شستوشو داده شدند. دندانها به هفت گروه تقسیم شدند. 1. کلرهگزدین، 2. عصارۀ هستۀ انگور، 3. پروآنتوسیانیدین، 4.کلرهگزیدین و عصارۀ هستۀ انگور، 5 .کلرهگزیدین و پروآنتوسیانیدین، 6. اتانول و 7. کنترل تقسیم شدند، سپس مواد کلرهگزیدین، عصارۀ هستۀ انگور، پروآنتوسیانیدین، کلرهگزیدین و عصارۀ هسته انگور، کلرهگزیدین و پروآنتوسیانیدین، اتانول (حلال عصارۀ هستۀ انگور) به گروهها اضافه گردید. به دندانهای گروه کنترل محلول خاصی اضافه نشد. سپس ترمیم رزین کامپوزیت بعد از استفاده از ادهزیو Etch & Rinse بر روی سطح عاج قرار داده شد. استحکام باند ریزکششی(µTBS) نمونهها بعد از سه ماه نگهداری آنها در آب و 1500 سیکل چرخۀ حرارتی مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: یافتههای مطالعه نشان دادند که گروه کنترل بیشترین استحکام باند و کلرهگزیدین با عصارۀ هستۀ انگور کمترین استحکام باند را نسبت به دیگر گروهها داشتهاند. کلرهگزیدین و عصارۀ هستۀ انگور و پروآنتوسیانیدین اثر منفی بر استحکام باند عاجی داشتهاند. همچنین اختلاف معنادار آماری بین میانگین استحکام باند در گروههای مختلف در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد (05/0>p). نتیجهگیری: نتایج مطالعۀ حاضر استفاده از کلرهگزیدین 2%، عصارۀ هستۀ انگور و پروآنتوسیانیدین در استحکام باند ریزکششی کامپازیت و عاج را تأیید نکرد.
Background and Objective: Achieving a strong bond between composite resin and dentin remains a challenge in restorative dentistry. The aim of this study was to evaluate the effect of a 2% chlorhexidine (as a matrix metalloproteinase inhibitor), grape seed extract and proanthocyanidin (as a cross-linking agents to further stabilize collagen fibrils) on the dentin bond strength. Subjects and Methods: The occlusal enamel was removed from 35 human sound premolars and dentin surfaces etched with phosphoric acid and washed with water. Teeth were allocated into seven groups: chlorhexidine, grape seed extract, proanthocyanidin, chlorhexidine plus grape seed extract, chlorhexidine plus proanthocyanidin, ethanol (the solvent of grape seed extract), and left unexposed to any solution (control). Then, a resin composite restoration was made on the dentin surface after using etch-and-rinse adhesive. The micro tensile bond strength (µTBS) of the specimens was analyzed after three month of storage in distilled water and 1500 thermocycles. Results: Multivariate analysis of variance and t-test showed that control group had a higher bond strength and chlorhexidine plus grape seed extract group had a lowest bond strength than another groups. According to variance analysis chlorhexidine and grape seed extract and proanthocyanidin had comprising effect on dentin bond strength. Conclusion: Use of chlorhexidin, grape seed extract and proanthocyanidin did not increase the composite-dentine micro tensile bond strength.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47079_7bce4ec3c94c20d3a21642b3c9c2cec7.pdf
استحکام باند
کلرهگزیدین
عصارۀ هستۀ انگور و پروآنتوسیانیدین
per
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مجله علمی پزشکی جندی شاپور
2252-052X
2252-0619
2016-07-22
15
3
693
702
47307
Original Article
مقایسه تاثیر فعالیت هوازی حاد با شدت کم و متوسط بر نیمرخ لیپیدی مردان سالمند دارای اضافه وزن
Comparison of Acute Aerobic Exercise in Low and Moderate Intensity on Lipid Profiles in Overweight Elderly Men
زمینه و هدف: هدف مطاله حاضر، مقایسه تاثیر فعالیت هوازی حاد با شدت کم و متوسط بر نیمرخ لیپیدی مردان سالمند دارای اضافه وزن بود.
وش بررسی: جامعه آماری این تحقیق مردان سالمند عضو خانه سالمندان شهر اهواز بودند که تعداد 15 آزمودنی مرد دارای اضافه وزن (میانگین± انحراف معیار؛ سن، 6/3±2/66 سال؛ قد، 7/5± 3/176سانتی متر؛ وزن 7/4±58/90 کیلو گرم) به صورت هدفمند به عنوان نمونه در تحقیق حاضر شرکت نمودند. در جلسه اول سنجش های آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و اوج اکسیژن مصرفی(VO2peak) (از طریق آزمون تعدیل شده بروس) آزمودنیها اندازه گیری شد. در جلسات دوم و سوم آزمودنی ها پس از حداقل 10 ساعت ناشتایی در یک طرح متقاطع با دو شدت کم ( %45 VO2peak) و متوسط (%65 VO2peak)، طی دو جلسه به فاصله یک هفته به مدت 30 دقیقه در هر جلسه، روی تردمیل دویدند. نمونه خونی قبل و پس از هر شدت فعالیت برای اندازهگیری تری گلیسیرید، HDL-C، LDL-C و کلسترول تام جمع آوری شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که سطوح تری گلیسیرید، LDL-C و کلسترول تام بعد از فعالیت در شدت متوسط کاهش معنیداری داشت (05/0> p). بعلاوه، سطح HDL-C بعد از فعالیت در شدت متوسط افزایش معنیداری نشان داد (05/0> p) در مقابل سطوح تری گلیسیرید، HDL-C ، LDL-C و کلسترول تام بعد از فعالیت در شدت کم تغییر معنی داری نشان نداد (05/0< p).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاضر میتوان نتیجهگیری کرد فعالیت هوازی حاد با شدت متوسط نسبت به شدت کم باعث بهبود نیمرخ لیپیدی در مردان سالمند دارای اضافه وزن می شود.
Background and Objectives: The purpose of this study was to compare two intensities of acute aerobic exercise on lipid profiles in overweight elderly men.
Subjects and Methods: fifteen overweight elderly men (mean ± SD; age 66.2 ± 3.6 years, height 176.3 ± 5.7 cm, Weight 90.58 ± 4.7 kg) participated in the study. In the first session, anthropometric measurements, body composition, and maximum oxygen uptake (VO2peak) was measured in all subjects. In the next sessions, subjects completed two acute aerobic exercises on separate days in a crossover design. The two exercise trials performed at intensity of 45% and 65% VO2peak after fasting for at least 10 hours and For 30 minutes per session treadmill. Blood samples before and after exercise were collected for measuring Total cholesterol, triglyceride, HDL-C and LDL-C.
Results: The results showed that triglycerides, LDL-C and total cholesterol levels were significantly decreased after moderate intensity of acute aerobic exercise (p<0.05). Also HDL-C levels was significantly increased after moderate intensity of acute aerobic exercise (p<0.05). No Significant changes were observed in triglycerides, HDL-C, LDL-C and total cholesterol levels after low intensity of acute aerobic exercise (p>0.05).
Conclusion: According to the present results, we can conclude that acute aerobic exercise at moderate intensity compared with low intensity improves the lipid profile in overweight elderly men.
https://jsmj.ajums.ac.ir/article_47307_bde02bbca5a9bf24080cd620234c82cf.pdf
سالمند-HDL-C
Triglyceride
HDL-C
LDL-C
total cholesterol
Aerobic exercise
Elderly